برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

وجهه نظر و عمل قرار دادن اسلام

الآن وقتی است که ما بخواهیم این کشور را از این آشفتگیهایی که دارد نجات بدهیم، باید همه وجهه نظر را به اسلام بکنیم؛ تمام مقصد اسلام باشد. اسلام است که می‌تواند ما را به سعادت دنیا و آخرت برساند. اسلام است که برای ما آزادی
دوشنبه، 19 مرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وجهه نظر و عمل قرار دادن اسلام
 وجهه نظر و عمل قرار دادن اسلام

 

گردآوری و تدوین: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت




 

برداشت‌هایی از بیانات امام خمینی (ره)

الآن وقتی است که ما بخواهیم این کشور را از این آشفتگیهایی که دارد نجات بدهیم، باید همه وجهه نظر را به اسلام بکنیم؛ تمام مقصد اسلام باشد. اسلام است که می‌تواند ما را به سعادت دنیا و آخرت برساند. اسلام است که برای ما آزادی - یک آزادی سالم، آزادی صحیح - تأمین می‌کند. اسلام است که می‌تواند ما را مستقل کند. اسلام است که می‌تواند روح ما را قوی کند، و به تبع آن جسم ما هم قوی بشود. ما همه الآن محتاج به این هستیم که در این آشفتگیهایی که البته بعد از هر انقلاب آشفتگیها هست و بحمدالله انقلاب ایران یک انقلابِ کم‌آشفتگی است آشفتگی هست اما نه مثل آنها که در جاهای دیگر، انقلابات دیگر بوده است. انقلاب روسیه و انقلاب فرانسه ضایعاتش خیلی بوده است. (1)
مسأله اساسی ما این نبود که رژیم سلطنتی برود و قطع ایادی دیگران بشود، اینها همه مقدمه بود برای مسأله اساسی ما؛ و آن اسلام است. انبیا که جنگ می‌کردند با مخالفین توحید مقصدشان این نبود که جنگ بکنند و طرف را از بین ببرند، مقصد اصلی این بود که توحید را در عالم منتشر کنند؛ دین حق را در عالم منتشر کنند. آنها مانع بودند. اینها می‌دیدند که این مانع را باید برداشت تا به مقصد رسید. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مقصدشان این نبود که مشرکین مکه را از بین ببرند؛ یا مشرکین جزیرةالعرب را از بین ببرند؛ مقصد این بود که دین اسلام را منتشر کنند؛ و حکومت، حکومت قرآن باشد؛ حکومت اسلام باشد. آنها چون مانع بودند از این‌که اینها مقابله می‌کردند... جنگهای زیادی که پیغمبر اکرم فرموده است همه برای این معنا بوده است که موانع را از سر این مقصد الهی، مقصد اعلی که دارند، و آن تحکیم حکومت اسلامی، حکومت الله، حکومت قرآن همه برای این بود. به طوری که اگر معارض با این نبودند، معلوم نبود که جنگی پیش بیاید. معارضه داشتند و نمی‌گذاشتند که این حکومت تحقق پیدا بکند، جنگ پیش آمد. (2)
ما در این دعوت به راهپیمایی نه این‌که احتمال می‌دادیم ملت ما از انقلاب منصرف شده باشد،‌ برای این‌که بدخواهان بفهمند نهضت ما به قوّت خود باقی است و ملت ما همان‌طور که در اول انقلاب با شور و شعف به نهضت رو آوردند الآن هم باقی هستند و تا آخر باقی خواهند ماند، دعوت به راهپیمایی کردیم و ملت اثبات کرد که نهضت به قوت خود باقی است. ما احتمال این‌که ملت پشت به اسلام بکند نمی‌‌دهیم، و بدخواهان گمان نکنند ملت مُسْلِم به اسلام پشت خواهد کرد. نهضت، نهضت سیاسی نیست که احتمال برود مردم توجه ندارند. نهضت، نهضت قرآنی است، نهضت، نهضت اسلامی است و این نهضت اسلامی تا آخر باقی است. دعوت ما برای این نبود که احتمال سستی در نهضت می‌دادیم. ما هر روز شاهد تظاهرات مردم هستیم، ما خواستیم بدخواهان را بفهمانیم که به جای خود بنشینند و گمان نکنند با این صحبتها و توطئه‌ها می‌توانند ملت را از راه خود بازدارند. من از ملت تشکر می‌کنم و سعادت همه را از خدای تبارک و تعالی طلب می‌کنم. و آنان را دعوت به ادامه نهضت و دعوت به آرامش و دعوت به وحدت کلمه می‌کنم. نهضت ما پیروز شد و پیروز است تا آخر. نهضت ما همان‌طور که قدرتهای بزرگ را شکست، این ریشه‌های ضعیف ما همان‌طور که قدرتهای بزرگ را شکست، این ریشه‌های ضعیف را مدفون می‌کند. ما آن روز که بفهمیم دشمنان توطئه‌گر، دست از لجاجت برنمی‌دارند، در یک روز فاتحه آنها را می‌خوانیم. با قاطعیت به این‌جا رسیدیم و با قاطعیت جلو می‌رویم و با قاطعیت مقاصد اسلامی را پیاده خواهیم کرد. ما نهضت را برای آن کردیم که اسلام و قوانین اسلام و قرآن و قوانین قرآن در کشور ما حکومت کند. و هیچ قانونی در مقابل قانون اسلام و قرآن عرض وجود نکند، و نخواهد کرد. نهضت اسلامی است و نهضت اسلامی محتوایش باید اسلامی باشد و احکام اسلام در سرتاسر کشور باید جاری شود و تمام قشرها اسلامی شود. ملت ما برای اسلام خون خود را داد و برای اسلام ادامه می‌دهد نهضت خود را. (3)
ما همه در این نهضت سهیم هستیم و شما خانمها سهم بزرگ دارید. یعنی آمدن شما خانمها به خیابانها و میدانهای مبارزه موجب این شد که مردها هم قوّه پیدا بکنند، تقویت بشوند؛ روحیه آنها هم با آمدن شما تقویت بشود. شما سهم بزرگی در این نهضت دارید لکن در نیمه راه هستیم الآن؛ بیشتر راه مانده است. ما فقط رفتن محمدرضا و کوتاهی دست اجانب مقصد اعلایمان نبود، آن مقدمه بود، یعنی اینها یک خاری بودند بین راه که باید این خارها از بین راه برداشته بشود تا ما بتوانیم به آن مقصدی که مقصد اصلی است به آن برسیم. و آن مطلبی را که مطلب اصلی ماست و اصلی اسلام است آن را تحقق بدهیم. (4)

مقصد حاکمیت اسلام بر کشور

نگذارید این انقلابی که حاصل شده و این نهضتی که حاصل شده و این چیزی که ما را پیروز کرده، نگذاریم سست بشود. این توجه به مقصد، که عبارت از این است که اسلام باید در این مملکت حکمفرما باشد، این باید در ذهن ما تا آخر باشد. تا آخر. همان‌طوری که تا آخر ما ان‌شاءالله مُسْلِم هستیم، تا آخر هم طرز ما و طرح ما این باشد که باید این مملکت مملکت اسلامی باشد؛ این وزارتخانه‌ها باید اسلامی باشند؛ این ادارات باید اسلامی باشند؛ این بازار باید اسلامی باشد؛ این کشاورزی و نمی‌دانم، کارگری و همه‌ی اینها باید اسلامی باشند. و اگر اسلامی باشند، از هیچ نباید بترسید. اگر مملکت شما، اگر کشور شما، یک کشور اسلامی شد هیچ خوفی به دلتان راه ندهید؛ برای این‌که اسلام غمخوار همه است. اسلام غمخوار بشر است؛ نه همان غمخوار شما. اسلام آمده است، روی غمخواریی که به بشر دارد، این‌که بشر را از این اعوجاج‌ها و از این انحرافها و از این اموری که برای خود بشر تباهی می‌آورد نجات بدهد، برای نجات ملتها، همه‌ی ملتها. پیغمبر اسلام غصه می‌خورده برای مردم، برای کفّار که چرا مسلمان نمی‌شوند؛ چرا اینها هدایت نمی‌شوند. اسلام را از آن نترسید. (5)
من هیچ خوفی از جنگ ندارم و شما هم ندارید و ملت ما هم ندارند، لکن آن خوفی که هست که من برای شما، که می‌خواهید افسر باشید و در جبهه‌ها بروید و با کفار جنگ کنید، باید تذکر بدهم [این است] که نقشه‌های حساب شده در کار است برای شکستن اسلام. مقصد اصیل این است که اینها چون از اسلام سیلی خورده‌اند و با قدرت الله اکبر آنها را از ایران بیرون کرده‌اند و دست چپاولگرها را کوتاه کرده‌اند، لهذا، دشمن اصلی، اسلام است؛ نه ارتش است، نه روحانیت است و نه جمهوری اسلام و نه حکومت اسلامی و نه آنهایی که در راه اسلام دارند فداکاری می‌کنند. دشمن اصلی اینها نیستند، دشمن اصلی اسلام است. منتها با یک نقشه حساب شده دارند پیشروی می‌کنند. (6)
همه می‌دانیم که ملل محروم و تحت ستم بسیارند که زیر سلطه استعمارگران گرفتار و در محرومیت به سر می‌برند. امید است این انقلاب اصیل اسلامی که عامل اصلی انگیزه اساسی آن را اسلام عزیز تشکیل [می دهد] بتواند بهترین راه‌گشای ملل محروم دیگر در نجات آنان قرار گیرد. (7)

راهبردهای تصریحی:

1- خطوط اصلی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ما بر مبنای اسلام است و این اصولی‌ترین اصل انقلاب ماست.
2- حاکمیت قوانین اسلام، هدف اصلی نهضت است نه چیز دیگری.
3- اسلام دشمن اصلی تمام مستکبران و استعمارگران است و آنها نیز با اسلام مخالفند نه با چیز دیگری.

نکات استنباطی:

1- هم در بُعد نظری و تئوریک و هم در ابعاد برنامه‌ریزی و اجرا بایستی اسلام و تحقق قوانین اسلامی، ‌اصل و اساس باشد.
2- مسأله اصلی در ارزیابی عملکرد همگان از قوای نظام، گروهها و شخصیتها، میزان پایبندی و عمل به اسلام و احکام اسلامی از سوی آنهاست.

پی‌نوشت‌ها:

1. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 7، ص 542.
2. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 8، ص 41.
3. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 9، صص 165 و 166.
4. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 9، ص 499.
5. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 10، ص 51.
6. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 13، صص 345 و 346.
7. صحیفه امام (رحمه الله)، ج 18، ص 358.

منبع مقاله :
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) (جلد هشتم) اصل شناخت دشمنان و ضرورت مرزبندی شفاف با آنان، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط