گرد آورنده: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت
برداشتهایی از بیانات امام خمینی (ره)
اگر انسان به وظیفه الهیه موفق شود نتیجه حاصل است، چه به نتیجه منظوره برسد یا نه. از امثال جنابعالی صبر و انتظار فرج مطلوب است، و هیچگاه از فضل الهی مأیوس نباشید. انشاءالله تعالی فرج نزدیک است. چه بسیار شود که خداوند تعالی به واسطهی عنایاتی خاصه که دارد، انسان را مبتلا میکند به اموری که قهراً توجه او را به ذات اقدس خود جلب کند و چه بسا که رحمتها به صورت قهر و غضب جاری گردد. از خداوند تعالی بخواهید که ما را در راه وصول به مطالب الهیه ثابت نگه دارد و از گرفتاریها که در راه هدف است، قلوب ما را محکمتر فرماید، و از رحمتهای خاصه خود ما را بیبهره نفرماید. (1)
ما امیدمان به خداست و مأیوس از خدا نیستیم، و بر مشکلات به امید خدا غلبه میکنیم. و به مادّیات این نظر را نداریم؛ غلبه را با مادّیات نمیدانیم. غلبه با معنویات است. و مادامی که شَعبِ ما به خدای تبارک و تعالی اتکال بکنند، پیشرفت خواهند کرد. و اگر خدای نخواسته انحراف پیدا شد، زوال برای همه هست. (2)
این اشخاصی که طرفداری میکنند از قدرتهای بزرگ، ولو به واسطه تضعیف ملت، اینها هستند که فرانسهشان آنطور است که بختیار را پناه داده است، و جوانان ما را به حبس کشیده و امریکایشان آن است که آن جُرثُومه فساد را در پناه خود دارد حفظ میکند. اگر دست بر ندارند از این شیطنتها، اگر او بختیار را بخواهد حفظ بکند و او محمدرضای مخلوع را، ما با آنها بطور دیگر معامله میکنیم. ما نخواهیم گذاشت که توطئههای آنها به ثمر برسد. و ما به وضع دیگر با آنها معامله خواهیم کرد. ملّت ما برای همه چیز حاضر است. توطئهها را میشکنیم و این جُرثُومههای فساد را اصلاح میکنیم و یا طرد. ای ملّت عزیز! قوی باش که پشتیبان تو خداست، با اراده مصمّم به پیش برو که نگهدار تو خداست. تو برای خدا و برای جمهوری اسلامی قیام کردی. قویدل باشد که پیروز خواهی شد. خداوند انشاءالله شما جوانها را برای ما حفظ کند. همه طبقات را برای ما حفظ کند. (3)
آنچه که باید عرض کنم این است که هیچ کاری در این کشور نمیشود بخوبی انجام بگیرد، الّا با تشریک مساعی. اگر بخواهد ملّت ایران بنشیند تا دولت کاری را انجام بدهد. این امری است که نخواهد شد و اگر دولت بنشیند که ملّت کاری را انجام بدهد، آن هم نخواهد شد. امروز ملّت و دولتی در کار نیست، همه ملّتند و همه دولت. عمده، احساس وظیفه است که ما احساس کنیم که در هر امری از امور که برای اصلاح این کشور عزیز است موظّف هستیم به اینکه کمک کنیم. در این امر سوادآموزی که یکی از با ارزشترین امور است باید همه قشرهای ملّت کمک کنند، چه آنهایی که میخواهند سوادآموزی کنند و چه آنهایی که میخواهند یاد بگیرند و چه سایر افراد کشور. اگر اینهایی که میخواهند آموزش بدهند سستی بکنند، آنهایی که میخواهند آموزش ببینند سستی و اهمال بکنند و ملّت که پشتوانه همه امور است خودش را بیتفاوت نشان بدهد، این بار به منزل نمیرسد. همه مشکلات این کشور با مساعی جمیله همه قشرهای ملّت به پایان رسیده است یا در شرف پایان رسیدن است. بنابراین، همه ما و همه ملّت موظفند که در کارها به هر قدری که میتوانند تشریک مساعی کنند و در هر امری از امور که برای کشور پیش میآید و مشکلاتی که قدرتهای بزرگ و وابستگان آنها برای این کشور توطئه دیدهاند و پیش میآورند باید با تشریک مساعی خنثی شود و شما مأیوس نباشید و مطمئن باشید که چون برای خدای تبارک و تعالی انجام وظیفه میکنید، خدای تبارک و تعالی هم عنایت دارد به شما و توطئهها را خنثی میکند. (4)
برادران عزیز، مأیوس نباشید: لا تَیاسُوا مِن رَوحِالله (5) از آن چیزهایی که خدا عنایت به شما میکند و از آن عنایات الهی مأیوس نباشید و نیستید و شما پیروزید و در دنیا سرافرازید. شما ملّتی هستید که [اصل مبارزه هستید]. اگر یک ملتی بود که کاری از او نمیآمد، گوشهگیری کرده بود، انغزال کرده بود، نه امریکا با او مخالف بود، نه شوروی هم و نه سایر قدرتها؛ همانطوری که در زمان سابق، مثل برّه مردم را خوابانده بودند و آنها هم به جان این برّه افتاده بودند، سرش را او میبرید و دستش را او میبرید. بله، شکم برای یک عدّهای تا اندازهای جور بود، درست بود، اما محرومین چطور بودند در آن وقت، محرومین را بروید حساب کنید. ملّت ما که همان یک دسته نیستند که دور و بر - مثلاً - قدرتهای در اینجا پر و بال بزنند و استفاده کنند. ملّت ما اکثرش این محرومینی هست که سرتاسر کشور هستند و در آن زمان، اصلاً برای آنها کاری نشده بود و امروز در همین مدت کم، بیشتر از آن مدتی که آنها بودند در این کارها، کار انجام گرفته است، در صورتی که ایده شما این نبوده است؛ اینها از توابع هست. آن چیزی که شما میخواستید اسلام بود. آن چیزی که شما میخواستید، جمهوری اسلام بود. آن چیزی که شما میخواستید، «نه شرقی و نه غربی» بود و این حاصل است. این را حفظش کنید. الآن اشخاصی هستند که عقیدهشان این است که ما باید باز یا برویم آن طرف یا برویم آن طرف، لکن ملّت ما قبول نمیکند دیگر این معانی را. ملّت ما از اوّل قیام کرد برای اینکه جمهوری اسلامی بدون اینکه بوی شرق یا غرب را بدهد مطلوب اوست. حالا که این همه جوان داده است و این همه خون داده است و این همه عزیزان را از دست داده است، حالا دیگر نمیآید بگوید که خیر، حالا همه ما را کشتید، دست شما درد نکند، بسمالله! ما تا آخرین وقت و تا آخرین نفس ایستادهایم و ملت ایستاده است و بحمدالله، با قدرت دارد پیش میرود. (6)
چرا باید ما دستمان را پیش دیگران دراز کنیم برای این امور؟ باید افکار خودمان را به راه بیندازیم، یعنی همه ایران این کار را بکند. همه دانشگاهها، همه کارخانهها، همه افکارشان را به کار بیندازند، از آنها میآید. راه را خدا باز میکند. ابتدا به نظر آدم میآید که یک کالری نمیشود، وقتی که وارد شد کمکم میبیند نه، خدا راه را باز کرد و شد.
خوب یک همچون کاری که این جوانهای عزیز ما کردند، یک کار مهمی بود، کار کوچکی نبود، این کار مهم را همّت گماشتند و با همّت کار را انجام دادند. کارهای دیگر را هم میتوانند انجام بدهند. و ما باید مأیوس نباشیم. ما باید خودمان را از دیگران، از غیر خدا مأیوس کنیم و بگوییم آنها هیچ، و با اتکاء به خدای تبارک و تعالی و قدرت ملّی خودمان، اسلامی خودمان، کارهایمان را پیش ببریم. و پیش میرود این کارها؛ منتها بعضیهایش زود پیش میرود، بعضیهایشان هم یک قدری دیرتر پیش میرود. باید ما عزم مان را جزم کنیم به اینکه نه دستمان را پیش امریکا دراز کنیم نه پیش شوروی و نه پیش دیگران. و باید خیلی آدم متأسف باشد از این دولتهایی که به اسم اسلام در این اطراف هستند، که همه دارند کوشش میکنند که اسارت خودشان را تحکیم کنند. نه اینکه اینها نمیفهمند، بسیاریشان میفهمند مسأله را که اگر اینها با دولت اسلامی جمهوری اسلامی، مربوط بشوند، برایشان خوب است. اما یک وسوسه شیطانی در قلب آنها ایجاد کردهاند که نمیشود اینها را، با امریکا نمیشود چه شد. تا همین که سابقاً میگفتند برای ما که با امریکا اصلاً نمیشود طرف شد، با شاه هم نمیشود طرف شد، با شاه هم نمیشود طرف شد. خوب، طرف شدند ملّت ما و دیدند که میشود با امریکا، با شوروی، همه را دستشان را قطع کرد، و دیدند که خبری هم نشد و نخواهد هم شد. (7)
2- قیام برای خدا در نهایت پیروز است.
3- با اتکاء به خداوند و قدرت ملی اسلامی خود میتوان بر مشکلات غلبه کرد و کارها را پیش برد.
2- یأس، سبب میشود تا انسان نتواند از قدرتهای خود استفاده کند و دشمن همین را میخواهد تا او را نیازمند به خود وانمود نماید.
گردآوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (11)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
اگر انسان به وظیفه الهیه موفق شود نتیجه حاصل است، چه به نتیجه منظوره برسد یا نه. از امثال جنابعالی صبر و انتظار فرج مطلوب است، و هیچگاه از فضل الهی مأیوس نباشید. انشاءالله تعالی فرج نزدیک است. چه بسیار شود که خداوند تعالی به واسطهی عنایاتی خاصه که دارد، انسان را مبتلا میکند به اموری که قهراً توجه او را به ذات اقدس خود جلب کند و چه بسا که رحمتها به صورت قهر و غضب جاری گردد. از خداوند تعالی بخواهید که ما را در راه وصول به مطالب الهیه ثابت نگه دارد و از گرفتاریها که در راه هدف است، قلوب ما را محکمتر فرماید، و از رحمتهای خاصه خود ما را بیبهره نفرماید. (1)
ما امیدمان به خداست و مأیوس از خدا نیستیم، و بر مشکلات به امید خدا غلبه میکنیم. و به مادّیات این نظر را نداریم؛ غلبه را با مادّیات نمیدانیم. غلبه با معنویات است. و مادامی که شَعبِ ما به خدای تبارک و تعالی اتکال بکنند، پیشرفت خواهند کرد. و اگر خدای نخواسته انحراف پیدا شد، زوال برای همه هست. (2)
این اشخاصی که طرفداری میکنند از قدرتهای بزرگ، ولو به واسطه تضعیف ملت، اینها هستند که فرانسهشان آنطور است که بختیار را پناه داده است، و جوانان ما را به حبس کشیده و امریکایشان آن است که آن جُرثُومه فساد را در پناه خود دارد حفظ میکند. اگر دست بر ندارند از این شیطنتها، اگر او بختیار را بخواهد حفظ بکند و او محمدرضای مخلوع را، ما با آنها بطور دیگر معامله میکنیم. ما نخواهیم گذاشت که توطئههای آنها به ثمر برسد. و ما به وضع دیگر با آنها معامله خواهیم کرد. ملّت ما برای همه چیز حاضر است. توطئهها را میشکنیم و این جُرثُومههای فساد را اصلاح میکنیم و یا طرد. ای ملّت عزیز! قوی باش که پشتیبان تو خداست، با اراده مصمّم به پیش برو که نگهدار تو خداست. تو برای خدا و برای جمهوری اسلامی قیام کردی. قویدل باشد که پیروز خواهی شد. خداوند انشاءالله شما جوانها را برای ما حفظ کند. همه طبقات را برای ما حفظ کند. (3)
آنچه که باید عرض کنم این است که هیچ کاری در این کشور نمیشود بخوبی انجام بگیرد، الّا با تشریک مساعی. اگر بخواهد ملّت ایران بنشیند تا دولت کاری را انجام بدهد. این امری است که نخواهد شد و اگر دولت بنشیند که ملّت کاری را انجام بدهد، آن هم نخواهد شد. امروز ملّت و دولتی در کار نیست، همه ملّتند و همه دولت. عمده، احساس وظیفه است که ما احساس کنیم که در هر امری از امور که برای اصلاح این کشور عزیز است موظّف هستیم به اینکه کمک کنیم. در این امر سوادآموزی که یکی از با ارزشترین امور است باید همه قشرهای ملّت کمک کنند، چه آنهایی که میخواهند سوادآموزی کنند و چه آنهایی که میخواهند یاد بگیرند و چه سایر افراد کشور. اگر اینهایی که میخواهند آموزش بدهند سستی بکنند، آنهایی که میخواهند آموزش ببینند سستی و اهمال بکنند و ملّت که پشتوانه همه امور است خودش را بیتفاوت نشان بدهد، این بار به منزل نمیرسد. همه مشکلات این کشور با مساعی جمیله همه قشرهای ملّت به پایان رسیده است یا در شرف پایان رسیدن است. بنابراین، همه ما و همه ملّت موظفند که در کارها به هر قدری که میتوانند تشریک مساعی کنند و در هر امری از امور که برای کشور پیش میآید و مشکلاتی که قدرتهای بزرگ و وابستگان آنها برای این کشور توطئه دیدهاند و پیش میآورند باید با تشریک مساعی خنثی شود و شما مأیوس نباشید و مطمئن باشید که چون برای خدای تبارک و تعالی انجام وظیفه میکنید، خدای تبارک و تعالی هم عنایت دارد به شما و توطئهها را خنثی میکند. (4)
برادران عزیز، مأیوس نباشید: لا تَیاسُوا مِن رَوحِالله (5) از آن چیزهایی که خدا عنایت به شما میکند و از آن عنایات الهی مأیوس نباشید و نیستید و شما پیروزید و در دنیا سرافرازید. شما ملّتی هستید که [اصل مبارزه هستید]. اگر یک ملتی بود که کاری از او نمیآمد، گوشهگیری کرده بود، انغزال کرده بود، نه امریکا با او مخالف بود، نه شوروی هم و نه سایر قدرتها؛ همانطوری که در زمان سابق، مثل برّه مردم را خوابانده بودند و آنها هم به جان این برّه افتاده بودند، سرش را او میبرید و دستش را او میبرید. بله، شکم برای یک عدّهای تا اندازهای جور بود، درست بود، اما محرومین چطور بودند در آن وقت، محرومین را بروید حساب کنید. ملّت ما که همان یک دسته نیستند که دور و بر - مثلاً - قدرتهای در اینجا پر و بال بزنند و استفاده کنند. ملّت ما اکثرش این محرومینی هست که سرتاسر کشور هستند و در آن زمان، اصلاً برای آنها کاری نشده بود و امروز در همین مدت کم، بیشتر از آن مدتی که آنها بودند در این کارها، کار انجام گرفته است، در صورتی که ایده شما این نبوده است؛ اینها از توابع هست. آن چیزی که شما میخواستید اسلام بود. آن چیزی که شما میخواستید، جمهوری اسلام بود. آن چیزی که شما میخواستید، «نه شرقی و نه غربی» بود و این حاصل است. این را حفظش کنید. الآن اشخاصی هستند که عقیدهشان این است که ما باید باز یا برویم آن طرف یا برویم آن طرف، لکن ملّت ما قبول نمیکند دیگر این معانی را. ملّت ما از اوّل قیام کرد برای اینکه جمهوری اسلامی بدون اینکه بوی شرق یا غرب را بدهد مطلوب اوست. حالا که این همه جوان داده است و این همه خون داده است و این همه عزیزان را از دست داده است، حالا دیگر نمیآید بگوید که خیر، حالا همه ما را کشتید، دست شما درد نکند، بسمالله! ما تا آخرین وقت و تا آخرین نفس ایستادهایم و ملت ایستاده است و بحمدالله، با قدرت دارد پیش میرود. (6)
چرا باید ما دستمان را پیش دیگران دراز کنیم برای این امور؟ باید افکار خودمان را به راه بیندازیم، یعنی همه ایران این کار را بکند. همه دانشگاهها، همه کارخانهها، همه افکارشان را به کار بیندازند، از آنها میآید. راه را خدا باز میکند. ابتدا به نظر آدم میآید که یک کالری نمیشود، وقتی که وارد شد کمکم میبیند نه، خدا راه را باز کرد و شد.
خوب یک همچون کاری که این جوانهای عزیز ما کردند، یک کار مهمی بود، کار کوچکی نبود، این کار مهم را همّت گماشتند و با همّت کار را انجام دادند. کارهای دیگر را هم میتوانند انجام بدهند. و ما باید مأیوس نباشیم. ما باید خودمان را از دیگران، از غیر خدا مأیوس کنیم و بگوییم آنها هیچ، و با اتکاء به خدای تبارک و تعالی و قدرت ملّی خودمان، اسلامی خودمان، کارهایمان را پیش ببریم. و پیش میرود این کارها؛ منتها بعضیهایش زود پیش میرود، بعضیهایشان هم یک قدری دیرتر پیش میرود. باید ما عزم مان را جزم کنیم به اینکه نه دستمان را پیش امریکا دراز کنیم نه پیش شوروی و نه پیش دیگران. و باید خیلی آدم متأسف باشد از این دولتهایی که به اسم اسلام در این اطراف هستند، که همه دارند کوشش میکنند که اسارت خودشان را تحکیم کنند. نه اینکه اینها نمیفهمند، بسیاریشان میفهمند مسأله را که اگر اینها با دولت اسلامی جمهوری اسلامی، مربوط بشوند، برایشان خوب است. اما یک وسوسه شیطانی در قلب آنها ایجاد کردهاند که نمیشود اینها را، با امریکا نمیشود چه شد. تا همین که سابقاً میگفتند برای ما که با امریکا اصلاً نمیشود طرف شد، با شاه هم نمیشود طرف شد، با شاه هم نمیشود طرف شد. خوب، طرف شدند ملّت ما و دیدند که میشود با امریکا، با شوروی، همه را دستشان را قطع کرد، و دیدند که خبری هم نشد و نخواهد هم شد. (7)
راهبردهای تصریحی:
1- قیام برای خدا یأس ندارد.2- قیام برای خدا در نهایت پیروز است.
3- با اتکاء به خداوند و قدرت ملی اسلامی خود میتوان بر مشکلات غلبه کرد و کارها را پیش برد.
نکات استنباطی:
1- اگر انسان دریابد که پشتیبانی چون خداوند دارد، آنگاه مشکلات سبب دلسردی و یأس او نمیشود.2- یأس، سبب میشود تا انسان نتواند از قدرتهای خود استفاده کند و دشمن همین را میخواهد تا او را نیازمند به خود وانمود نماید.
پینوشتها:
1. صحیفه امام(ره)، ج2،ص86.
2. صحیفه امام(ره)، ج6، ص 181.
3. صحیفه امام(ره)، ج10، ص 475.
4. صحیفه امام(ره)، ج15، صص448و 449.
5. سورهی یوسف: آیهی 87، (از رحمت خدا مأیوس نشوید).
6. صحیفه امام(ره)، ج 17، صص60 و 61.
گردآوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (11)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
/ج