گزارههای زیر را در نظر بگیرد:
الف) مجموع زاویههای داخلی مثلث ١٨٠ درجه است.
ب) روز چهارشنبه به تهران میروم.
ج) آب خالص در دمای صد درجه یخ میبندد و در صفر درجه میجوشد.
د) چهارشنبه مثلث است.
این گزارهها با یکدیگر چه تفاوتی دارند؟ اگر در دانستههای پیشین خود دست نبریم و واژههای به کار رفته در این جملات را به معنای رایج خود باقی گذاریم، سه گزارهی نخست را بامعنا و گزارهی چهارم را بیمعنا میخوانیم. گزارههای معنادار را میتوان در سه دستهی « ضرورتاً درست »، « ضرورتاً نادرست » یا « احتمالاً درست » (و احتمالاً نادرست) جای داد؛ اما دربارهی گزارههای بیمعنا اساساً نمیتوان از درستی یا نادرستی سخن گفت.
گروهی از تجربه گرایان، که « پوزیتیویستهای منطقی » نام گرفتهاند، گزارههای دینی را بیمعنا میخوانند (1) و در نتیجه، سخن از درستی یا نادرستی آنها را ناروا میدانند. از نظر اینان، معناداری هر گزاره (2) در گروِ « تحقیق پذیری » آن است و هر آنچه با معیارهای تجربی آزمون نپذیرد، بیمعناست. آلفرد آیر ( ١٩١٠- ١٩٨٩ م ) دربارهی اصل تحقیق پذیری و پیامد آن میگوید:
یک جمله تنها در صورتی برای یک شخصِ خاص معنای واقعی دارد که آن شخص بداند قضیهی ادعا شده در آن جمله را چگونه مورد تحقیق قرار دهد؛ یعنی بداند چه مشاهداتی و تحت چه شرایطی باعث میشوند که ما آن قضیه را به عنوان یک قضیهی صادق بپذیریم یا به عنوان یک قضیهی کاذب کناربگذاریم. (3) [ بر این اساس ] امکان حقایق متعالی دینی از نظر ما منتفی است؛ زیرا جملاتی که شخص متدین برای اظهار این حقایق به کار میبرد، فاقد معنای محصل و حقیقی است. (4)
بیندیشیم
اثبات پذیری و ابطال پذیری
پوزیتیویستها دربارهی ملاک معناداری یکسان نمیاندیشند؛ برای نمونه، برخی بر اثبات پذیری و گروهی دیگر بر ابطال پذیری تأکید میورزند. (5) برای روشن شدن تفاوت این دو اصطلاح، تلاش کنید راهی برای اثبات یا ابطال گزارههای زیر بیابید:
1- در این اتاق یک میز و چهار صندلی وجود دارد.
٢- در رقمهای اعشاری عدد л سه عدد ۵ متوالی میتوان یافت.
3- همه ایرانیها باهوشاند.
۴- از صبح امروز حجم و اندازهی همه موجودات طبیعی دو برابر شده است.
آیا گزاره اول را میتوان اثبات یا ابطال کرد؟ اگر در اعشار عدد л تا ده هزار رقم پیش رفتیم و سه عدد متوالی ۵ را نیافتیم، آیا میتوانیم گزارهی دوم را ابطال شده بنامیم؟ برای این کار تا چند رقم باید پیش رویم؟ برای اثبات تجربی گزارهی سوم چه تدبیری میتوان اندیشید؟ آیا میتوان گفت که گزارهی نخست هم ابطال میپذیرد و هم اثبات؛ در حالی که دو گزارهی بعدی، به ترتیب، صرفاً اثبات پذیر و صرفاً ابطال پذیرند؟ گزارهی چهارم چطور؟
١- اصل تحقیق پذیری خود ویرانگر است؛ اگر این اصل را معتبر بدانیم، در درجهی نخست باید خود آن را بیمعنا بشماریم؛ زیرا با هیچ روش تجربی نمیتوان به مضمون این اصل دست یافت. (8)
2- بر پایهی این اصل، نه تنها فلسفه و الهیات، بلکه بسیاری از گزارههای علوم تجربی نیز بیمعنا خواهند شد؛ (9) زیرا برای مثال، تجربه ( بدون بهره گیری از استدلالی عقلی ) هیچگاه نمیتواند به پیدایش احکامی کلی چون « هر آبی در صد درجه میجوشد » بینجامد.
٣- وظیفهی منطقدانان و زبان شناسان کشف و تحلیل پدیدههای زبانی است و در این باره نمیتوان به طرح نظریههایی پرداخت که با دریافتهای درونی همگان ناسازگار است. اگر اندرون خود را بکاویم، معنای یگ گزاره را در گرو تحقیق پذیری تجربی آن نمیبینیم؛ ازاین رو نه تنها دینباوران، که بسیاری از تجربه گرایانی که گزارههای وحیانی را برنمیتابند نیز معناداری آنها را میپذیرند.
پینوشتها:
1- ظاهراً مقصود حقیقی پوزیتیویستها آن است که گزارههای دینی معنایی معرفت بخش ندارند و حداکثر، احساسات و عواطف گوینده را باز میکنند (ر. ک:
John H. Hich, Philosophy of Religion, p. 101).
2- البته مقصود جملاتی است که تحلیلی نیستند و به عبارت دیگر از همانگویی و تناقض منطقی برکنارند (ر. ک: ر. و. آشبی، «اصل تحقیق پذیری» در: علم شناسی فلسفی، ترجمه عبدالکریم سروش، ص ٢٩٣؛ میر شمس الدین ادیب سلطانی، رساله وین، ص ٧۴).
3- مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، ص 261. همچنین، ر. ک: آلفرد جولز آیر، زبان، حقیقت و منطق، ترجمه منوچهر بزرگمهر، ص 19 (ترجمه عبارت در منبع دوم چندان دقیق نیست).
۴- آلفرد جولز آیر، زبان، حقیقت و منطق، ترجمه منوچهر بزرگمهر،، ص 164.
5- برای مثال، آنتونی فلو ( ١٩٢٣- م) بر اساس اصل ابطال پذیری و با بیان داستان «باغبان نامرئی» بر این باور است که مؤمنان هیچ رویدادی را ناقض آموزههایی چون رحمانیت خداوند نمیشمارند و «با افزودن قیود و تبصرههای بسیار به مدّعیات خود، آنها را بیخاصیت میکنند»
(ر. ک: مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، ص 263).
6- برای مثال، جان هیک ( ١٩٢٢- م) از نظریه «تحقیق پذیری اخروی» جانب داری میکند. برای آشنایی بیشتر با این دیدگاه، ر. ک: هادی صادقی، الهیات و تحقیق پذیری؛ مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، ص 266.
٧- ر. ک: آشبی، «اصل تحقیق پذیری» در: علم شناسی فلسفی، ترجمه عبدالکریم سروش، ص 309-317؛ بهاءالدین خرمشاهی، پوزیتیویسم منطقی، ص 31-٣۴.
8- چارلز تالیافرّو، فلسفه دین درقرن بیستم، ترجمه انشاءالله رحمتی، ص 179.
9- مایکل پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، ص 267.
یوسفیان، حسن؛ (1390)، کلام جدید، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها (سمت)، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی؛ قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمة الله علیه)، چاپ سوم.