ما الآن مبتلا هستیم به گروههایی كه آنها قبل از ما مشغول بودند به این امور. قبل از اینكه ما وارد در این امور بشویم، آنها قبل از این مشغول بودند و نقشه داشتند و ما مبتلا هستیم به آنها. الآن بعضی از این احزابی كه در ایران هستند، بعضی از این گروههایی كه در ایران هستند، اینها قبل از ما خودشان نقشهها داشتند و كارها داشتند. حالا ما میفهمیم كه این حزب و این دسته منافقین چه سابقهها خودشان داشتند و چه كارها میخواستند انجام بدهند، در حبس چه كارها میخواستند انجام بدهند و قبل از آن چه كارها و بعد از آن چه كارها و الآن هم دستبردار نیستند اینها، ولو نمی توانند یك كاری بكنند، لكن كافی است كه یكی دو نفرشان خودشان را وارد بكنند، یك وقت ببینید كه یك انحرافی حاصل شد و از اینها انحراف حاصل شده است. و لهذا، افرادی كه در موارد حساس اینجا خصوصاً واقع میشوند افرادی باشند كه سوابقشان معلوم باشد اینها چكاره بودند در آن وقت، چه كردهاند اینها، خانواده اینها چه خانوادهای هست، چكاره بودند در آن وقت، كارهایی كه در سابق كردهاند روی چه زمینهها بوده است. اگر بخواهید شما واقعاً، یك دستگاهی باشد كه این دستگاه در خدمت خود كشورتان باشد و بخواهد نجات بدهد این كشور را از آن گرفتاریهایی كه در طول تاریخ و خصوصاً، در این پنجاه سال اخیر ما داشتیم و شما داشتید. بخواهید نجات بدهید این ملت را، باید طوری بكنید كه افرادی كه آنجاهایی كه حساس است، بسیار زیاد باید مطالعه كنید رویش و در سایر جاها هم همینطور. (1)
بسیج باید مثل گذشته و با قدرت و اطمینان خاطر به كار خود ادامه دهد. امروز یكی از ضروریترین تشكلها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاهها باید با تمام توان خود در مراكزشان از انقلاب و اسلام دفاع كنند و فرزندان بسیجیام در این دو مركز، پاسدار اصول تغییرناپذیر نه شرقی و نه غربی باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند. فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادی امریكا و شوروی در آن دو محل حساس نفوذ كنند. تنها با بسیج است كه این مهم انجام میپذیرد. مسائل اعتقادی بسیجیان به عهده این دو پایگاه علمی است. حوزه علمیه و دانشگاه باید چهارچوبهای اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار تمامی اعضای بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فكر ایجاد حكومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است، چرا كه بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هستههای مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد. (2)
اگر بنا باشد هركه هرچه دلش میخواهد بیاید توی رادیو، توی تلویزیون بگوید، این هم پخش بشود در همهجا، یك وقت مردم گوش كنند و ببینند دولت میخواهد چه بكند، در صورتی كه آنطور نیست. دولتی كه میخواهد خدمت بكند به این مردم، میخواهد همه چیز را به وضع خودش حفظ كند، این را یك وقت میبینید كه یك نفر آدم میآید، حالا یا آن آدم فاسدی است و خودش را جا زده است، كه این خیلی احتمال است و یا آدم بیاطلاع، نمیداند چیست حساب، سیاست سرش نمیشود، از اجتماع اطلاع ندارد، از وضع تحول ایران اطلاع ندارد، میآید یك كلمهای میگوید، یك جملهای میگوید، یك مصاحبهای میكند و آشوب به پا میكند؛ یعنی، ایران را میبرد طرف یك امور غیرمطلوب. و لهذا، همانطوری كه شاید در همه دنیا اینطور باشد كه این دستگاه تحت كنترل یك اشخاص مطلع از مسائل، عمیق در مسائل، كه اگر یك چیزی میخواهد پخش بشود، در نظر آنها باشد، آنها ببینند و بگویند این كلمه صحیح است یا صحیح نیست، این جمله درست است یا نیست. شما ببینید الآن وقتی كه میخواهند یكی از این مقامات عالیرتبه به اصطلاح خودشان صحبت بكنند، اینها نمیآیند بایستند صحبت كنند، اینها مینویسند. این برای این است كه یك نطقی كه او میكند، در سرتاسر عالم منتشر میشود این، اگر یك كلمه اینور و آنور باشد، یك جمله برخلاف مصالح خودشان باشد، خوب، غائله به پا میكند. این دستگاهها اینطور نیست كه در آنجاها، در ممالكی كه مترقی هستند باصطلاح، در آنجاها همینطور باشد كه هركه بخواهد، هرچه بگوید درش؛ كنترل میشود، اشخاص مختلف میبینند، اشخاص كه تخصص در این امور دارند مطالعه میكنند، میبینند، الفاظ را اینور و آنور میكنند، جملات را ببینند كه چه جور است. باید شما كوشش كنید كه یك وقت - خدای نخواسته - شمایی كه میخواهید خدمت بكنید، شمایی كه آمادهاید برای اینكه شب و روز خدمت برای كشور خودتان بكنید و الآن فرصت به دست شما داده شده است كه شما میتوانید خدمت بكنید، یك وقت میبینید كه یك نفر آدم نفوذ كرد در آنجا و در یك جای حساس، آن وقت میآید یك كاری میكند، یك عملی انجام میدهد یا یك فیلمی كه آنها مطلع هستند، كارشناس میخواهد این فیلمها. این فیلمها ممكن است یك نتایجی بدهد كه نتایج را اشخاص عادی نتوانند درست بفهمند. كارشناسها در آن فكر كنند، تأمل كنند تا اینكه یك فیلم صحیحی باشد كه مناسب با جمهوری اسلامی و با مصالح اسلام، با مصالح كشور خودتان باشد. (3)
من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچون گذشته اعتراف میكنم كه بعض تصمیمات اول انقلاب در سپردن پستها و امور مهمه كشور به گروهی كه عقیده خالص و واقعی به اسلام ناب محمدی نداشتهاند، اشتباهی بوده است كه تلخی آثار آن به راحتی از میان نمی رود، گرچه در آن موقع من هم شخصاً مایل به روی كار آمدن آنان نبودم ولی با صلاحدید و تأیید دوستان قبول نمودم و الآن هم سخت معتقدم كه آنان به چیزی كمتر از انحراف انقلاب از تمامی اصولش و هر حركت به سوی امریكای جهانخوار قناعت نمیكنند، در حالی كه در كارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند. امروز هیچ تأسفی نمیخوریم كه آنان در كنار ما نیستند چرا كه از اول هم نبودهاند. انقلاب به هیچ گروهی بدهكاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم، آغوش كشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه كسانی كه قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبكاری آنان از همه اصول، كه چرا مرگ بر امریكا گفتید! چرا جنگ كردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حكم خدا را جاری میكنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال كردهایم و صدها چرای دیگر. (4)
نكته مهم در این رابطه اینكه نباید تحت تأثیر ترحمهای بیجا و بیمورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین نظام، به گونهای تبلیغ كنیم كه احكام خدا و حدود الهی زیر سؤال بروند. من بعض از این موارد را نه تنها به سود كشور نمیدانم كه معتقدم دشمنان از آن بهره میبرند، من به آنهایی كه دستشان به رادیو - تلویزیون و مطبوعات میرسد و چه بسا حرفهای دیگران را میزنند صریحاً اعلام میكنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حكومت به دست لیبرالها بیفتد، تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسلام این مردم بی پناه را از بین ببرند، تا من هستم از اصول نه شرقی و نه غربی عدول نخواهم كرد، تا من هستم دست ایادی امریكا و شوروی را در تمام زمینهها كوتاه میكنم و اطمینان كامل دارم كه تمامی مردم در اصول همچون گذشته پشتیبان نظام و انقلاب اسلامی خود هستند كه علاوه بر دهها و صدها صحنه اعلام حضور و آمادگی خود امسال نیز در راهپیمایی 22 بهمن حقیقت آمادگی كامل خویش را به جهانیان نشان دادند و واقعاً دشمنان انقلاب را شگفتزده كردند كه تا كجا حاضر به فداكاریاند. (5)
بسیار محتمل است كه عدهای از منحرفان و دشمنان انقلاب و اسلام برای بدنام كردن حجاج و مشوّه نمودن چهره انقلاب، بلكه اسلام، در این سفر شركت كنند و به صفوف حجاج محترم بپیوندند و دست به كارهای ناشایسته و مخالف دستورات اسلام زنند، و گاه باعث شوند كه بعض متدینین هم گول خورده و از آنها، به توهّم آنكه تكلیف انقلابی است، تبعیت كنند و به دست مخالفان انقلاب، كه با دقت درصدد یافتن نقاط ضعف و خردهگیری از حجاج ایرانی میباشند، بهانه دهند؛ مخالفانی كه همراه كاروانان و راهپیمایان و اجتماعات در مواقف شریفه میباشند مطالب را صدچندان كرده و به رسانههای گروهی مخالف مخابره نموده، و موجب تضعیف انقلاب میشوند. در این صورت، بر تمام حجاج محترم، خصوصاً رؤسای كاروانها و روحانیون محترم و اشخاص هوشیار، لازم است تا با دقت بسیار مواظب حركات و سكنات و رفتار حجاج باشند؛ و به مجرد رؤیت یك امر انحرافی طرف را نهی كنند. و اگر دیدند اصرار دارد و درصدد فساد است،به نحوی كه به ملایمت و موعظه حسنه نزدیكتر است از آن جلوگیری نمایند؛ و به دیگران هشدار دهند كه او را از صفوف خود خارج كنند. و متوجه باشند كه گاهی مفسدان میخواهند جار و جنجال و تشنج ایجاد كنند. باید از اینگونه امور احتراز نمایند. (6)
راهبردهای تصریحی:
1- در انتصاب افراد در نقاط حساس میبایست به سوابق و پیشینهی آنها كاملاً توجه گردد.
2- دشمن درصدد نفوذ در مراكز حساس است.
3- دشمن بیشتر اوقات با پوشش خودی به میدان میآید.
4- لیبرالها به دلیل نوع تفكرشان از ابزارهای مهم دشمنان برای تحقق نیّات شوم آنان هستند.
نكات استنباطی:
1- دشمن برای ضربه زدن در مراكز حساس، از آدمهای نفوذی - كه در آنجا به كار گرفته است - استفاده میكند.
2- حساسیت نسبت به افرادی كه در مسؤولیتها و مراكز حساس میخواهند وارد شوند، لازم است و تحقیقات كامل از سوابق، تفكر و انگیزههای آنان وجه شرعی، عقلایی و انقلابی دارد.
3- بررسی عملكرد افراد در مراكز حسّاس علیرغم دقت و تحقیق اولیه، ضرورت دارد تا اولاً از آثار اشتباهات اولیه - كه محتمل است - جلوگیری شود و ثانیاً از انحرافات بعدی افراد مطلع و پیشگیری گردد.
پینوشتها:
1. صحیفه امام(ره)، ج16، ص122.
2. صحیفه امام(ره)، ج21، ص195.
3. صحیفه امام(ره)، ج16، صص 119 و 120.
4. صحیفه نور، ج21، صص 285 و 286.
5. صحیفه امام(ره)، ج21، ص 286.
6. صحیفه امام(ره)، ج19، صص 27 و28.
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (9)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
/م