نویسنده:مهدی حسینی
منبع:روزنامه کیهان
منبع:روزنامه کیهان
وحدت عنصر و مولفه اصلی اجتماع را تشکیل می دهد. بی وحدت و اتحاد میان اشخاص انسانی و افراد بشری، اجتماع معنا و مفهوم درستی نمی یابد و امکان تحقق خارجی برای جامعه فراهم نخواهد شد. اگر برای اجتماع و جامعه انسانی در برابر فرد، اصالت و هویت مستقل و جداگانه ای هم فرض نشود و اجتماع را امری اعتباری محض و مجموعه ای از افراد و اشخاص بدانیم؛ چنان که برخی از اندیشمندان در برابر اصالت بخشی و هویت دهی دیگرانی چون علامه طباطبایی و شهید مطهری بر این باورند، باز هم نمی توان از ارزش اجتماع و جایگاه تاثیرگذار و نقش سازنده و مثبت آن در راستای تکاملی بشر چشم پوشی کرد و آن را نادیده گرفت. هر امر و پدیده ای با توجه به کار ویژه، آثار و کارکردهای آن مورد ارزش گذاری قرار می گیرد. بر این اساس می بایست اجتماع را به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های انسانی دانست که کارکرد و نقش بسیار تاثیرگذاری در زندگی انسان و دست یابی وی به کمال و سعادت دارا می باشد. از این روست که قرآن به اجتماع و جامعه انسانی به عنوان پدیده مثبت و سازنده در زندگی انسانی توجه و اهتمام ویژه ای می گذارد و با فراهم آوردن ابزارها و راهکار و اتخاذ مواضع و دستورهای شرعی می کوشد تا پایه های این پدیده را استوار و تحکیم بخشد. بیان آثار، اهمیت و ارزش و عوامل و موانع ایجادی پدیده ای به نام جامعه و اجتماع در قرآن بیانگر اهتمام قرآن به اجتماع است. که برادری ایمانی مهمترین رکن وحدت و انسجام اسلامی در جامعه به حساب می آید. و نگارنده در مقام تبیین این موضوع برآمده که با هم آن را از نظر می گذرانیم.
برخی بر این باورند که معنای اصلی اخوت، قوت و نیرو است که در آن مفهوم الفت و عطوفت و دوستی لحاظ شده و اشراب گردیده و در همه کاربردهای قرآنی این معنا ملحوظ شده است. (المعجم فی فقه لغه القرآن، ج 1 ص 681)
واژه اخ و مشتقات آن در قرآن به معنای برادری نسبی و رضاعی میان دو تن، برادری عاطفی، قبیله ای، همرایی و هم گرایی و برادری دینی آمده است. (الوجوه و النظایر ج 1 ص 89) از مواردی که این واژه در معنای برادری نسبی و رضاعی به کار رفته می توان به داستان هابیل و قابیل(مائده آیه 27 و 31) موسی و هارون (ع) (اعراف آیه 42) یوسف(ع) و برادران او (یوسف آیه 12) اشاره کرد.
در پاره ای موارد سخن از برادران قومی و قبیله ای و نژادی و یا برادران امت مطرح شده است که می توان به مساله برادری پیامبران با قوم خود اشاره کرد.(اعراف آیه 65 و شعراء آیه106) اشاره کرد. برخی این موارد را از نوع برادری عاطفی دانسته اند که می توان به نویسنده الوجوه و النظایر اشاره کرد؛ زیرا پیامبران به سبب دل سوزی و مصلحت جویی درباره امت خود و کوشش برای سعادت آنان همانند برادر به آنان سود و منفعت می رسانند. در برابر گروهی بر این باورند که در همه این موارد و یا دست کم درباره برادری هود باید آن را به معنای حقیقی و سببی گرفت؛ زیرا همه آنان جزو امت و مردمی بودند که با چند واسطه به یک پدر منتهی می شدند. (تفسیر فرطبی ج7 ص150)
در برخی از آیات، اخوت به معنای همرایی و همراهی به کار رفته است که می توان از برادری میان منافقان و کافران به عنوان نمونه یاد کرد که در آیه 156 سوره آل عمران از چنین نوع برادری سخن به میان آمده است؛ زیرا آنان در مبارزه با مسلمانان و وازنش از پذیرش اسلام و رد آن با یک دیگر همرایی و همراه بوده و از نوعی همگرایی برخوردار بوده اند. چنان که چنین رابطه و پیوند برادری نیز میان تبذیرکنندگان و شیاطین بیان شده است و آنان را برادران شیطان نامیده است.(اسراء آیه27)
در این آیه منافقان به عنوان بخشی از امت اسلام و به نام مسلمانی با گروهی از اهل کتاب که خداوند آنان را به عنوان مصداق کافر معرفی می کند ارتباط برادری دینی و عقیده ای پیدا کرده و همرای و همراه ایشان می گویند و عمل می کنند و به یک دیگر سفارش و توصیه می کنند. آن چه در این آیه تأکید شده است، مسأله کفر برخی از اهل کتاب و نفاق برخی از مسلمانان است که بیانگر ارتباط تنگاتنگ میان نفاق و کفر را نشان می دهد. از اهل کتاب به نفاق یاد نشده است؛ زیرا نفاق حالتی است که درصورت وجود زور و قدرت مشروع و یا نامشروع بروز و ظهور می کند و همانند تقیه (چنان که مسلمانان در مکه مجبور به تقیه شدند و کفر را پوششی برای حفظ ایمان خود قرار دادند که قرآن به آن در داستان عمار یاسر و پای بندی قلبی و اطمینان وی به اسلام اشاره می کند درحالی که به زبان کفر ورزید) نوعی حالت دفاعی شخص و جامعه در برابر قدرت است. نفاق در اسلام در مدینه و زمان حکومت و حاکمیت اسلام و پیامبر(ص) پدیدار شده است، زمانی که اسلام در قدرت بود و برخی از کافران و مشرکان به جهت ترس و خوف از اسلام و قدرت حکومت اسلامی و یا برای کسب منافع به ظاهر دین اسلام را پذیرفته اند. اما از این که از اهل کتاب به نفاق یاد نشده است؛ زیرا آنان حتی در زمان قدرت اسلام و حکومت آن، از مسئله ذمه و جزیه بهره جسته و می توانستند دین خود را حفظ کنند. بنابراین نیازی به پوششی برای حفظ خود در برابر قدرتی به نام نفاق نداشتند؛ با این همه آنان حتی نسبت به آموزه های شرایع و کتب آسمانی بی ایمان بوده اند، از این رو از آنان به کافران اهل کتاب یاد می کند تا از مؤمنان آن بازشناخته شود. البته احتمال دیگر آن است که همه اهل کتاب را به نام کافر می توان یاد کرد، به جهت آن که به اسلام ایمان نیاورده و کافر شدند.
از دیگر کاربردها و دسته بندی برادری در آیات قرآن، می توان به برادری میان دوزخیان اشاره کرد. قرآن بیان می دارد که میان دو دسته از حاضران در دوزخ نوعی پیوند برادری وجود دارد این برادری میان دوزخیان انسانی با دوزخیان از جنس جنیان اثبات می شود. با این همه این برادری در میان دوزخیان، آن چنان که باید و شاید مستحکم و استوار نیست؛ زیرا هر گروه و امتی از جن و انس هرگاه وارد دوزخ می شوند، دیگری را به گمراه کردن خود از سوی دسته دیگر متهم ساخته و آنان را به چنین جرم و جنایتی لعن و نفرین می کنند. درحقیقت این آیات بیانگر این است که پیوند برادری که میان دوزخیان در دنیا بوده است، آن چنان استوار نیست تا در دوزخ باقی و پابرجا بماند. بنابراین هر دسته از این امت های برادر امت دیگر را لعن و نفرین می کند و خواستار تشدید مجازات در حق آنان می شود. (اعراف آیه 38) این نوع برادری از آن جایی که در پی منافع بوده است دوام و بقایی ندارد و در زمان خطر کردن ازهم گسیخته می شود.
در روایات اسلامی است که مسلمانان در برابر هم مانند ساختمان و سازه ای می مانند که همه اجزای آن به گونه ای قرار می گیرند که یک دیگر را حفظ و نگه می دارند. (مجمع البیان، طبرسی، ج 4 ص 546)
قرآن محور اصلی اتحاد و وحدت و هم گرایی را درجامعه اسلامی و امت قرآنی، برادری ایمانی دانسته و آنان را دستی واحد در برابر دشمن می داند. ارتباطی که از ارتباط خونی قوی تر و اساسی تراست و بر این اساس نمی توان به خاطر رابطه و پیوند خونی و برادری نسبی و خونی از برادری ایمانی دست شست ولی بلکه جایز و گاه واجب است. (توبه آیه 24)
درنگرش قرآن، مسلمانان (کسانی که شهادتین را بر زبان جاری کرده اند) برادر دینی هستند و می بایست این برادری را به شیوه های مختلف عملی و رفتاری تقویت کنند. (احزاب آیه 18و بقره آیه 178 و آیات دیگر)البته نوعی برادری در میان برخی از مسلمانان سست ایمان با منافقان وجود دارد که قرآن آن را مورد نکوهش و سرزنش قرار می دهد و از این دسته از مسلمانان می خواهد که از آن دوری کنند؛ زیرا منافقان انسان هایی هستند که جز زیان سودی نخواهند داشت و در هنگام سختی مسلمانان را رها می کنند.(احزاب آیه 18)
آثار برادری در دو بعد اسلامی و ایمانی (مرتبه عالی تر) مورد توجه قرآن بوده و بدان پرداخته است. بیان این آثارخود بیانگرارزش و اهمیت و جایگاه مهم برادری ایمانی در نگرش و بینش اسلام و قرآن است. از جمله آثاری که قرآن برای برادری بیان می کند می توان به حسن معاشرت و ایجاد همبستگی و الفت در میان مومنان اشاره کرد. (بقره آیه 220)، اصلاح میان مومنان (حجرات آیه 10) و برطرف کردن اختلافات و دو دستگی ها (ص آیه22 و 23) دوری از غیبت وحفظ حریم خصوصی افراد (حجرات آیه 12) تساوی در حقوق (توبه آیه 11) عفو و گذشت درحق یک دیگر (بقره آیه 178) و حتی گذشت از قصاص (همان) بیان گر آن است که تا چه اندازه می تواند برادری ایمانی برای تحکیم وحدت و ایجاد همبستگی اجتماعی مفید و موثر باشد. ازاین روست که قرآن برادری ایمانی درمیان مسلمانان را نعمت الهی دانسته (بقره آیه 178و آل عمران آیه 103) و به عنوان عامل پایداری اجتماعی مورد تاکید قرارداده است. (بقره آیه 178) و اسلام الفت خدادادی را به عنوان عوامل ایجادی این نوع برادری و الفت از مومنان خواسته است. (آل عمران آیه 103) در نگرش قرآن این گونه وحدت و همبستگی را نمی توان با صرف همه سرمایه های زمین به دست آورد و تنها به ایمان و اسلام و عنایت الهی است که چنین پیوندی درمیان مومنان ایجاد شده و می شود. (انفال آیه 63)
قرآن با تاکید برحقوق برادری چون کمک رسانی به یک دیگر (بقره آیه 220)، کوشش برای رفع مشاجره ها و نزاع ها و حل وفصل ها دعاوی (حجرات آیه 10و 9) و پرهیز از کارها و رفتارهایی که موجب می شود تا همبستگی و وحدت اجتماعی خدشه دار شود، از مومنان می خواهد به برادری به عنوان عامل اساسی وحدت امت توجه کنند و از تفرقه و عوامل آن پرهیز کنند. (حجرات آیات 11و 12)
اصول وحدت
وحدت به عنوان مولفه اصلی اجتماع خود نیازمند مبانی و اصول ارزشی است تا پدیدار شود و در خارج تحقق یابد. از این رو، قرآن با آموزه های چندی می کوشد تا مردمان را به آن سوق دهد و اصول وحدت را در میان ایشان تحکیم بخشد. یکی از پایه هاو اصول اساسی وحدت و عامل مهم در ساختار و ساخت و حدت اجتماعی، عامل برادری است. برادری می تواند در اشکال مختلف و متنوع خودنمایی کند. از جمله اشکال برادری می توان به برادری ایمانی، برادری خونی، برادری نژادی و قبیله ای اشاره کرد. در این جا مساله برادری ایمانی به عنوان عامل اصلی وحدت آفرین جامعه دینی یعنی امت پرداخته می شود و اصول و آثار آن در تحلیل قرآنی شناسایی و تحلیل کرد.گستره معنایی اخوت
اخوت مصدر اخ به معنای برادری، دوستی، مصاحبت در زبان عربی به کار رفته است. (لسان العرب ابن منظور و نیز المیزان ج 19ص 211) معنای اصلی و حقیقی آن، شرکت در ولادت یا شیرخوارگی است که از آن به برادری نسبی و رضاعی یاد می شود. کاربردهای دیگر آن در زبان تازی عبارتند از: هم قبیلگی، مشارکت در کار و صنعت، مشارکت در دین و دوستی. این کاربردها در مفاهیم اخیر به صورت استعاری و یا مجازی است. (مفردات راغب)برخی بر این باورند که معنای اصلی اخوت، قوت و نیرو است که در آن مفهوم الفت و عطوفت و دوستی لحاظ شده و اشراب گردیده و در همه کاربردهای قرآنی این معنا ملحوظ شده است. (المعجم فی فقه لغه القرآن، ج 1 ص 681)
واژه اخ و مشتقات آن در قرآن به معنای برادری نسبی و رضاعی میان دو تن، برادری عاطفی، قبیله ای، همرایی و هم گرایی و برادری دینی آمده است. (الوجوه و النظایر ج 1 ص 89) از مواردی که این واژه در معنای برادری نسبی و رضاعی به کار رفته می توان به داستان هابیل و قابیل(مائده آیه 27 و 31) موسی و هارون (ع) (اعراف آیه 42) یوسف(ع) و برادران او (یوسف آیه 12) اشاره کرد.
در پاره ای موارد سخن از برادران قومی و قبیله ای و نژادی و یا برادران امت مطرح شده است که می توان به مساله برادری پیامبران با قوم خود اشاره کرد.(اعراف آیه 65 و شعراء آیه106) اشاره کرد. برخی این موارد را از نوع برادری عاطفی دانسته اند که می توان به نویسنده الوجوه و النظایر اشاره کرد؛ زیرا پیامبران به سبب دل سوزی و مصلحت جویی درباره امت خود و کوشش برای سعادت آنان همانند برادر به آنان سود و منفعت می رسانند. در برابر گروهی بر این باورند که در همه این موارد و یا دست کم درباره برادری هود باید آن را به معنای حقیقی و سببی گرفت؛ زیرا همه آنان جزو امت و مردمی بودند که با چند واسطه به یک پدر منتهی می شدند. (تفسیر فرطبی ج7 ص150)
در برخی از آیات، اخوت به معنای همرایی و همراهی به کار رفته است که می توان از برادری میان منافقان و کافران به عنوان نمونه یاد کرد که در آیه 156 سوره آل عمران از چنین نوع برادری سخن به میان آمده است؛ زیرا آنان در مبارزه با مسلمانان و وازنش از پذیرش اسلام و رد آن با یک دیگر همرایی و همراه بوده و از نوعی همگرایی برخوردار بوده اند. چنان که چنین رابطه و پیوند برادری نیز میان تبذیرکنندگان و شیاطین بیان شده است و آنان را برادران شیطان نامیده است.(اسراء آیه27)
اقسام برادری
1- برادری دوستی
چنان که بیان شد، واژه اخوت در آیات قرآن در معانی چندی به کار رفته است. از جمله کاربردهای آن افزون بر معنای حقیقی کاربرد در معنای دوستی است، به این معنا که کسانی را که ارتباط و پیوند در میان ایشان بسیار قوی و نیرومند است به برادری نسبت می دهد تا شدت دوستی و پیوند میان ایشان را بنمایاند.2- برادری اعتقادی
از دیگر کاربردهای آن برادری اعتقادی است که پیش از آن به معنای برادری همرایی و همگرایی از آن یاد شده است. این نوع پیوند و ارتباط میان همه کسانی که بر رأی و عقیده واحد درست و یا نادرست می باشند، وجود دارد. از این رو می توان از برادری میان کافران، و یا میان مؤمنان و یا میان کافران و منافقان و یا میان مؤمنان به شرایع مختلف سخن گفت. چنان که می توان این نوع برادری و پیوند را میان منافقان با برخی از اهل کتاب نیز ردگیری و شناسایی کرد. قرآن بیان می دارد که منافقان از جهاتی با اهل کتاب همراه و همدل هستند و همانند آنان می اندیشند و عمل می کنند. این وحدت و اتحاد در عقیده و همرایی و نیز همراهی در رفتار و کنش و واکنش ها موجب می شود تا عنوان برادری به این معنا و مفهوم درمورد ایشان به کار رود و مصداق یابد. (حشر آیه11) البته قرآن در این آیه وجه اشتراکی خاصی را در میان برخی از اهل کتاب با منافقان تبیین و روشن می سازد و می فرماید: «الم تر الی الذین نافقوا یقولون لاخوانهم الذین کفروا؛ آیا نمی نگری به کسانی که نفاق و دورویی می ورزیدند و به برادرانشان از کسانی که کافر شدند می گویند.در این آیه منافقان به عنوان بخشی از امت اسلام و به نام مسلمانی با گروهی از اهل کتاب که خداوند آنان را به عنوان مصداق کافر معرفی می کند ارتباط برادری دینی و عقیده ای پیدا کرده و همرای و همراه ایشان می گویند و عمل می کنند و به یک دیگر سفارش و توصیه می کنند. آن چه در این آیه تأکید شده است، مسأله کفر برخی از اهل کتاب و نفاق برخی از مسلمانان است که بیانگر ارتباط تنگاتنگ میان نفاق و کفر را نشان می دهد. از اهل کتاب به نفاق یاد نشده است؛ زیرا نفاق حالتی است که درصورت وجود زور و قدرت مشروع و یا نامشروع بروز و ظهور می کند و همانند تقیه (چنان که مسلمانان در مکه مجبور به تقیه شدند و کفر را پوششی برای حفظ ایمان خود قرار دادند که قرآن به آن در داستان عمار یاسر و پای بندی قلبی و اطمینان وی به اسلام اشاره می کند درحالی که به زبان کفر ورزید) نوعی حالت دفاعی شخص و جامعه در برابر قدرت است. نفاق در اسلام در مدینه و زمان حکومت و حاکمیت اسلام و پیامبر(ص) پدیدار شده است، زمانی که اسلام در قدرت بود و برخی از کافران و مشرکان به جهت ترس و خوف از اسلام و قدرت حکومت اسلامی و یا برای کسب منافع به ظاهر دین اسلام را پذیرفته اند. اما از این که از اهل کتاب به نفاق یاد نشده است؛ زیرا آنان حتی در زمان قدرت اسلام و حکومت آن، از مسئله ذمه و جزیه بهره جسته و می توانستند دین خود را حفظ کنند. بنابراین نیازی به پوششی برای حفظ خود در برابر قدرتی به نام نفاق نداشتند؛ با این همه آنان حتی نسبت به آموزه های شرایع و کتب آسمانی بی ایمان بوده اند، از این رو از آنان به کافران اهل کتاب یاد می کند تا از مؤمنان آن بازشناخته شود. البته احتمال دیگر آن است که همه اهل کتاب را به نام کافر می توان یاد کرد، به جهت آن که به اسلام ایمان نیاورده و کافر شدند.
از دیگر کاربردها و دسته بندی برادری در آیات قرآن، می توان به برادری میان دوزخیان اشاره کرد. قرآن بیان می دارد که میان دو دسته از حاضران در دوزخ نوعی پیوند برادری وجود دارد این برادری میان دوزخیان انسانی با دوزخیان از جنس جنیان اثبات می شود. با این همه این برادری در میان دوزخیان، آن چنان که باید و شاید مستحکم و استوار نیست؛ زیرا هر گروه و امتی از جن و انس هرگاه وارد دوزخ می شوند، دیگری را به گمراه کردن خود از سوی دسته دیگر متهم ساخته و آنان را به چنین جرم و جنایتی لعن و نفرین می کنند. درحقیقت این آیات بیانگر این است که پیوند برادری که میان دوزخیان در دنیا بوده است، آن چنان استوار نیست تا در دوزخ باقی و پابرجا بماند. بنابراین هر دسته از این امت های برادر امت دیگر را لعن و نفرین می کند و خواستار تشدید مجازات در حق آنان می شود. (اعراف آیه 38) این نوع برادری از آن جایی که در پی منافع بوده است دوام و بقایی ندارد و در زمان خطر کردن ازهم گسیخته می شود.
3-برادری شیاطین جن و انس
نوع دیگر از اقسام برادری، برادری میان شیاطین جن و انس است. قرآن از نوعی برادری میان شیاطین و مشرکان (اعراف آیه 102 و 103) و شیاطین و تبذیرکنندگان (اسراء آیات 26 و 27) سخن می گوید. به نظر می رسد که این نوع برادری درحقیقت به برادری اعتقادی برمی گردد که به شکل همراهی و همگرایی در قول و فعل خود را نشان می دهد؛ زیرا تبذیر کنشی شیطانی و رفتاری ناهنجار است که به جهت همرایی و هم عقیده بودن میان شیطان و تبذیرکنندگان انجام می شود. چنان که عامل وحدت و برادری میان مشرکان و شیاطین نیز هم عقیده بودن در شرک نسبت به خداوند است.چنان که برادری میان بهشتیان نیز از اقسام برادری اعتقادی است. در آیاتی که به مسئله برادری در میان بهشتیان چه از انس و چه از جنیان سخن رفته است این معنا را می توان به خوبی جست؛ زیرا هم اعتقادی و همرایی ایشان در دنیا بازتابی در آخرت دارد که در شکل برادری میان بهشتیان ظهور می کند. در آیات قرآن تأکید شده است که برادری میان بهشتیان از این ویژگی برخوردار است که آنان از هرگونه کینه ای نسبت به برادر بهشتی خود مبرا و پاک هستند. زدوده شدن هرگونه کینه می بایست در دنیا صورت بگیرد و بازتاب آن در بهشت خودنمایی کند. گاه قرآن برای ترغیب و تشویق مؤمنان به خصوصیات بهشتیان اشاره می کند تا مؤمنان با شناخت و عمل به کارهایی به چنین صفت پسندیده ای متمایل شوند. چنان که بیان صفاتی مانند این که بهشتیان در سرور هستند بیانگر آن است که سرور و شادی به عنوان صفت و ویژگی خوب و پسندیده می بایست از سوی مؤمنان در دنیا پی گیری شود. همچنین آرامش و آسایش بهشتی به عنوان اهداف موردتوجه مؤمنان قرار گیرد. در این جا نیز وقتی سخن از بی کینگی بهشتیان می شود به معنای آن است که مؤمن دینی باید این گونه باشد. (حجر آیه 45 و 46)4-برادری قومی و نژادی
برادری قومی و نژادی از دیگر اقسام برادری و اخوت است که در قرآن بدان پرداخته شده است. این نوع برادری نوعی پیوند اجتماعی خاصی را در میان خانواده بزرگ خونی پدید می آورد و موجبات همبستگی ملی میان برخی از جوامع را سبب می شود. قرآن با تأکید بر مسئله اخوت قومی بیان می دارد که این نوع پیوند از آن جهت مهم و مفید است که برادران خونی و قومی را به تلاش وامی دارد تا گردهم آیند و از یاری و کمک یکدیگر برخوردار گردند و نیازهای خود را به این شکل برطرف سازند. البته قرآن از توجه بیش از اندازه به قومیت باز می دارد و آن را موجب تعصبات بی جا و رفتارهای کورکورانه برمی شمارد و ضمن بیان فواید به آسیب های آن نیز اشاره می کند.قرآن با نکوهش از برخی از اقوام پیشین بیان می کند که چه سان آنان نسبت به دلسوزی های پیامبرانی که از قوم و قبیله خودشان بودند، خود را دچار گمراهی و هلاکت کردند. به سخنان برادران خونی و قبیله ای خود که از روی دلسوزی و منفعت خواهی برای ایشان بود گوش فرا نداده و هلاک شدند. در آیات بسیاری دعوت پیامبران را با این عنوان آغاز می کند که ما به سوی قوم فلان برادرشان را فرستادیم تا ایشان را به خدا و توحید و دوری از شرک دعوت کند ولی آنان نپذیرفتند و هلاک شدند. در همه آیاتی که درباره پیامبران پیشین آمده است می توان این مساله را ردگیری کرد.به نظر می رسد که درگذشته با توجه به قوت و شدت قومیت گرایی و قبیله گرایی دعوت ها در شکل قبیله ای صورت می گرفت تا هم خونی و هم نژادی موجب شود تا به سخنان پیامبران خود گوش دهند؛ زیرا به طور طبیعی هر شخص، قبیله و قوم در دفاع از جامعه و قبیله خود می کوشید و درجلب منافع و دفع مضرات از جامعه تلاش می کرد. از این رو خبرهای جنگی و هجوم دشمن را از ایشان می پذیرفتند. پیامبران با توجه به این خصلت و خصیصه بود که پیام بزرگی را به قبیله می رساندند که ایمان به خدا و مساله عذاب الهی در دنیا و آخرت بود. دراین باره می توان به مساله اخوت و برادری قومی میان شعیب و قومش (اعراب آیه 85و نیز هود آیه 84)، اخوت صالح و قومش (اعراف آیه 73) هود و قومش (اعراف آیه 65) لوط و قومش (شعراء آیه 161)نوح و قومش (شعراء آیه 106) و مانند آن اشاره کرد.کارکردها و نقش برادری ایمانی
برادری ایمانی، یکی از کارآمدترین راه ها برای اتحاد اجتماعی، همگرایی و همبستگی میان امت و بهترین راه برای گریز از زیان تفرقه و اختلاف و حفظ کیان جامعه قرآنی و اسلامی است، زیرا در سایه برادری ایمانی است که اتحاد، همدلی، همرایی و همکاری و محبت پـدیدار می شود و جامعه ازکژی ها و انحرافات روحی و اجتماعی و اعتقادی در امان می ماند و توازن اجتماعی درمیان جامعه پدید می آید و فاصله طبقاتی کاهش و همگرایی تقویت می شود.در روایات اسلامی است که مسلمانان در برابر هم مانند ساختمان و سازه ای می مانند که همه اجزای آن به گونه ای قرار می گیرند که یک دیگر را حفظ و نگه می دارند. (مجمع البیان، طبرسی، ج 4 ص 546)
قرآن محور اصلی اتحاد و وحدت و هم گرایی را درجامعه اسلامی و امت قرآنی، برادری ایمانی دانسته و آنان را دستی واحد در برابر دشمن می داند. ارتباطی که از ارتباط خونی قوی تر و اساسی تراست و بر این اساس نمی توان به خاطر رابطه و پیوند خونی و برادری نسبی و خونی از برادری ایمانی دست شست ولی بلکه جایز و گاه واجب است. (توبه آیه 24)
درنگرش قرآن، مسلمانان (کسانی که شهادتین را بر زبان جاری کرده اند) برادر دینی هستند و می بایست این برادری را به شیوه های مختلف عملی و رفتاری تقویت کنند. (احزاب آیه 18و بقره آیه 178 و آیات دیگر)البته نوعی برادری در میان برخی از مسلمانان سست ایمان با منافقان وجود دارد که قرآن آن را مورد نکوهش و سرزنش قرار می دهد و از این دسته از مسلمانان می خواهد که از آن دوری کنند؛ زیرا منافقان انسان هایی هستند که جز زیان سودی نخواهند داشت و در هنگام سختی مسلمانان را رها می کنند.(احزاب آیه 18)
آثار برادری در دو بعد اسلامی و ایمانی (مرتبه عالی تر) مورد توجه قرآن بوده و بدان پرداخته است. بیان این آثارخود بیانگرارزش و اهمیت و جایگاه مهم برادری ایمانی در نگرش و بینش اسلام و قرآن است. از جمله آثاری که قرآن برای برادری بیان می کند می توان به حسن معاشرت و ایجاد همبستگی و الفت در میان مومنان اشاره کرد. (بقره آیه 220)، اصلاح میان مومنان (حجرات آیه 10) و برطرف کردن اختلافات و دو دستگی ها (ص آیه22 و 23) دوری از غیبت وحفظ حریم خصوصی افراد (حجرات آیه 12) تساوی در حقوق (توبه آیه 11) عفو و گذشت درحق یک دیگر (بقره آیه 178) و حتی گذشت از قصاص (همان) بیان گر آن است که تا چه اندازه می تواند برادری ایمانی برای تحکیم وحدت و ایجاد همبستگی اجتماعی مفید و موثر باشد. ازاین روست که قرآن برادری ایمانی درمیان مسلمانان را نعمت الهی دانسته (بقره آیه 178و آل عمران آیه 103) و به عنوان عامل پایداری اجتماعی مورد تاکید قرارداده است. (بقره آیه 178) و اسلام الفت خدادادی را به عنوان عوامل ایجادی این نوع برادری و الفت از مومنان خواسته است. (آل عمران آیه 103) در نگرش قرآن این گونه وحدت و همبستگی را نمی توان با صرف همه سرمایه های زمین به دست آورد و تنها به ایمان و اسلام و عنایت الهی است که چنین پیوندی درمیان مومنان ایجاد شده و می شود. (انفال آیه 63)
قرآن با تاکید برحقوق برادری چون کمک رسانی به یک دیگر (بقره آیه 220)، کوشش برای رفع مشاجره ها و نزاع ها و حل وفصل ها دعاوی (حجرات آیه 10و 9) و پرهیز از کارها و رفتارهایی که موجب می شود تا همبستگی و وحدت اجتماعی خدشه دار شود، از مومنان می خواهد به برادری به عنوان عامل اساسی وحدت امت توجه کنند و از تفرقه و عوامل آن پرهیز کنند. (حجرات آیات 11و 12)