نویسنده:Edward Rosen
مترجم: مجید امینی
مترجم: مجید امینی
[žān tārd]
Jean Tarde
(ت. لاروْك گاژئاك، فرانسه، 940 یا 1561/941 یا 1562؛ و. سارلا، فرانسه، 1636/1015)، اخترشناسی، جغرافیا.
تارد، پس از گرفتن درجهی دكتری حقوق از دانشگاه كائوْر، مطالعاتش را در سوْربوْن ادامه داد. او كه به سلك كشیشان درآمده بود، برای خدمت در بخش كارو [kārv] در نزدیكی بِلوِه، منصوب شد؛ بعدها ترقی كرد و كشیش متألّه كلیسای جامع سارلا گردید. در 973، هنگامی كه اسقف خواهان تعیین تأثیرات جنگهای مذهبی فرانسه بر قلمرو اسقف سارلا بود، تارد را به عنوان نایب مناب برگزید و به وی مأموریت داد كه نقشهای از آن اسقف نشین تهیه كند.
تارد نقشهی اسقف نشین مجاور را نیز در 985 برای اسقف كائوْر ترسیم كرد. در جریان این نقشه برداری، وی از ربع دایرهی كوچكی مجهز به یك عقربهی قطب نما و متصل به یك ساعت آفتابی استفاده نمود. او، در اجابت تقاضای اسقف در مورد انتشار توضیحی دربارهی این ابزار، كتابی نوشت با عنوان Les Usages du quadrant a lesguille aymantee («كاربردهای ربع مجهز به عقربهی قطبنما»، 1621)، كه آن را به اسقف تقدیم كرد، و از تاریخ 19 خرداد 999 امتیازهای دربار در حق او مقرر گردید.
تارد در همان روز برای دو اثر دیگرش كه در زمان حیاتش منتشر شده امتیازهائی بدست آورد: Borbonia sidera («ستارگان بوْربوْنیا»، 1620) و ترجمهای از رسالهی لاتینی به فرانسه با نام Les asters de Borbon («ستارگان بوْربوْن»، 1622). این آثار مبتنی بودند بر مباحثات تارد با گالیلئوْ، كه او را در 23 تا 26 آبان 993 در فلوْرانس ملاقات كرده بود. لكههای خورشیدیِ تازه كشف شده جزء موضوعات متعددی بود كه این دو دربارهشان بحث كرده بودند. تارد، پس از بازگشت به فرانسه، به مدت پنج سال به رصد لكهها پرداخت و به این نتیجهی نادرست رسید كه آنها سیّارهاند، و نام اعضای خانوادهی سلطنتی فرانسه را بر آنها نهاد، درست همان كاری كه گالیلئوْ با اقمار مشتری و خانوادهی مدیچی كرده بود.
تعبیر تارد از لكههای خورشیدی را گاسندی در نامهای كه در 31 تیر 1004 به گالیلئوْ نوشت باطل ساخت. گاسندی در آن نامه اشاره كرده بود كه تارد، به رغم برنامهی پیگیرانهی رصدهایش، نتوانسته است هیچ لكهی خورشیدی را كه گردشهای ادواری خاص سیّارات حقیقی را نمایش میدهند مشخص نماید، و تارد خود به این موضوع اذعان داشت.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز كولستون، (1387)، زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام...[ و دیگران]، تهران: شركت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Jean Tarde
(ت. لاروْك گاژئاك، فرانسه، 940 یا 1561/941 یا 1562؛ و. سارلا، فرانسه، 1636/1015)، اخترشناسی، جغرافیا.
تارد، پس از گرفتن درجهی دكتری حقوق از دانشگاه كائوْر، مطالعاتش را در سوْربوْن ادامه داد. او كه به سلك كشیشان درآمده بود، برای خدمت در بخش كارو [kārv] در نزدیكی بِلوِه، منصوب شد؛ بعدها ترقی كرد و كشیش متألّه كلیسای جامع سارلا گردید. در 973، هنگامی كه اسقف خواهان تعیین تأثیرات جنگهای مذهبی فرانسه بر قلمرو اسقف سارلا بود، تارد را به عنوان نایب مناب برگزید و به وی مأموریت داد كه نقشهای از آن اسقف نشین تهیه كند.
تارد نقشهی اسقف نشین مجاور را نیز در 985 برای اسقف كائوْر ترسیم كرد. در جریان این نقشه برداری، وی از ربع دایرهی كوچكی مجهز به یك عقربهی قطب نما و متصل به یك ساعت آفتابی استفاده نمود. او، در اجابت تقاضای اسقف در مورد انتشار توضیحی دربارهی این ابزار، كتابی نوشت با عنوان Les Usages du quadrant a lesguille aymantee («كاربردهای ربع مجهز به عقربهی قطبنما»، 1621)، كه آن را به اسقف تقدیم كرد، و از تاریخ 19 خرداد 999 امتیازهای دربار در حق او مقرر گردید.
تارد در همان روز برای دو اثر دیگرش كه در زمان حیاتش منتشر شده امتیازهائی بدست آورد: Borbonia sidera («ستارگان بوْربوْنیا»، 1620) و ترجمهای از رسالهی لاتینی به فرانسه با نام Les asters de Borbon («ستارگان بوْربوْن»، 1622). این آثار مبتنی بودند بر مباحثات تارد با گالیلئوْ، كه او را در 23 تا 26 آبان 993 در فلوْرانس ملاقات كرده بود. لكههای خورشیدیِ تازه كشف شده جزء موضوعات متعددی بود كه این دو دربارهشان بحث كرده بودند. تارد، پس از بازگشت به فرانسه، به مدت پنج سال به رصد لكهها پرداخت و به این نتیجهی نادرست رسید كه آنها سیّارهاند، و نام اعضای خانوادهی سلطنتی فرانسه را بر آنها نهاد، درست همان كاری كه گالیلئوْ با اقمار مشتری و خانوادهی مدیچی كرده بود.
تعبیر تارد از لكههای خورشیدی را گاسندی در نامهای كه در 31 تیر 1004 به گالیلئوْ نوشت باطل ساخت. گاسندی در آن نامه اشاره كرده بود كه تارد، به رغم برنامهی پیگیرانهی رصدهایش، نتوانسته است هیچ لكهی خورشیدی را كه گردشهای ادواری خاص سیّارات حقیقی را نمایش میدهند مشخص نماید، و تارد خود به این موضوع اذعان داشت.
كتابشناسی
یكم. كارهای اصلی.
آثار منتشر شدهی تارد عبارتند از: Borbonia sidera (پاریس، 1620)، كه توسط تارد با عنوان Les asters de Barbon (پاریس، 1622، 1623، 1627) ترجمه شده است؛ Les usages du quadrant a lesguille aymante (پاریس، 1621، 1623، 1627، 1638)؛ و Les chroniques de Jean Tarde ، ویراستهی گاستوْن دوْ ژرار و گابریئل تارد (پاریس، 1887). «Voyage de Jean Tarde dans le midi et en Italie» اثر چاپ نشدهای است كه توسط فیلیپ لوْئر در كتابخانهی ملی (پاریس)، در Collections manuscrites sur I`histoire des provinces des France,inventaire، دوم (پاریس، 1911)، ص60، شمارهی 106، برگهای 26 تا 38، فهرست شده است. برای دستیابی به چاپهای مختلف نقشهای كه از اسقف نشین سارلا تهیه كرده بود. ← صفحات 395-396 در اثری از دوژاریك دكوْن، كه دیگر آثار جغرافیایی تارد را هم برشمرده است.دوم. خواندنیهای فرعی..
←«Recherches sur les historiens du Périgord au XVIIe siècle»، از آلبر دوژاریك دكوْن، در BSHAP، 9 (1882)، 371-412، 489-497؛ «Di Giovanni Tarde e di una sua visita a Galileo dal 12 al 15 novembre 1614»، از آنتوْنیوْفاواروْ، در BBMF، 20 (1887)، 345-371، 374؛ «Lettre de Claude Aspremont a M.Pichard, chanoine théologal de l`eglise cathédrale de Périguex,au sujet du docte escrit du télescope de M.Tarde» (1630) كه در همان مأخذ یادشدهی لوئر، دوم، ص 51، شمارهی 92، برگ 53، فهرست شده است؛ و «Observations au sujet des astres de Barbon du chanoine tarde»، از گابریئل تارد، در BSHAP، 4 (1887)، 169-173. نامهی گاسندی به گالیلئوْ در Le opereی گالیلئوْ گالیلئی، ویراستهی آ. فاواروْ، سیزدهم (فلوْرانس، 1903؛ تجدید چاپ، 1935)، شمارهی 1729، سطرهای 56 تا 64، موجود است؛و Opera omniaی گاسندی (اشتوتگارت، 1964؛ تجدید چاپ از روی چاپ لیوْن، 1658)، ششم، 5.منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز كولستون، (1387)، زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام...[ و دیگران]، تهران: شركت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول