امکان توليد،استفاده و برخوردارى از علم مساوى نيست
گفتگو با دکتر رضا داورى اردکانى
يکى از سوالات اساسى درحوزه علم مدارى اين است که ما از لحاظ علمي، درجامعه علمى جهانى درچه رتبه ومقامى قرار داريم به اين معنى که آيا جامعه علمى ما توانسته است به بسط وگسترش علمى جهان کمک کند وتا اندازه اى توليد کننده علم باشد يا اينکه ما به طور غالب مصرف کننده هستيم وهنوز بناى عالم علم در کشور ما بهوجودنيامده است .درجواب پرسش شما بايد بگويم که معمولا خيال مى کنندکه بناى عالم علم در رونق بخشيدن به امر پژوهش به صرف تربيت تعداد کافى دانشمند وپژوهشگر وتهيه وسايل پژوهش حاصل مىشود پيداست که جامعه علمى بدون وجود دانشمند وپژوهشگر و کتا ب و آزمايشگاه و ... بهوجود نمى آيد اما چه بسا که جامعه اى ازوجود دانشمندان ممتاز برخوردار است اما جايگاه دانش ودانشمند در آنجا معلوم نيست يعنى دانشمندان درآنجاغريباند و از علم ايشان نفعى که بايد و انتظار مىرود به جامعه نمىرسد . اينکه وضع علم يک کشور را باتعداد دانشمندان وميزان هزينههاى پژوهشى وتوليدمقالات علمى مى سنجندنادرست نيست اماملاک درستتر ودقيقتر ميزان استفاده از علم مقالات علمى است . هر کشورى که بيشتر وبهتر بتواند علم را جذب کندوبا آن يگانه شود برخوردارى اش از علم بيشتر است . اما اگر به ظاهر نظرکنيم به نظر مىرسد که ما خيلى بيشتر ازفايدهاى که مىرسانيم فايده مى بريم . زيرا فىالمثل برطبق بعضى آمارها در سال 1988 تعداد مقالات علمى دانشمندان ما کمتر ازيک هزارم مجموعه مقالات بوده است . يعنى دانشمندان کشور ما در حدود پانصد مقاله علمى چاپ کردهاند وحال آنکه سهم دانشمندان ايالات متحده آمريکا قريب به دويست و پنجاه هزار مقاله است . اين دويست و پنجاه هزار مقاله ومقالات دانشمندان کشورهاى ديگر بالقوه دراختيار ماست ولى همان طور که امکان توليدعلم نامساوى است امکان استفاده وبرخوردارى از علم نيز به يک اندازه نيست . آنان که بيشتر توليد مىکنند شايد حتى بيش ازميزان توليد استعداد وامکان بهرهبردارى داشته باشند وآنان که کم توليد مىکنند گاهى از همان مقدار اندک نيز بهرهبردارى درست نمىکنند . درست است که علم جهانى است اما علم جهانى علم هر جايى نيست وبه آسانى نمىتوان آن را به همه جا وبه هرجا که دلمان بخواهد منتقل کنيم . علم کانون هايى دارد که درآن کانونها رشد مىکنند ونشاط مى يابدوهرجا که آن کانونها نباشد علم درآنجا پايدار نمىشود . طبعا دانشمندان هم به اين کانونها و مراکز علمى دارند بنابراين مهاجرت دانشمندان يا به تعبير رايج فرار مغزها ونيز فرار فکرها را بايد از اين وجهه نظر منظور کرد. درهر حال دانشمند هرجا مقيم باشد اگر نتواند درهواى علم دم زند وبا آهنگ علم جهانى همنوا نباشد در کار پژوهش علمى موفق نمىشود . البته در عصر کنونى که علم بيشتر به پژوهش تبديل شده وشان تکنيک آن غلبه پيدا کرده است دانشمندان اقطار عالم مىتوانند درجزيى ازطرح کلى پژوهش جهانى سهيم شوند . چنان که فىالمثل در کشور، ما در دانشگاههاى اخير رباتهايى ساختهاند که از دقت وظرافت فوقالعادهاى برخوردارند.