فواید قصه‌گویی

در اهمیت قصه‌گویی همین بس که اندیشمندانی چون افلاطون به اهمیت آن اشاره کرده و تأکید کرده‌اند که باید پرستاران و مادران را وادار کنیم فقط حکایاتی را که پذیرفته‌اند برای کودکان نقل کنند. ادیان الهی نیز در...
جمعه، 24 مهر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فواید قصه‌گویی
 فواید قصه‌گویی

 

نویسنده: محمد حنیف




 

در اهمیت قصه‌گویی همین بس که اندیشمندانی چون افلاطون به اهمیت آن اشاره کرده و تأکید کرده‌اند که باید پرستاران و مادران را وادار کنیم فقط حکایاتی را که پذیرفته‌اند برای کودکان نقل کنند. ادیان الهی نیز در بیان اصول خود از قصه‌گویی سود برده‌اند. کم نیستند اقوامی که میزان وابستگی فرد به قبیله را بر اساس تعداد داستان‌هایی می‌سنجند که از پدران و مادران خویش شنیده‌اند. با این وصف، می‌توان ادعا کرد که قصه‌گویی به مثابه ابزاری مطمئن در خدمت آموزش و پرورش عمل می‌کند.
ثریا قزل‌ایاغ از استادان دانشگاه تهران قصه‌گویی را، صرف نظر از سرگمی، ابزاری برای انعکاس دیدگاه انسان درباره‌ی جهان و عوامل ناشناخته‌ی پیرامون او می‌داند. وی چنین قصه را وسیله‌ی انتقال و آموزش آداب و سنن، اعتقادات و تاریخ نسلی به نسلی دیگر تلقی می‌کند. در حقیقت قصه‌گویان غرور ملی را نیز با بیان دلاوری‌های پهلوانان ملی و پستی‌های دشمن از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده‌اند. قصه‌گویی در دنیای قدیم آن چنان مورد توجه بوده که در این مورد گفته‌اند: «قصه‌های قومی وسیله‌ی پیوند جامعه بوده‌اند. این قصه‌ها نه تنها بیانگر، بلکه سازمان دهنده و تقویت کننده‌ی افکار، احساسات، اعتقادات و رفتارهای مردم نیز بوده اند.» (1)
برونو بتلهایم روان‌شناس امریکایی در کتاب کاربردهای افسون، با بررسی افسانه‌های جن و پری، فواید این قصه‌ها را به طور مفصل و با ارایه‌ی نمونه‌های عینی از قصه‌های جن و پری بررسی کرده است. مباحثی که او به آنها پرداخته از این قرارند: نیاز کودک به جادو، خشنودی غیرمستقیم در برابر شناخت آگاهانه، اهمیت تجسم خارجی چهره‌ها و رویدادهای خیالی، دگرگونی‌های خیال‌پروری درباره‌ی نامادری پلید، سامان دادن به آشفتگی، دست‌یابی به هم بستگی و همسازی شخصیت، وحدت بخشیدن به طبیعت دوگانه‌ی خویش، دست‌یابی به استقلال. (2)
بررسی روان‌شناسانه‌ی افسانه‌های جن و پری از دیدگاه بتلهایم، ستودنی است. او با تسلط بر قصه‌های عامیانه و اصول روان‌شناسی، گام‌های مهمی در شناسایی فواید قصه‌های جن و پری برداشته است.
آنچه سبب‌نگرانی بسیاری از خانواده‌ها در استفاده از اسطوره‌ها و افسانه‌ها عامیانه شده است وجود و تکرار صحنه‌های وحشتناک و حوادث ترسناک است، غافل از آن که بسیاری از این افسانه‌ها و قصه‌های عامیانه در حقیقت می‌تواند نقش درمانی در گرفتاری‌های روحی کودکان ایفا کند. بتلهایم در این مورد می‌گوید: «افسانه‌های جن و پری کودک را در حل مسائل روانی ناشی از رشد و هم چنین در راه همسازی‌سازی و هماهنگی شخصیت خویش یاری می‌دهند، و حتی صریحاً اعلام می‌دارد که هر چه قصه خشن‌تر و بی‌رحمانه‌تر باشد برای رشد روانی کودک مفیدتر خواهد بود. » (3)
بی شک با جدا نمودن کودک از دنیای قصه‌گویی، قدرت تخیل او را تضعیف می‌کنیم، زیرا قصه، کودکان را به دنیای پر رمز و راز خیال‌پردازی می‌برد، برونو بتلهایم در این باره چنین می‌نویسد: «در طول بخش عمده‌ای از تاریخ بشر، زندگی معنوی کودک پس از تجربه‌های نخستین در چهارچوب خانواده، متکی بر اسطوره‌ها و قصه‌های دینی و افسانه‌های جن و پری بوده است. این ادبیات باعث تقویت قوه‌ی تخیل کودک و تحریک خیال‌پروری او می‌شده و به علاوه عامل مهمی در تربیت اجتماعی کودک به شمار می‌رفته است. اسطوره‌ها و افسانه‌های دینی نقش عمده‌ای در بالابردن سطح اندیشه‌ی کودک و تعیین آرمان‌های اجتماعی که هر کودک ممکن است خود را با الگوی آن همانند سازد به عهده داشته‌اند. » (4)

شک نیست که انواع قصه‌ها، تأثیرات متفاوتی بر روح مخاطبان خود می‌گذارد. بتلهایم در مورد چگونگی و میزان تأثیر اسطوره‌ها و افسانه‌های جن و پری تفاوت قایل است. وی معتقد است که هر چند میان این دو، اشتراک بسیار است، خصوصاً با توجه به این که هر دو انتقال دهنده‌ی مجموع تجارب بشرند، با این حال تفاوت اصلی میان اسطوره‌ها و افسانه‌های جن و پری در ماهیت قهرمانان آنها نهفته است. قهرمانان اسطوره‌ها، الهی و دارای جنبه‌های فوق بشری‌اند و به همین دلیل بشر فانی نمی‌تواند خود را با آنان همانند سازد، در حالی که قهرمانان افسانه‌ها این گونه نیستند و همانند سازی با آنان آسان‌تر است.

بتلهایم مقصود اصلی کاربردهای افسون را یاری کودک در حل مسائل روانی رشد و دست‌یابی به تکامل شخصیت می‌داند. او برای نشان دادن اهمیت بیشتر این افسانه‌ها می‌نویسد: «ریشه‌ی بیشتر افسانه‌های جن و پری به اعصاری می‌رسد که دین جزو بسیار مهم زندگی به شمار می‌رفت. در نتیجه افسانه‌ها اغلب به گونه‌ای با موضوعات دینی مرتبط‌اند، چنان که قصه‌های هزار و یک شب پر از اشاره‌هایی به دین اسلام است و بسیاری از قصه‌های دنیای غرب با موضوعات دینی رابطه دارند. حکایت‌ها نیز افسانه‌های مردمی به شمار می‌روند که از نسلی به نسل دیگر منتقل شده‌اند. ویژگی حکایت در شکل اصلی‌اش، این است که در آن موجودات بی‌خرد و گاهی بی‌جان به منظور تربیت اخلاقی کودک، طبق شهودات و منافع آدمیان عمل و رفتار می‌کنند و سخن می‌گویند و راه را از چاه نشان می‌دهند، اما به عکس حکایت، افسانه‌ی جن و پری اخذ هرگونه تصمیمی را به شنونده واگذار می‌کند و این بسته به میل خودمان است که با شنیدن افسانه‌ی جن و پری فقط قصد سرگرم شدن داشته باشیم یا از آن لذت ببریم. همین لذّتِ شنونده از افسانه‌ی جن و پری باعث می‌شود که در برابر پیام‌های پنهان افسانه، واکنش نشان می‌دهد، چون ممکن است در آن لحظه از فراگرد رشد شخص، آن پیام‌ها با تجربه‌ی زندگی او مربوط باشند. » (5)
بتلهایم معتقد است که افسانه‌های جن و پری قصه‌ی مرگ و زندگی را برای کودکان بیان می‌کند و او را یاری می‌دهد که حیات خود را وابسته به پدر و مادر نداند، بلکه به دنبال رشد و کمال باشد. به نظر او جز چند مورد نادر در میان ادبیات کودکان، هیچ چیز به قدر افسانه‌های جن و پری، کودک و هم چنین بزرگسال را غنا نمی‌بخشند و خشنود نمی‌سازد، زیرا گرچه این افسانه‌ها سالیان دراز پیش از پیدایش جامعه‌ی انبوه امروزی به وجود آمده‌اند و بنابراین درباره‌ی جامعه‌ی امروزی چیزی ندارند که به کودکان بیاموزند، اما درباره‌ی مشکلات و مسائل درونی آدمیان و راه حل‌های این مسائل، از این افسانه‌ها به مراتب بیش از هر نوع قصه‌ی دیگر قابل فهم کودک، می‌توان آموخت. » (6) واضح است که برخی از فواید قصه‌گویی مختص این هنر و بعضی دیگر عام هستند و می‌توان با استفاده از هنرهای دیگر بدان‌ها دست یافت، اما قصه‌های جن و پری برخلاف آنچه معمولاً تصور می‌شود، دارای ویژگی‌های خاص و اختصاصات مخصوص به خود است و فوایدی منحصر به فرد دارند.
بتلهایم ضمن اشاره به ظرافتی که قصه‌های جن و پری در تربیت اخلاقی غیرمستقیم کودک به کار می‌برد، تأکید می‌کند که «افسانه‌های جن و پری به عنوان شکل عالی هنری به کودک امکان می‌دهند که در لحظه‌های گوناگون حیات به تناسب دلبستگی‌ها و نیازهای روانی لحظه‌ای، مفاهیم گوناگون را از قصه بیرون بکشد و هرگاه به او امکان و فرصت داده شود برای گسترش مفاهیم قبلی یا جایگزین سازی آنها با مفاهیم تازه به افسانه‌ی مورد نظر قبلی بازگردد.
گرچه بهترین سن برای آغاز اثرگذاری قصه‌ها چهار تا پنج سالگی است، اما هر قصه می‌تواند در سنین بالاتر نیز برای کودک مسن‌تر دارای مفهوم و معنی تازه‌ای باشد. بنابراین قصه‌ای که در سنین پایین‌تر ممکن است به دلیلی خاص برای کودک معنی و مفهوم داشته باشد، ممکن است در سنین بالاتر حتی در نوجوانی و هنگام بلوغ به دلیلی کاملاً متفاوت او را جلب کند و برای او با ارزش تلقی شود.» (7)
بتلهایم معتقد است قصه‌گویی خوب به کودک کمک می‌کند که به زندگی‌اش معنی و مفهوم ببخشد. قصه‌ها با اعتلای ذهن و شخصیت کودک، او را یاری می‌دهند که با مسائل دشوار درونی‌اش به مقابله بپردازد و با سرگرم ساختن بچه‌ها کنجکاوی شان را تحریک می‌کنند و تخیل آنان را نیز بر می‌انگیزند تا بدین صورت آنها بتوانند فهم و ادراک خود را بالا ببرند و عواطفشان را منظم سازند. علاوه بر این گاهی قصه با نگرانی‌ها و آرزوهای کودک هماهنگ می‌شود تا کودک بتواند به مسائل و مشکلات خود پی‌ببرد و در همان حال راه‌حل‌هایی برای مسائلی که او را پریشان می‌سازد، بیابد. خلاصه آن که قصه باید در یک زمان با همه‌ی جنبه‌های شخصیت کودک رابطه برقرار کند بی‌آن که هرگز جدی بودن معماهای درونی او را از نظر دور دارد، بلکه برعکس باید آنها را کاملاً باور کند و پابه پای کودک، اعتماد او را به خویش و به آینده‌اش افزایش دهد. (8)
قصه‌ها از راهی غیرمستقیم مزایای رفتار منطبق با اخلاق را به کودک یاد می‌دهند. قصه‌های جن و پری از فشارهای درونی کودک به گونه‌ای با او سخن می‌گویند که به طور ناخودآگاه آنها را می‌فهمند و بی‌آن که شدیدترین پیکارهای درونی را که رشد کودک به همراه دارد ناچیز بشمرند، نمونه‌هایی از راه حل‌های موقتی و دایمی برای مشکلات او عرضه می‌دارند، لذا این نوع قصه‌ها در غنی‌سازی حیات درونی کودک موفقیت‌های زیادی کسب کرده‌اند. نمایش ضد قهرمان‌ها و نمادهای شر در مقابل نمادهای خوب در قصه به کودک این امکان را می‌دهد که با زندگی واقعی آشنا شود و خود را برای برخورد با بدی‌ها نیز آماده سازد.

قصه‌ی خوب به کودک می‌فهماند ضعیف‌ترین‌ها هم راهی برای موفقیت خواهند یافت. مسئله‌ی مهم در قصه‌گویی خوب این است که کودک بر ترس خود از تنها شدن، دل‌نگرانی و ... فائق آید و احساس کند که در دنیا تنها نیست و حتی در صورت تنها شدن می‌تواند خود را حفظ کند. در افسانه‌ها برای مسائل مختلف زندگی از جمله ترس راه‌حل‌هایی ارایه شده است.

بتلهایم با ارایه‌ی مثال‌هایی نشان می‌دهد که وظیفه‌ی افسانه‌ها تعلیم و تربیت عاطفی کودکان است، در حالی که این بخش در دستگاه آموزشی ما عملاً به فراموشی سپرده شده و تنها بخش آموزش مطالب علمی مورد نظر قرار گرفته است.
از دیگر فواید اخلاقی قصه و قصه‌گویی نقش بازدارندگی آن است. توجه به جَزا و هراس از جزا می‌تواند بازدارنده‌ی محدودی در مقابل ارتکاب جرم باشد. کودک از آن رو که افراد شرور در قصه‌ها به مکافات عمل خود می‌رسند، به نوعی آموزش می‌بیند. به دلیل نبودن شخصیت‌های پیچیده، کودک با شنیدن قصه‌هایی که در آنها نمادهای خوبی و بدی، سخت کوشی و تنبلی و ... در مقابل هم قرار می‌گیرند به آسانی تفاوت میان دو قطب مثبت و منفی را می‌یابد و یاد می‌گیرد که به کدام سمت متمایل شود. از نظر بتلهایم «اخذ این تصمیم اساسی که مبنای تحول بعدی شخصیت است بر اثر قطبی بودن افسانه‌های جن و پری آسان می‌شود. (9)
تبادل فرهنگ نیز از دیگر فواید قصه‌گویی به شمار می‌رفته است. قصه گویان دوره گرد، قصه‌های ملل خود را در خلال سفرها به سرزمین‌های دیگر منتقل می‌کردند و این قصه‌ها علاوه بر تأثیر در زندگی و نگرش قوم میزبان، در مراحل بعدی دچار دگرگونی‌های مختلف می‌شد، ثریا قزل ایاغ، کلیله و دمنه را نمونه‌ی بارز این گونه تحولات فرهنگی در ادبیات فارسی می‌شمارد. «بخش‌هایی از این کتاب پس از آن که از سانسکریت به پهلوی، از پهلوی به عربی و از عربی به فارسی برگردانده شد، دگرگونی‌های فرهنگی عمیقی پیدا کرد. کلیله و دمنه‌ای که اکنون در ادبیات فارسی وجود دارد کاملاً بار فرهنگی ایران- اسلامی دارد. » (10)
جک زایپس مهم‌ترین تأثیرات تربیتی قصه‌گویی را این گونه بازگو می‌کند که قصه‌گویی با الگوهای کلاسیک می‌تواند تا حد بسیاری تأمین کننده‌ی هر دو حالت سازگاری سالم و ناسازگاری خلاق باشد. زایپس سپس توضیح می‌دهد که ناسازگاری خلاق عبارت است از در هم شکستن آن دسته از قالب‌های اجتماعی که از نظر اخلاقی اشکالات فراوانی دارد. (11)
خوشبختانه در ادب کهن ایرانی نیز نمونه‌هایی از چنین کتاب‌ها یافت می‌شود که مهم‌ترین آنها را خردمندان عصر با هدف تربیت شاه زادگاه نگاشته‌اند.
اولریش مارزلف با اشاره به کتاب‌هایی که در قالب داستان برای شاه‌زادگاه نوشته شده‌اند، رسم آموزش با تمثیل و استعاره را در مشرق زمین رسمی کهن می‌داند خردنامه‌ها و کلیله و دمنه و به طور کلی داستان‌های تمثیلی را نمونه‌های اعلای این کتب می‌داند. این کتاب‌ها که به زبان‌های عربی و فارسی نوشته می‌شد به مثابه ابزار تعلیم و آموزش به کار می‌رفت، چون در فرهنگ مشرق زمین «تمثیل را با ظرافتی که در آن نهتفه است، خیلی مؤثرتر از خطاب و پند و اندرز می‌دانستند، زیرا تمثیل تفکر مستقیم را بر می‌انگیزد و موجب آن نمی‌شود که مطلبی به صورت جزمی به مخاطب ارایه می‌شود. (12)
مارزلف سپس با اشاره به این که در خردنامه‌ها الگوهای رفتاری مناسب در قالب مثال‌ها و قصه‌های جذاب برای شاه‌زادگان بیان می‌شد، غرض اصلی خلق چنین آثاری را هدایت و راهنمایی‌های اخلاقی می‌داند که دیگران نیز با هدف سرگرمی از این کتاب‌ها سود می‌جستند. به همین دلیل غالب این نوشته‌ها از جد و هزل و تعلیم و تفریح در کنار هم استفاده کرده‌اند و البته «گاه هست که جنبه‌ی سرگرم کننده‌ی یک مجموعه قصه کاملاً جنبه‌ی تعلیمی آن را در سایه‌ی خود قرار می‌دهد همان‌گونه که در مورد مجموعه‌ی قصص ابن جوزی، این دانشمند سخت‌گیر حنبلی مصداق پیدا کرده است. هرگاه تمام این جهات و جوانب را مدنظر داشته باشیم، به این نتیجه می‌رسیم که قصه‌های تعلیمی از دیدگاه‌های کاملاً مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند.» (13)
مارزلف به سهم قصه در گفت و شنودهای بین مذاهب نیز اشاره می‌کند. او انتقال مضامین فکری از طریق قصه را امری طبیعی می‌داند و می‌نویسد کلیله و دمنه نه تنها به زبان‌های متعدد ترجمه شد، بلکه در عرصه‌های مذهبی متعددی نیز همچون عرصه‌های فکر بودایی، زردشتی، اسلامی، یهودی و مسیحی تأثیر گذاشت.
مارزلف نمونه‌ی درنوردیدن مرزهای جغرافیایی، ملی، زبانی و فرهنگی توسط قصه را در لطیفه‌ی «پرداخت قیمت یاقوت و وعده» مطرح می‌کند، در این لطیفه شاعری را در ازای مدحی که گفته بود با قولِ دادن صله‌ی کلانی مرخص کردند. هنگامی که وی بعدها سراغ پول موعود را گرفت به شاعر گفتند که وی با قصیده‌ی مدحیه‌ی خود موجب شادی خاطر سلطان شده است و سلطان هم بدین ترتیب تصیفه حساب کرده که با قول و حرف، خاطر شاعر را به همان اندازه شاد کرده است. ارسطو در قرن چهارم پیش از میلاد نیز از این لطیفه خبر داشته و از آن یاد کرده است. این لطیفه از طریق مورالیا (14) اثر پلوتارک به شکل‌های متعددی به زبان‌های اروپایی راه یافته است. وجه خاصی از این قصه که از قرن پنجم در ادبیات بودایی هند دیده می‌شود، الزاماً «اصیل» نیست و احتمال دارد که از روایت یونانی عتیق آن سرچشمه گرفته باشد. این لطیفه به احتمال قوی از طریق ترجمه‌های صورت گرفته از زبان یونانی به عربی، در اوایل قرن نهم، به قالب زبان عربی درآمد و از آن جا وارد روایت اسلامی ایران شد.» (15)
مار زلف سهم هندوستان را هم در پدیده‌ی سیر قصه‌های تعلیمی مذاهب، مهم می‌داند. وی قصه‌های مریض خیالی و نابینا و فیل را هم از جمله‌ی قصه‌هایی می‌داند که ریشه در هند دارند و از هند به فرهنگ‌های دیگر راه یافته اند.

ابن عبری (ابوالفرج بن عبرایا، قرن سیزدهم) نیز از جمله افرادی است که حکایاتی از متون عربی- اسلامی را به صورتی که مناسب محیط‌های سریانی و مسیحی باشد، ارایه می‌داد. از آن جمله قصه‌ای است که ابن‌عبری آن را این چنین بیان کرده است: «به دیوانه‌ای گفتند: تعداد دیوانگان شهر حمص را بگو و او جواب داد: به علت فراوانی داده‌ها، نمی‌توانم آنها را بشمرم ولی اگر تعداد عقلا را بخواهید، برای شما می‌شمرم چون اندک‌اند. » (16)

در منبع اصلی یعنی در دایرة‌المعارف نثرالدر اثر ابومنصورالاتی که به عربی تحریر شده است صحبت از شهر سوری امروزی یعنی حمص نیست و در آن جا ماجرا در شهر بصره رخ می‌دهد؛ بدین صورت که از دیوانه‌ای در این شهر می‌خواهند که دیوانه‌های بصره را بشمرد و او جواب می‌دهد: شما کار مشکلی را به عهده‌ی من گذاشته‌اید. بهتر است که من عاقل‌ها را بشمرم!
از این دیوانه در سایر منابع با نام بهلول یاد شده است و در «قصه‌های فرح‌انگیز» از او لطیفه‌های بیشتری نقل شده است.
نکته‌ی جالبی که مارزلف به آن اشاره می‌کند حضور قهرمانانی چون بهلول در محدوده‌ی استدلال‌های مذهبی است. بهلول که در مقام شاگرد مخصوص و همراه وفادار امام جعفر صادق (علیه‌السلام) شناخته می‌شود، پس از شهادت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) به دستور هارون‌الرشید، به تقیه متوسل می‌شود و جالب این که حکایات شخصیتی چون بهلول در تألیفات کلامی کردان اهل حق و در فقه‌های شفاهی یهودیان ایران و مسیحیان آرامی نیز راه می‌یابد.
اولریش مارزلف بحث خود درباره‌ی سیر قصه‌های تعلیمی میان مذاهب را این گونه به پایان می‌رساند: «قصه همواره توأم با جنبه‌های سرگرمی و غیرجدی است... از جانب دیگر قصه دارای این ویژگی است که حکمت بشری و نیز حکمت مذهبی را به صورتی پسندیده و جذاب و به نحوی ارایه می‌دهد که با وجود کلیه‌ی تفاوت‌های کلامی و جزیی با تمرکز بر آنچه مهم و اساسی است زمینه را برای آغاز گفت و شنود فراهم می‌آورد. » (17)
در مجموع پژوهشگران به برخی از فواید قصه و قصه‌گویی این چنین اشاره کرده‌اند:
1- تلطیف عواطف و احساسات.
2- سرگرمی.
3- بالابردن سطح کتاب‌خوانی.
4- کم کردن فاصله‌ی خواندن و درک مطلب.
5- گسترش گنجینه‌ی لغات.
6- یادگیری شنیداری.
7- پرورش قدرت تخیل.
8- بالابردن قدرت اعتماد به نفس.
9- شناخت بیشتر محیط.
10- یادگیری جمله‌سازی و تربیت نیروی بیان.
11- تقویت قوه‌ی حافظه.
12- تقویت قدرت بیان و اجتماعی بود.
13- آمادگی مواجه شدن با مشکلات و تأمین امنیت روانی.
14- سهیم شدن قصه‌ها در فرایندی شفادهنده.
15- گسترش تجارب و اطلاعات.
16- رشد شعور اجتماعی مخاطبان.
17- ایجاد میل به خواندن و نوشتن و ایفای نقش و نقالی در مخاطبان.
18- گسترش وتربیت توانایی تفکر و تمرکز حواس.
19- بیان ارزش دانایی یا نادانی.
20- پرورش ذوق هنری.
21- تعلیم ارزش‌های اخلاقی.
22- انتقال فرهنگ.
23- برآوردن نیازهای روانی و عاطفی مخاطبان.
24- ایجاد شغل.
25- استفاده در امر آموزش زبان ریاضی.
26- استفاده در امر درمان بیماران.
27- ایجاد اتکای به نفس در قصه‌گویان میان سال.
28- ایجاد صمیمت و اعتماد بین قصه‌گو و مخاطب در اثر عبور از مرز واقعیت‌ها.
29- فراهم آوردن زمینه‌ی تحمل عقاید دیگران.
30- گسترش کتاب‌خوانی و افزایش لذت ادبی.
31- افزایش قوه‌ی ادراک مخاطبان.
32- ایجاد پُلی بین دنیای افسانه‌ای و خیالی کودکان و دنیای واقعی بزرگسالان.
33- استفاده در آموزش زبان خارجی.

پی‌نوشت‌ها:

1. چمبرز، دیویی: قصه‌گویی و نمایش خلاق، ترجمه‌ی ثریا قزل‌ایاغ، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، 1366، ص 40.
2. بتلهایم، برونو: کاربردهای افسون، ترجمه و توضیح: دکتر کاظم شیوا رضوی، ناشر: کاظم شیوا رضوی، بی‌تا، ص 445
3. همان، ص 445.
4. همان، ص 14.
5. همان، ص 15.
6. همان، ص 17.
7. همان، ص 18.
8. همان، ص 25.
9. همان، ص 33.
10. چمبرز، دیویی: پیشین: ص 7.
11. زایپس، جک: قصه‌گویی خلاق، ترجمه‌ی مینو پرنیایی، انتشارات رشد، سال 1380، ص 43.
12. مارزلف، اولریش: مقاله «سیر قصه‌های تعلیمی بین مذاهب»، ترجمه‌ی کیکاوس جهانداری، مجله‌ی بخارا، شماره 7.
13. همان.
14. Moralia
15. همان.
16. همان.
17. همان.

منبع مقاله :
حنیف، محمد؛ (1389)، قصه‌گویی در رادیو و تلویزیون، تهران: انتشارات صدا و سیما، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط