نویسنده: محمد حنیف
هر قصهگو شیوهی خاصی برای قصهگویی دارد. شیوههای خاص قصهگویی در نهایت به سبک قصهگو پیوند میخورند، اما در هر حال کلیات مربوط به شیوههای قصهگویی از این قرار است:
قصهخوانی
«قصهخوانی سادهترین شیوهی ارایهی یک قصه از سوی قصهگو است. در این کار قصهگو، متن را به دست میگیرد و آن را از روی کتاب یا کاغذ برای مخاطبانش میخواند.قصهخوانی کار بسیار سادهای است؛ اما همهی فایدههایی را که برای قصهگویی در آغاز کتاب آوردهایم به دنبال ندارد.
قصهخوانی در محیط خانه و هنگامی که تعداد مخاطبان از پنج نفر کمتر باشد، خیلی خوب است. » (1)
در قصهخوانی، قصهخوان واسطهای است بین کتاب و مخاطبان. در نتیجه در این نوع از قصهگویی بخش مهمی از تأثیر کار قصهگویی که با ارتباط دو طرفه همراه است، حذف میشود. هر چند قصهخوانی را برای افراد خانواده با تعداد کمتر از پنج نفر و کودکان پیش دبستانی مفید دانستهاند و حتی در مواردی به آشنایی مخاطب با نثر داستان کمک میکند، ولی در مجموع نسبت به دیگر شیوههای قصهگویی از تأثیر کمتری برخوردار است.
قصهگویی ساده
قصهگویی ساده، بیان قصه به کمک حافظه است. «در قصهگویی ساده خطوط چهرهی قصهگو و تغییراتی که هنگام بیان صحنههای قصه در خطوط چهرهی او ایجاد میشود، نقش عمدهای در انتقال بهتر قصه دارد. هم چنین بالا و پایین بردن صدا و زیر و بمی کلام، تأثیر کار را بیشتر میکند. با این حال، بهتر است قصهگو از تغییر خطوط چهره و سکوتها و بلند و آهستهگوییهای به موقع، بهرهی زیادی بگیرد و دستیابی به این امکان را با تمرین زیاد میسر سازد.استفاده از تغییر لحن و خطوط چهره در یک کلام به این معنی است که سخن و چهرهی قصهگو به هنگام بیان صحنههای غمگین، غم را نشان دهد، و در زمان بیان صحنههای شاد، گشاده و متبسم گردد. به عبارت دیگر، ضعف پیری، شجاعت و دلاوری، جوانی و افتادگی، غرور و شکست و مهربانی و شقاوت و ... در قهرمان قصه، از تغییرات لحن و چهرهی قصهگو استنباط شود. » (2)
در این بحث باید توجه داشت که حتی تأکید روی هر کلمهی جمله نیز میتواند معنی جمله را تغییر دهد. هم چنین لحن قصهگو نیز در استنباط معناهای مختلف از یک کلمه مؤثر است. چنان که میتوان واژهی سلام را با معانی متفاوت ذکر کرد، یعنی سلام میتواند با کنایه، تهدید، تحقیر، شادباش، بیزاری و ... بیان شود.
مصطفی رحماندوست قصهگویی ساده را به دلیل بیپیرایه بودن روح نوجوان، بهترین نوع قصهگویی برای نوجوانان میداند، زیرا در این نوع قصهگویی نوجوانان با حرکات سر و دست و بدن قصهگو مواجه نیست، تا آن حرکات را عاملی برای فریب دادن خود و جذب وی به جریان قصهگویی قلمداد کند.
قصهگویی همراه با پردهخوانی
پردهخوانی از هنرهای قدیمی ایرانی است که بیشتر جنبهی مذهبی داشته است. صحنههایی از جنگ امام حسین (علیهالسلام) در روز عاشورا، داستانهای مربوط به زندگی مختار و ... موضوعات اغلب پردهها بوده است. اما ظاهراً مرشدان پردهخوانی، صحنههایی از عروسی و عزا را نیز با استفاده از پردههای خود روایت میکردهاند. عیب استفاده از تصاویر در قصهخوانی، محدود کردن تخیل کودکان است، زیرا همانگونه که پیش از این گفته شد، یکی از فواید قصهگویی، رشد تخیل کودکان است، یعنی مخاطبان خردسال با شنیدن قصه، قهرمانها و صحنهها را در ذهن خود بازسازی میکنند، ولی استفاده از تصاویر، دایرهی تخیل آنان را محدود میکند، با این حال، این نوع از قصهگویی لذت دیگری به مخاطب خود میبخشد.مصطفی رحماندوست راههای زیر را برای ارایهی قصه همراه با تصویر پیشنهاد میکند:
1- کشیدن تصویر روی مقواهای هم اندازه و نشان دادن آنها در هنگام قصهگویی:
2- نصب کردن مقواها به دیوار جلو کلاس (هنگام قصهگویی).
3- استفاده از دو لوله برای چرخاندن تصاویر و نشان دادن به مخاطبان.
4- کشیدن نامنظم نقاشیها روی تابلو و استفادهای شبیه نقالی از آنها.
5- استفاده از نقاشیهایی که کودکان از قصهی مورد نظر کشیدهاند.
6- استفاده از اسلاید یا اوپک برای نشان دادن نقاشیها.
قصهگویی همراه با تقلید صدا
غالباً قصهگویی همراه با تقلید صدا را نوعی نمایش یک نفره میدانند، زیرا در این نوع قصهگویی، قصهگو به جای تمامی شخصهای داستانی و راوی بازی میکند و صدایش را متناسب با آنها تغییر میدهد. هرچند برخی معتقدند که این نوع قصهگویی را باید در حوزهی نمایش بررسی کرد، اما به این دلیل که در نمایش عموماً از افراد مختلف استفاده میشود و صحنه نیز برای اجرای نمایش مورد نظر و القای مفهوم متن آماده میشود. بنابراین میتوان آن را اجرایی نمایشی دانست حتی فولکه تگادف نیز در اجرای نقالی نوین خود به خوبی از تقلید صدا سود میبرد. این شیوه از قصهگویی را برای دانشآموزان دورهی دبستان مناسب میدانند.قصهگویی همراه با تقلید حرکات
قصهگویی همراه با تقلید حرکات که معمولاً با تقلید صدا همراه میشود، برای دانشآموزان دبستانی مناسب است. در قصهگویی همراه با تقلید حرکات، قصهگو میکوشد تا به جای شخصهای داستانش، بازی کند. در این روش استفاده از بعضی وسایل به کار قصه کمک میکند. تشخیص مرز این نوع قصهگویی با نمایش نیز کار مشکلی است. ولی چون عموم قصهگویان از حرکات بدن و تقلید صدا در کار خود استفاده میکنند، پس با توجه به استفاده نکردن قصهگو از وسایل صحنه و ... قصهگویی همراه با تقلید حرکات را نیز نمیتوان نمایش دانست.قصهگویی همراه با بازیگران
رحماندوست به دو روش قصهگویی همراه با بازیگران اشاره کرده است: قصهگویی همراه با بازیگران پنهان و قصهگویی همراه با بازیگران آشکار.در قصهگویی همراه با بازیگران پنهان- که مناسب دانشآموزان سالهای آخر دبستان است- معمولاً قصهگو بدون اطلاع همهی مخاطبان، چند تن از آنها برای اجرای نقش در نظر میگیرد و قبل از اجرای قصه از آنها میخواهد تا در خلال کارها، وقتی نوبت به بازی و گفتار آنها رسید، از میان دانشآموزان برخیزند، به جلو کلاس بیایند و نقش خود را ایفا نمایند و بنشینند و ...
اما در قصهگویی همراه با بازیگران آشکار، قصهگو قصه را برای مخاطبان خود میگوید و سپس چند تن از مخاطبان را انتخاب میکند تا جلو کلاس آمده و قصه را بازی کنند. این روش نیز بیشتر مناسب کودکان پیش دبستانی و دانشآموزان سالهای اول دبستان است. چون این نوع قصهگویی مستلزم تمرین بسیار است و معمولاً در آن از نمادهایی برای القای مفاهیم استفاده میشود، بسیاری از اجراهای قصهگویی همراه بازیگران را باید در زمرهی هنر نمایش بررسی کرد. (3)
با پیشرفت علوم، شیوهها و انواع دیگری از قصهگویی نیز طرح شده است، امروزه حتی از قصهگویی برای تبلیغ اجناس نیز بهره میبرند. «رادیو دراما» و شبکههای رادیویی دیگری که به هنر قصهگویی میپردازند، نیز در خدمت این هنر هستند.
پینوشتها:
1. رحماندوست، مصطفی: «قصهگویی و راه و رسم آن»، رشد، 1377، ج3، ص 52.
2. همان، ص 54.
3. همان، ص 63.
حنیف، محمد؛ (1389)، قصهگویی در رادیو و تلویزیون، تهران: انتشارات صدا و سیما، چاپ دوم