چمبرز قصهگویی را هنری فردی میداند که جوهرش برقرار کردن ارتباط شفاهی است و به همین دلیل معتقد است نخستین نکتهای که قصهگو باید به آن توجه کند، انتخاب داستان مناسب است. وی با بیان ماجرای قصهگویی آموزگاری به نام «هال» که آگاهانه داستانی مناسب با شخصیت خود را انتخاب کرده بود و در کلاس میخواند، بر این نکته تأکید میکند که یکی از علل اصلی موفقیت او حسن انتخابش بوده است. قصهای که خانم «هال» انتخاب کرده بود، با مشخصات ظاهری او مانند قد، صدا و خصوصیات روحی او یعنی بذلهگویی مغایرت نداشت. وی سپس چنین نتیجه میگیرد که اگر خانم «هال» قصهای پر جنب و جوش یا بسیار طنزآمیز انتخاب کرده بود، احتمالاً نمیتوانست تا این حد در کار خود موفق باشد؛ زیرا با شخصیت او متناسب نبود. ممکن بود انتخاب قصهای آکنده از طنزی قوی، او را در موقعیت ناخوشایندی قرار دهد و مجبورش کند به شگردهایی متوسل شود یا با استفاده از تمرینهای اجباری، آنچه را که باید با مشارکت شنوندگان بیان کند، تبدیل به یک اجرای نمایشی کند. (1)
یافتن داستان مورد نظر قصهگو نیاز به زمینهی مطالعاتی وسیع دارد، چون احتمال دارد چنین قصههایی در میان قصههای ناخوانده باشد؛ زیرا همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد، قصه نه تنها باید مناسب سن مخاطبان برنامهی قصهگویی انتخاب شود، بلکه باید با خصوصیات خاص شخصیتی قصهگو نیز منطبق باشد.
چمبرز معتقد است قصهگوی تازه کار باید قصههای مورد نظر خود را از مجموعه کتابهای کودکان که در کتابخانه موجود است، انتخاب کند، به این صورت که پس از کنار گذاشتن قصههایی که با شخصیت او متناسب نیست، قصههای مناسب را برگزیند. این مرحله، یکی از مراحل حساس کار است. این انتخاب معمولاً در نتیجهگیری مناسب نیز تأثیر زیادی دارد، زیرا مراحل بعدی کار قصهگویی بر همین پایه استوار خواهد بود. معیارهای انتخاب قصه و مناسب تشخیص دادن آن برای قصهگویی از دیدگاه وی به این صورت است:
1- آیا این داستان، خود او [قصهگو] را بر میانگیزد؟ آیا دیگران را در ماجرای آن سهیم میکند؟
2- آیا او میتواند از عهدهی گفتن این داستان برآید؟ شاید محتوا و فضای داستان با شخصیت قصهگو متناسب نباشد.
3- آیا این قصه برای گفتن مناسب است؟ آیا خواندن آن برای بچهها بهتر از گفتن آن است؟
4- آیا این قصه با گروه سنی شنوندگانش متناسب است؟
5- آیا طول قصه برای شنوندگان مناسب است؟ آیا برای کوچولوها زیاد طولانی نیست؟ آیا برای سنین بالاتر زیاد کوتاه نیست؟ (2)
انتخاب کردن قصه توسط قصهگو به متغیرهای زیادی بستگی دارد که ماهیت بیشتر آن ذهنی است. گذشته از تلاش ما برای نظم بخشیدن به روند انتخاب قصه، قصهگویی یک هنر است؛ یک هنر بسیار مشخص که مثل هر هنر دیگری اغلب در قالب نمیگنجد.
شعاری نژاد معتقد است که انسان در هر مرحله از مراحل رشد عقلانی و عاطفی با نوع خاصی از داستان سازگاری دارد. بر همین اساس دورههای مختلف رشد و نیازهای انسانی را چنین تقسیمبندی میکند:
1- مرحلهی واقعی محدود به محیط.
2- مرحلهی خیال آزاد.
3- مرحلهی ماجراجویی و قهرمانی.
4- مرحلهی عشق.
5- مرحلهی ایدهآلی.
وی با تأکید بر تفاوتهای طبیعی میان دختران و پسران و نژادهای مختلف به هر یک از مراحل فوق چنین اشاره میکند:
مرحلهی واقعی محدود به محیط (از سه تا پنج سالگی):
مناسبترین داستانها برای کودک در این مرحله، داستانی است که دارای شخصهای مأنوس از جمله حیوانات و نباتات و حوادثی از آنها باشد.مرحلهی خیال آزاد (از پنج تا هشت یا نه سالگی):
کودک در این مرحله به داستانهایی همچون داستانهای هزار و یک شب و داستانهایی که فرشتگان، جنهای عجیب و جادوگران و سایر شخصیتهای غریب و شگفتانگیزی را در خود دارد که داستان خیالی متضمن آن است، متمایل میشود.مرحلهی ماجراجویی و قهرمانی (از هشت تا دوازده یا سیزده سالگی):
کودکان در این دوره به داستانهایی علاقهمند میشوند که موضوعات آن از مخاطرات، ماجراجوییها، شجاعت، سختگیری و داستانهای پلیسی تشکیل شده باشد.مرحلهی عشق (از دوازده تا هجده سالگی و بعد از آن):
این دوره در دختران زودتر شروع میشود. در این دوره خصایص دورهی ماجراجویی و قهرمانی هم ادامه دارد و نوجوانان علاوه بر تمایل به داستانهای ردهی پیشین به داستانهایی دربارهی روابط جنسی و داستانهایی که رغبتهای اجتماعی در آن ارضا میشود؛ مانند موفقیت در فعالیتهای اقتصادی و رسیدن به درجهی پیشوایی و سرپرستی متمایل میشود.مرحلهی ایده آلی (از هجده یا نوزده سالگی تا مراحل بزرگسالی):
در این دوره جوان به داستانهایی که به پرورش ایدهآلهای او کمک میکند، علاقه نشان میدهد.در مورد نیازها و رغبتهای کودکان، کارل بولر مربی آلمانی به سه دورهی بیگانگی از واقعیت (دورهی افسانه)، دورهی نزدیکی به واقعیت (دروهی داستان) و دورهی توجه به واقعیت (دورهی علاقه به واقعیت) اشاره کرده است. (3)
پس معلوم میشود که اصل اساسی در انتخاب قصه برای مخاطب، رغبتهای اوست، زیرا غالب پژوهشگران با تقسیمبندیهای مختلف نیازهای کودکان به این مهم اشاره میکنند که مسئله اساسی در انتخاب قصه رغبتهای کودکان است.
شعاری نژاد در تعریف مفهوم رغبت از نظر جاندیویی، فیلسوف و روانشناس امریکایی معناهای زیر را بیان میکند:
- موضوعی که شخص را به فعالیت وامی دارد.
- تأثیری که یک کار یا چیز در شخص میگذارد، بیآن که به فعالیتهای او مربوط باشد.
- حال عاطفی که در شخص پدید میآید. (4)
وی هم چنین فعالیتی را که برانگیختهی رغبت یا میل باشد با ویژگیهای هدفداری، خوشایندی، لذت بخشی، سرعت پیشرفت، احتمال موفقیت زیاد، فزونی تلاش، ارزشیابی مداومت پیشرفت، دیرپایی فعالیتها و احساس خستگی توأم با تلاش همراه میداند.
شعاری نژاد سپس با تقسیم عوامل تحدید رغبت به عوامل خویشتنشناسی و خودپنداری، چنین نتیجه میگیرد که امیال و رغبتهای کودکان و نوجوانان بر حسب مراحل گوناگون رشد و تکامل، تغییر میپذیرند. وی سپس متذکر میشود که برای موفقیت در شناخت و ارضای نیازها و رغبتهای دانشآموزان باید نکات زیر را در نظر داشت:
- تفاوتهای فردی بین کودکان و نوجوانان.
- تأثیر و تأثر مراحل مختلف رشد و تکامل، یعنی این که کیفیت هر مرحله از مراحل قبل متأثر میشود و در مراحل بعد اثر میگذارد.
- تفکیکناپذیری مراحل مختلف رشد و تکامل.
- ارضای نیازها و رغبتهای هر مرحله موجب آرامش کودک و مصون ماندن او از فشارهای روانی احتمالی در مراحل بعد میشود. (5)
وی سپس رغبتها را در مراحل رشد و تکامل چنین تقسیمبندی میکند:
دورهی پیش دبستان
ویژگیهای رشد و تکامل |
رغبتها |
رشد و تکامل سریع گویایی |
کودک کلمات را دوست میدارد، از وزن و قافیه و تکرار الفاظ بیمعنا لذت می برد. |
فعالیت مداوم، دقت کوتاه مدت |
کودک کتابی را میخواند که در یک جلسه میتوان آن را مطالعه کرد. از تکرار کلمات و عبارات لذت میبرد. |
خودمحوری یا خودمداری رفتار کودک و مفاهیمی که به کار میبرد. |
کودک داستانی را دوست میدارد که روشن و ساده باشد و علاقهمند است مورد توجه قرار بگیرد، بنابراین، معلم یا والدین میتوانند در گفتن داستان، نام کودک را به قهرمان داستان که نقش خوب و مهمی دارد، اطلاق کنند. |
کنجکاوی دربارهی دنیای خود |
کودک به داستانهایی مایل است که به تجربههای روزانه دربارهی حیوانات، اسباببازیها، خانه، اشخاص موجود در محیط خود مربوط باشند و از آنها لذت میبرد. |
لذت بردن از بازیهای تخیلی |
کودک به داستانهایی رغبت دارد که در آنها به موجودات بیجان شخصیت داده شود و حیوانات با یکدیگر گفت و گو میکنند. |
علاقه به اطمینان خاطر و صمیمیت در رابطه با بزرگسالان |
کودک به شنیدن داستانهایی علاقهمند است که پایان لذتبخش و خوشایندی دارند و از این که منتظر رسیدن وقت داستان باشد، لذت میبرد. |
آغاز استقلال از بزرگسالان |
کودک نیاز دارد تجربههای تازهای به دست آورد و بعضی صحنههای ترسناک را تجربه کند و یاد بگیرد که خود را اداره کند. |
سالهای آخر کودکستان
ویژگیهای رشد و تکامل |
رغبتها |
افزایش دایرهی مجال دقت |
کودک از شنیدن داستانهای کوتاه و مسلسل که به قسمتها و حوادث مستقل و کامل تقسیم شده باشند، لذت میبرد. |
نیاز به پذیرفته شدن از طرف بزرگسالان |
کودک به تمجید و تحسین بیشتر نیاز دارد و علاقهمند است کتابهای لذتبخش و زیبا را ورق بزند و عکسهای آنها را تماشا کند. |
ادامه و گسترش رغبت به استقلال از بزرگسالان |
کودک به فرصتهایی نیازمند است که بتواند شخصاً و به ذوق و سلیقه خود اسباببازی و کتابهایی را انتخاب کند. |
ادامه ی نیاز به صمیمیت و اطمینان خاطر در ارتباط با بزرگسالان |
کودک به خواندن کتابها و شنیدن داستانهایی نیاز دارد که حاوی نمونهها و مثالهایی از روابط نیک خانوادگی باشند. |
توجه به اطراف خویش با اشتیاق و کنجکاوی |
به کتابها و داستانهایی نیازمند است که مطالب علمی گوناگونی داشته باشند و میل کنجکاوی کودک را ارضا کنند و تجربههای تازهای در اختیار او بگذارند. |
ارزش یافتن زیبایی و مقررات برای کودک |
کودک به فرصتهایی نیاز دارد که با زیباییهای طبیعی و هنری آشنا شود و از تماشای آنها لذت ببرد و نیز علاقهمند است مقررات را رعایت کند. او از مشاهدهی تصویرها در کتابها و شنیدن داستانهایی دربارهی این موضوعها لذت میبرد. |
رشد و گسترش رفتار خوشمزگی لذت بردن از اوضاع و احوال مناسب و موافق با این رفتار |
کودک علاقهمند است شوخ طبعی و از شرکت در گفتارهای شوخی لذت میبرد و به شنیدن داستانها و خواندنیهای فکاهی علاقه دارد. |
روییدن دندانهای دایمی |
کودک نیاز دارد با دگرگونیهای بدنی خود آشنا شود و از شنیدن موضوعها و داستانهایی در این مورد لذت میبرد. |
رشد و پیدایش آمادگی لازم برای یادگیری خواندن |
کودک به خواندن علاقهمند است و از آن لذت میبرد. باید کتابهایی مصور و ساده در اختیارش بگذارند. |
دورهی اول دبستان
ویژگیهای رشد و تکامل |
رغبتها |
مدت و فاصلهی دقت طولانی است و چشمان بدون احساس ناراحتی و فشار آمادهی کارند. |
کودک از این که والدین- مخصوصاً معلم- داستانهایی برایش بخوانند یا خواندن داستانها را ادامه دهند، لذت می برد و علاقهمند است همیشه و بیشتر بخواند. |
استقلال یافتن در مهارتهای خواندن |
کودک خواندن را یک فعالیت و سرگرمی لذتبخش مییابد به شرط این که بزرگسالان یا اطرافیانش او را تشویق نمایند و امکانات لازم را برایش فراهم کنند. |
توانایی و رغبت، گسترش و تنوع پیدا می کند و تفاوتهای رغبتها میان پسرها و دختران آشکار میشود. |
کودک به کتابهایی علاقهمند است که این رغبت و توانایی او را پاسخ دهد. اهمیت انتخاب شخصی موضوعهای خواندنی خواندنی افزایش مییابد. |
افزایش و دوام پذیرش از طرف گروه همسالان |
کودک در این مرحله به فرصتهایی نیاز دارد که کتابهایی را به او توصیه کنند و درباره ی آنها بحث شود. ممکن است کتاب تحت تأثیر رهبر یا گروه همسالان انتخاب شود. |
پیدایش و افزایش رغبت به گردآوری و مجموعهسازی (کلکسیون) |
مقدار کتابهای خواندنی اهمیت دارد. کودک کتابهایی را جست و جو میکند که با ذوقش سازگار باشد و بتواند خود را با قهرمانها و موضوعهای آنها همانند سازد. |
پیدایش علاقه و امکان مهارت و تخصص در بازیهای ورزشی |
کودک به کتابها و نوشتههای ورزشی علاقهمند میشود. |
افزایش رغبت به دیگران و کاهش خودمحوری یا خودمداری |
کودک به مطالعهی سرگذشتها، زندگی گذشتگان و مردم سرزمینهای دیگر راغب میشود. |
با کسب اطلاعات عمومی خاصی تلاش می کند که پاسخ پرسشهای سنی خود را بگیرد |
کودک نیاز و علاقه دارد که معلم و والدین در کسب اطلاعات مورد نیازش او را راهنمایی کنند. |
دورهی دوم دبستان و دورهی راهنمایی
ویژگیهای رشد و تکامل |
رغبتها |
کودک از مرحله ی بچگی خارج میشود و متوجه تغییرات بدنی خود که در واقع مقدمهی ورود به مرحلهی بلوغ است میشود. دختران در مقایسه با پسران تقریباً دو سال جلوترند. |
کودک به خواندن و شنیدن موضوعهایی علاقهمند است که او را در آشنایی با این تغییرات و حل مسائل و مشکلات شخصی کمک کنند. |
درک و پذیرش نقش جنسی (sex ) در رشد و تکامل، در این مرحله آغاز میشود. |
کودک میخواهد کتابهایی را بخواند یا داستانهایی را بشنود که او را در این درک و پذیرش یاری میکنند. |
رغبت به تلاش و جنب و جوش مداوم و پرداختن به فعالیتهای خاص |
کودک در این دوره پیش از سایر مراحل علاقهمند است که کتابهای آزاد (غیردرسی) بخواند و کتابها یا نوشتههایی بر میگزیند که به فعالیتی خاص، مثل سوارکاری، یا سرگذشتی ویژه مربوط باشد. |
افزایش درک و شناخت واقعیت، تصور و نمایش دنیای خیالی را ممکن میسازد. |
کودک به ادبیات تخیلی علاقهمند است و نیاز دارد. |
میل پیوستگی به گروه و تعلق خاطر به آن افزایش پیدا می کند و تعصب به آن آشکار می شود. |
کودک به کتابها و محیطی نیاز و علاقه دارد که او را در این سازگاری کمک کنند. |
خودشناسی و تمایل به احساسات خود و دیگران، جست و جو و بررسی ارزش ها و رغبت به مسائل جهانی آغاز می شود و گسترش می یابد. |
کودک در واقع وارد مرحلهی نوجوانی شده است، خواندنیهایی را دوست دارد که از حوادث جاری در آنها گفت و گو شود و نیز فرصت هایی را میخواهد که دربارهی کتابها و اهمیت و ارزش آنها به بحث و گفتوگو بپردازند. |
طبق نظر شعاری شعارینژاد، بر حسب نیازهای روانی کودکان، کتابهای زیر را میتوان برای قصهگویی انتخاب کرد: (6)
الف- برای ارضای نیاز به تأمین عاطفی:
1- کتابهای مربوط به بیوگرافی و سرگذشت.2- کتابهای مربوط به مسائل خانوادگی.
3- کتابهای مربوط به دوستان وفادار.
4- کتابهای مربوط به شجاعت و شهامت.
5- کتابهای مربوط به عقاید و افکار اخلاقی.
ب- برای ارضای نیاز به وابستگی با تعلق خاطر:
1- کتابهای مربوط به خانواده.2- کتابهای مربوط به مدرسه.
3- کتابهای مربوط به اجتماع.
4- کتابهای مربوط به سرزمینهای دیگر.
5- کتابهای مربوط به وفاداری.
6- کتابهای مربوط به بیوگرافی.
7- کتابهای مربوط به محیط زندگی.
8- کتابهای مربوط به پیشقدمان و پیشروان زندگی.
ج- برای ارضای نیاز به محبت متقابل (دوست داشتن و دوست داشته شدن):
1- کتابهای مربوط به خانواده.2- کتابهای مربوط به زندگی حیوانات.
3- کتابهای مربوط به بیوگرافی.
4- کتابهای مربوط به پیش قدمان زندگی.
5- کتابهای مربوط به سرزمینها و مردم دیگر.
6- کتابهای مربوط به قهرمانان.
7- کتابهای مربوط به علوم.
8- کتابهای مربوط به حوادث.
9- کتابهای مربوط به داستانهای حقیقی علمی.
د- برای ارضای نیازهای ذهنی یا عقلی:
1-کتابهای مربوط به بیوگرافی و سرگذشت.2- کتابهای مربوط به علوم.
3- کتابهای مربوط به سرزمینها و مردم دیگر.
4- کتابهای مربوط به اقسام هنرهای زیبا.
5- کتابهای مربوط به تاریخ.
6- کتابهای مربوط به فولکلور و فرهنگ عامه.
هـ- برای ارضای نیاز به تنوع و تجارب تفریحی:
1- کتابهای مربوط به خوش قلبی.2- کتابهای مربوط به شعر.
3- کتابهای مربوط به فولکلور.
4- کتابهای مربوط به داستانهایی دربارهی فرشتگان.
5- کتابهایی مربوط به حوادث.
6- کتابهایی مربوط به داستانهای حقیقی.
7- کتابهایی مربوط به بیوگرافی به شکل داستان.
و- برای ارضای حس زیبایی دوستی:
1-کتابهای مربوط به شعر.2- کتابهای مربوط به هنرهای زیبا.
3- کتابهای مربوط به افسانه شناسی.
4- کتابهای مربوط به شاه کارها.
همانگونه که در آغاز این فصل نیز گفتیم همهی این کتابها باید با توجه به رعایت هنر داستان نویسی و در نظر گرفتن رغبتهای کودکان تهیه شده باشد.
بر پایهی چنین تحقیقی در هرگونه برنامهریزی برای نوجوانان باید پایهها و مبانی عمومی متفاوتی را مورد توجه قرار داد که این پایهها عبارتاند از: پایههای روانی یا روانشناختی، تربیتی یا آموزشی و پایهی اجتماعی یا جامعهشناختی.
امّا چه نوع داستانهایی برای گرفتن وجود دارد؟ هارلین گیسلر در این مورد به قصههای تاریخی، تمثیلها، قصههای رزمی، قصههای اخلاقی، قصههای جن و پری و ... اشاره میکند. (7) اما از این میان همهی این انواع، قصهای واجد شرایط برای قصهگویی است که در درجهی اول از هنر داستان نویسی سود برده باشد. از چهارچوب مناسب برخوردار باشد، صحنههایش بر اساس منطق داستاننویسی به هم پیوند خورده و از پیچیدگی (گرهافکنی، گرهگشایی)، شخصیتپردازی، بحران و کشمکش و اوج و فرود سود جسته باشد. علاوه بر توجه به خصوصیات تکنیکی و محتوایی قصه، باید به خاطر داشت که «مناسب بودن قصه را پیشتر شرایط سنی مخاطب، شرایط اجتماعی، اعتقادات و آداب و رسوم و وضعیت تاریخی و جغرافیایی مکان و زمان قصهگویی مشخص میسازد، اما در عین حال رعایت نکات دیگری نیز برای انتخاب یک قصهی خوب و مناسب، لازم است.» (8)
رحماندوست مهمترین شرایط انتخاب قصه را نفوذ اثر، طرح قصه، پیوند صحنهها، نوع قصه و ... میداند. بر این اساس، قصه باید قبل از بیان نقد شود و از نظر محتوا و پیام و قدرت نویسنده بررسی شود. (9)
شعارینژاد نیز این خصوصیات را برای قصهی خوب و قابل استفاده برای کودکان به گونهای دیگر برمیشمرد؛ که مهمترین خصوصیات آن به ساختار صحیح و اصولی قصه بر میگردد. (10)
برندا بریسفورد در پاسخ به این سؤال که شما چگونه قصهای را برای برنامهی قصهتان انتخاب میکنید؛ میگوید: من سالهای متمادی است که قصه گفتهام و به راستی دریافتهام که این قصه است که شما را پیدا میکند. قصهگو نمیتواند قصههای زیادی را به ترتیب بچیند و آنها را بگوید، با یک قصهی خاص احساس راحتی میکند و واقعاً از آن قصه لذت میبرد. گاهی اوقات قصهگوها زمانهای زیادی را صرف جست و جو برای یافتن قصهای خاص میکنند و در این راه قصههای زیادی را میخوانند، ولی تنها روی یکی از آنها توقف میکنند. این بهترین راه انتخاب قصه برای نقل در برنامهی قصهگویی است.
بریسفورد و آن میلر مراحل کار قصهگویی و راه صحیح گام نهادن قصهگو به دنیای قصهگویی را در هفت مرحله چنین تعریف میکند:
1- قصهای را برای قصهگویی برگزینید که آن را دوست دارید و در بازگویی آن راحت هستید. بنابراین انتخاب داستان امری فردی است. خواه یک قصهی قدیمی باشد یا یک داستان شخصی. این کار ممکن است نیاز به خواندن قصههای بسیار و گوش دادن به قصهگوییهای زیادی داشته باشد تا شما قصهی مورد نظر خود را پیدا کنید. بردبار باشید و کار خود را با صبر و حوصله دنبال کنید. سرانجام قصهای را خواهید یافت که با جان شما پیوند میگیرد و از شما میخواهد که بازگویش کنید. اولین داستان خود را از میان داستانهایی انتخاب کنید که طرح ساده، و چهرههای (کاراکترهای) سرراست دارند. داستان را کلمه به کلمه حفظ نکنید. آغاز داستان، مسیر وقایع، پیام و فکر قصه و پایان آن را یاد بگیرید. همین کافی است ... .
2- بگذارید، قصه، قصهی شما شود. چهرهها (کارکتراها) و پیرنگ داستان را مثل بهترین دوستتان بشناسید. این که شخصیتهای شما به چه چیزهایی علاقه و از چه چیزهایی تنفر دارند؛ شکل و شمایل آنها چگونه است؟ صدایشان چه طنینی دارد؟ فصل، روز و ساعت وقوع داستان از چه قرار است؟ وقتی همهی اینها ملکهی ذهن شما شد آن وقت میتوانید ورد افسون را بخوانید ... .
3- قصه را آن طور که خودتان میخواهید بازگو کنید. از صدای طبیعی خودتان استفاده کنید. به جای اینکه جیغ بکشید، صدایتان را پایین بیاورید و برای باورپذیر کردن داستان لازم نیست در ادا و اطوار درآوردن اغراق کنید. نشستن و ایستادن، حرکت کردن و بیحرکت ماندن، بلندگفتن و نرم گفتن همه به انتخاب شما بستگی دارد. سبکی برگزینید که با آن راحتاید. زبان حرکات بدنی به گسترش فضای داستان کمک میکند. سعی کنید ضرب آهنگ (ریتم) زبان را کشف کنید.
4- تمرین کنید، تمرین کنید، تمرین کنید. اگر بتوانید با استفاده از نوار کاست یا نوار ویدئویی تمرین کنید، بسیار خوب است. با صدای بلند تمرین کنید تا با صدای خودتان آشنا شوید. باید به زیر و بمها و مکثهای داستان توجه کنید. مکثها در اثرگذاری داستان مؤثرند، اما اگر این مکثها زیادی طولانی باشند، یا در جای درست قرار نگرفته باشند، این خطر هست که حواس شنونده منحرف شود. ریتم داستان را فراموش نکنید. در واقع این ریتم را باید در درون خود حس کنید. همچنین مکث انتهای جمله، اینها در قصهگویی خیلی مهماند. مهمتر از مواردی که در محاورهی عادی به کار میروند.
5- نیاز مخاطبانتان را بشناسید. برای چه کسانی قصهگویی میکنید؟ چرا آنها برای گوش کردن به قصهی شما آمدهاند و چه قصهای برای آن گروه سنی مناسب است؟ باید به یاد داشته باشید که هیچ گاه دو گروه پیدا نمیشوند که از هر جهت مثل هم باشند.
6- در جست و جوی راههایی باشید که بتوانید حاضران را در قصه مشارکت دهید. این کار میتواند از طریق خواندن یک قطعه شعر یا ترانه، ایجاد حرکت یا صدا و از این قبیل کارها صورت گیرد.
7- قصهگو باید مراقب حاضران باشد. آن قدر در قصه غرق نشوید که حاضران را فراموش کنید. انعطاف داشته باشید و وقتی دیدید که قصهای خوب پیش نمیرود آن را به شکلی نو زودتر به پایان برسانید. کیفیت کار خود را بالا نگاه دارید و به چیزهایی پیش پا افتاده تن ندهید. حلقهای که دور خود دارید زیرنظر داشته باشید. از کسانی که حواسشان پرت شده است یا صداهایی که از گوشه و کنار بلند میشود، غافل نباشید. بگذارید اجرا، هم برای شما و هم برای حاضران سرشار از تجربه باشد.
چنانچه به این هفت توصیه عمل کنید داستان سرایی شما موفق خواهد بود. در این صورت برای برانگیختن تخیل حاضران و به حرکت درآوردن رشتههای عواطف آنها نیاز به استفاده از شگردهای نمایشی (دراماتیک) و وسایل دیگر نیست.
چنان که پاتریشیا اسکات قصهگوی مشهور استرالیایی میگوید، در درجهی اول خود قصه است که باید محور هنر قصهگویی را تشکیل دهد، قصهگو نباید بزرگتر از قصه باشد. وقتی بین قصه و قصهگو توازن درستی برقرار شد، برنامهی قصهگویی فراخوانی میشود. برای دعوت حاضران به دنیای جادویی قصه، دنیایی از خلال تخیل انسان با آگاهی او پیوند میگیرد، دنیایی که همهی حواس انسان را به حرکت میاندازد. این گونه است که تخیل شنونده به کمک تخیل قصهگو قصهی تازهای را بازمی آفریند.
فولکه تگادف قصهگویی به سبک قدیم را- که به زعم او متأسفانه در دنیای شرق هنوز رواج دارد- ایفای نقش قصهگویانی قدیمی میداند، او شدیداً به نقالانی که برنامهی خود را در قهوهخانهها و بازارها اجرا میکنند، میتازد و معتقد است که قصهگویی و نقالی در ایران، مراکش و مصر خیلی بد است و به شیوهی قدیمی اجرا میشود. از نظر تگادف هر نسلی به قصههای مخصوص خود نیاز دارد، او هم چنین در انتقاد از کسانی که قصه را با هدف سرگرمی انتخاب میکنند، مینویسد: «مردم عادت دارند فقط برای سرگرمی به تئاتر بیایند. البته من هر وقت روی صحنه میروم به آنها هشدار میدهم که برای سرگرم کردن آنها نیامده ام و درست در همان لحظه اتفاقاتی بین تماشاگران رخ میدهد، زیرا آنها انتظار این را نداشتهاند. من هرگز چنین انتظاراتی را برآورده نکردهام، هرگز! من بر این اعتقاد خود پافشاری میکنم. به نظر من، برنامههایی که برای سرگرم کردن مردم تهیه میشوند، افکار آنان را دچار رخوت میکند و متأسفانه مردم به این سستی خو گرفتهاند. قصد دارم نظر مردم را نسبت به داستانگویی به طور کلی تغییر بدهم. هرگز بر اساس کلیشههای موسوم داستانگویی کار نکردهام. همیشه بر این اعتقاد بودهام و هستم که داستانگو نباید سعی کند مثل همکاران قدیم خود عمل کند، چرا که کل جامعه تغییر کرده است و او نیز باید به سهم خود تغییر کند. قصهگو نباید مثل قصهگوی دیگری باشد. هر داستانگویی نمونهای منحصر به فرد است و هیچ کس دیگر در دنیا شبیه او نیست. اکنون هر داستانگو، شخصاً هنر خود را خلق میکند. داستانگویانی که به سبک قدیم داستان میگویند در حقیقت نقش داستانگوی قدیمی را بازی میکنند. اما من هرگز نمیخواهم نقش کسی را بازی کنم. من میخواهم خودم باشم و بدین نتیجه رسیدهام که در پایان قرن بیستم، مردم بیش از هر چیز دیگر به هنر شنیدن نیاز دارند. من این نیاز را در آنها احساس کردم و درصدد مرتفع کردن این احساس برآمدم. به آنها نشان میدهم که چگونه میتوان با هنر شنیدن و داستانگویی ارتباط برقرار کرد. برای این کار لازم بود روش ویژهای را به کار گیرم. من در کار نقالان به این ویژگی برخورد نکردم. » (11)
پینوشتها:
1.چمبرز، دیویی: پیشین، ص 36 به بعد.
2. همان، ص 23.
3. شعاری نژاد، علیاکبر: پیشین، ص 61.
4. همان، ص 17.
5. ر. ک. همان، ص 22.
6. همان، ص 61.
7. Giesler, Harlynne: http://www.reclate.com/pages/articles/hqeislers html.26 may 2001.
8. چمبرز، دیویی: پیشین، ص 36.
9. رحماندوست، مصطفی: پیشین، ص 33.
10. شعارینژاد، علیاکبر: ادبیات کودکان، انتشارات اطلاعات، 1364، ص 83.
11. فولکه «تگادف» داستانسرا، نقال و قصهگویی مدرن، ص 34.
حنیف، محمد؛ (1389)، قصهگویی در رادیو و تلویزیون، تهران: انتشارات صدا و سیما، چاپ دوم