مراحل مقدماتی کار قصه‌گویی

مهم‌ترین اصل در بیان قصه، انتخاب شیوه‌ای است که سبب آفرینش دو جانبه شود. صدا یکی از عوامل انتقال قصه به مخاطب است، پس باید دائماً از آن مراقبت شود. اجرای تمرین‌های صوتی که خصوصاً بازیگران تئاتر انجام می‌دهند، از
جمعه، 24 مهر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مراحل مقدماتی کار قصه‌گویی
 مراحل مقدماتی کار قصه‌گویی

 

نویسنده: محمد حنیف




 

مهم‌ترین اصل در بیان قصه، انتخاب شیوه‌ای است که سبب آفرینش دو جانبه شود. صدا یکی از عوامل انتقال قصه به مخاطب است، پس باید دائماً از آن مراقبت شود. اجرای تمرین‌های صوتی که خصوصاً بازیگران تئاتر انجام می‌دهند، از زمینه‌های کار قصه‌گو است که به تسلط او در بیان می‌انجامد. تمرین بدنی و کار روی صورت برای انعطاف‌پذیر کردن آن نیز از دیگر ضروریات قصه‌گویی است. یک قصه‌گوی خوب باید تا حد قابل قبولی بر زبان و ادبیات تسلط داشته باشد تا بدین وسیله بتواند فضای مورد نیاز داستان را با استفاده از بهترین کلمات القا کند. القای حس‌های مختلف نیز از دیگر ضروریات است که قصه‌گو نیابد از آن غافل باشد.
مصطفی رحماندوست قصه‌گویی را به مراحل زیر تقسیم می‌کند: (1)
1- حفظ طرح قصه، 2- تهیه کارت قصه‌گویی، 3- تمرین قصه، 4- نرمش، 5- مقدمه‌ی اجرا، 6- اجرا.
منظور از حفظ طرح قصه، شناخت شخصیت‌ها و حوادث پیرامون آنها و صحنه‌های داستانی و بحران و اوج داستان است. «البته در قصه‌گویی افسانه‌های عامیانه و افسانه‌های همراه با تکرار، این مرحله اندکی متفاوت است. در این گونه افسانه‌ها چون بخش عظیمی از جاذبه‌ی قصه به تکرارهای لطیفی بستگی دارد که در افسانه‌ها دیده می‌شود و بسیاری از حالات قهرمانان این افسانه‌ها را از کلامشان حس می‌کنیم، نه از پرداختی که روی شخصیتشان شده است، لزوماً باید در قصه‌گویی، عین متن نقل شود. در این گونه موارد، تنها در صحنه‌پردازی‌ها است که قصه‌گو می‌تواند آزادانه‌تر عمل کند، اما لازم است جملاتی را که نویسنده با توجه به اصول قصه و سن مخاطب، در جای جای قصه تکرار کرده است، عیناً برای مخاطب‌هایش بازگو کند. کار شاه‌نامه خوان‌ها و قوال‌های قدیمی هم، چنین بوده است. آنان آن بخش از متن را که لازم بوده عیناً می‌خوانده‌اند و در آن دخل و تصرف نمی‌کرده‌اند. اما اگر صحنه‌ای هم در متن انتخابی آنها وجود داشته که لفاظی و پرداخت بیشتر می‌طلبیده است، دریغ نمی‌کرده‌اند.» (2)
قصه‌گویان حرفه‌ای ناچار به کارت قصه‌گویی نیاز پیدا خواهند کرد. کارت قصه‌گویی به منظور ثبت طرح کلی قصه و ثبت تجربه‌های قصه‌گو در مورد قصه‌ی مورد نظر تهیه می‌شود.
کارت قصه‌گویی به روش‌های مختلفی تهیه می‌شود و این کار تا حدودی به سلیقه‌ی قصه‌گو بستگی دارد، ولی در مجموع کارت قصه‌گویی لزوماً باید به گونه‌ای تهیه شود که قصه‌گو را در اجرای درست قصه‌گویی یاری دهد.

نمونه‌ی یک کارت قصه‌گویی (3)

نام قصه: مورچه و زنبور
نویسنده: مهدی آذریزدی
مرجع: کتاب قصه‌های خواب برای بچه‌های خوب، جلد 3.
ناشر: امیرکبیر، چاپ 16، سال 1364.
نقاش: حسن شریف
محل: کتابخانه‌ی شخصی
شیوه‌ی مناسب: قصه‌گویی همراه با تقلید صدا و حرکت
وسایل لازم: پیشبند قضابی و کارد

طرح قصه:

1- مورچه‌ها در جایی لانه داشتند.
2- زنبورها هم همسایه‌ی آنها بودند.
3- برخورد یک زنبور با یک مورچه فعال و زحمتکش.
4- زبنور: چرا این همه کار می‌کنی در حالی که ما راحت زندگی می‌کنیم؟
5- مورچه: زندگی من این است و زندگی تو آن.
6- ما مال مردم را نمی‌خوریم. مردم ما را دوست دارند، ولی شما را نه.
7- میازار موری که دانه‌کش است*** که جان دارد وجان شیرین خوش است.
زنبور درشت بی‌مروت را گوی*** باری، چو عسل نمی‌دهی؛ نیش مزن
8- زنبور: حیف که نمی‌فهمی خوردن مال مردم چه لذتی دارد. مخصوصاً گوشت قضابی.
9- مگر شما گوشت هم می‌خورید؟
10- بیا پشت من بنشین تا به دکان قصابی برویم و ببینی.
11- پرواز مورچه و زنبور و رسیدن به قصابی.
12. کشته شدن زنبور به وسیله‌ی کارد قصابی.
13- بازگشت مورچه در حالی که لاشه‌ی زنبور را همراه دارد.


متخصصان قصه‌گویی، یکی از بهترین شیوه‌های تمرین قصه‌گویی را تمرین در برابر آینه‌ی تمام قد می‌دانند. در این حالت، بهتر است قصه‌گو هنگام تمرین خود را در برابر بچه‌ها حس کند و با کلمات ساده‌ای که بچه‌ها می‌فهمند و می‌پسندند، به تمرین قصه‌گویی بپردازد.
چون اغلب کلماتی که قصه‌گو برای بیان قصه به کار می‌برد بر اساس واژگان پایه‌ی مخاطبانش انتخاب نشده است، در مرحله‌ی تمرین، قصه‌گو باید به تک تک کلماتی که از دهانش خارج می‌شود، حسّاس باشد و از خودش بپرسد: «آیا مخاطب من معنی این کلمه را می‌فهمد؟» البته هنگام قصه‌گویی این امکان وجود دارد که از چند کلمه یا اصطلاح فراتر از محدوده‌ی واژگان و اطلاعات پایه‌ی مخاطب‌ها هم استفاده کنیم و آنها را با کلمات ساده‌تر برایشان معنی کنیم، اما همیشه این کار آسان نیست و زیاد شدن چنین کلمات و اصطلاحاتی در یک قصه‌ی کوتاه، خستگی‌آور است.» (4)
از دیگر تمرین‌های قصه‌گویی توجه به چگونگی اجرای قصه‌گویان دیگر و بررسی منتقدانه‌ی قصه‌گویی آنها است. این بخش از هنر قصه‌گویی بسیار حائز اهمیت است.
نرمش صدا و عضلات نیز از دیگر ضروریات قصه‌گویی است. قصه‌گویان باید با برخی تمرین‌های بازیگران تئاتر چون بیان حروف بلند و کشدار و ادبی اشعار و حروف زیر و بم دادن به آنها در تقویت تارهای صوتی خود بکوشند، هم چنین بعضی نرمش‌های عضلانی بازیگران تئاتر نیز برای ایشان مفید خواهد بود. در این زمینه مراقبت‌های بهداشتی صدا نیز نباید از نظر دور نگاه داشته شود.
مصطفی رحماندوست معتقد است که قصه‌گو باید با مطالعه‌ی کتبی در مورد روان‌شناسی کودک و نوجوان و داستان‌های مختلف، امکان انتخاب بهترین داستان را برای موقعیت‌های مناسب داشته باشد. هم چنین در مرحله‌ی اجرا نیز زمینه‌ی همراهی مخاطبان و شرکت آنان در روند قصه‌گویی را فراهم سازد.
یکی از مهم‌ترین کارهای قصه‌گو، آماده کردن و به خاطر سپردن قصه است. پس از انتخاب قصه نوبت به آماده کردن آن می‌رسد. آماده کردن قصه را از مهم‌ترین مراحل کار قصه‌گویی می‌دانند. وظیفه‌ی قصه‌گو حفظ کردن کلمه به کلمه‌ی داستان نیست. بلکه به خاطر سپردن طرح داستان نیز کافی است. وقتی که قصه‌گو قصه‌ای را برای گرفتن برمی گزیند باید طرح قصه را در بایگانی و یا در خاطر خود داشته باشد. همان‌گونه که چمبرز می‌گوید این امر قصه گو را یاری می‌کند که تصمیم بگیرد کجا تأکید بیشتری داشته باشد، چه زمانی را به مراحل مختلف قصه اختصاص دهد و چگونه قصه را به بخش‌هایی تقسیم کند که به تداوم آن کمک کند. هم‌چنین توجه به ساختمان قصه به گوینده کمک می‌کند تا بتواند چکیده‌ی قصه را برای بایگانی شخصی خودش تهیه کند.
معمولاً داستان‌ها را با توجه به انواعشان آماده‌ی بازگویی می‌کنند. چمبرز بسیاری از قصه‌های قومی را شبیه ملودرام‌ها دانسته و ساختمان چنین قصه‌هایی را از نظر بیان، این گونه تقسیم‌بندی می‌کند:
1- زمینه‌چینی، 2- بحران، 3- اوج‌گیری، 4- نقطه‌ی اوج یا گره گشایی، 5- فرود، 6- نتیجه‌گیری. وی ساختمان ملودرام بسیاری از قصه‌هایی را که برای گفتن مناسب‌اند چنین تصویر می‌کند:

مراحل مقدماتی کار قصه‌گویی

1- زمینه‌چینی
2- بحران
3- اوج‌گیری (حروف، مشخص کننده‌ی حوادث فرعی است. )
4- نقطه‌ی اوج یا گره‌گشایی
5- فرود (حروف، مشخص کننده‌ی حوادث فرعی است. )
6- نتیجه
7- پایان
چمبرز نمونه‌ی استخراج ساختمان یک قصه‌ی قومی را با چکیده‌نویسی داستان هسنل و گرتل از برادران گریم این‌گونه بیان می‌کند. (4)

کارت 1

هنسل و گرتل

واتی پایپر، ویراستار، قصه‌هایی از سرزمین قصه
نیویورک: کمپانی پلات و مانک 1941.

1- زمینه‌چینی

الف- در نزدیکی جنگلی هیزم شکن فقیری با دو فرزندش هنسل و گرتل و نامادری آنها زندگی می‌کند.
ب- روزگار سختی است. روزی می‌رسد که در کلبه‌ی آنها جز یک قرص نان کوچک چیز دیگری برای خوردن باقی نمی‌ماند.

2- بحران

الف) آن شب نامادری به شوهرش پیشنهاد می‌کند که برای نجات بچه‌ها از گرسنگی آنها را در جنگل رها کند تا شاید در آن جا بتوانند کمی میوه و ریشه‌ی درخت پیدا کنند و از گرسنگی نمیرند.

کارت 2

ب) هیزم‌شکن از اندیشه‌ی جدایی فرزندانش غمگین می‌شود اما احساس می‌کند حق با همسرش است.

3- اوج‌گیری داستان

الف- هنسل حرف‌های نامادری خود را می‌شنود و می‌داند که نقشه‌ی او چیست. او نان خود را تکه تکه می‌کند و به گرتل می‌دهد تا در جیب خود بگذارد.
ب- هنسل هنگامی که به طرف جنگل می‌رود خرده نان‌ها را به زمین می‌ریزد. او می‌خواهد راه خانه تا جنگل را نشانه‌گذاری کند تا بتواند به خانه بازگردند.
پ- آن دو میوه‌ای برای خوردن پیدا نمی‌کنند و هنگام ظهر نان گرتل را می‌خورند. هوا تاریک می‌شود و پدرشان برای بردن آنها نمی‌آید. گوتل دلش شور می‌زند.

کارت 3

ت- هنسل آنچه را شنیده است به گرتل می‌گوید و درباره‌ی خرده نان‌هایی که روی زمین ریخته است، سخن می‌گوید. قرار می‌شود وقتی که ماه بالا آمد مسیر خرده نان‌ها را دنبال کنند.
ث- وقتی آنها به جست‌و‌جوی تکه‌های نان می‌پردازند اثری از آنها نمی‌یابند، زیرا پرندگان گرسنه همه‌ی نان‌ها را خورده‌اند. بچه‌های گمشده در جنگل به خواب می‌روند.
ج- آنها، صبح روز بعد با آواز پرنده‌ی زیبایی از خواب بیدار می‌شوند. به نظر می‌رسد که پرنده می‌خواهد با پریدن از این شاخه به آن شاخه راه را به آنها نشان دهد.
چ- تمام روز بچه‌ها پرنده را دنبال می‌کنند تا به کلبه‌ای می‌رسند، کلبه از نان زنجبیلی درست شده است.
ح- بچه‌ها برای چشیدن نان جلو می‌روند. کلبه از خوردنی‌های خوب بسیاری ساخته شده است. پیرزنی در را باز می‌کند و آنها را برای خوردن به داخل کلبه دعوت می‌کند.

کارت 4

خ- ابتدا بچه‌ها می‌ترسند، اما چون خیلی گرسنه‌اند، تمام آنچه را که پیرزن برایشان می‌آورد، می‌خورند.
ر- پیرزن آنها را در رختخواب می‌خواباند. هنسل خیلی زود به رختخواب می‌رود، ولی گرتل به پیرزن اعتماد نمی‌کند و بیدار می‌ماند.
ز- پیرزن در واقع یک جادوگر است. او کلبه را برای گول زدن کودکان ساخته است. او هنسل را از رختخواب برمی دارد و از اتاق بیرون می‌برد.

کارت 5

ر- صبح روز بعد جادوگر گرتل را با فریاد بیدار می‌کند تا برود سطل را از آب تلمبه پر کند.
ز- وقتی که گرتل برای پر کردن سطل می‌رود، هنسل را می‌بیند که در قفس بزرگی به خواب رفته است. او برادرش را بیدار می‌کند و ماجرا را به او می‌گوید.
ژ- پیرزن تمام روز گرتل را با کارهای گوناگونی سرگرم می‌کند. سرانجام از گرتل می‌خواهد تنور را روشن کند.
س- گرتل مشکوک می‌شود، زیرا چیزی برای پختن وجود ندارد. وقتی که جادوگر به گرتل می‌گوید داخل تنور شود تا ببیند که خوب گرم شده است یا نه، گرتل می‌ترسد، زیرا می‌داند جادوگر خیال پختن او را دارد.

کارت 6

ش- گرتل به جادوگر می‌گوید که دهانه‌ی تنور تنگ است و او نمی‌تواند وارد آن شود.

4- نقطه‌ی اوج

الف- جادوگر شروع می‌کند به دلیل آوردن که آن جا جای زیادی وجود دارد و حتی خود او هم می‌تواند داخل تنور شود. خودش نیز برای اثبات حرفش بالای تنور می‌رود.
ب- وقتی که گرتل جادوگر را در دهانه‌ی تنور می‌بیند، با دو دستش در آهنی را فشار می‌دهد و پیرزن را داخل تنور می‌اندازد.
پ- گرتل در را می‌بندد و چفت آن را می‌اندازد.
ت- جادوگر هرچه فریاد می‌زند و خود را به در می‌کوبد نمی‌تواند خارج شود. گرتل مطمئن است که او نمی‌تواند خارج شود، زیرا چوبدستی جادوی خود را روی میز جا گذاشته است.

کارت 7

5- فرود داستان

الف- گرتل چوب جادو را بر می‌دارد و به طرف قفس، جایی که هنسل در آن زندانی است می‌شتابد و چوبدستی را به در می‌زند و آن را باز می‌کند.
ب- مرغ زیبایی که آنها را تا خانه‌ی جادوگر هدایت کرده است، می‌پرد و روی زمین می‌نشیند.
پ- پرنده به شاه‌زاده‌ی زیبا و جوانی مبدل می‌شود و قفس نیز به توده‌ای طلا و جواهرات گران‌بها تبدیل می‌شود.

کارت 8

ت- جادوگر، شاه‌زاده را در کودکی از قلعه‌ی پدرش دزدیده است و افسونی بر او نهاده است. این افسون، تنها در صورتی که جادوگر به دست انسانی نابود شود، باطل می‌شود. گرتل این کار را انجام می‌دهد.
ث- جادوگر جواهرات و طلاها را نیز به هنگام دزدیدن شاه‌زاده از قصر پدرش آورده است. شاه‌زاده برای تشکر تمام جواهرات و طلاها را به آن دو بچه می‌بخشد و خود، برای یافتن قصر پدرش به راه می‌افتد.
ج- بچه‌ها با آرزوی آن کسی پیدا شود راه را به آنها نشان دهد، جیب‌های خود را از طلا و جواهرات پر می‌کنند و به راه می‌افتند.
چ- بچه‌ها به زودی به پدر و نامادری خود می‌رسند که تاب رها کردن آنها را در جنگل نیاورده‌اند و به جست‌و‌جوی آنها آمده‌اند.

کارت 9

6- نتیجه

الف- آنها به کلبه‌ی خود باز می‌گردند و خوش و خرم به زندگی ادامه می‌دهند. آنها با آن همه طلا و جواهری که به دست آورده‌اند به چیز دیگری نیاز ندارند.
در این چکیده‌نویسی، توصیف‌ها، مکالمه‌ها و جزئیات حذف شده و وظیفه‌ی قصه‌گوست که با در اختیار داشتن حوادث و شخص‌ها، قصه را برای کودک شنیدنی کند.
هر یک از دیگر قصه‌گویان و محققان وادی قصه‌گویی در مورد تمرین‌های قصه‌گو نظرهایی دارند. ایتاسادو (5) قصه‌گوی کانادایی که زندگی‌اش را صرف قصه‌گویی برای کودکان بالای ده سال کرده، دریافته است که قصه‌گویی واقعی مستلزم بدیهه‌گویی پایدار و مشارکت مخاطبان است. پس تمرین مورد نظر باید بر اساس تمرکز و دقت در چگونگی تأثیرگذاری بهتر و با توجه به بدیهه‌گویی‌های متفاوت باشد.
فردریک پله‌رین (6) دیگر قصه‌گوی سرزنده‌ی کانادایی که با وجود جوانی‌اش قصه‌های زیادی را از حفظ می‌داند و قصه‌های بزرگ و حکایات و افسانه‌های بلندی را به سهولت بازگو می‌کند، بیشتر تمرین‌هایش را بر حفظ کردن افسانه‌ها متمرکز می‌کند.
«هارلین گیسلر» (7) در مقاله‌ای با عنوان «دیدن، شنیدن و انجام دادن روش‌های به خاطر سپردن داستان» می‌نویسد: «آیا شما از آن مردمی هستید که قسم می‌خورند توانایی به خاطر سپردن یک داستان و یا حتی یک لطیفه‌ی کوچک را ندارند؟ قبل از هر چیز را به خاطر داشته باشید که طریقه‌ی یادگیری همه‌ی افراد یکسان نیست.»
غیرممکن است تاکنون دریافته باشید بهترین روش برای این که داستانی را یاد بگیرید، کدام روش است. بنابراین روش‌های متعدد به خاطر سپردن داستان را بیازمایید تا دریابید با کدام شیوه، بهتر می‌توانید داستان را در ذهن خود ثبت کنید.

پی‌نوشت‌ها:

1. ر. ک. رحماندوست، مصطفی: پیشین، ص 44.
2. همان، ص 45.
3. همان، ص 47.
4. همان، ص 49.
5. جمبرز، دیویی: پیشین، ص 27.
6. Sadu, Itah; storytelling. 7. pellerin, Frederic: storytelling. online.30 Jun 2001.

منبع مقاله :
حنیف، محمد؛ (1389)، قصه‌گویی در رادیو و تلویزیون، تهران: انتشارات صدا و سیما، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط