نویسنده: غلامرضا ارژنگ
لزوم ویرایش
مطالبی كه به زبان فارسی نوشته میشود، ممكن است یا از نظر محتوایی دارای اِشكالهایی باشد، یا از نظر تلفظ واژگان و ساختار دستوری، خطاها و نارساییهایی در آن باشد، و سرانجام ممكن است جملههای آن آشفته و نابهسامان و مبهم باشد، و در آن، نویسنده به درازگویی و آوردن حشو پرداخته باشد. چنین نوشتههایی نیاز به آن دارد كه ویراستاری آن را بخواند و ویرایش كند. نوشتههایی كه از زبانهای بیگانه ترجمه شده و مترجم به زبان فارسی تسلط كافی نداشته نیز نیاز مُبرم به ویرایش زبانی دارد.تعریف ویرایش
ویرایش یا ویراستاری عبارت است از پیراستن نوشته از نارساییها و خطاهای علمی یا زبانی، و تنظیم مباحث آن برحسب مبانی منطقی و اصلاح خطاهای واژگانی و دستوری براساس معیارهای زبان در تشخیص درست از نادرست، به طوری كه نوشته پس از ویرایش هیچ گونه خطای علمی یا زبانی و هیچ گونه بینظمی و آشفتگی و نارسایی نداشته باشد، و هیچ نكتهای كه خلاف معیارهای پذیرفته شدهی آن زبان است در آن مشاهده نشود.انواع ویرایش
1- گزینش و ارزشیابی كتاب: گاهی ناشر از ویراستار میخواهد كه اثری را كه برای انتشار به او سپرده شده از نظر كیفیت و بازار فروش و پیامد سیاسی انتشار آن، ارزشیابی كند.2- ویرایش محتوایی تألیف و ترجمه: در ویرایش محتوایی تألیف، ویراستار نوشته را از لحاظ محتوا بررسی میكند، و دربارهی كاستن از مطالب آن یا افزودن مطالبی بر ان، نظر میدهد، در صورت لزوم در سازمان بندی و عنوانها و نمودارها و نقشهها تغییراتی میدهد، و هرگاه مطالب نوشته از نظر علمی نادرست باشد، به اصلاح آن میپردازد، و اگر مطالب آن از منابعی نقل شده است، بررسی می كند كه در نقل آن تغییری رخ نداده باشد.
اگر نوشته، ترجمه باشد، ویراستار آن را دقیقاً با متن اصلی مقابله میكند و اگر در ترجمه خطا یا نارسایی دیده شود، یا تأثیر ساختار جملههای زبان اصلی در ترجمه وجود داشته باشد، اصلاح میكند.
بنابراین، ویراستار محتوایی لازم است در زمینهی موضوع نوشته، تخصص و مهارت كافی داشته باشد، و علاوه بر زبان ترجمه در زبانی كه كتاب از آن ترجمه شده نیز به قدر كافی تسلط داشته باشد.
3- ویرایش زبانی: هدف از ویرایش زبانی رسیدن به درستی و روشنی و روانی در بیان مطلب است. در ویرایش زبانی به ساختار و معنی و كاربرد واژه هایی كه در نوشته به كار رفته و ساختار جملهها توجه میشود. بدین گونه كه خطاهای زبانی و نارساییها و دشواریهای زبان و درازنویسیها و ابهامهای آن برطرف میگردد، ناسازگاریهای نوشته با معیارهای زبان از بین میرود، و مطالب نوشته، منظم و شیوهی خطّ آن هماهنگ میشود. اگر اِشكالهای نوشته بیش از حدی باشد كه ویراستار بتواند آن را رفع كند، ناچار آن موارد را برای مؤلف مینویسد تا مؤلف آنها را رفع كند.
4- ویرایش زبانی ترجمه: كسی كه به ویرایش ترجمه می پردازد، ترجمه را با متن اصلی مقابله میكند، به رفع اشتباهات مترجم میپردازد، مطالبی را كه به هنگام ترجمه از قلم افتاده است به آن میافزاید، موارد مبهم را روشن میكند، تأثیر متن اصلی را در ترجمه از میان برمی دارد، عیبهای طرز بیان فارسی آن را اصلاح مینماید، و سرانجام زبان متن ترجمه را یكدست میكند.
ویژگیهای ویراستار
همان گونه كه ویراستار علمی باید در رشتهای كه به ویرایش میپردازد، تسلط كافی داشته باشد، ویراستار زبانی نیز باید در زبانی كه مطلب به آن زبان نوشته شده ورزیدگی كافی داشته باشد. حدود مفاهیم و مصادیق واژهها را بشناسد، و از دقایق دستوری آگاه باشد، و اصول و موازین و روش ویراستاری را بداند.ویراستار مطالب ترجمه شده علاوه بر آن باید در زبان اصلی نیز از مهارت كافی برخوردار باشد، مگر آن كه تنها بخواهد به ویرایش زبانی ترجمه در حدی كه برای فارسی زبانان روشن باشد بپردازد، و به درستی ترجمه از نظر مطابقت با متن اصلی و اصول علمی ترجمه یقین داشته باشد.
در ویرایش زبانی، ویراستار هرگز سبك و شیوهی نگارش نویسنده را تغییر نمیدهد، بلكه تنها، خطاهای آن را براساس معیارهای درست و نادرست اصلاح میكند. برای این كار ویراستار كلمهای یا جملهای را كه مترادف یا تكراری یا زاید است حذف می كند، كلمه و جملهای را كه لازم میداند به متن می افزاید، و جملههای آشفته یا نارسا را بازنویسی می كند، تا نارسایی و ضعف منطقی و ابهام آن برطرف شود. همچنین در ویراستاری كتاب، ویراستار فصلها و بخشهای آن را جابه جا میكند، و ابهامها و اِشكالهای اساسی آن را از میان می برد.
روش ویرایش
ویراستار باید یكی دوبار، متن را با دقت بخواند. آنگاه با مدادی كه رنگ آن با رنگِ متن یكی نباشد، به ویرایش نوشته بپردازد. ویراستار نباید متن اصلی را محو یا دست كاری كند تا همواره معلوم باشد كه متن اصلی چه بوده است. ویراستار كلمه و جملهای را كه نادرست است، یا ضعف و نارسایی و ابهام دارد مشخص میكند، و صورت درست و رسا و روشن آن را در بالای همان مطلب مینویسد. مطالب زاید و حشو، و موارد مترادف را خط میزند، و كلمه یا جمله یا عبارتی را كه لازم میبیند، به آن میافزاید. جملههای نابهسامان را مشخص می كند، و صورت سامان یافتهی آن را بالای همان مطلب مینویسد. سرانجام ویراستار با به كار بردن پیوند مناسب، میان جملهها و عبارتها پیوستگی لازم را ایجاد میكند.در ویرایش كتاب، ویراستار اگر لازم ببیند، برای ایجاد ارتباط منطقی و علمی، فصلهای كتاب را جابه جا میكند، و اگر در ویرایش مطلبی كه ترجمه شده، ابهام و نارسایی و گسستگی دیده شود، با مراجعه به متن اصلی به رفع آن میپردازد.
اگر ویراستار ابهام یا اِشكال مهمی در كتاب یا مقاله دید كه خود نتوانست به اصلاح آن بپردازد، آن را با مؤلف یا مترجم در میان میگذارد، یا نظر خود را در برگهای مینویسد، تا مؤلف خود به كمك ویراستار به رفع آن بپردازد.
نكتهی مهم در كار ویرایش آن است كه ویراستار، به هیچ وجه به ویژگیهای سبكی یا سلیقهای نویسنده كاری نداشته باشد، و تنها، آن چه را كه با ضوابط و معیارهای ویرایش زبانی سازگار نیست، اصلاح كند.
در كار ویرایش گاهی ویراستار به مواردی برمی خورَد كه نمیتواند مطلب را مطابق معیارها و ضوابط كلی ویرایش كند، و اگر بخواهد چنین كند، به یكدستی مطلب لطمه میخورَد و نوشته به صورت نابهنجاری درمی آید. بنابراین، گفتهاند كه در كار ویرایش، تصمیم آخر را خودِ ویراستار میگیرد، یعنی اوست كه تشخیص میدهد كه سرانجام باید كلمه یا جملهای را تغییر بدهد یا نه، و در صورت تغییر دادن، طرز بیان نوشته، صورت و روال طبیعی خود را حفظ خواهد كرد یا نه.
منبع مقاله :
ارژنگ، غلامرضا،(1389)، ویرایش زبانی: برای زبان نوشتاری فارسی امروز، تهران: نشر قطره، چاپ دوم