جلوه گلشن به باغ همچو نگاران رسيد
دي شد و بهمن گذشت فصل بهاران رسيد
جلوه گلشن به باغ همچو نگاران رسيد
زحمت سرما و دود رفت به كور و كبود
شاخ گل سرخ را وقت نثاران رسيد
باغ ز سرما بكاست شد زخدا دادخواست
لطف خدا يار شد دولت ياران رسيد
آمد خورشيد ما باز به برج حمل
معطي صاحب عمل سيم شماران رسيد
خبر مراجعت امام خميني(ره) به ايران، موجي از شور و شعف را در ميان ملت ايجاد كرده است. روزنامه اطلاعات سوم بهمن 1357 در خبري اين گونه اعلام مي كند: حضرت امام - دو روز پيش - رمزي كلارك، وزير دادگستري پيشين آمريكا را كه خواستار ملاقات با آن حضرت شده بود، در نوفل لوشاتو به حضور مي پذيرند و كلارك در بازگشت به نيويورك، درمصاحبه اي مطبوعاتي مي گويد: «حضرت آية ا... خميني از آمريكا خواسته اند از پشتيباني دولت بختيار دست بردارد و از هرگونه مداخله در امور ايران خودداري كند. » و ادامه مي دهد:«حضرت آية ا... خميني از پشتيباني اكثريت ملت ايران برخوردارند و به اين ترتيب بدون شركت رهبر شيعيان، پيدا كردن راه حلي براي مسايل ايران امكان پذير نيست... » جلوه گلشن به باغ همچو نگاران رسيد
زحمت سرما و دود رفت به كور و كبود
شاخ گل سرخ را وقت نثاران رسيد
باغ ز سرما بكاست شد زخدا دادخواست
لطف خدا يار شد دولت ياران رسيد
آمد خورشيد ما باز به برج حمل
معطي صاحب عمل سيم شماران رسيد
دشمنان انقلاب اسلامي، وحشت زده از امكان بازگشت امام به ايران به دنبال راه چاره مي گردند. ارتشبد قره باغي، رئيس ستاد ارتش در خاطرات خود در اين باره مي نويسد: «... تنها راه جلوگيري از آمدن آقاي خميني كه به نظرم رسيد، استعفا از مقام رياست ستاد بزرگ ارتش بود. نتيجه اين كار از دو حالت خارج نبود؛ يا در شوراي سلطنت با نظر من مبني بر جلوگيري از ورود آقاي خميني موافقت مي شد و يا من از قبول مسووليت كناره گيري كرده و شاهد حوادث ناگوار و از هم پاشيدگي مملكت نمي شدم... » (1)
ارتشبد فردوست پيرامون مراجعت امام، اظهار مي دارد:«... گفته مي شد بختيار از روزي كه نخست وزير شد، هر روزه ساعت 6 تا 8 بعد از ظهر كميسيوني در نخست وزيري تشكيل مي داد كه در آن نماينده ساواك، نماينده شهرباني نماينده دوم ارتش، رئيس ستاد ارتش و فرماندهان سه نيرو، شركت داشتند. در اين كميسيون، از مسايل انتظامي و اطلاعاتي و امنيتي صحبت مي شد و بخش قابل اعتنايي از جلسات، مصروف طرح نقشه براي جلوگيري از ورود امام مي گرديد... در همين كميسيون بود كه طرح انفجار هواپيماي امام نيز مطرح شد... »(2) بازگشت قريب الوقوع امام بيش از همه ژنرال چهار ستاره آمريكايي، «هايزر» را نگران كرده است. او كه مامور حفظ سيستم آمريكايي حكومت است، در گزارشي به «هارولد براون» وزير دفاع وقت آمريكا به وي مي گويد:«اعضاي گروه ]كودتا[ خبر بازگشت ] امام [خميني را به من داده و خواستار آن شده اند كه آمريكا كاري انجام دهد. . . بازگشت روز جمعه ] امام[خميني خيلي خيلي زود است...» هايزر در خاطرات خود اظهار مي دارد:«به اعتقاد من آمريكا بايد تهديد واقعي را مي شناخت. خطر بالقوه اصلي كه به فاجعه اي براي آمريكا منجر مي شد، بازگشت سريع ] امام [خميني به ايران بود. اگر امروز تعداد زيادي از افراد ارتش به شاه وفادار مانده بودند، تعداد قابل توجهي هم بودند كه طرفدار ]امام[خميني بودند و تعداد كمي هم كمونيست. نيروهاي مسلح متقاعد شده بودند كه بازگشت] امام[خميني به معناي پايان مطلق حيات شاه است... (3)
فعاليتهاي دشمنان انقلاب به اينجا مي انجامد كه در جلسه شوراي امنيت ملي تصميم به بستن فرودگاه توسط فرمانداري نظامي و نيروي هوايي گرفته شود و راديو اعلام مي كند:«فرودگاه مهرآباد به علت عدم آمادگي براي پذيرفتن هواپيماها، بسته است». (4 )
حضرت امام خميني فارغ از دسيسه هايي كه براي جلوگيري از مراجعت ايشان در جريان است در سخنراني خود تصميم خويش را براي بازگشت به ميهن اسلامي اظهار كرده و مي فرمايند:«. . . من از اينكه اين مدت شماها زحمت كشيديد، عذر مي خواهم. خداوند همه شما را حفظ كند و سلامت بدارد. . . ما بنا داريم برويم. . . من بيعتم را از شماها برداشتم. عرض مي كنم كه ممكن است آن طوري كه اينها تهيه ديدند، در اين سفر خطر در كار باشد و من ميل ندارم به خاطر من شماها خداي نخواسته در خطر بيفتيد. »
راديو «مونت كارلو» در بخش عربي خود گفته بود شاپور بختيار اطلاع يافته است كه گروه هايي براي ترور امام توطئه و چند تروريست خارجي را نيز اجير كرده اند و هم اكنون در ايران هستند. بختيار به امام خميني پيغام داده است كه در ايران خطر ايشان را تهديد مي كند. (5)
با اعلام خبر تعطيلي فرودگاه مهرآباد، موجي از تظاهرات تهران و شهرهاي ايران را در بر مي گيرد. راديو پاريس اعلام مي كند كه سفر امام خميني به تهران به تعويق افتاده است و امام نيز در پيامي اعلام مي دارند: «از اينكه ايادي اجانب فرودگاه هاي سراسر كشور را به روي من بسته اند، به ناچار تصميم گرفتم تا روز يكشنبه 29 صفر ( 8 بهمن) به كشور برگشته و چون سربازي در كنار شما به مبارزه عليه استعمار و استبداد تا پيروزي نهايي ادامه دهم. »(6)
از سوي ديگر، يكي از خبرگزاريها درباره وضعيت شاه اظهار مي دارد: «شاه از خيانت دوستان خود، سخت اندوهگين است و به اين جهت طي چند روز گذشته حدود 12 كيلو لاغر شده است. » هشتم بهمن روزنامه ها خبر از به تعويق افتادن سفر امام خميني به مدت دو روز ديگر مي دهند. نگراني و خشم مردم با انتشار اين خبر افزايش مي يابد. ژنرال هايزر كه هر روز با فرماندهان نيروها و رئيس ستاد مشترك جلسه مي گذارد، در خاطرات خود مي نويسد: «متأسفانه اگر ] امام [خميني(ره) ظرف چند روز آينده بازمي گشت، همه چيز خراب مي شد. ما به 30 تا 60 روز وقت ديگر نياز داشتيم.» (7)
بعضي از مطبوعات و خبرگزاريها فرصت را غنيمت شمرده و اقدام به شايعه پراكني مي كنند. «تهران ژورنال» در مقاله اي با عنوان «امام خميني(ره) با پذيرفتن بختيار موافقت كرد «مي نويسد:«آية ا...» در نظر داشته است شنبه شب پاريس را ترك كند، اما ايرفرانس به وي اطلاع داده است كه فرودگاه تهران هنوز بسته است. . . امام خميني با بختيار ملاقات خواهد كرد» اما پيام امام در همين روزها، توطئه دشمن را نقش برآب مي سازد. ايشان در پيامي اظهار مي دارند:«آنچه ذكر شده است كه شاپور بختيار را در سمت نخست وزيري مي پذيرم، دروغ است. من با بختيار تفاهمي نكرده ام... ملت بايد موضع خود را حفظ كند و مراقب توطئه ها باشد. (8)
گزارشهاي مختلف حاكي از برگزاري راهپيمايي و تظاهرات ضد دولتي در اغلب شهرستانهاست. دهها هزار نفر از مردم همدان در سرماي 20 درجه زير صفر تظاهرات گرم و پرشوري راه انداخته اند. مردم «شاهي» نام شهرستان خود را عوض كرده اند و... در حالي كه مردم ايران خود را براي برگزاري بزرگترين استقبال تاريخ آماده مي كند، روز سه شنبه دهم بهمن دولت بختيار بازگشايي فرودگاه هاي كشور را اعلام مي كند و سرانجام دوازدهم بهمن 1357 امام پس از پانزده سال پاي بر خاك مقدس ميهن اسلامي خويش مي گذارد. با ورود امام، شمارش معكوس براي واژگوني بازماندگان حكومت ديكتاتوري آغاز مي شود و تاريخ مي رود تا شاهد ضبط زيباترين حماسه حضور مردم از بزرگترين رهبر مذهبي خود باشد.
منابع:
1- اعترافات ژنرال، ص 208
2- ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 1، ص 607
3- ماموريت در تهران، صص 176 و 178
4- اعترافات ژ نرال ص226
5- مطبوعات 4 بهمن 57
6- روزنامه اطلاعات 5/10/57
7- ماموريت در تهران، ص 226
8- صحيفه نور، ج4 ص