انفجار در مسجد ابوذر تهران
روز جمعه پنجم تير انتخابات ميان دورهاي مجلس شوراي اسلامي در 19 شهر كشور برگزار شد و حضور گسترده مردم در نمازهاي جمعه در آن روز با تظاهرات و شعارهاي گروههاي مختلف مردم در مخالفت با بنيصدر و سازمان همراه بود. آيتالله خامنهاي امام جمعه تهران در سخنان خود ضمن ارائه تحليلي از عملكرد سازمان خطاب به سران سازمان گفت:
من سوابق و ضعفهاي آنها را ميدانم و خود آنها ميدانند كه ما به خوبي آنها را ميشناسيم من ميگويم كه خودتان را در تاريخ رسوا كرديد و حرفهاي [قبلي] خود را تخطئه نموديد... شما اي مجاهدين خلق مقابله خود را با دولت و حكومت اسلامي به حساب مقابله با ارتجاع ميگذاريد. ارتجاع با منطق اسلام يا منطق كمونيسم؟ ارتجاع در منطق اسلام يعني ارتداد و شماها هستيد كه مرتجعيد. 1
وي همچنين در سخنان خود جوانان و نوجوانان هوادار سازمان را به تفكر و توجه به واقعيات و پذيرش نصايح خيرخواهان فراخواند و آنان را از دنبالهروي بدفرجام سران سازمان برحذر داشت. بعدها، سودابه سديفي، مشاور بنيصدر، در پي دستگيري اعتراف كرد كه پس از عزل قانوني رييس جمهور و پنهان شدن او، بنيصدر به رجوي پيام داد كه «بايد شروع به زدن رأسهاي آنها [= حاكميت نظام جمهوري اسلامي] نمود، چاره ديگري نيست.» 2
حسين نواب صفوي يكي از رابطهاي اصلي بنيصدر و سازمان نيز بعد از بازداشت، به رغم اينكه تأكيد داشت كه بنيصدر براي مقابله با نظام بر «بسيج مردم» تكيه ميكرد، با ترديد تصريح كرد كه اين نكته هم مطرح شد كه «اگر نتوانيم مردم را بسيج كنيم، بايد اينها را فلج كرد، يك چيزي در همين حدود، شايد گفت بايد سران را از بين برد.» 3
رجوي بعد از اختلاف با بنيصدر ديدگاههاي او را در مورد ترورهاي سال 60 چنين تبيين مينمايد:
«آقاي بنيصدر به خوبي به ياد دارند كه در آن اوايل ... رفسنجاني را در شمار «خمسه خبيثه» واجبالقتل دانسته و به تأكيد خواستار آن بودند كه در رديف بهشتي ملعون ـ كه هر دو نفر به اضافه سه نفر ديگر دستشان تا مرفق به خون و جنايت آلوده بود ـ مهدورالدم و شايسته مجازات شناخته شود.» 4
رجوي در بياني ديگر با تحقير ديدگاه بنيصدر مينويسد:
… آنچه بنيصدر از مبارزه مسلحانه مجاهدين انتظار داشت، اساساً چيزي جز دفع شرّ تعدادي از مهرههاي بالاي رژيم نبود... 5
رييسجمهور معزول كه خود به دستاويزي براي شورش مسلحانه سازمان تبديل شده بود، با تأكيد يا در واقع اعلام موافقت خود با آغاز ترور مسئولان بلندپايه نظام جمهوري اسلامي، تسريع در اقدام برنامهريزي شده قبلي سازمان را خواستار شده بود.
روز ششم تيرماه با انفجار بمب كارگذاشته شده در ضبط صوت بزرگي كه روي تريبون سخنراني آيتالله خامنهاي در مسجد ابوذر تهران قرار داده شده بود، پروژه حذف رهبران اصلي جريان پيرو خط امام توسط سازمان كليد خورد. خوشبختانه امام جمعه محبوب تهران و نماينده امام در شورايعالي دفاع از اين سوءقصد كه ميتوانست به فاجعهاي بزرگ منجر شود، بر اثر كامل عمل نكردن بمب، جان سالم به در برد ولي جراحات شديدي بر ايشان وارد گشت. براساس خبر منتشره در همان زمان، آيتالله خامنهاي «از نقطه بالاي كتف راست و بالاي ران سمت راست» مجروح شد و «استخوان ترقوه» اوشكست و چند رگ و عصب دست راست وي نيز قطع شد. 6
مسجد ابوذر تهران در يكي از جنوبيترين مناطق واقع شده بود و آيتالله خامنهاي مدتي در آنجاـ پس از نماز ظهر و عصر ـ برنامه هفتگي سخنراني و پرسش و پاسخ برگزار ميكرد. همزمان با انفجار بمب مزبور، بمبي نيز در ميدان انقلاب تهران منفجر شد و يك بمب هم در تقاطع خيابان وليعصر(عج) و طالقاني پيش از انفجار كشف و خنثي گرديد. 7
روزنامه كيهان به مديريت حجتالاسلام سيدمحمد خاتمي در سرمقاله خود با عنوان «تودههاي مردم از ماجراي ترور خامنهاي ميگويند» چنين نوشت:
ديروز بخش وسيعي از مردم در مقابل بيمارستان جمع شده بودند... دست به دعا برداشته بودند و با چشمهاي اشكآلود از خداي خود ميخواستند كه امام جمعه تهران زنده بماند و توطئه آمريكا نقش بر آب گردد... از هر كس و هر دستهاي كه سئوال ميكرديم، مردم بلافاصله پاسخ ميدادندكه اين كار، كار جنبشيها [= سازمان] است... عمو حسين گفت مگر در نماز جمعه اين هفته شركت نكرديد؟ در آنجا آقاي خامنهاي به سران مجاهدين گفت شماها را خوب ميشناسيم، شماها كار امريكا را آسان كرديد... اما معلوم بود كه جنبشيها نميتوانستند كيفر آقاي خامنهاي را فيالمجلس ادا كنند! لذا «به زودي و به طور مضاعف» يعني در همين ديروز به مسجد ابوذر رفتند و در ضبط صوت مواد منفجره گذاشتند.8
حضرت امام خميني(ره) طي پيامي خطاب به آيتالله خامنهاي، ترور شخصيتهاي انقلاب را موجب افزايش قدرت مقاومت در صفوف فشرده ملت توصيف كرده ضمن اشاره تلويحي ولي روشن به مسئوليت منافقين در اين اقدام، در مور ابعاد و آثار آن چنين نگاشت:
اكنون دشمنان انقلاب به سوء قصد به شما كه از سلاله رسول اكرم (ص) و خاندان حسينبن علي (ع) هستيد و جرمي جز خدمت به اسلام و كشور اسلامي نداريد و سربازي فداكار در جبهه جنگ و معلمي آموزنده در محراب و خطيبي توانا در جمعه و جماعت و راهنمايي دلسوز در صحنه انقلاب ميباشيد، آن قدر از بينش سياسي بينصيبند كه بيدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و [نماز] جمعه و پيشگاه ملت به اين جنايت دست زدند و به كسي سوءقصد كردند كه آواي دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمين جهان طنين انداز است... آيا با اين اعمال وحشيانه و جرايم ناشيانه وقت آن نرسيده است كه جوانان عزيز فريب خورده از دام خيانت اينان رها شوند، و پدران و مادران، جوانان عزيز خود را فداي اميال جنايتكاران نكنند و آنان را از شركت در جنايات آنان برحذر دارند؟. 9
آيتالله بهشتي؛ رييس ديوانعالي كشور، محمدعلي رجايي؛ نخستوزير، مجلس شوراي اسلامي و ساير نهادهاي انقلابي وآقاي منتظري در پيامهاي جداگانه ضمن محكوم كردن سوء قصد به آيتالله خامنهاي منافقين را به تلويح مسئول اين اقدام برشمردند. 10
اما سازمان رسماً مسئوليت سوء قصد به آيتالله خامنهاي را بر عهده نگرفت و حتي بر قسمتي از بدنه داخلي ضبط صوت انفجاري با ماژيك نوشته شده بود: «هديه گروه فرقان»11، و جزوهاي نيز با امضاي اين گروه درباره اين سوءقصد انتشار يافت. 12 در حالي كه مؤسس و اعضاي اصلي اين گروه در سال 58 و 59 شناسايي و دستگير شده بودند. 13 و هيچ تشكيلاتي از اين گروه در سال 1360 در داخل كشور وجود نداشت كه قادر به انجام يك اقدام مسلحانه باشد. در برخي از اعلاميهها و جزوات قبلي اين گروه از بنيانگذاران و ايدئولوژي سازمان تجليل و اعلام حمايت شده بود، 14 و قرائن معدودي هم در مورد ارتباط تشكيلاتي سازمان با فرقان وجود داشت، 15 اما آشكار بود كه سازمان در همان آغاز عمليات تروريستي خود ـ در تير ماه 60ـ با طرح نام گروه فرقان و انتشار اعلاميه جعلي به نام آن گروه، كوشيد، تا، هم چهره تروريستي خود را پنهان كند و هم علاوه بر انحراف افكار عمومي، مسئولان امنيتي و انتظامي را نيز گمراه نمايد. 16
معاون وقت دادستاني انقلاب در خاطرات خود تصريح كرده است كه «جواد قديري يكي از طراحان انفجار مسجد ابوذر بود.»17 وي كه نام كاملش محمدجواد قديري مدرس است و از اعضاي قديمي و مهم سازمان و نفوذي در كميته انقلاب مستقر در اداره دوم ستاد ارتش بود، بعد از سوءقصد نافرجام به آيتالله خامنهاي متواري شد و از كشور گريخت. و در سال 1364، نام قديري در ليست شواري مركزي سازمان به عنوان «عضو مركزيت» درج گرديد. 18 در همان زمان در اغلب خبرهاي مطبوعاتي و واكنشهاي اقشار مختلف مردم و گروههاي سياسي، بدون كمترين ترديدي،سازمان مسئول انفجار مسجد ابوذر معرفي و شناخته ميشد. بعدها نيز در بيانيه وزارت خارجه آمريكا درباره سازمان، مجروح شدن آيتالله خامنهاي يكي از مجموعه اقدامات تروريستي سازمان خوانده شد. 19 سازمان نيز در نفي اين واقعيت مجدداً اعلام نمود كه سوءقصد به آيتالله خامنهاي «قبل از شروع مبارزه مسلحانه مجاهدين» توسط گروه فرقان انجام شده «كه هيچ ربطي به مجاهدين نداشت.» 20 كاملاً آشكار است كه سازمان بنا به دلايل سياسي، حقوقي و تبليغاتي، به رغم پذيرش رسمي مسئوليت بسياري از اقدامات تروريستي بعدي خود، همچنان مايل و قادر نيست كه به نقش خود در انفجار ششم تير اعتراف نمايد.
پينويسها:
1. روزنامه كيهان، 6/4/60، ص 15.
2. غائله چهارم اسفند ...: ص 730.
3. همان: ص 735.
4. نشرية مجاهد، ش 223: ص 7. منظور بنيصدر و سازمان، به غير از شهيد بهشتي و حجتالاسلام رفسنجاني با توجه به ساير قرائن و شواهد به احتمال زياد آيتالله خامنهاي،شهيد باهنر و شهيد رجايي بودهاند كه اقدام به ترور آنان با هماهنگي و موافقت هر دو صورت پذيرفته كه در مورد آيتالله خامنهاي نافرجام ماند و در مورد آقاي هاشمي به مرحله عمل نرسيد.
5. نشريه مجاهد، ش 224: ص 6.
6. روزنامه كيهان، 7/4/60: ص 3.
7. همان: صص 15 و 2.
8. همان: صص 1 و 2، سرمقاله
9. همان: 8/4/60: ص 15.
10. همان، 7/4/60: ص 3. حجتالاسلام هاشمي رفسنجاني رييس مجلس شوراي اسلامي، روز 6 تير در زرند كرمان به سر ميبرد كه بلافاصله پس از شنيدن خبر به تهران عزيمت كرد و مستقيماً به بيمارستان قلب براي عيادت آيتالله خامنهاي رفت. هاشمي رفسنجاني، عبور از بحران: صص 176ـ 178.
11. روزنامه كيهان، 7/4/60: ص 3.
12. جعفريان، جريانها و سازمانهاي مذهبي..: ص 927.
13. همان: ص 569.
14. همان: صص 576 و 577 و 930 و 933.
15. قديريان، خاطرات: صص 198 و 204. غائله چهاردهم اسفند ...: صص 85ـ 86.
16. اين ترفند آنچنان مؤثر بود كه در كتاب غائله چهاردهم اسفند (تنظيم شده در سال 1361) اقدام مزبور در زمره فعاليتهاي گروه فرقان برشمرده شده است، ص 100.
17. قديريان، خاطرات: ص 179.
18. نشرية مجاهد، ش 252: ص 47.
19. بال شكسته: ص 15.
20. دموكراسي خيانت شده: ص 133.