اعتیاد

‏وضعیت دلبستگی یا اتکای غیرضروری که معمولاً به مخدرهایی همچون الکل یا هروئین مرتبط است، هرچند این مفهوم به رفتارهای معتادگونه مانند قمار و پرخوری نیز اطلاق می‌شود. اصطلاح دیگری که اغلب به «اعتیاد» ترجیح داده می‌شود
يکشنبه، 6 دی 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اعتیاد
اعتیاد

 

نویسنده: جان اسپنسر مَدن
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی
مترجم:حسن چاوشیان

 

Addiction
‏وضعیت دلبستگی یا اتکای غیرضروری که معمولاً به مخدرهایی همچون الکل یا هروئین مرتبط است، هرچند این مفهوم به رفتارهای معتادگونه مانند قمار و پرخوری نیز اطلاق می‌شود. اصطلاح دیگری که اغلب به «اعتیاد» ترجیح داده می‌شود «وابستگی» است. سازمان بهداشت جهانی (1981) خصوصیات زیر را برای اعتیاد به مواد مخدر ذکر کرده است:
‏- اشتیاق مهارناپذیر ذهنی به مصرف مخدر؛
‏- تمایل به ترک مصرف به رغم تداوم استعمال؛
- الگوی کلیشه‌ای و انعطاف‌ناپذیر مصرف؛
‏- سازگارشدن دستگاه عصبیِ آسیب‌دیده از مواد، برای تحمل اثرات مواد مخدر و بروز عوارض هنگام قطع مصرف؛
‏- اولویت رفتار جست‌وجوی مواد بر سایر فعالیت‌ها؛
‏- ازسرگیری وضعیت اعتیاد به محض شکستن دوره‌ی ترک.
‏‏همه‌ی این خصوصیات در همه‌ی مواد مخدر یا در همه‌ی اشخاص معتاد دیده نمی‌شود.
‏در میان علّت‌های اعتیاد، وراثت عامل مهمی در وابستگی به الکل نیست. نیرومندترین علل اعتیاد به صورت بالقوه علاج‌پذیرترین علل است: عوامل اقتصادی و اجتماعی که مقبولیت و دسترسی به ترکیبات روان‌گردان را تعیین می‌کنند. چنین عواملی، ازجمله قیمت الکل، تفاوت الگوهای اعتیاد را میان کشورها، نژادها، ادیان، جنس‌ها (مذکر و مؤنث) و دوره‌ها، تبیین می‌کند. فعل و انفعال‌های وابستگی‌آور بین مخدرها و مغز در مورد مشتقات تریاک بیش از سایر داروها شناخته شده است، این مشتقات تأثیراتی مشابه با پایانه‌های عصبی تسکین‌دهنده‌ی درد ایجاد می‌کنند. وابستگی از طریق واکنش‌های آموخته شده پاسخ به انگیزه‌های بیرونی و درونی ازطریق نیاز مبرم و مصرف ماده‌ی مخدر مرتباً تشدید می‌شود.
‏رایج‌ترین- و مرگبارترین-
اعتیاد، اعتیاد به تنباکو است. این اعتیاد، که حاصل نیکوتین موجود در توتون و تنباکوست، در میان ملل ثروتمندتر و مطلع‌تر رو به کاهش و در میان کشورهای فقیرتر رو به افزایش است. وابستگی به الکل (الکلیسم) وارد دوره‌ای از افول و کاهش در کشورهای غنی‌تر و مرفه‌تر شده است، ولی با رشد بازاریابی بین‌المللی برای مشروبات الکلی، وابستگی به الکل نیز در مناطق فقیرتر رو به گسترش رفته است. مصرف غیرقانونی مواد مخدر، خصوصاً هروئین و کوکائین و آمفتامین‌ها، نگرانی‌های رو به رشدی درباره‌ی پیامدهای اجتماعی و جنایی و بهداشتی آن‌ها پدید آورده است. استفاده از تنباکو در اقشار کم درآمد و استفاده از مخدرهای غیرمجاز در نواحی محروم شهری با فراوانی بیش‌تری قابل مشاهده است.
‏پیامدهای اجتماعی اعتیاد تا اندازه‌ای ناشی از سرمستی و نشئه‌ی حاصل از این مواد است- که موجب اختلال در روابط بین اشخاص، تصادف، و افت بازده کاری می‌شود- و گاهی ناشی از فعالیت‌های غیرقانونی برای تأمین هزینه‌های مصرف مواد مخدر است (جرم و کجروی). آسیب‌های جسمانی ناشی از تنباکو (سرطان ریه، بیماری‌های تنفسی، بیماری‌های قلب و عروق) و الکل (صدمات مغزی و کبدی) بارزتر از سایر مواد مخدر است. تزریق مواد مخدر با سرنگ‌های آلوده موجب عفونت‌هایی می‌شود که هپاتیت و ایدز مهلک‌ترین آن‌ها به‌شمار می‌آیند. پیامدهای روانی اعتیاد شامل افسردگی همراه با خطر خودکشی، اضطراب و ناپایداری روانی است.
‏این دیدگاه که اعتیاد نشان‌دهنده‌ی ضعف اخلاقی است به مدّت چندین قرن مقابل دیدگاه دیگری بوده است که اعتیاد را بیماری می‌داند (پزشکی). دیدگاه پزشکی از دهه‌ی 1930 ‏تفوق یافته و خود از طرف این دیدگاه به چالش گرفته شده که اعتیاد رفتاری آموختنی است که با فنون روانشناختی یادگیری‌زدایی قابل رفع است. این بحث و استدلال‌ها تا حدّی جنبه‌ی معناشناختی دارد (بیماری چیست؟)، و تا حدّی به جنگ قدرت میان تخصص‌های گوناگون مربوط می‌شود. زیست‌شناسی، پزشکی، روانشناسی، جامعه‌شناسی، انسان‌شناسی، اقتصاد و دین همگی در نحوه‌ی تلقی و درک ما از رفتار معتادانه، و معالجه و پیش‌گیری از آن نقش دارند.
‏نسبت بهبود و علاج‌پذیری اعتیاد کاملاً بی‌قاعده و خلق‌الساعه است و دشواری‌های ارزیابی موجب بحث و جدل‌های فراوان درباره‌ی مزیت‌های روش‌های درمانی خاص می‌شود. مشاوره‌های کوتاه‌مدّت می‌تواند به ‌اشخاصی کمک کند که به تازگی به الکل وابسته شده‌اند و همچنین به معتادان تنباکو نیزکمک می‌کند که از کمک پزشک خود بهره‌مند شوند. بعضی اشخاص نیز نیازمند کمک‌های بلند مدّت‌تری هستند. سازمان‌های داوطلبانه به سرعت رو به گسترش‌اند؛ [انجمن] الکلی‌های گمنام که در 1936 تأسیس شد سرمشقی برای گروه‌های خودیاری در مبارزه با اعتیاد و سایر نابسامانی‌ها است.
‏روش‌های پیشگیری به دو دسته تقسیم می‌شود: کاهش عرضه و کاهش تقاضای مواد مخدر. کاهش عرضه شامل نظارت و کنترل قانونی بر تولید و توزیع مواد روان‌گردان مجاز و غیرمجاز است. مخالفان اجبارهای قانونی روی نارسایی و ناکامی این روش‌ها در پیش‌گیری از قاچاق غیرقانونی مواد مخدر انگشت می‌گذارند. و طرفداران این روش‌ها تذکر می‌دهند که محدودیت‌های ملّی و بین‌المللی موجب محدودشدن مصرف و وابستگی به مواد مخدر می‌شود و به بعضی موفقیت‌های تدابیر قانونی اشاره می‌کنند.
‏کاهش تقاضا شامل شناسایی و معالجه‌ی زودهنگام معتادان، بهبود شرایط اجتماعی و آموزش است. با این‌که روش‌های آموزشی و حتی ارزش آن‌ها محل مناقشه است، در چندین کشور شاهد بوده‌ایم که پس از ارتقای سطح آگاهی و اطلاع عمومی، اعتیاد به تنباکو و الکل و صدمات ناشی از آن کاهش یافته است.
منبع مقاله :
آوتوِیت، ویلیام. باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمه: حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط