جایگاه عناصر مكتبی در دو نهضت عاشورا و انتظار(ابعاد عملی)
ب. ابعاد عملی انتظار و عاشورا
1. بُعد دینداری
امام صادق (عليهالسلام) نیز در اینباره میفرمایند: «برای صاحب الامر، غیبتی طولانی است. در آن دوران، همه باید تقوا پیشه سازند و چنگ در دین خود زنند»295. روشن است که این دینداری باید حقیقی باشد، نه ظاهری.
انسان منتظر، باید در دین از هرگونه سستی پرهیز کند و اگر دچار وسوسهای شد، خود را با توبه و بازگشت، تذکر دهد؛ چنانچه قرآن کریم میفرماید: «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون»296؛ «کسانی که پرهیزکار هستند، وقتی وسوسهای از شیطان به آنها برسد، متذکر میشوند و بعد از آن، بینا میگردند».
در زمان قیام امام حسین (عليهالسلام) نیز افرادی بودند که به فرمودة ایشان: «الدین لعق علی السنتهم»297؛ «دین، لقلقة زبانشان بود»؛ اما به هنگام بلاء و امتحان، ماهیتشان نمودار گشت. اما در مقابل، افرادی، دینِ حق و امام آن را شناختند و در رکاب امامِ دین، جان خود را فدا کردند؛ چونان حضرت عباس (عليهالسلام) که فرمود: «و الله ان قطعتموا یمینی انی احامی ابداً عن دینی»298.گروه سومی هم مانند حرّ و برادرش زهیر بن قین، بعد از ابتلاء، به فطرت خود بازگشته و تابع دین حق گردیدند.
2.بُعد پارسایی
در عرف دین، تقوا یعنی انجام واجبات و ترک محرمات؛ اما ورع بالاتر از تقوا است و در آن مرحله، حتی از شبهات نیز دوری میشود؛ چنانکه فرمودند: «من ترک الشبهات نجی من المحرمات»، «کسی که از شبههها دوري کند، از گناهان نجات مییابد». پس دوری از موارد شبههناک، مقدمة ترک معاصی است.
در نهضت عاشورا نیز، این پارسایی و تقوا و دوری از محرمات بود که موجب شد گروهی یارِ جاننثار ابا عبدالله (عليهالسلام) شوند و در مقابل، عدم تقوا و انجام محرمات و حرامخواری مانع توجه کوفیان به سخنان امام حسین (عليهالسلام) شد؛ که حضرت در خطاب با آنها فرمود: «ملئت بطونکم من الحرام فطبع الله علی قلوبکم»300؛ «شکمهایتان از حرام پر شده است. پس خدا به دلهایتان مهر زده [و کور و کر شدهاید و سخن حق را نمیشنوید و قلبهایتان از سنگ، سختتر شده که سخن حجت خدا در آن فرو نمیرود]».
3: تقیّد مکتبی
پیامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) دربارة این بعد از ابعاد یاوران حضرت مهدی (عجلاللهتعالي فرجهالشريف) میفرمایند: «خوشا به حال منتظرانی که به حضور قائم (عليهالسلام) میرسند. آنان که پیش از قیام او نیز پیرو اویند، دوست او را عاشقانه دوست میدارند و با دشمنان او، دشمن و مخالفاند».302
اما در عاشورا، یکی از عرصههایی که حبّ یاران امام را نسبت به اهلبیت پیامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) و بغضشان را نسبت به دشمنان آنها، نمایان میسازد، رجزهایی است که به هنگام نبرد میخواندند. برای مثال، عمرو بن جناده - نوجوانی که پدرش شهید شده و مادرش او را به میدان فرستاده بود- در مقابل دشمن میگفت: «امیری حسین و نعم الامیر سرور فؤاد البشر النذیر»303؛ «آقای من حسین است و خوب آقایی است؛ او سرور قلب پیامبر است».
همچنین، زهیر، یکی دیگر از یاران، میخواند: «فدتک نفسی هادیاً مهدیاً الیوم القی جدّک النبیاً و حسناً و المرتضی علیاً»304؛ «ای هادی و مهدی! جانم به فدای تو. امروز، جدت پیامبر (صلي الله عليه و آله وسلم) و امیرالمؤمنین (عليهالسلام) و امام حسن (عليهالسلام) را ملاقات مینمایم».
عبارت «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدولمن عاداکم» که در زیارت عاشورا و زیارات دیگر آمده است، نشانة تولیّ و تبرّی است؛ یعنی دوستی و ولایتپذیری موالیان ائمه (عليهالسلام) و تبرّی از دشمنان آنها.
4.امر به معروف و نهی از منکر
کسی که به امام زمان (عليهالسلام) اقتدا کرده و تابع ایشان است، باید گذشته از آنکه خود عامل به احکام میباشد، دیگران را نیز به این مهم، ارشاد کند و این، با امر به معروف و نهی از منکر - البته با در نظر گرفتن شرائطش- میسر است.
افرادی که تصور میکنند با دست روی دست گذاشتن و عدم مقابله با ظلم، یا خدای نکرده، کمک کردن به ترویج آن، زمینة ظهور فراهم میشود، سخت در اشتباهند؛ چراکه امام زمان (عجلاللهتعالي فرجهالشريف) برای ریشهکنی ظلم و گسترش و تثبیت عدل قیام خواهد کرد و منتظران نیز باید در همین مسیر گام بردارند.
این مهم یکی از اهداف قیام امام حسین (عليهالسلام)، نیز هست. چنانچه خود فرمود: «ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر»305. ما نیز در زیارت ایشان، شهادت میدهیم: «اشهد انک... امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر».
5. بُعد اخلاقی
امام صادق (عليهالسلام) نیز این گزینه را به عنوان یکی از تکالیف منتظران، بیان داشتهاند: «کسی که میخواهد از یاران قائم (عليهالسلام) باشد... باید خود را متخلّق به محاسن اخلاق نماید».307
در کربلا، این مسئله، به بهترین وجه، ظهور یافت. تا آن جا که وقتی کاروان امام (عليهالسلام) به سپاهیان تشنه و از پا افتادة حرّ، برخورد کردند، امام حسین (عليهالسلام) دستور دادند که همة آنها را سیراب نمایند و حتی خود امام (عليهالسلام)، مشک آب را به لبهاي یکی از آنها-که تشنگی طاقتش را برده بود- رساند.308
و خدا لعنت کند آنها را که این مایة حیات را از حسین (عليهالسلام) و خاندانش دریغ داشتند.
از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان كربلا
از دیگر کارکردهای مهم اخلاق در صحنة کربلا، ندامت و پشیمانی حرّ و پیوستن او به سپاه امام حسین (عليهالسلام) بود؛ که یک دلیل آن، ادب فوق العادة حرّ در مقابل حضرت و مادر ایشان، فاطمه عليها السلام محسوب میشود.309
6. تحمل و پایداری
امام حسین (عليهالسلام) نیز به اصحاب خود سفارش میفرمود: «صبراً یا بنی الکرام»312 و چه خوب، اصحاب عاشورایی امام، بر مصائب و سختیها صبر نمودند؛ تا آنجا که برخی از آنها – مانند سعید بن عبدالله و عمرو بن قرظه- خود را آماج تیرها قرار دادند تا حضرت، نماز را به پای دارند. اما نمونة اتمّ صبر و پایداری، زینب کبری عليها السلام بود که عالمی را در تحیر خود گذاشت.
7. اقامة نماز و ايتاء زکات
8. آمادگی نظامی
شاید این فرموده، از آن جهت است که هر لحظه احتمال ظهور حضرت میرود؛ چنانچه بعضی روایات نیز به وقوع ناگهانی خروج حضرت اشاره کردهاند. پس این موضوع، آمادگی کامل منتظر را میطلبد.
امام حسین (عليهالسلام) نیز به این مسئله، توجه خاص داشتند. در تاریخ آمده است که در شب عاشورا، حضرت، در اطراف خیمهها گشتزنی میکردند و هنگامی که نافعبنهلال، علت را جویا میشود، میفرمایند: «آمده ام تا پستی و بلندی اطراف خیمهها را بررسی کنم؛ مبادا مخفیگاهی برای دشمن باشد و از آنجا برای حملة خود یا دفع حملة شما استفاده کند»313.
از دیگر نکات نظامی که امام حسین (عليهالسلام) به کار بستند، این بود که خیمهها را نزدیک به هم و خیمههای مردان را جلوتر از خیام زنان قرار دادند و همچنین در پشت خیمهها، با حفر گودال ایجاد موانع نمودند.314 در روز عاشورا نیز سپاه را تقسیم به میمنه و میسره و قلب کردند و برای هر کدام فرماندهی تعیین نمودند.315
9. بسیج عمومی
در انتها لازم به ذکر است که:
1. موارد دیگری از جهت عملی در بحث انتظار و عاشورا مطرح است که این خلاصه گنجایش آن را ندارد.
2. در ترتیب موضوعات، از کتاب خورشید مغرب، نوشتة استاد محمدرضا حکیمی استفاده شده است که لازم است از ایشان، تشکر شود.