بعد از اینکه احساس کردیم به قدر کافی یادداشت جمع آوری کرده و برای هر قسمت از مقالهی خود (هر قسمت از ریزنکات) مستندات یا (Teference) کافی داریم، ریزنکات موقت خود را بررسی کرده، قسمتهای زائد را حذف و قسمتهای باقی مانده را به شکل منطقی دسته بندی و تنظیم میکنیم و حکم یا ریزنکات مقالهی خود را با توجه به آن مینویسیم. (حکم عبارتست از یک جملهی کامل که هدف اصلی مقاله را بیان کند. خاصیت اصلی آن اینست که انسان را در موقع نوشتن مقاله از بیراهه رفتن باز خواهد داشت و خواننده از ابتدا توجیه میشود.)
تنظیم قسمتهای مقاله به این صورت خواهد بود که در ذهن خود مقدمه، متن و نتیجهی مقاله را ترسیم کرده و هریک از قسمتهای مختلف ریزنکات دسته بندی شده را در یکی از این سه قسمت قرار میدهیم و یادداشتها را دسته بندی میکنیم.
با این ترتیب ریزنکات اصلی مقالهی خود را تهیه میکنیم که یکی از اساسی ترین قسمتهای نوشتن مقاله است زیرا فرم و طرح مقاله را تنظیم میکند. از این نظر باید نظم و ترتیب قسمتهای مقاله را بارها پس و پیش کرده و در ذهن خود سبک و سنگین نموده و بهترین ترتیب منطقی را که به «دلمان بچسبد» به آن بدهیم.
در اینحال ما حکم وکیل مدافعی را داریم که مدارک و برگههای زیادی را سرجمع کرده و میخواهد لایحهی دفاعیهی خود را تنظیم کند ولی برای قانع کردن قاضی در عین حالی که هیچ فرصتی را برای به دست آوردن برگههای تازهتر از دست نمی دهد، مرتب مدارک و دلایل موجود را برای هرچه بهتر کردن لایحهی دفاعیهی خود پس و پیش میکند (حتی در ذهن) تا شکل و فرمی به آن بدهد که بهترین تأثیر را روی قاضی (در اینجا خواننده) بگذارد.
ما نیز با جابه جا کردن کارتهای یادداشت و کم و زیاد کردن و مقدم و مؤخر کردن قسمتهای ریزنکات با معیار منطق و شم خاصی نویسندگی (که با تمرین و پس از نوشتن چند مقاله به خوبی تقویت خواهد شد) بدان صورت که عقل سلیم حکم میکند، ریزنکات نهائی خود را تنظیم و «جور» میکنیم. در اینجا یادداشتهای شخصی بالای هر کارت کار دسته بندی و جابه جاسازی را بسیار سهولت میبخشد.
ریزنکات چیست؟
به طور خلاصه در ریزنکات مطالب و موضوعاتی را که میخواهیم در مقاله خود بیاوریم به شکل منطقی دسته بندی میکنیم.مثلاً برای نوشتن مقالهای مقایسهای در مورد شهرهای دو استان خراسان و کرمان نام شهرها به شرح زیر دسته بندی میشود
شهرهای خراسان شهرهای کرمان
مشهد کرمان
نیشابور سیرجان
سبزوار شهربابک
بجنورد رفسنجان
قوچان زرند
شیروان .....
.....
منظور از این تقسیم بندی منظم کردن مطالب به صورتی است که اولاً نوشتن مقاله را به صورت سیستماتیک و مرتب سهولت بخشد به گونهای که بتوانیم با نظم و ترتیب کار خود را قدم به قدم دنبال کنیم و از مقدمه به متن و به نتیجه برسیم و ثانیا خواندن مقالهی ما را برای خواننده به گونهای آسان سازد که به راحتی بتواند مرحله به مرحله پیش رفته و نتیجه گیری کند.
تمرین 1: اسامی زیر را در دو گروه تقسیم بندی کنید: فاطمه، منیژه، علی، بهرام، نازنین، آرش، سیما، شادان، منوچهر، ژاله، پروین، حسین،
تمرین 2: اسامی زیر را در چهار گروه دسته بندی کنید: تهران، کراچی، پاریس، لندن، رم، شیکاگو، سائوپالو، ریودوژانیرو، آنکارا، بن، بادن بادن، بونس ایرس، واشنگتن، بوستون، لاردو، عشق آباد (براساس قارهها)
توجه داشته باشید، تغییرات قسمتهای مختلف مقاله تا موقع پاکنویس نهائی میتواند ادامه داشته باشد. لازم است در این مورد از تنبلی و «از سرباز کردن» جداً پرهیز کنیم و هرگاه فرم و نظم بهتری به نظرمان رسید به خاطر تجدید یک یا چند صفحهی پاکنویس شده از آن صرفنظر نکنیم زیرا ریزنکات مانند نمای ظاهری ساختمان است و هرچه منظم تر، زیباتر، منطقیتر تنظیم شود، گیراتر خواهد بود.
ریز نکات:
ریزنکات مقاله معمولا به یکی از شکلهای زیر نوشته میشود:
شکل اول (شکل سنتی):
حکم: ____ (یک جملهی کامل)
1- _____
الف- ______
ب- ______
2- _______
الف- ______
ب- ______
(1) ______
(2) _______
ج- ______
(1) _______
(الف) _____
(ب) ______
(2) ______
3- _______ الخ
در اینجا اعداد 1 و 2 و 3... نمایندهی قسمتهای اصلی مقاله (مانند ماده) و حروف الف، ب، پ... زیر قسمتهای اصلی (مانند تبصره) میباشد. هریک ازین قسمتها که دارای تقسیمات کوچکتری باشد با اعداد داخل پرانتز ((1)، (2)، (3)...) (جزئیات تبصرهها) و اجزاء هر یک از این قسمتها با (الف)، (ب)، (پ)... نشان داده میشود.
اگر بخواهیم قسمتی را بخش کنیم و زیر- قسمتی به آن ندهیم باید حداقل دارای دو جزء باشد. تقسیم یک جزئی معمول نیست و باید آنرا در سرفصل قبلی ادغام کرد.
هر قسمت کوچکتر نسبت به قسمت بزرگتر قبل از خود همانطور که در مثال نشان داده شده است، مقداری تورفتگی دارد و عدد یا حرف مشخصهی آن از زیر ابتدای مطلب قسمت قبلی شروع میشود. قسمتهای هم وزن (اعداد و حروف و...) در زیر هم میگیرند.
شکل دوم:
حکم: _______ (یک جملهی کامل)
1- ________
1-1 _______
1-2 _______
1-3 _______
2- ________
2-1 _______
2-2 _______
2-2-1 _____
2-2-2 _____
2-2-3 _____
2-3 _______
3- ______ الخ
توجه داشته باشید اعداد وقتی حرف یا کلمهای در بین آنها نباشد همیشه از سمت چپ به راست خوانده میشوند. در زیر- قسمتها یا تقسیمات فرعی باید عدد قسمت اصلی سمت چپ باشد خط تیره و عدد زیر- قسمت مربوط در سمت راست آن. نوشتن شکل بالا به صورت زیر غلط خواهد بود:
1-2-2
2-2-2
3-2-2
ریزنکات را میتوان به صورت جمله، عبارت و یا کلمه نوشت. انتخاب با خود ما است ولی هر قسمت هم وزن باید از شکل دستوری مشابه پیروی کند بدین معنی که اگر قسمت اصلی را با جملهی کامل شروع کردیم باید بعد از اعداد 2 و 3 یعنی تقسیمات اصلی نیز جملهی کامل بیاید و اگر اولین قسمت الف را به شکل مثلاً اسم یا عبارت نوشتیم باید همهی قسمتهای الف، ب، پ... در همهی اجزاء ریزنکات به همان شکل نوشته شود.
مثال:
مقایسهی رومئو و ژولیت شکسپیر با خسرو و شیرین نظامی(1)
حکم: رومئو و ژولیت و خسروشیرین علیرغم بُعد مکان و زمان تألیف، دارای نکات مشترکی هستند که ظاهراً ریشه در مشترکات قومی و نژادی، اساطیری و ارتباطهای بین ملتها دارند.
1- مقدمه (در مورد زمان و مکان تألیف دو اثر و دو شاعر توضیح لازم داده میشود)
2- طرح کلی دو داستان
الف – رومئو و ژولیت
(1) شخصیتهای اصلی داستان
(الف)رومئو
(ب) ژولیت
(2) طراحی صحنههای داستان
(3) نتیجه گیری اخلاقی
ب- خسرو شیرین
(1) شخصیتهای اصلی داستان
(الف) خسرو
(ب) شیرین
(2) طراحی صحنههای داستان
(3) نتیجه گیری اخلاقی
3- صحنههای مشترک
4- علل مشترکات در دو داستان
الف- سوابق قومی و نژادی (قوم آریائی)
ب- سوابق اساطیری
ج- ارتباط بین ملتها (راه ابریشم)
در مقالهای که دارای حکم بالا باشد کلیهی کلمات کلیدی که در این حکم آمدهاند یعنی مکان و زمان شکسپیر و نظامی، مشترکات قومی و نژادی، مشترکات اساطیری ملتها، و ارتباطهای بین ملتها باید بحث و تفسیر شود. و کلمهی ظاهراً که در حکم آمده نشان دهندهی اینست که مطالب ارائه شده در مقاله براساس تئوریهای علمی بوده و الزاماً حقیقت محض نیست.
تمرین 1:
حکم و ریزنکات فوق را به صورت جمله کامل یا جملهی کامل و شبه جمله بنویسید.تمرین 2:
فرض کنیم میخواهیم مقالهای در مورد ورزش بنویسیم.ابتدا هر مطلبی که مربوط به ورزش به ذهنمان برسد بدون نظم و ترتیب به دنبال یکدیگر مینویسیم:
ورزش و سلامتی
ورزش بهترین و متداول ترین سرگرمی مردم است
تاریخ ورزش
انواع بازیها
فوتبال
شنا
ژیمناستیک
بسکتبال
دو
پرشها که دارای انواع مختلف هستند
1- پرش طول
2- پرش ارتفاع
پرتاب دیسک
اسکی
پاتیناژ
اسکی روی آب
پس از بررسی منطقی مطالب یادداشت شدهی بالا متوجه میشویم که این مطالب از چهار گروه جدا از هم تشکیل شدهاند، که هر دسته میتواند موضوع خوبی برای پژوهش باشد.
(ممکن است در یک انشاء دبیرستانی همهی آنها را به صورت یک انشاء به هم پیوسته و تحویل دهیم. ولی در سطح بالاتر و برای مقالهای پژوهشی که باید مستدل و متکی به شواهد و قراین جمع آوری شده از منابع مختلف باشد آنها را باید از روی ارتباط منطقی دسته بندی کرد).
الف: اگر بخواهیم راجع به ورزش و سلامتی مطلب بنویسیم باید اطلاعاتی در مورد فیزیولوژی بدن انسان، انواع بیماریهای مربوط به کم کاری بدن و تعادل مواد موجود در خون داشته باشیم.
امکان دارد یک دانشجوی رشتهی پزشکی یا پرستاری در این زمینه مقالهای سودمند تهیه کند و با دسته بندی تأثیر ورزش در ایجاد تعادل ترکیبات خون و کاهش چربی و کلسترل و اسیداوریک و جز آن، تأثیر ورزش در پیش گیری از ناراحتیهای مفصلی و آرتروز و تأثیر ورزش در درمان این ناراحتیها و تأثیر ورزشی در جلوگیری از اضافه وزن و پیشگیری از بیماریهائی نظیر بیماریهای قلبی و ریوی و غیره مقالهای علمی و مستند و مفید بنویسد.
تمرین الف:
اگر درین زمینه دارای اطلاعاتی هستید حکم این مقاله و ریزنکات آنرا تهیه کنید و آنرا تنظیم نمائید.می توانید ریزنکات را به در قسمت پیش گیری و درمان تقسیم کنید.
ب: ممکن است مورد ورزش و سرگرمی را برای نوشتن انتخاب کنیم.
این موضوع برای دانشجوی رشتهی علوم اجتماعی مناسب است. وی میتواند آمار و ارقامی را در مورد استادیومها و اماکن ورزشی، تعداد ساعات ورزش مدارس و تعداد باشگاهها و اقبال مردم به ورزش در چند کشور تهیه کرده و مقالهای مقایسهای بنویسد.
می تواند از طریق مصاحبه یا پرسشنامه از جمعیت معینی آمار تعداد ساعاتی از هفته را که صرف ورزش میکنند، در کجا، به چه صورت، با وسیله یا بدون وسیله و جز آن تهیه کرده و نشان دهد که مردم چه مقدار از اوقات فراغت خود را به این مهم اختصاص میدهند. در صورتی که نتیجه قابل ملاحظه بود نتیجه میگیرد که ورزش یکی از سرگرمیهای مردم جهان میباشد (اگر از طریق جمع آوری آمار و ارقام مربوط به چند کشور به این نتیجه رسیده باشد). اگر آمار و اطلاعات جمع آوری شده مربوط به حیطهای محدود باشد نتیجه گیری را محدود به همان منطقه و محدوده خواهد کرد. میتوان پژوهش را در میان جمعیت معینی (گروه سنی مشخص، زنان، مردان...) انجام داد.
اگر نتیجه منفی باشد میتواند به کمبودها و علل غفلت مردم از این سرگرمی سالم و سودمند اشاره کرده و پیشنهاداتی برای بهبود وضع ورزش بدهد.
می تواند تحقیق کند که در سایر کشورها به چه نحو عملی شده و مقالهای متین و مستند ارائه دهد.
تمرین ب:
حکم و ریز نکات مناسبی برای چنین مقالهای بنویسید و آنرا تنظیم کنید.
ج: در مورد تاریخ ورزش امکان دارد از قدیم ترین ایام شروع کرده یعنی به اسب سواری، شمشیربازی، تیراندازی و بازی چوگان در ایران باستان اشاره کرده، تحقیقاتی در مورد ارابه رانی و بازیهای گلادیاتورها، انجام داده و به المپیک و بازیهای مدرن امروزی برسیم.
امکان دارد در ضمن جمع آوری اطلاعاتی از منابع مختلف متوجه شویم که فقط موضوع ورزشهای باستانی، حتی در یک کشور معین برای یک مقاله کافی باشد.
تمرین ج:
حکم و ریزنکاتی برای یکی از مقالههای بالا تهیه کنید و آنرا تنظیم نمائید.
لحن نوشته
در موقع نوشتن مقاله باید در نحوهی نوشتن آن یعنی لحن بیان مطالب و به کاربردن کلمات مناسب توجه خاص به کار ببریم.
لحن مقاله باید با توجه به خواننده یا خوانندگان آن انتخاب گردد. مقالهای که برای کودکان، دانش آموزان ابتدائی یا دبیرستانی و یا برای دانشجویان دانشگاه حتی برای سالهای اول یا سالهای آخر دانشگاه و هم چنین نوشتهای که برای روزنامه و مجلات کثیرالانتشار یا مجلات وزین علمی پژوهشی یا متنی که برای خوانندهای عادی و یا مربی و استاد دانشگاه تهیه میشود هر کدام دارای لحن خاص خود و یک نحوه بیان میباشند.(2)
در نوشتههای ادبی ممکن است از لحن شاعرانه، رسمی و عادی، شوخی، طنز و کنایه دار، تمسخر، اغراق آمیز و جز آن استفاده کرد.
مثال روشنتر این مورد تفاوتی است که نوشتن یک نامهی خودمانی به دوست یا خواهر و برادر با یک نامهی رسمی اداری دارد. لحن نوشته، کلماتی که به کار میبریم،
فرم جملات و تقدم و تأخر یا نحوهی تنظیم مطالب درین دو نوع نامه برای خوانندگان عزیز روشن و مشخص است.
تمرین 1: دو نامهی کوتاه بنویسید یکی برای بهترین دوستتان و به او خبر ازدواج برادر تان را بدهید و یکی برای رئیس ادارهی خود نوشته و از وی تقاضای سه روز مرخصی برای برگزاری مراسم فوق بنمائید.
تمرین 2: نامهای به برادر کوچکترتان که با او شوخی دارید و در کشور دیگری میخواهد ازدواج کند نوشته و از اینکه بزرگ شد است اظهار خوشحالی کرده و به او تبریک بگوئید. سپس نامهای برای برادر بزرگترتان که برای شما سمت پدری دارد و میخواهد در شهر دیگری ازدواج کند بنویسید و ضمن تبریک از اینکه نمیتوانید در مراسم شرکت کنید عذرخواهی نمائید.
این چهارنامه را، لحن نوشته، کلمات و جملات و بقیه قسمتهایش را با یکدیگر مقایسه کنید.
شکل فعل در مقالات علمی
در گزارشات علمی و ارائهی نتایج بررسیها و پژوهشهای میدانی، و کاربردی و آزمایشگاهی به طور معمول باید از فعل مجهول استفاده شود.
مثال: 1
.... در مرحلهی دوم آزمایش نیم گرم... به محلول اضافه شد و پس از حرارت دادن مشاهده گردید رنگ محلول تغییری حاصل نکرده است. پس میتوان نتیجه گرفت که... الخمثال: 2
در مرحلهی دوم آزمایش دو کشتزار هریک به مساحت... انتخاب شد و از دو نوع بذر اصلاح شده و معمولی استفاده گردید و ملاحظه شد که... الخانتخاب کلمات
مقالهی پژوهشی باید واضح، گویا و روشن باشد. لذا باید از به کار بردن کلمات و اصطلاحات دور از ذهن، تکلف آمیز و دوپهلو دوری کرده و مطالب را با کلمات ساده، رسا و زیبا بیان کنیم.لازم است توجه داشته باشیم که بسیاری از کلمات مترادف (هم معنی) در مفهوم (1) دارای درجاتی از شدت و ضعف بوده و (2) جای کاربردشان فرق میکند زیرا ممکن است دارای بارهای معنائی متفاوتی از نظر مفهوم و یا از نظر اخلاقی، عاطفی، اجتماعی، سیاسی و علمی باشند
مثلاً چهار کلمهی کور، نابینا، روشندل و عاجز (در اصطلاح عامیانه) دارای یک معنی هستند ولی تفاوت آنها و جایگاه کاربرد آنها برای همگان روشن است.
در موقع نوشتن مقاله فکر کنید و ببینید کلماتی را که میخواهید به کار ببرید:
1- مناسب مقالهی شما و خوانندهی شما هست یا نه؟
2- آیا کلمات هم معنای مناسب تری وجود دارد یا نه؟
تمرین:
هردسته از کلمات زیر را با یکدیگر مقایسه کرده و به تفاوتهای معنائی آنها توجه کنند.
می توانید با هریک جملهای بسازید تفاوت معنا در هریک از جملات را نمائید:
- گدا، نادار، فقیر، بی چیز، بینوا، مستضعف، کم درآمد...
- نسیم، باد، باد ملایم، باد شدید، تندباد، گردباد، طوفان... (درجهی شدت و تأثیر آن در توصیف صحنه)
- گرفتن، دریافت کردن، وصول کردن، به چنگ آوردن، چنگ زدن، به تور زدن، (...)، به غنیمت گرفتن، به دام انداختن، توقیف کردن، دستگیر کردن...
- اعتراض کنندگان، مخالفین، مبارزان، مردم به پا خاسته، عصیانگران، شورشیان، دشمنان، تحریک شدگان، فریب خوردگان، مزدوران، عوامل خارجی... (بار سیاسی)
مقایسه کنید:
- به او گفتم گلها را به آرش بدهد.
- از او خواستم گلها را به آرش بدهد.
- با اشاره به او گفتم گلها را به آرش بدهد.
- با نگاهی تند به او فهماندم گلها را به آرش بدهد.
- به او دستور دادم گلها را به آرش بدهد.
- فریاد زدم گلها را به آرش بدهد.
- گفتم مگر نمیداند که باید گلها را به آرش بدهد.
- پرسیدم عقلش نمیرسد که گلها را باید به آرش بدهد؟
- تهدید کردم که اگر گلها را به آرش ندهد...
- گفتم اینقدر شعور ندارد که گلها را به آرش بدهد؟
- او را وادار کردم که گلها را به آرش بدهد.
- از او خواهش کردم گلها را به آرش بدهد.
- از ایشان تقاضا کردم گلها را به آرش بدهند.
- استدعا کردم گلها را به آرش محبت کنند.
- از محضر مبارکشان خواستم (استدعا کردم) گلها را به آرش عنایت بفرمایند.
- از خاک پای مقدسشان عاجزانه درخواست کردم آرش را به دریافت گلها از دست مبارکشان مفتخر فرمایند!
هرگز فکر کردهاید چرا نوشتههای بعضی نویسندگان جذاب و دوست داشتنی بوده و بعضیها هرقدر هم زیبا و روان بنویسند باز آثارشان گیرائی لازم را ندارد؟
سعی کنید کلماتی را که حافظ یا سعدی در اشعار خود به کار بردهاند با کلمات مشابه عوض کنید. صرفنظر از وزن شعری تقریباً همه جا متوجه خواهید شد که بهترین کلمات همانهائی است که خود آنها به کار بردهاند. و این یکی از عللی است که شعر آنها پس از قرنها همچنان گیرا و جذاب باقی مانده است.
لحن نوشته و کلماتی که نویسنده یا شاعر یا پژوهشگر به کار میبرد مخصوصاً در متون ادبی روزنهای برای شناسائی روال فکری و شخصیت درونی وی نیز میباشد.
ارتباط و انسجام متن
در موقع نوشتن مقاله باید قانون پاراگراف نویسی را مراعات کنیم یعنی:1- هر بند یا پاراگراف را که مینویسیم باید کلمات و جملات آن مربوط به یک موضوع یعنی همان مطلبی باشد که در نظر داریم در آن بند بیان کنیم. (نباید در یک بند مطالب مختلف را با هم مخلوط کنیم).
2- هر جمله باید به جملهی قبل و بعد از خود ارتباط داشته باشد تا هربند از نوشتهی ما دارای انسجام لازم باشد و فکر خواننده را درست به همان راستائی که در نظر داریم بکشاند.
به طور کلی در ابتدای هر بند یا پاراگراف مقصود خود را و چیز یا موضوعی را که میخواهیم بیان کنیم در یک جمله شرح داده و جملات بعدی را به گونهای انتخاب میکنیم که توضیح و تفسیر بیشتر همان موضوع باشد و هریک کمک بیشتر برای روشن شدن مطلب و تفهیم آن به خواننده بکند. در این صورت نوشتهی ما گویا، واضح و پرمعنا خواهد بود.
ایهام و اشاره و کلمات دو پهلو و نظایر آن مخصوص صحنهی گستردهی ادبیات بوده و در نوشتههای پژوهشی علمی جائی برای کاربرد ندارد.
چرکنویس (کامپیوتر دستی!)
نکتهای که باز در اثر نوشتنهای مکرر مقالات گوناگون به تجربه به اینجانب رسیده است این است که در موقع نوشتن مقاله لزومی ندارد هربار که به نقل قول، مطلب به دست آمادهای که میخواهیم نقل کنیم برخوردیم آنرا از روی برگ یادداشت به روی کاغذ چرکنویسی خود منتقل کنیم.برای سهولت کاری، صرفه جوئی در وقت و انرژی و برای اینکه هر بار بتوانیم به راحتی جای این گونه اطلاعات را در نوشته عوض کنیم و نوشتهی خود را مؤثرتر و بهتر ارائه دهیم بهتر است هرگاه به قسمتی برخوردیم که لازم است در نوشته بیاید با علامتی مشخص در متن چرکنویسی (محل موردنظر) و روی کارت یادداشت مربوط، جای نقل قول را معین کرده و آنرا از دستهی یادداشتهای خود مجزا بنمائیم و با گذاشتن چند سطر فاصله دنبالهی مطلب را ادامه دهیم تا آن فصل یا قسمت به پایان برسد.
این کار را با فصلهای بعدی نیز ادامه میدهیم تا در پایان چرکنویس برگی از یادداشتها باقی نماند.
تجربه نشان داده است گاه در فصلهای بعد لازم میبینیم که بعضی از یادداشتهای خود را جابه جا کنیم درین صورت با تغییر علامت گذاشته شده ظرف چند ثانیه میتوانیم جای چندین سطر نوشتهی مهم را عوض کنیم بدون آنکه وقت زیادی را صرف دوباره و چند باره نویسی کرده باشیم.
در پایان مقاله گاه مشاهده میکنیم بعضی از یادداشتها زیاد آمده و جائی مناسب برای آنها پیدا نمیکنیم. لازم است پس از بررسی مجدد مقاله اگر ملاحظه کردیم واقعاً اضافه کردن آنها به متن مطلب تازهای را به آن نیفزوده و چیزی را ثابت نمیکند آنها را کنار بگذاریم (یا برای مقالههای بعدی خود نگهداریم) هرچند که برای تهیهی آنها متحمل زحمت زیادی شده باشیم هرگز نباید اصرار داشته باشیم که حتماً در گوشهای از نوشتهی خود جایشان بدهیم.
گاه متوجه میشویم برای بعضی قسمتها مطلب کافی و شواهد وافی نداریم و آن قسمت کاملاً رسا و اقناع کننده نبوده و چندان «چنگی به دل نمیزند» باید هرقدار لازم باشد تلاش کرده و با جستجوی بیشتر در کتابخانه این نقص را نیز برطرف کنیم.
بعد از اینکه از طرح کلی چرکنویسی خود و درست بودن جای یادداشتها مطمئن شدیم میتوانیم آنها را با تغییرات لازم در فرم و شکل و طرز بیان، در چرکنویسی وارد کرده و یا اگر از طرز نوشتن خود اطمینان داشته باشیم، یکباره پاکنویسی مقاله را شروع کنیم. درین صورت به هر یادداشت که رسیدیم باز شرط احتیاط آنست که اول آنرا روی کاغذ جداگانه به شکل دلخواه (نقل قول، مستقیم، شرح و بسط، خلاصه...) درآوریم و سپس وارد
پاکنویس خود بکنیم.
پس از آنکه چرکنویس خود را به اتمام رساندیم بد نیست حداقل با یکی دو روز فاصله مجدداً آنرا بررسی کنیم و تغییراتی را که به نظر لازم میرسد انجام دهیم.
کسانی که با شاعری و نویسندگی سروکار دارند به اهمیت این فاصلهی زمانی وقوف کامل داشته و میدانند که این فاصلهی زمانی بسیاری از مشکلات ظاهراً لاینحل را به سهولت حل کرده و بسیاری از نقایص کار را روشن و عریان آشکار میسازد.
طرز به کار بردن یادداشتها
یادداشتهای تهیه شده و اطلاعات به دست آمده از منابع گوناگون را میتوان به یکی از چهار شکل زیر در متن مقاله خود به کار برد:
1- شرح و بسط (paraphrase)
شرح و بسط بهترین و پرکاربردترین نوع استفاده از منابع در متن نوشتهی پژوهشی میباشد. درین حال، مفهوم مطلب اخذ شده از منابع دیگر را گرفته و به صورت مشروح و مبسوط با کلمات خودمان مینویسیم و محتوای آنرا با لحن و سبک نوشتهی خود هماهنگ میسازیم.این فرم از این نظر مطلوب نویسندگان مقالات پژوهشی میباشد که نوشتهی آنان را یکدست و یکنواخت میسازد.
مثال:
دکتر غلامحسین یوسفی به نقل از محمد علی جمال زاده آثار صادق هدایت را «جام جهان نمای گرانبهائی»(3) نامیده و میافزاید که هدایت به وطن خود ایران زمین و به تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم عشق میورزیده و نسبت به «مردم زیردست و رنجدیده و محروم» احساس «همدلی» داشته است. سپس اضافه میکند که این یکی دیگر از نمودهای بارز «روح داستانهای هدایت» است(4).
اصل مطلب فوق در کتاب دیداری با اهل قلم به صورت زیر بوده است:
... همان آثاری که به تعبیر جمال زاده «جام جهان نمای گرانبهایی» است!...
عشق به ایران و تاریخ و فرهنگ ایران بخصوص همدلی با مردم زیردست و رنجدیده و محروم جلوهای دیگر از روح داستانهای هدایت است.
2- فشرده و چکیده (precis)
می توانیم مطلب گرفته شده از منبعی دیگر را خلاصه کرده و به صورت فشرده بیان کنیم. در این صورت میبایستی مفهوم و محتوای مطلب را گرفته و به صورت چکیدهای ناب با حداقل کلمات رسا و گویا بیان کنیم. به طوری که چکیده ما:1- مفهوم کامل مطلب گرفته شده را با کلماتی کمتر برساند.
2- لحن نوشته را (جدی، تمسخرآمیز، شوخی، کنایه دار...) تغییر ندهد.
3- حالت آنرا (طنز، ابهام، اغراق ...) حفظ کند.
4- برای خوانندگان مورد نظر از جهت اجتماعی، فرهنگی، طبقاتی و جز آن قابل فهم باشد.
مثال:
کار پدر علی این بود که هرروز از ساعت دو بعدازظهر تا ده شب در مقابل در هتل بایستد و ضمن کنترل رفت و آمدها، در اتومبیل مهمانان را باز کرده و آنها را به داخل هدایت کند.
نظر به اینکه در قطعهی فوق، اطلاعات اصلی و کلیدی داده شده عبارتند از:
1- شخصیت مورد بحث (پدر علی)
2- ساعت کار وی
3- نوع کار وی
می توانیم کلیهی اطلاعات داده شده در مطلب فوق را که با لحنی ساده و عادی بیان شده است به صورت فشرده زیر بیاوریم:
پدر علی دربان شیفت بعدازظهر هتل بود.
این چکیده با توجه به زمینهی قبلی اطلاعات خواننده در چهارچوب فرهنگی معینی (شهری- صنعتی) تهیه شده است زیرا بدون شک اکثر مردم شهرها بخصوص شهرهای بزرگ و صنعتی، میدانند که ساعات کار کارگران دارای سه شیفت صبح (معمولا از ساعت 6 صبح الی 2 بعدازظهر) بعد از ظهر (2 تا 10 شب) و شب (از ساعت 10 شب تا 6 صبح) میباشد لذا عبارت شیفت بعدازظهر در فرهنگ این مردم عبارتی جا افتاده است. این عبارت ممکن است برای مردم صحرانشین یا اماکن زراعتی مفهوم روشنی نداشته باشد.
همچنین «دربان هتل» کسی است که کارهائی را که در اصل قطعهی بالا بیان شده است انجام میدهد.
بنابراین چکیده فوق را میتوان برای جمعیت فرهنگی فوق الذکر نسبةً کامل تلقی کرد.
3- خلاصه (outline)
در تلخیص یا خلاصه کردن میتوانیم مطالبی را که از منبعی گرفته ایم و طولانی بوده و از نظر اطلاعاتی چندان دقیق به نظر نرسد و یا از نظر گوهر کلام، محتوا و سبک و لحن و غیره دارای اهمیت ویژهای نباشد، بدون در نظر گرفتن قانونی خاص خلاصه کرده و یا فهرست وار به دنبال یکدیگر بنویسیم.
مثال:
فرض کنید در متنی محصولات شهر یا کالای موجود در دکان یا بازاری را هرکدام با شرح و بسط نوشته باشند و ما بخواهیم در متن نوشتهی خود به ذکر نام آنها اکتفا نمائیم میتوانیم از این فرم استفاده کنیم. تقدم و تأخر و کم و زیاد کردن و احیاناً حذف بعضی از آنها که حائز اهمیت کمتری هستند تابع شرایط خاصی نبوده و بستگی به سلیقهی پژوهشگر و راستای محدودهی اطلاعاتی نوشتهی وی دارد.
نکتهی مهم:
در هر سه مورد بالا نوشتهی خود را به صورت دلخواه و با کلمات مورد نظر خود بیان میکنیم. ولی هرگاه بخواهیم بعضی کلمات یا عبارات خاصی را که دارای اهمیت ویژه و یا بار معنائی معینی هستند یا از نظر سبک و زیبائی، فرم برجستهای دارند عیناً نقل کنیم آنها را داخل نشان بیان گویش یا گیومه «» قرار میدهیم:
مثال:
در کتاب دیداری با اهل قلم دربارهی جمالزاده میخوانیم، وی که در دوان تحولات ژرف اجتماعی ایران پرورش یافته بود مانند دیگر اندیشمندان از شکست و ناکامی وطن خواهان در ایجاد آزادی و برابری» دلی انباشته از غم داشت، با «فکر بیدار» و «قلم توانا» و «دل سوخته» خود با حربهی «طعن و طنز به جنگ زشتیها رفت»(5).اصل قطعهی فوق در کتاب مذکور به این شرح آمده است:
مگر نه اینکه جمال زاده پرورده دورهای بود که مردم در پی رفع نابسامانیها در جنبش و تلاش بودند و فکرها و قلبها و قدمها در حرکت بود. بعلاوه تباهیها و موضوعات در خور انتقاد فراوان یافته میشد. از طرف دیگر شکست کوششهای نافرجام و ناکامی وطن خواهان در ایجاد آزادی و برابری نیز دلهای اندیشه وران را از حسرت و اندوه انباشته داشت و ناگزیر کسی چون جمال زاده که فکری بیدار و قلمی توانا داشت و دل سوخته نیز بود نمیتوانست خاموش بماند. پس با طعن و طنز به جنگ
زشتیها رفت...
4- نقل قول مستقیم (quotation)
راحت ترین شکل نقل اطلاعات از منابع دیگر نقل قول مستقیم است. یعنی اطلاعات به دست آمده را بدون هیچگونه تغییر و تبدیلی عیناً در متن نوشته خود وارد کنیم.چون در این صورت هیچگونه کار هنری انجام نمیشود و از طرفی نوشتهی ما را از یکدست بودن به دور نگاه میدارد، این فرم چندان مطلوب نویسندگان نیست ولی میتوانیم تا حدود یک سوم کلیه اطلاعاتی را که در نوشتهی تحقیقی خود میآوریم به این صورت نقل کنیم. از سوی دیگر در مواردی لازم است که عین مطلب گرفته شده دقیقاً به همان صورت اصلی برای خوانندگان تصویر شود مثلاً هنگامی که سبک نوشتهای مورد بحث است یا متنی از قرون گذشته را به عنوان نمونه ذکر میکنیم و یا آیات قرآن یا کلام قصار و یا حقایق علمی مورد استفاده قرار میگیرد.
نقل قول مستقیم را میتوان به دو صورت در نوشته آورد:
الف- نقل قول كوتاه
اگر مطلب از چند جمله (حدوداً دو سه سطر) تجاوز نکند آنرا در نشان بیان گویش (گیومه) قرار داده و پس از بستن گیومه کمی بالاتر از آن در سمت چپ عدد زیرنویسی را مینویسیم.مثال:
... معلوم میشود. به قول بهار، «بهرام ایزد درفش دار ایزدان مینوی است و کس از او پیروزگرتر نیست که همواره درفش به پیروزگری ایزدان دارد»(6) بنابراین ...به طوری که در مثال بالا مشاهده میگردد:
1- نقل قول کوتاه عیناً در متن نوشته آمده است هیچگونه تغییری در روال نوشته و کلمات آن نمیدهد.
2- قبل از آن (مانند سه مورد دیگر به نحوی که در صفحهی بعد توضیح داده خواهد شد) نام صاحب مطلب یا نام کتاب و یا اشارهای که صاحب آن مطلب را مشخص کند میآوریم.
3- بعد از این اشاره و قبل از گیومه علامت (،) و یا (:) را قرار میدهیم.
4- عین مطلب گرفته شده را بدون کوچکترین تغییر (حتی اگر دارای غلط املائی یا انشائی باشد به همان صورت اصلی) میآوریم و آنرا داخل نشان بیان گویش « » محدود و از متن نوشتهی خود مجزا میکنیم.
5- بعد از بستن نشان بیان گویش در سمت چپ و کمی بالاتر از آن عدد زیرنویسی را قرار میدهیم.
6- زیرنویس مربوط را طبق آنچه خواهد آمد در پائین همان صفحه میآوریم.
توضیح:
در بعضی نوشتهها نظیر پایان نامه و فصلهای کتاب میتوانیم زیرنویسیها را در آخر هر فصل به دنبال یکدیگر بنویسیم. این کار در مقالات کوتاه چندان معمول نیست برای آنکه کار مراجعهی خواننده را به زیرنویس مشکل میسازد. زیرا هربار ناچار است مطالعهی خود را متوقف کرده، ورق بزند و به آخر فصل یا مقاله مراجعه کرده و توضیح داده شده را بخواند.دوم- نقل قول طولانی
برای نقل مستقیم مطلبی که بیش از دو سه سطر باشد و لازم بدانیم که آنرا عیناً نقل کنیم به طریق زیر عمل مینمائیم:1- نام گوینده یا نام منبع را در دنبالهی مطلب خود میآوریم و پس از آن دو نقطه (:) قرار میدهیم.
2- مطلب را از سر سطر بعدی و با فاصلهی بیشتری از فاصله سطرهای نوشته خود مینویسیم. اگر در مطلب نوشتهی اصلی اول بند یا پاراگراف باشد به همان صورت قانون پاراگراف نویسی را در سطر اول آن مراعات میکنیم.
3- هر سطر آنرا از دو طرف کوتاهتر مینویسیم به نحوی که فاصلهی هر طرف از حاشیهی کاغذ بیشتر از فاصلهی سطرهای اصلی نوشته باشد.
4- فاصلهی هر سطر آنرا کمی از فاصله سطرهای نوشته خود کمتر میگیریم.
5- هر جا که مطلب تمام شد نقطه گذارده و کمی بالاتر و در سمت چپ نقطه، عدد زیرنویسی را مینویسیم. اگر قبل از رسیدن به نقطهی پایان جمله لازم شود مطلب را قطع کنیم با سه نقطه که نشانهی دنباله داشتن مطلب است آنرا به پایان رسانده عدد زیرنویسی را در بالا و سمت چپ سه نقطه قرار میدهیم.
6- از سر سطر بعدی دنبالهی مقاله را مینویسیم فاصلهی این سطر با مطلب فوق نیز کمی بیشتر از فاصلهی معمول بین سطرهای نوشته خواهد بود.
به طور کلی مطلب مذکور باید در متن نوشته به گونهای قرار گیرد که از چهار طرف با نوشتهی اصلی فاصله داشته و با یک نگاه مشخص باشد(7).
7- نشان بیان گویش «» برای این قبیل نقل قولها به کار برده نمیشود.
مثال:
... دربارهی نخست پژوهشی در اساطیر ایران دربارهی «فراز آفریدن روشنان» میخوانیم:
هرمزد در میان آسمان و زمین روشنان را آفرید و [نخست] ستارگان اختر و نیز آنان را که نا اختر است. سپس ماه و سپس خورشید را [درآن] بایستانید چون او نخست سپهر را آفرید، ستارگان اختری را بر آن گمارد، [که] مایه ور این دوازده [اختر] اند که ایشان را نام بره، گاو، دو پیکر، خرچنگ، شیر، خوشه، ترازو، کژدم، نیمسب، بز، دلو و ماهی است...(8)
توضیح:
در نقل قول مستقیم باید حتماً عین مطلب اخذ شده را آورده هیچگونه تغییری در کلمات، املاء و انشاء و ترتیب جملههای آن ندهیم. حتی اگر کلمهای در متن اصلی نادرست آمده باشد باید عیناً نقل شود، میتوانیم شکل درست آنرا بلافاصله داخل دو قلاب [ ] و نه پرانتز بیاوریم. زیرا پرانتز را ممکن است نویسندهی اصلی نیز به کار برده باشد لذا تشخیص آن برای خواننده مشکل بوده و ابهام انگیز تواند بود. بنابراین هرگاه بخواهیم چیزی از خود به مطلب مورد نقل قول بیافزائیم آنرا در دو قلاب محصور میکنیم.در نقل قول بالا کلمات نخست، در آن، که و اختر را ناقل مطلب یعنی مهرداد بهار به متن اصلی افزوده است تا درک مطلب برای خواننده آسانتر شود.
مثال دیگر:
«آنها [مردم پاریس] به موقع از خطر با خبر شدند...»
عین جملهای که در منبع اصلی آمده بوده است «آنها به موقع از خطر باخبر شدند...» بوده که با توجه به متن اصلی و جملات قبلی، مرجع ضمیر «آنها»، مردم پاریس بوده است. لذا ناقل مطلب بدون آنکه کلیهی جملات قبلی را که مشخص کنندهی مرجع ضمیر آنهاست ذکر کند فقط مردم پاریس را به متن مورد نقل قول میافزاید و آنرا در دو قلاب قرار میدهد تا مرجع ضمیر «آنها» برای خوانندهی مقالهی وی نیز روشن و بدون ابهام باشد و همچنین معلوم میکند که «مردم پاریس» را ناقل مطلب به متن اصلی اضافه کرده است.
توضیح:
در همهی چهار حالت یاد شده در باقسمت آخر مطلب معمولاً با عدد زیرنویس مشخص میشود ولی برای مشخص کردن قسمت اول آن از عباراتی چون:
به قول فلانی، به نظر فلانی، فلانی معتقد است که، در کتاب... فلانی مینویسد، فلانی در... آورده است، بنا به گفته فلانی، و نظیر آن استفاده میکنیم.
مجدداً لازم به یادآوری میداند که حفظ امانت اولین شرط برای پژوهشگر راستین بوده و باید از دزدی و سرقت آثار و افکار دیگران به شدت بپرهیزد.
نقل گوشه یا گوشههائی از نظریات دیگران با ذکر صریح منبع کاریست درست و مطابق با اصول پژوهش و شرافت انسانی.
برخلاف تصور بعضی که به اصول کار پژوهشی و فلسفه تحقیق واقف نیستند، ذکر و اشاره به منابع بیشتر و متنوعتر نوشتهی پژوهشی را غنیتر و با ارزشتر و قابل قبولتر خواهد ساخت. لذا حتماً باید منابعی را که از آنها اطلاعاتی گرفته ایم صریحاً ذکر کنیم در غیر این صورت کار ما دزدی یا اصطلاحاً سرقت ادبی یا علمی محسوب شده و در صورت فاش شدن (که دزد همیشه عاقبت رسوا میگردد) باعث آبروریزی و مجازات و تعقیب قانونی خواهد شد.
اجتناب از وصله و پینه
در موقع نوشتن مقاله باید سعی کنیم مطالب جمع آوری شده مختلف را که در منابع گوناگون با سبک و کلمات متفاوت نوشته شده به گونهای با یکدیگر وفق داده و هماهنگ و یک جور کنیم که حالت وصله و پینه نداشته باشد. تا خواننده بتواند بدون احساس ناهماهنگی در فرم نوشته توجه خود را روی محتوای آن متمرکز ساخته و نوشتهی ما را از اول تا آخر بخواند و به طرف هدفی که داریم کشانده شده و قانع گردد.به همین جهت بهتر است از به کار بردن نقل قولهای مستقیم مکرر خودداری کنیم. زیرا اگر قرار باشد تعدادی تکههای اطلاعات را از جاهای مختلف قیچی کرده و عنیاً در یک ستون زیر یکدیگر بچسبانیم و با کلماتی نظیر «حسن چنین میگوید...» و از طرف دیگر «حسین چنان میگوید...» به هم پیوند بزنیم در آخر کار نخواهیم توانست نتیجهی منطقی از نوشتهی خود بگیریم مگر آنکه در آخر بنویسیم «علی نیز معتقد است که...» چنین نوشتهای فاقد یکنواختی و یک دستی لازم بوده و در آن هنری به کار نرفته است که علاقهی خواننده را به خود معطوف دارد. اطلاعات جمع آوری شده حکم مواد خامی را دارد که باید با هزاران تمهید و جا به جا کردن و کم و زیاد کردن و فرمهای مختلف به آن دادن مقالهای پخته و دلچسب با آن بسازیم.
در تمام طول نوشتن مقاله میبایستی اطلاعات جمع آوری شده را به طور مرتب سبک سنگین کرده، جای به کاربردن آنها را بسنجیم و اگر متوجه شدیم قسمتهائی به درد نمیخورد هر قدر برای به دست آوردنشان زحمت کشیده باشیم، آنها را کنار بگذاریم.
مرتب باید بین اطلاعات جمع آوری شده مختلف داوری کرده و مواردی را که با هم در تناقض هستند از یکدیگر جدا کرده و با دقت حساب کنیم کدام یک هدف اصلی ما را بهتر اثبات میکند و در کجا باید به کار برود.
به طور کلی کار تحقیق و نوشتن مقالهی پژوهشی کاری است منطقی و هدف دار. بنابراین در تمام مراحل کار پژوهشگر و نویسندهی مقالهی پژوهشی باید منطقی بودن کار خود را در نظر داشته باشد و در هر گام از خود بپرسد که آیا این قدم، این قسمت و این جزء درست است یا نه؟
چه اهمیتی دارد؟
چه چیزی را ثابت یا نفی میکند؟
چه ارتباطی با هدفهای مقاله دارد؟
آیا در جهت توضیح، اثبات، نفی یا نتیجه گیری موردنظر هست یا نه؟
اگر حذف شود لطمهای به کار اصلی خواهد خورد یا نه؟
در صورتی که ملاحظه شد حذف آن قسمت هیچگونه تأثیری در انجام کار ندارد و در آن نکتهای برای اظهار و ارائه وجود ندارد و یا کمکی به اثبات اصلی مدعا یا تقویت قسمت قبلی خود نمیکند و یا مقدمهای برای قسمت بعدی به شمار نمیآید و یا آنکه تکرار مکرر مطالب قبلی میباشد باید حتماً آنرا تعدیل یا تصحیح کرده و یا حذف نماید.
توجه داشته باشیم که نوشتههای ما توسط افراد خبره زیر ذرّه بین گذاشته شده و منقدان به جستجو و بزرگ کردن معایب آن برخواهند خاست. گاه منتقدانی نیز امکان دارد، با نظر لطف به آن نگریسته و احیاناً به خوبیهایش نیز اشارهای بکنند.
ازاین نظر نویسنده را عقیده بر آنست که در هنگام نوشتن مقاله، خود نویسنده باید قدم به قدم مطالب نوشتهاش را با دید انتقاد نگریسته و هر عیبی را قبل از آنکه به دست
مدعیان برسد برطرف سازد که چون تیر از شست رها شد مهار آن ممکن نباشد.
پینوشتها:
1- بهرام طوسی، «مقایسهی رومئو و ژولیت شکسپیر با خسرو و شیرین نظامی»، مجلهی دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی مشهد، 1 و 2 (بهار و تابستان 1369). اصل مقاله در کنفرانس بین المللی بزرگداشت نظامی در دانشگاه تبریز ارائه شده است.
2- در این کتاب برای اینکه مطالب کاربرد همگانی تری داشته باشد سعی شده است لحن سادهای انتخاب شود و گاه روش توضیحاتی که برای بعضی ممکن است ساده به نظر آید ولی مقدماتی است برای فهم قسمتهای دیگر بیشتر تکیه شده است و مثالهای ساده و روشنی زده شده که لحن نوشته را بسیار خودمانی و عادی کرده است.
اگر این کتاب برای سطوح پیشرفته تری طرح ریزی میشد مسلماً لحن نوشته و سبک جمله نویسی آن نیز باید متفاوت انتخاب میشد.
3- دکتر یوسفی دیداری با اهل قلم، ص. 312، به نقل از محمد علی جمالزاده، دارالمجانین، تهران چاپ سوم، 1333، ص. 13.
2- دیداری با اهل قلم صص. 30-329.
توضیح: چون به کار بردن «همان منبع» یا «ایضاً» در اینجا امکان دارد ابهام انگیز باشد زیرا در شمارهی 1 نام دو کتاب آمده است لذا منبع قبلی تکرار شده.
4- دکتر یوسفی، صص.30-329 .
5- دکتر یوسفی، ص. 258.
6- پژوهشی در اساطیر ایران، صص. 112.
7- در چابخانهها و به هنگام حروف چینی این نوع نقل قول را با حروف ریزتر با همان فاصلههای یاد شده تنظیم میکنند.
8- مهرداد بهار، بخش سوم، ص. 23.
طوسی، جواد؛ (1390)، راهنمای پژوهش و اصول علمی مقاله نویسی، مشهد: نشر تابران، چاپ چهاردهم