سنگ مقام نه سنگ قبر (يادداشتي در باره سنگ قبر منسوب به امام رضا عليه السلام
سالهاست که آستان قدس رضوي يکي از بهترين اشياي موزهاي خود را که کتيبه سنگي بسيار زيباست و به عنوان سنگ قبر امام رضا عليه السلام شهرت يافته، به عنوان يک تحفه فرهنگي نفيس در کارهاي تبليغاتي مورد استفاده قرار ميدهد.
اين سنگ زيبا که کتيبهاي متعلق به سال 16 هجري است، به عنوان سنگ قبر امام رضا - عليه السلام - معرفي شده و از روي آن دهها نوع تنديس به شکلهاي مختلف ساخته و تقديم دوستداران و علاقهمندان شده است. به علاوه، چاپهاي مختلفي از آن در مجلات و روزنامهها و جلد کتابها ارائه شده است.
اين روزها که به مناسبت مراسم تکريم حضرت استاد شيخ عزيزالله عطاردي مشغول مرور بر آثار ايشان به خصوص تاريخ آستان قدس رضوي و فرهنگ خراسان بودم، دريافتم که اين مسأله در آثار ايشان نيز منعکس شده است. استاد عطاردي در کتاب تاريخ آستان قدس رضوي ج 1، ص 64 گزارشي از اين کتيبه را آوردهاند.
همچنين در کتاب فرهنگ خراسان، ذيل تخريب بقعه امام رضا عليه السلام در سال 510 و تلاش مجد الملک قمي براي بازسازي روضه مطهر، اشاره به تاريخ سنگ يادشده يعني سال 516 داشته و آن را شاهد بر آن گرفتهاند که وي شروع به تجديد بنا کرده است (فرهنگ خراسان، جزء اول: 55-56).
شايد منشأ اين انتساب، مقالهاي در نشريه نامه آستان قدس شماره 20 (نوروز 1344) بوده است که شخصي به نام ع. شبيران در سه صفحه نگاشته و يک صفحه آن تصويري از سنگ مزبور است. ايشان از اين سنگ به عنوان سنگ مزار کثيرالانوار حضرت ثامن الائمة عليه الصلاة و السلام در موزه آستان قدس ياد کردهاند. (نامه آستان قدس، شماره 20، ص 78).
اما حقيقت آن است که اين سنگ، نه سنگ قبر امام رضا (ع) بلکه سنگي است که در سال يادشده يعني 516 در دوراني که شهر يزد در اختيار آل کاکويه شيعي بوده، تراشيده شده و در محلي که به عنوان مشهد يا قدمگاه امام رضا – عليه السلام - در يزد بوده، نصب شده بوده است.
بنابراين، اين سنگ را نه سنگ قبر بلکه از اين پس مي بايد «سنگ مقام» ناميد.
بر اساس تحقيقات دامنهداري که استاد ايرج افشار کردهاند اين سنگ با سه سنگ ديگر، از آثار حجاري قرن ششم يزد است که به دليل اشتراکاتي که در نوع سنگ و حجاري و حتي نام شخصي که دو نمونه آنها را سفارش داده، بايد يقين کرد که سنگ يادشده متعلق به حوزه يزد و صد البته مربوط به قدمگاه امام رضا عليه السلام در اين شهر بوده است.
اين چهار نمونه کتيبه سنگي بدين شرح قابل وصف است.
امر بعمارة هذا المشهد المعروف بمشهد علي بن موسي الرضي عليهما السلام العبد المذنب الفقير الي رحمة الله تعالي گرشاسب بن علي بن فرامرز ابن علاءالدوله تقبل الله منه في شهور سنة اثنا عشر و خمس مائة. عمل عبدالله بن احمد مرة (يادگارهاي يزد 1/384)
اين گرشاسب بن علي از آل کاکويه بوده و ميان سالهاي 488-513 حکومت کرده است.
هذا مقام الرضا عليه السلام اقبل علي صلواتک و لاتکن من الغافلين شعبان سنة ست و خمسمائة عمل عبدالله بن احمد مرة. امر بعمارة المشهد الرضوي علي بن موسي الرضا عليه السلام المذنب الفقير الي رحمة الله ابوالقاسم احمد بن علي بن احمد العلوي الحسيني تقبل الله منه. (يادگارهاي يزد: 2/917) (در باره مسجد فرط نگاه کنيد: يادگارها 2/210-212)
نکته جالب در دو سنگ پيشگفته آن است که هر دو کار عبدالله بن احمد مرة بوده و با توجه به تاريخ و نام اين شخص، و حتي جنس سنگ، ترديد نبايد کرد که هر دو، در يک جا تراشيده شده است.
سنگ مقام ، پيش از انقلاب به دربار شاه عرضه شده و به دستور شاه، سنگ يادشده همراه با اشياء ديگر خريداري و به آستان قدس اهداء شده است. (يادگارها 2/915)
به تاريخ سنة ست و تسعين و مائه علي بن موسي الرضا اينجا رسيده است و درين مشهد فرو آمذ و مقام کرد و به تاريخ سنة اثني و تسعين و خمسمائه [592] مشهد خراب بود و از جهد بوبکر بن علي بن ابي نصر رحمه الله فرموذند و به دست ضعيف پرگناه يوسف بن علي بن محمد بنا واکرده شد.
خذايا بر آن کس رحمت کن کي يک بار قل هوالله به اخلاص در کار آنک فرموذ و آنک کرد و آنک خوانذ کند.
کتبه يوسف بن علي بن محمد في شهر ربيع الاول سنة خمس و تسعين و خمس مائة.
عامه مردم آن بنا را مشهدک مي گويند. (يادگارهاي يزد: 1/176-177)
متن آن کتيبه از قرار است:
امر بعمارة هذا المسجد المعروف بمشهد علي بن موسي الرضا عليه السلام العبد المذنب الفقير الي رحمة الله تعالي جنيد بن عمار ... في سنة سبع و اربعين و خسمائة.
روي اين سنگ اسامي چهارده معصوم هست. (يادگارهاي يزد: 2/918)
يکي در قدمگاه موجود در فراشاه يزد که سرجايش است.
دوم در موزه آستان قدس که به احتمال بسيار زياد از مسجد فرط يزد است.
سوم در خرانق که برجاي مانده است.
چهارم در فرير گالري واشنگتن که متعلق به مسجدي است به نام قدمگاه در يزد که در حال حاضر آن مسجد هم در خيابان امام خميني – پهلوي سابق – قرار دارد.
حجاّر سنگ اول و دوم يک نفر به نام عبدالله بن احمد مره است.
سنگ چهارم هم که در واشنگتن است به صراحت نام مشهد علي بن موسي الرضا دارد که مربوط به همان مسجد مشهد علي بن موسي الرضا در يزد، يعني مسجد قدمگاه است. حجار اين سنگ هم احمد بن محمد بن احمد اسک است که در چند سنگ ديگر هم از همان ايام در يزد با حجاري وي هست.
محض يادآوري اشاره ميکنيم که سنگ قبري متعلق از ابوسعد بن محمد بن احمد کدوک از سال 545 موجود است که کار احمد بن محمد ابن اسک دانسته شده و در موزه متروپوليتن نيويورک نگهداري ميشود (يادگارها: 2/914). لايخفي که اين سنگ قبر بسيار شبيه به سنگ مقام يا همان سنگ قبر معروف است که تصويرش در جلد سوم يادگار ها ص 1313 درج شده است.
اين را هم بيفزاييم که خاندان کاکويه يزد که شيعه بودند، به صورت هاي ديگري هم با توجه به نفوذي که در دوره سلجوقيان داشتند، اهتمام به آباداني مشهد داشتند. زماني که در پي اختلاف يک علوي با يکي از فقيهان توس و برپا شدن آشوب ميان مردم حرم مطهر رضوي آسيب ديد ، يکي از افراد اين خاندان اقدام به بازسازي آن کرده و باروي شهر را در سال 510 مي سازد. اين شخص عضدالدين فرامرز بن علي از همين خاندان کاکويه بود.
شرحي در باره اين مطالب را در مقاله آقاي سيدي در ميراث جاويدان شماره 38 در باره برج و باروي مشهد ميتوانيد ملاحظه فرماييد
منبع: www.historylib.com
اين سنگ زيبا که کتيبهاي متعلق به سال 16 هجري است، به عنوان سنگ قبر امام رضا - عليه السلام - معرفي شده و از روي آن دهها نوع تنديس به شکلهاي مختلف ساخته و تقديم دوستداران و علاقهمندان شده است. به علاوه، چاپهاي مختلفي از آن در مجلات و روزنامهها و جلد کتابها ارائه شده است.
اين روزها که به مناسبت مراسم تکريم حضرت استاد شيخ عزيزالله عطاردي مشغول مرور بر آثار ايشان به خصوص تاريخ آستان قدس رضوي و فرهنگ خراسان بودم، دريافتم که اين مسأله در آثار ايشان نيز منعکس شده است. استاد عطاردي در کتاب تاريخ آستان قدس رضوي ج 1، ص 64 گزارشي از اين کتيبه را آوردهاند.
همچنين در کتاب فرهنگ خراسان، ذيل تخريب بقعه امام رضا عليه السلام در سال 510 و تلاش مجد الملک قمي براي بازسازي روضه مطهر، اشاره به تاريخ سنگ يادشده يعني سال 516 داشته و آن را شاهد بر آن گرفتهاند که وي شروع به تجديد بنا کرده است (فرهنگ خراسان، جزء اول: 55-56).
شايد منشأ اين انتساب، مقالهاي در نشريه نامه آستان قدس شماره 20 (نوروز 1344) بوده است که شخصي به نام ع. شبيران در سه صفحه نگاشته و يک صفحه آن تصويري از سنگ مزبور است. ايشان از اين سنگ به عنوان سنگ مزار کثيرالانوار حضرت ثامن الائمة عليه الصلاة و السلام در موزه آستان قدس ياد کردهاند. (نامه آستان قدس، شماره 20، ص 78).
اما حقيقت آن است که اين سنگ، نه سنگ قبر امام رضا (ع) بلکه سنگي است که در سال يادشده يعني 516 در دوراني که شهر يزد در اختيار آل کاکويه شيعي بوده، تراشيده شده و در محلي که به عنوان مشهد يا قدمگاه امام رضا – عليه السلام - در يزد بوده، نصب شده بوده است.
بنابراين، اين سنگ را نه سنگ قبر بلکه از اين پس مي بايد «سنگ مقام» ناميد.
بر اساس تحقيقات دامنهداري که استاد ايرج افشار کردهاند اين سنگ با سه سنگ ديگر، از آثار حجاري قرن ششم يزد است که به دليل اشتراکاتي که در نوع سنگ و حجاري و حتي نام شخصي که دو نمونه آنها را سفارش داده، بايد يقين کرد که سنگ يادشده متعلق به حوزه يزد و صد البته مربوط به قدمگاه امام رضا عليه السلام در اين شهر بوده است.
اين چهار نمونه کتيبه سنگي بدين شرح قابل وصف است.
1- سنگ روستاي فراشاه
امر بعمارة هذا المشهد المعروف بمشهد علي بن موسي الرضي عليهما السلام العبد المذنب الفقير الي رحمة الله تعالي گرشاسب بن علي بن فرامرز ابن علاءالدوله تقبل الله منه في شهور سنة اثنا عشر و خمس مائة. عمل عبدالله بن احمد مرة (يادگارهاي يزد 1/384)
اين گرشاسب بن علي از آل کاکويه بوده و ميان سالهاي 488-513 حکومت کرده است.
2- سنگ مقام متعلق به مسجد فرط
هذا مقام الرضا عليه السلام اقبل علي صلواتک و لاتکن من الغافلين شعبان سنة ست و خمسمائة عمل عبدالله بن احمد مرة. امر بعمارة المشهد الرضوي علي بن موسي الرضا عليه السلام المذنب الفقير الي رحمة الله ابوالقاسم احمد بن علي بن احمد العلوي الحسيني تقبل الله منه. (يادگارهاي يزد: 2/917) (در باره مسجد فرط نگاه کنيد: يادگارها 2/210-212)
نکته جالب در دو سنگ پيشگفته آن است که هر دو کار عبدالله بن احمد مرة بوده و با توجه به تاريخ و نام اين شخص، و حتي جنس سنگ، ترديد نبايد کرد که هر دو، در يک جا تراشيده شده است.
سنگ مقام ، پيش از انقلاب به دربار شاه عرضه شده و به دستور شاه، سنگ يادشده همراه با اشياء ديگر خريداري و به آستان قدس اهداء شده است. (يادگارها 2/915)
3- کتيبه مسجد خرانق
به تاريخ سنة ست و تسعين و مائه علي بن موسي الرضا اينجا رسيده است و درين مشهد فرو آمذ و مقام کرد و به تاريخ سنة اثني و تسعين و خمسمائه [592] مشهد خراب بود و از جهد بوبکر بن علي بن ابي نصر رحمه الله فرموذند و به دست ضعيف پرگناه يوسف بن علي بن محمد بنا واکرده شد.
خذايا بر آن کس رحمت کن کي يک بار قل هوالله به اخلاص در کار آنک فرموذ و آنک کرد و آنک خوانذ کند.
کتبه يوسف بن علي بن محمد في شهر ربيع الاول سنة خمس و تسعين و خمس مائة.
عامه مردم آن بنا را مشهدک مي گويند. (يادگارهاي يزد: 1/176-177)
4- سنگ موزه فرير گالري واشنگتن
متن آن کتيبه از قرار است:
امر بعمارة هذا المسجد المعروف بمشهد علي بن موسي الرضا عليه السلام العبد المذنب الفقير الي رحمة الله تعالي جنيد بن عمار ... في سنة سبع و اربعين و خسمائة.
روي اين سنگ اسامي چهارده معصوم هست. (يادگارهاي يزد: 2/918)
نتيجه گيري
يکي در قدمگاه موجود در فراشاه يزد که سرجايش است.
دوم در موزه آستان قدس که به احتمال بسيار زياد از مسجد فرط يزد است.
سوم در خرانق که برجاي مانده است.
چهارم در فرير گالري واشنگتن که متعلق به مسجدي است به نام قدمگاه در يزد که در حال حاضر آن مسجد هم در خيابان امام خميني – پهلوي سابق – قرار دارد.
حجاّر سنگ اول و دوم يک نفر به نام عبدالله بن احمد مره است.
سنگ چهارم هم که در واشنگتن است به صراحت نام مشهد علي بن موسي الرضا دارد که مربوط به همان مسجد مشهد علي بن موسي الرضا در يزد، يعني مسجد قدمگاه است. حجار اين سنگ هم احمد بن محمد بن احمد اسک است که در چند سنگ ديگر هم از همان ايام در يزد با حجاري وي هست.
محض يادآوري اشاره ميکنيم که سنگ قبري متعلق از ابوسعد بن محمد بن احمد کدوک از سال 545 موجود است که کار احمد بن محمد ابن اسک دانسته شده و در موزه متروپوليتن نيويورک نگهداري ميشود (يادگارها: 2/914). لايخفي که اين سنگ قبر بسيار شبيه به سنگ مقام يا همان سنگ قبر معروف است که تصويرش در جلد سوم يادگار ها ص 1313 درج شده است.
اين را هم بيفزاييم که خاندان کاکويه يزد که شيعه بودند، به صورت هاي ديگري هم با توجه به نفوذي که در دوره سلجوقيان داشتند، اهتمام به آباداني مشهد داشتند. زماني که در پي اختلاف يک علوي با يکي از فقيهان توس و برپا شدن آشوب ميان مردم حرم مطهر رضوي آسيب ديد ، يکي از افراد اين خاندان اقدام به بازسازي آن کرده و باروي شهر را در سال 510 مي سازد. اين شخص عضدالدين فرامرز بن علي از همين خاندان کاکويه بود.
شرحي در باره اين مطالب را در مقاله آقاي سيدي در ميراث جاويدان شماره 38 در باره برج و باروي مشهد ميتوانيد ملاحظه فرماييد
منبع: www.historylib.com