نویسنده: آندریاس هگدوش
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمدمنصور هاشمی
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمدمنصور هاشمی
Organization
نقطهی شروع این مفهوم که کاربرد فراوان و فزایندهای در علوم اجتماعی یافته تشبیه جامعه به موجودات زنده است. در زیست شناسی، موجود زنده موجودی است که موجوداتی شبیه خود تولید میکند، در جامعه نیز سازمان واحدی است متشکل از افراد و گروههایی که بر اساس تقسیم کار از هم متمایز شدهاند ولی با یکدیگر همیاری و تعاون هم دارند. وجود مستقل و بازتولید، ویژگیهای مهم سازمان در جامعه است، همانطور که ویژگیهای مهم موجودات زنده در طبیعت نیز هست.
سازمانهایی را که در جامعه پدید میآید میتوان به شیوههای مختلف طبقهبندی کرد و انتخاب یکی از این روشهای طبقهبندی به مقتضیات رهیافت پژوهشی خاص بستگی دارد. فردیناند تونیس تقسیمبندی کلاسیکی بین دو نوع سازمان اجتماعی اساسی به عمل آورد که هنوز هم از آن استفاده میشود: گماینشافت که ویژگی آن این است که افراد در آن زاده میشوند و عمر خود را در آن میگذرانند، مثل اجتماعات روستایی و خردهفرهنگهای قومی؛ و گزلشافت که نوعی سازمان است که با ارادهی اگاهانهی مشارکتکنندگان به وجود میآید و عضویت در آن معمولاً بر اساس ارادهی آزاد افراد مرتبط با آن صورت میگیرد. یکی از ویژگیهای اساسی جوامع مدرن تنوع این گونه سازمانهاست که گسترش بیشتر و بیشتری در پهنهی زندگی اجتماعی پیدا میکنند. این نوع سازمانها (گزلشافت) را نیز میتوان از چند دیدگاه طبقهبندی کرد، و این یکی از مضامین عمدهی نظریهی سازمان است. مهمترین تمایزهایی که معمولاً در این طبقهبندیها دیده میشود، به قرار زیر است.
سازمانهای نظامی:
شکل بسیار کهن سازمان در تاریخ که در آن رابطهی جدی و خشکی بین رهبری و زیردستان وجود دارد، هرچند که در دورههای اخیر مهارتهای حرفهای اهمیت فزایندهای پیدا کرده است و همراه با این تحول، عناصر کارکردی به موازات زنجیرهی سلسلهمراتب خطی تقویت شدهاند.سازمانهای کاری:
شرکتها و واحدهای اقتصادی دارای ساختار سلسلهمراتبی نوع اصلی سازمانهای کاری هستند. این نوع سازمانها بر زندگی اقتصادی سیطره دارند و به دلیل تلاشهای گوناگون اصلاحطلبانه، رفتهرفته سیمای انسانیتری پیدا کردهاند و سختی و خشکی اولیهی خود را ترجیحاً از دست دادهاند.احزاب سیاسی و سازمانهای سیاسی:
در جوامع غربی حکومت پارلمانی موجب شده که احزاب سیاسی به مهمترین سازمان جوامع مدنی تبدیل شوند که به حکم انتخابات عمومی سهم بیشتر یا کمتری از قدرت را به دست میآورند. بعضی از آنها هیچ بختی برای کسب قدرت ندارند، اما در مقام نهادهایی که با نظارت خویش صداقت و درستکاری قوهی مجریه را تضمین میکنند میتوانند نقش مهمی در جامعه داشته باشند. این نقش در فرایند اصلاحات کشورهای سوسیالیستی اهمیت خاصی داشت، یعنی جایی که حکومت پارلمانی با موانع بسیار سختی برای تثبیت قدرت خویش روبه رو شد.سازمانهای حرفهای حامی منافع:
رایجترین شکل آن اتحادیههای کارگری است که سازماندهی آنها حول محور شغلها است. این سازمانها نه تنها در حمایت از منافع کارگران بلکه به عنوان واسطههای میان صاحبان قدرت و تودهها نقش مهمی ایفا میکنند. در اتحاد جماهیر شوروی، حکومت استالینی فقط بر نقش دوم (میانجیگری) اتحادیههای کارگری تأکید میکرد، اما در جریان اصلاحات اخیر نقش حمایت از منافع نیز اهمیت بیشتری پیدا کرده و اصل سازماندهی شغلی در مقابل سازماندهی بر اساس بخشهای اقتصادی اولویت بیشتری یافته است.سازمانهای حمایت از منافع محلی:
غالباً برای حفاظت از میراث فرهنگی و تاریخی بر مبنای علایق محلی شکل میگیرند. اما اخیراً در این سازمانها اهمیت حفاظت از محیط زیست و حل مسائل ناشی از بحران زیست محیطی رو به افزایش بوده است.سازمانهای دینی:
تا حدی درون کلیساهای رسمی و تاحدی بیرون از آنها تشکیل میشوند. از میان سازمانهای دینی بیرون از کلیساها اجتماعات پایه اهمیت خاصی دارند و شاید نشاندهندهی نوزایش آتی دین باشند.مسلماً فهرست فوق را میتوانستیم ادامه دهیم و در دل هر مقوله زیرمقولههای تازهای را از هم تمیز دهیم. ولی در این جا بهتر است که بر اهمیت دو جنبه از سازمانها انگشت بگذاریم که بر اساس آنها میتوان سازمانها را طبقهبندی و تحلیل کرد. نخست، میزان بروکراتیکشدن سازمان. از این نظر میتوان سه گروه اصلی را از هم متمایز کرد: (الف) سازمان بوروکراتیک که به وضوح با سلسهمراتب بوروکراتیک اداره میشود. (ب) سازمانهای دوبخشی که در آنها بخشهای بوروکراتیک اصلی را اشخاص عادی اداره میکنند؛ (پ) سازمانهایی که کاملاً توسط اشخاص عادی مدیریت میشود (خودگردانی). دوم، رابطهی میان سازمان و قدرت دولتی بازهم سه نوع اصلی را میتوان تشخیص داد: (الف) سازمانهایی که تابع قدرت دولت و بخشی از دولت هستند؛ (ب) سازمانهایی که مخالف قدرت دولتاند؛ (پ) سازمانهایی که در مقابل قدرت دولت موضع خنثی دارند.
منبع مقاله:
آوتویت، ویلیام، باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، مترجم: حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول.
/م