کریمخان" زمامدار مصلحی که خواندن و نوشتن نمیدانست
"کریم خان زند و زمان او" نوشته پرویز رجبی به تازگی توسط نشر اختران منتشر شده است. مروری بر این کتاب در ذیل می آید.
ویلیام فرانکلین که در زمان جعفر زند - پسر برادر کریم خان - به ایران آمد در سفرنامه خود مینویسد: «اگر به شاهی بتوان لقب کبیر داد، آن شاه حتما کریم خان بود، به طوری که کارهای او امروز هم شاهد این مدعی است. پادشاهی که ایرانیان هنوز از او به نیکی یاد میکنند.»
همیشه در تاریخ نامهای جاودانی هستند که با خود آبادانی و ارزش را برای یک کشور یا قوم به ارمغان میآورند. در تاریخ پر رمز و راز ایران نیز نامدارانی توانستند با فراست و توانمندی خود، برای این خاک قدم بردارند و نامی جاودان و بلند مرتبه از خود برجای گذارند. در این بین باید نامی از کریم خان زند برد تا عیار او نیز به درستی شناخته شود. می توان به جرات گفت کریم خان توانست یک بار دیگر کشور از هم پاشیده را سامان داده و با برقراری نظم و امنیت به اقتصاد و بازرگانی جانی تازه بخشد.
حکومت او به یک دوره سقوط ۲۰۰ ساله پایان میبخشد و به ورشکستگی تاریخ ایران و ایرانیان رنگی دیگر میدهد و در آن وقفه ایجاد میکند؛ درست زمانی که ایران در آشفتگی و ناامنی به سر می برد و قسمتهایی از خاکش را از دست میدهد و پایههای استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی لرزانی دارد.
آنچنان که در پیشگفتار کتاب آمده است: در این تاریخچه کوشش شده تا جایی که منابع اجازه میدهد جسته گریخته هنگام شرح رویدادهای تاریخی و سپس در بخشی جداگانه، اندکی به اوضاع اجتماعی ایران نیز پرداخته شود زیرا تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران پس از اسلام در زمان کریم خان زند - به حکم جبر زمان - به طور رنگ باختهای آخرین مظاهر خود را نشان میدهد.
همان طور که در کتاب اشاره شده، کریم خان تقریبا دوسوم از حیات سیاسی خود را در حال دست و پنجه نرم کردن با دشمنان داخلی بود و زمانی که قدرت مطلق بر ایران را در دست گرفت، مشکلات اقتصادی نظام از هم پاشیده اجتماعات ایران آن قدر زیاد بود که بیشتر و پیش از هر چیز میل به درمان زخمها و رفع این مشکلات داشت.
این کتاب در شش فصل به نگارش درآمده و در آن به بخشهایی از زندگی کریم خان زند اشاره شده که می توان به صورت مختصر به این موارد اشاره کرد؛ جوانی کریم خان زند، حکومت کریم خان، فرزندان کریم خان و جانشینان او، شخصیت کریم خان، آثار کریم خان، اوضاع اجتماعی ایران در زمان کریم خان زند و حکومت.
در فصل ششم کتاب به این مطلب اشاره شده است که اطلاعات ما درباره سازمان اداری زندیه بسیار ناچیز است اما آنچه مسلم است، کریم خان مانند شاهان پیشین، دم و دستگاه عریض و طویلی نداشته و دربار او را می توان یکی از سادهترین دربارهای تمام تاریخ ایران به شمار آورد و حکومت او را می توان یک نوع حکومت «وکالتی متمرکز» نامید.
آنچنان که به شخصیت کریم خان اشاره شده می توان گفت، او مرد متظاهری نبود و هرگز نکوشید با تظاهر به دینداری بر میزان محبوبیت خود بیفزاید. تمام کارهای مذهبی او، کارهایی بی شائبه بود. بردن نام امامها روی سکهها و این حقیقت که کریم خان بناهای اسلامی شیعی زیادی ساخت و مرمت کرد، نشان میدهد که او شیعی مذهب بود. ویلیام فرانکلین درباره وی می نویسد:« او از نظر مذهبی متعصب نبود و همه اقلیتهای مذهبی در زمان او در نهایت آسودگی و راحت خیال به سر می بردند و مذهب خود او کوچک ترین تاثیری در وضع دیگران نداشت.»
از دیگر مواردی که در چند جای کتاب به آن اشاره شده بی سوادی کریم خان است :«هر چند کریم خان از یک تربیت خانوادگی صحیح برخوردار نبود و خواندن و نوشتن نمی دانست، از این رو بسیار جالب توجه است که قادر بود در کشوری بزرگ حکومت کند که پس از آشفتگیهای ناشی از سقوط صفویه و حکومت نادرشاه، احتیاج به رهبری خردمند و توانا داشت.»
مطالب کتاب با اینکه با دقت زیاد برای استفاده دانش پژوهان دانشگاهی تهیه شده، به گونه ای تنظیم شده و به نگارش در آمده که میتواند مورد استفاده همگان قرار گیرد.
"کریم خان زند و زمان او" توسط نشر اختران در شمارگان ۲۰۰۰ نسخه در اختیار علاقمندان قرار گرفته است.
منبع: خبرگزارى مهر
ویلیام فرانکلین که در زمان جعفر زند - پسر برادر کریم خان - به ایران آمد در سفرنامه خود مینویسد: «اگر به شاهی بتوان لقب کبیر داد، آن شاه حتما کریم خان بود، به طوری که کارهای او امروز هم شاهد این مدعی است. پادشاهی که ایرانیان هنوز از او به نیکی یاد میکنند.»
همیشه در تاریخ نامهای جاودانی هستند که با خود آبادانی و ارزش را برای یک کشور یا قوم به ارمغان میآورند. در تاریخ پر رمز و راز ایران نیز نامدارانی توانستند با فراست و توانمندی خود، برای این خاک قدم بردارند و نامی جاودان و بلند مرتبه از خود برجای گذارند. در این بین باید نامی از کریم خان زند برد تا عیار او نیز به درستی شناخته شود. می توان به جرات گفت کریم خان توانست یک بار دیگر کشور از هم پاشیده را سامان داده و با برقراری نظم و امنیت به اقتصاد و بازرگانی جانی تازه بخشد.
حکومت او به یک دوره سقوط ۲۰۰ ساله پایان میبخشد و به ورشکستگی تاریخ ایران و ایرانیان رنگی دیگر میدهد و در آن وقفه ایجاد میکند؛ درست زمانی که ایران در آشفتگی و ناامنی به سر می برد و قسمتهایی از خاکش را از دست میدهد و پایههای استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی لرزانی دارد.
آنچنان که در پیشگفتار کتاب آمده است: در این تاریخچه کوشش شده تا جایی که منابع اجازه میدهد جسته گریخته هنگام شرح رویدادهای تاریخی و سپس در بخشی جداگانه، اندکی به اوضاع اجتماعی ایران نیز پرداخته شود زیرا تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران پس از اسلام در زمان کریم خان زند - به حکم جبر زمان - به طور رنگ باختهای آخرین مظاهر خود را نشان میدهد.
همان طور که در کتاب اشاره شده، کریم خان تقریبا دوسوم از حیات سیاسی خود را در حال دست و پنجه نرم کردن با دشمنان داخلی بود و زمانی که قدرت مطلق بر ایران را در دست گرفت، مشکلات اقتصادی نظام از هم پاشیده اجتماعات ایران آن قدر زیاد بود که بیشتر و پیش از هر چیز میل به درمان زخمها و رفع این مشکلات داشت.
این کتاب در شش فصل به نگارش درآمده و در آن به بخشهایی از زندگی کریم خان زند اشاره شده که می توان به صورت مختصر به این موارد اشاره کرد؛ جوانی کریم خان زند، حکومت کریم خان، فرزندان کریم خان و جانشینان او، شخصیت کریم خان، آثار کریم خان، اوضاع اجتماعی ایران در زمان کریم خان زند و حکومت.
در فصل ششم کتاب به این مطلب اشاره شده است که اطلاعات ما درباره سازمان اداری زندیه بسیار ناچیز است اما آنچه مسلم است، کریم خان مانند شاهان پیشین، دم و دستگاه عریض و طویلی نداشته و دربار او را می توان یکی از سادهترین دربارهای تمام تاریخ ایران به شمار آورد و حکومت او را می توان یک نوع حکومت «وکالتی متمرکز» نامید.
آنچنان که به شخصیت کریم خان اشاره شده می توان گفت، او مرد متظاهری نبود و هرگز نکوشید با تظاهر به دینداری بر میزان محبوبیت خود بیفزاید. تمام کارهای مذهبی او، کارهایی بی شائبه بود. بردن نام امامها روی سکهها و این حقیقت که کریم خان بناهای اسلامی شیعی زیادی ساخت و مرمت کرد، نشان میدهد که او شیعی مذهب بود. ویلیام فرانکلین درباره وی می نویسد:« او از نظر مذهبی متعصب نبود و همه اقلیتهای مذهبی در زمان او در نهایت آسودگی و راحت خیال به سر می بردند و مذهب خود او کوچک ترین تاثیری در وضع دیگران نداشت.»
از دیگر مواردی که در چند جای کتاب به آن اشاره شده بی سوادی کریم خان است :«هر چند کریم خان از یک تربیت خانوادگی صحیح برخوردار نبود و خواندن و نوشتن نمی دانست، از این رو بسیار جالب توجه است که قادر بود در کشوری بزرگ حکومت کند که پس از آشفتگیهای ناشی از سقوط صفویه و حکومت نادرشاه، احتیاج به رهبری خردمند و توانا داشت.»
مطالب کتاب با اینکه با دقت زیاد برای استفاده دانش پژوهان دانشگاهی تهیه شده، به گونه ای تنظیم شده و به نگارش در آمده که میتواند مورد استفاده همگان قرار گیرد.
"کریم خان زند و زمان او" توسط نشر اختران در شمارگان ۲۰۰۰ نسخه در اختیار علاقمندان قرار گرفته است.
منبع: خبرگزارى مهر