عوامل استجابت دعا
منبع: سایت اندیشه قم
مقدمه: دعا چيست؟
پس با توجه به اين ارزش و منزلت دعا است كه در متون ديني درباره آن اصرار فراوان شد. خداي سبحان فرمود: «قل ما يعبؤبكم ربّي لولا دعاؤكم»؛[2] يعني بگو اگردعاي شما نباشد، پروردگارم هيچ اعتنايي به شما نميكند. و در برخي روايات آمده: هر عمل عبادي اندازه و حدّي خاص دارد، مثلاً نماز در شبانهروز پنج مرتبه تعيين شده، روزه يك ماه رمضان، و حج يك بار در عمر، زكات نصاب خاصي دارد و مانند آن، امّا براي دعا حدّي معين نشده.[3]
جلوهاي از اسرار استجابت دعا
گرچه اين بحث نيازمند طرح مسايل فراوان است، امّا به اندازه ظرفيت مقاله به چند نكته اشاره ميشود:
نكته اول: حكيم ژرفانديش بوعلي سينا به نكته ظريفي درباره سرّ استجابت دعا اشاره نموده، ميگويد: «نسبت دعا و تضرّع به خواست و استدعا نسبت تفكر و انديشه به درك يك مسأله علمي است».[4] از توضيحي كه در ادامه اين كلام بوعلي آمده معلوم ميشود كه به نظر ايشان همان طور كه با تفكر وانديشيدن زمينة افاضه صور علمي از مبادي عاليه (مثلاً عقل فعّال) براي نفس انساني پديد ميآيد آن گاه علم و معرفت براي انسان حاصل ميشود. با دعا و تضرّع در پيشگاه الهي انسان مستعد ميشود كه صورت سلامتي و صحت و يا صور ديگر به انسان افاضه شود، پس دعا زمينهساز افاضه الهي براي برآورده شدن خواستهاي انسان است. بنابراين گرچه خداوند «دائم الفيض علي البريّة» است. امّا زمينه پذيرش و دريافت فيض بايد در قابل فراهم شود و دعا نقش زمينهسازي براي پذيرش فيض دائمي الهي را دارد.
نكته دوم: برخي از بزرگان در تحليل اسرار استجابت دعا حقايق ارزشمندي را عنوان كردهاند كه در فرازي از اين سخنان آمده است: دعا و ذكر و حضور و مراقبت در ذات انسان بلكه در بيرون از ذاتش آثار عجيب و غريبي دارد، چنان كه اگر كسي به طور پيوسته و مستمر فكر و توجه خود را به عالم قدس و جبروت معطوف نمايد،انوار حقايق بر او اشراق ميشود، و آن كسي كه مصاحب با ملكوتيان را اختيار كند، صاحب عزم و همت و اراده ميشود و با توجه و ذكر و دعا به اخلاق ملكوتيان و اوصاف عقول قدسي متصف گرديده و صاحب رتبة ولايت تكويني ميشود كه ميتواند در همه چيز تصرف كند. پس استجابت دعا امري برخلاف سيره و سنّت الهي نيست، بلكه يكي از علل و اسباب تحوّل و تبدّل در عالم است.[5]
پرتويي از شرايط اجابت دعا
1. يكي از شرايط مؤثر در اجابت دعا آن است كه انسان در همه حال اهل دعا و مناجات با خدا باشد، امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: جدّم ميفرمود: در دعا پيشدستي كنيد (پيش از آن كه گرفتار شويد دعا كنيد) زيرا چون بندهاي بسيار دعا كند و بلائي به او برسد و دنبالش دعا كند، گفته شود: صداي آشناست، و اگر همواره اهل دعا نباشد، و بعد از پيشآمد ناگوار دعا نمايد، بدو گفته شود: تاكنون كجا بودي؟[6]
2. يكي از شرايط استجابت دعا طهارت و پاكي انسان از هرگونه آلودگي ظاهري و باطني است،[7] لذا گفتهاند: شرط بسيار مهم تأثير اذكار و ادعيه و اوراد و نظائر آنها، طهارت انسان است كه صرف لقلقة زبان سودي نبخشد، بلكه مبادا موجب قساوت و دوري هم بشود، زيرا كه ذكر عاري از فكر است يعني قلب بيحضور است و قلب بيحضور چراغ بينور است و شخص بينور از ادراك حقايق دور است و مَثَل ذكر بيحضور مثَل كوري است كه در دست او مشعل نور است.[8]
3. از شرايط مؤثر ديگر كه در روايات فراوان مطرح شده صلوات فرستادن بر پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ ، قبل از دعا و بعد از دعا است، به گونهاي كه دعا در لفّافة صلوات قرار گيرد. اميرمؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ در كلام دلانگيزي دراين باره فرمود: هر گاه از خداي سبحان درخواستي داري، ابتدا بر پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ درود بفرست، سپس حاجت خود را بخواه، زيرا خدا بزرگوارتر از آن است كه از دو حاجت درخواست شده، يكي را برآورده و ديگري را باز دارد.[9]
4. مسأله ديگر كه در اجابت دعا مؤثر است و در روايات بر آن اصرار شده، دعاي دستهجمعي است، امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: هر گاه پيشآمدي پدرم را غمناك ميكرد، زنان و كودكان را جمع ميكرد، سپس دعا مينمود و آنها آمين ميگفتند.[10] و هم چنين فرمود: هيچگاه چهارنفر با هم اجتماع نكردهاند كه براي مطلبي به درگاه خدا دعا كند، جز اين كه با اجابت آن دعا از هم جدا شدهاند.[11]
يكي از بزرگان اهل معنا در اين باره گفته است: به طور اصل كلّي نفوس مجتمع متحد را اثر يك نفس كليّ الهي قوي است، و يكي از فضيلتهاي نماز جماعت و حلقة ذكر و مجتمع دعا اين است كه هر انساني يك صفت يا بيشتر از اوصاف خوب و كمالات انساني را دارد و به فرض اگر يك انسان كامل باشد تا چه اندازة واسطة نزول بركات خواهد بود، انسانهاي گرد آمده در صلوات و ذكر دعا، كانّ يك انسان كامل و يا ظلّ و مثال او را تشكيل ميدهند كه آن مجتمع نزول بركات خواهد بود.[12]
برخي از موانع اجابت دعا
و هم چنين در برخي روايات آمده: «الذنوب التي تردّ الدعا و تظلم الهواء عقوق الوالدين»؛[15] گناهاني كه سبب رد شدن دعا و باعث تشويش فكر ميشود عاق والدين (نارضايتي پدر و مادر) است.
خلاصه اينكه ادب اقتضا ميكند كه در محضر خداوند متعال آداب و شرايط ظاهري و باطني دعاكردن را رعايت كنيم و اگر با مراعات عوامل مؤثر در استجابت دعا، دعايمان مستجاب نشد، گذشته از مصلحتها و حكمتهاي الهي، حق اين است كه علت مهم و اساسي را در خودمان جويا شويم چرا كه در اكثر اوقات گناه و معصيت، ايجاد حجاب نموده و مانع استجابت دعا ميگردد كه اين گناهان در قالبهاي مختلف بوده و آثار منفي و مخرّب خود را همواره به دنبال دارند.
پی نوشت:
[1] . علامه حسن زاده آملي، رسالة نور علي نور در ذكر و ذاكر و مذكور، ص 9، نشر تشيع، چ 2، سال 1371 ش.
[2] . فرقان، 77.
[3] . اصول كافي، ج 4، كتاب الدعا، ص 257، نشر بنياد رسالت.
[4] . ابن سينا، الهيات شفاء، مقاله عاشر، فصل اول، ص 438، نشر مكتبه آيت الله مرعشي نجفي، قم، 1404 ق.
[5] . حسن زاده آملي، رساله ذكر،ذاكر و مذكور، ص 101، نشر انتشارات تشيع، سال 1371 ش.
[6] . اصول كافي، ج 4، كتاب دعا، باب التقدم في الدعا، ص 220، نشر بنياد رسالت با ترجمه جواد مصطفوي.
[7] . حسن زاده آملي، رساله وحدت از ديدگاه عارف و حكيم، ص 42، نشر فجر، سال 1362 ش.
[8] . حسن زاده آملي، رساله ذكر،ذاكر و مذكور، فصل 6، ص 62، نشر انتشارات تشيع، سال 1371 ش.
[9] . نهج البلاغه، حكمت، 361، ترجمه محمد دشتي.
[10] . اصول كافي، ج 4، كتاب دعا باب اجتماع في دعا، ص 241، نشر بنياد رسالت، با ترجمه جواد مصطفوي.
[11] . همان.
[12] . حسن زاده آملي، رساله نور علي نور، ص 107، انتشارات تشيع، سال 1371 ش.
[13] . همان، ص 111.
[14] . همان، ص 100، 102.
[15] . اصول كافي، ج 2، كتاب ايمان و كفر، باب 197 (في تفسير الذنوب)، ص 421، نشر دار التعارف للمطبوعات، بيروت، سال 1413 ش.