نبردهای صدر اسلام

در حالی که نیروهای رُمی در آخرین نبرد بزرگشان با شاهنشاهی ایران موفق به شکست دادن قوای ایران و تحکیم پایه‌های خود در شامات بودند، در سرزمین‌های جنوبی آن‌ها در شنزارهای عربستان تاریخ به گونه‌ای دیگر در حال
دوشنبه، 3 خرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
نبردهای صدر اسلام
 نبردهای صدر اسلام

 

نویسنده: علی غفوری




 

در حالی که نیروهای رُمی در آخرین نبرد بزرگشان با شاهنشاهی ایران موفق به شکست دادن قوای ایران و تحکیم پایه‌های خود در شامات بودند، در سرزمین‌های جنوبی آن‌ها در شنزارهای عربستان تاریخ به گونه‌ای دیگر در حال شکل‌گیری بود. تقدیر چنین بود، سرزمینی که تاکنون هرگز در محاسبات نظامی به حساب نمی‌آمد، با بهره‌گیری از قدرتی خدایی به توانی خارق‌العاده برسد.
بعثت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و پس از آن هجرت آن حضرت به مدینه در 622 میلادی در ابتدا از نظر قدرت‌های عظیم آن زمان واقعه‌ای مهم محسوب نمی‌شد، اما اوضاع به سرعت در حال تغییر بود. در 623 میلادی قوای اسلام در نبردی کوچک اما سرنوشت‌ساز به نام بدر با 313 نفر نیرو سپاه 900 نفری قریش را درهم کوبیدند. نبردی که در چاه‌های بدر صورت گرفت، برای اولین بار نشان داد که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و نیروهایش نه تنها از عنصر اعتقاد بهره می‌برند، بلکه با به کارگیری روش‌های جدید رزمی که اصلاً برای اعراب بدوی قریش آشنا نبود (از جمله استفاده از صفوف منظم فالانژه پیاده علیه سواران مهاجم) به سرعت سپاه قریش را درهم شکستند.

نبرد احد

شکست بدر برای قریش قابل تحمل نبود و آن‌ها با سپاه عظیمی (در مقیاس عرب بدوی) بالغ بر سه هزار نفر در 625 میلادی (سوم هجری) به نیروی هزار نفری مسلمانان در کوه‌های احد حمله بردند. حضرت محمد که می‌دانست برتری سواره نظام عرب قریش می‌تواند خطرناک باشد، به عبدالله بن جبیر با 50 تیرانداز دستور داد تا مراقب حمله سواران قریش از تنگه احد باشند و آن‌گاه با 950 نفر نیروی خود به مقابله با قوای سه هزار نفری ابوسفیان رفت. جنگ آغاز شد و پایداری پیاده نظام مسلمانان در کنار قدرت شمشیرزنی حضرت علی (علیه السلام) و حمزه، عموی پیامبر، سبب از هم پاشیده شدن قلب سپاه قریش شد. فرار ناگهانی سپاه قریش سبب حرکت سپاه مسلمانان به تعاقب آن‌ها شد. در این لحظه کمانداران عبدالله از تنگه به پایین آمدند حال آن که حضرت به آن‌ها فرموده بود تا آخر جنگ در همان نقطه بمانید.
ابوسفیان که همه چیز را تمام شده می‌دید و حتا سر اسب خود را به سوی مکه بازگرداند، ناگهان با نهیب خالدبن ولید، سردار صبور عرب که سواران خود را هنوز وارد کارزار نکرده بود، ایستاد.
خالد تنگه‌ی بدون محافظ احد را نشان داد و گفت: «از همین تنگه مسلمانان را شکست می‌دهم.» 200 سوار عرب با سرعتی عجیب تنگه بدون مراقب را دور زده و درست از پشت سر سپاه اسلام سردرآوردند. مردان مسلمان که عمدتاً پیاده بودند، ناگهان متوجه حمله سواران با شمشیرهای آخته شدند. در همین حال حمزه نیز به دست غلام «هنده» از فاصله دور با زوبین به شهادت رسید. ناگهان ورق برگشت. سواران قریش به ضرب شمشیرهای خود ده‌ها تن از شجاع‌ترین مردان مسلمان را به شهادت رساندند و نیروهای فراری قریش نیز دوباره به صحنه نبرد بازگشتند و جنگی خونین به راه افتاد.
شکست احد «تنها» در اثر پایمردی چند نفر از مسلمانان و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به نابودی کامل سپاه اسلام منجر نشد، اما توازن رزمی مسلمانان را تا آن جا کاهش داد که تا سال‌ها در وضعیت تدافعی مقابل قوای مکه قرار گرفتند.

جنگ خندق

ابوسفیان در سال پنجم هجری برابر با 627 میلادی قبایل عرب را راضی کرد که به نبردی سرنوشت‌ساز با مسلمانان بپردازد. نیروی ده هزار نفری اعراب که 600 نفر سوار نیز داشت، به سمت مدینه به راه افتاد و چون حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) نتوانست بیش از 3 هزار نیرو جمع‌آوری کند، تصمیم گرفتند از تجربه سلمان فارسی استفاده کرده و با حفر خندق به مقابله با اعراب مهاجم بپردازند.
اکنون مدینه از سه طرف توسط نخلستان و ساختمان و از یک طرف توسط خندق در احاطه بود و پشت خندق نیز کمانگیران مسلمان آماده تیراندازی. این بار نیز تاکتیک جدید مسلمانان سبب توقف تهاجم مکیان شد و آن‌ها پس از 15 روز ایستادگی بدون نتیجه پشت خندق عقب‌نشینی کردند و دیگر ابوسفیان برای همیشه فرصت جمع کردن احزاب و قبایل علیه مسلمانان را از دست داد.

جنگ خیبر

حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) به جز مشرکان دشمن دیگری نیز داشت. یهودیان ثابت کرده بودند که در شرایط حساس می‌توانند دشمنان خطرناکی باشند، مانند واقعه بنی‌قریظه. در 628 (هفتم هجری) سپاه مسلمانان به فرماندهی حضرت علی (علیه السلام) عازم قلعه‌های خیبر در 150 کیلومتری شمال مدینه شدند و پس از نبردی پیروزمندانه، کلیه قلعه‌ها را فتح کردند.

فتح مکه

سپاه اسلام برای تسلط بر شبه جزیره عربستان تنها نیاز به فتح مکه داشت، چرا که تقریباً تمام مناطق مهم عربستان تحت انقیاد درآمده بود.
موفقیت نیروهای مسلمان سبب شد که در 629 میلادی ابوسفیان قبول کند که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) با 2 هزار نیرو آزادانه وارد مکه شود و به طواف کعبه مشغول شوند.
در این زمان همه پی بردند که قریش سیادت خود را به مکه از دست داده است و هنگامی که در سال بعد (سال هشتم هجری) سپاه اسلام با 10 هزار نیروی ورزیده و منظم ناگهان پشت دروازه‌های مکه ظاهر شد، رمقی برای قریش نمانده بود که از ورود آن‌ها ممنانعت کند و این شهر بدون خونریزی به تصرف درآمد. اکنون همه چیز برای تأثیرگذاری مسلمانان عرب بر نقشه سیاسی جهان آماده بود.
منبع مقاله :
غفوری، علی؛ (1386)، 100 جنگ بزرگ تاریخ، تهران: هیرمند، چاپ دوم

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط