جامعه مدنی، جامعه اطلاعاتی، جامعه اسلامی(1)

مفهوم جامعه مدنی، به مثابه یك چارچوب فكری برای توصیف توسعه در جوامع نوین اروپایی و دیگر كشورهای صنعتی، سخن غالب در اندیشه های فلسفی و جامعه شناختی از قرن نوزدهم به بعد بوده است [“كین“ ۱۹۸۸a و ۱۹۸۸b ] . مثلا" “هگل“ اظهار كرد كه مفهوم “كشور“(۱) شامل ارتباط مطلوب عناصر جامعه است و دغدغه های عمدهٔ اعضای جامعه را در خود انباشته دارد. اما جامعهٔ مدنی شامل دنیای آزاد فردی و علایق و فعالیت های گروهی است و وحدت میان این دو مفهوم سرانجام از طریق مؤسسات گوناگون صورت واقع خواهد گرفت
دوشنبه، 4 شهريور 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جامعه مدنی، جامعه اطلاعاتی، جامعه اسلامی(1)
جامعه مدنی، جامعه اطلاعاتی، جامعه اسلامی(1)
جامعه مدنی، جامعه اطلاعاتی، جامعه اسلامی(1)

مفهوم جامعه مدنی، به مثابه یك چارچوب فكری برای توصیف توسعه در جوامع نوین اروپایی و دیگر كشورهای صنعتی، سخن غالب در اندیشه های فلسفی و جامعه شناختی از قرن نوزدهم به بعد بوده است [“كین“ ۱۹۸۸a و ۱۹۸۸b ] . مثلا" “هگل“ اظهار كرد كه مفهوم “كشور“(۱) شامل ارتباط مطلوب عناصر جامعه است و دغدغه های عمدهٔ اعضای جامعه را در خود انباشته دارد. اما جامعهٔ مدنی شامل دنیای آزاد فردی و علایق و فعالیت های گروهی است و وحدت میان این دو مفهوم سرانجام از طریق مؤسسات گوناگون صورت واقع خواهد گرفت [“فریدریش” ۱۹۵۳؛ “هگل” ۱۹۴۲]. بر این بستر،«كشور“ چیزی جدا از جامعه مدنی- جامعه ای دارای حكومت و قانون – است. اگر چه “ماركس” به تضاد بنیادین میان كشور و جامعهٔ مدنی اذعان داشت، با این حال به تمایز نیان استنباط آرمانی یا انتراعی از كشور و صورت های واقعی آن قائل بود و ریشهٔ آن ها را در “شرایط مادی حیات” می دانست [“چانگ” ۱۹۳۱؛ “ماركس” ۱۹۶۱]. از نیمهٔ سدهٔ بیستم، شاهد توسعهٔ فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی، و به تبع آن دگر گونی در تقسیم بندی منابع كار، تولید، و اطلاعات بوده ایم. از این رو مفهوم نوینی- مفهوم جامعهٔ اطلاعاتی به عنوان جامعهٔ “پسا صنعتی”(۲) – محور كانونی در تحلیل های توسعه ای بوده كه توسط “دانیل بل” (۱۹۷۳)، “یانجی ماسودا” ۱۹۸۱)، و دیگران به عمل آمده است. منظور از این كلام “تحقق جامعه ای است كه وضعیت عمومی شكوفندگی خلاقیت فكری انسان را، به میزان مصرف مادی ثروت، عینیت می بخشد”. [“ماسودا” ۱۹۸۱،۳]. بنابراین بیان، ارتباط میان كشور، جامعه و فرد را تولید ارزش اطلاعاتی تعیین می كند، گونهٔ كاملا" تازه ای از جامعهٔ انسانی را پدید خواهد آورد. در اواخر سدهٔنوزدهم، مفهوم جامعه مدنی در جهان اسلام، به ویژه در خاورمیانه، به وسیلهٔ افرادی كه فكر تجدد(۳) را همراه با خط مشی مؤسسات غربی ترویج می كردند، رواج یافت. پالایش محدود شوندهٔ مفهوم جامعه مدنی و مفهوم نظام نوین “دولت ملی” (۴) با اندیشهٔ اسلامی “امت” (جامعه سیاسی- مذهبی)، با جدایی ناپذیری سیاست و اخلاق از یكدیگر و با وحدت نیروهای معنوی و دنیوی رو در ور قرار گرفت. این رویارویی، كشورهای اسلامی را با بحران مشروعیت دست به گریبان كرد؛ بحرانی كه تا زمان حاضر ادامه یافته است. دنیای اسلام- با سنن نیرومند شفاهی و مكتوب خود و با ایدوئولژی دینی خود كه همهٔ وجوه سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی زندگی را در برمی گیرد- مقام چهارم را در رده بندی جمعیتی جهان تشكیل می دهد. امروز هم دوباره، جهان اسلام با كلامی دیگر رو در رو است. با مقولهٔ جامعهٔ اطلاعاتی. چه تضمین هایی هست بر این كه نظم اطلاعاتی غالب و تصورات مربوط به آن، بافت اجتماعی خاص جامعهٔ مسلمانان را بر هم نخواهد زد؟ معنای جامعهٔ اطلاعاتی در فرهنگ سنتا" دو وجهی مسلمانان چیست؟ واكنش های فكری و سازمانی به این جریان نوین فرافكنی ها چه خواهد بود؟ این مقاله به مفاهیم و تحولات جامعهٔ مدنی، جامعهٔ اطلاعاتی، و جامعهٔ اسلامی در یك بستر تاریخی و تطبیقی می پردازد و یكی از عجیب ترین فرضیه های زمانی مارا بررسی میكند: این كه محیط زیست عبارت است از برقرای ارتباط، و این كه تغییرات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی چه بسا دقیقا" راهی را دنبال كند كه فن آوری اطلاعات رفته است.

نظریهٔ وحدت طلبانهٔ “ارتباط به مثابه زیستبوم”

در اینجا اندكی به این بحث می پردازیم كه فرآیند اطلاعات و نوآوری های فن آوردی را از جنبهٔ پیوندی كه با ارتباطات بین موجودات انسانی و محیط [زیست] شان و میان مردمان ملت ها دارند می توان با آنچه شاید بتوانیم “نظریه وحدت طلبانهٔ ارتباط به مثابه زیستبوم”(۵) بنامیم، توضیح داد [“مولانا” ۱۹۸۶،۱۹۸۹a؛”مولانا” و “ویلین” ۱۹۹۰]. از كلمهٔ “زیستبوم”(۶) در اینجا رد معنای عام آن استفاده می كنم تا تمام محیط های نمادینی را كه انسان و ارتباطات فن آوردی در آن رخ می نماید شامل شود. پس ابعاد عمدهٔ این زمینهٔ زیستبومی شامل موارد زیر است: زیستبوم كالا ها و اجناس (از قبیل اقلام صنعتی و تولیدی): این نظر كه صنعتی كردن باعث پیشرفت می شود امروزه با بروز مشكلات جهانگیر زیستبومی همچون باران اسیدی، افزایش دمای كره زمین، تهدید لایهٔ ازن و لطمه به جنگل های استوایی، مورد تردی قرار گرفته است. فرهنگ صنعتی، كه در چارچوب آن به تولید و توزیع كالاها و اجناس می پردازیم، و نظام اقتصادی كه این فرهنگ در آن پرورده می شود، كیفیت این زمینهٔ زیستبومی را تعیین می كنند. اززمانی كه هوا بر اثر فصولات صنعتی و كار موتورهای درونسوز آلوده شد، به توقف كشاندن حس برقراری ارتباط با محیط طبیعی بایمان آسان تر از تداوم بخشیدن به عملكرد آن شده است. توانایی ما در تولید انواع كالاها و اجناس نیز با مصرف گرایی و با نابودی زیست محیطی همراه شده است. زیستبوم خدمات (كه بانكداری،بیمه، و آموزش را شامل می شود): شیوه ها و نظام هایی كه به وسیلهٔ آن، كسب و ارائه خدماتی همچون آموزش، بهداشت، مسافرت ، سرمایه گذاری، بانكداری، و مراقبت از كودكان تدارك دیده می شود، جهت و كیفیت ارتباطات ما را تعیین می كنند. مثلا" با افزایش بهره گیری از كارت های اعتباری در پرداخت های جزئی كه ارتباط های سنتی میان بانك ها و فروشگاه ها را دگرگون كرده است، بخش بانكداری نیز در بسیاری كشورها در حال فروپاشی اند. توانایی برقراری ارتباط ارزان و مناسب،دگرگونی مكان های آموزشی كه در درون و در كنار مؤسسات آموزشی و غیر آموزشی – مثل مؤسسات تفریحی و كاری – موجب تحولات عمیق در زیستبوم فرهنگی ما می شوند. در بسیاری موارد، آموزش در حال انتقال از حالت خودشناسی(۷) به یك بیناد خدمات مدار(۸)، و پذیرش وجوه مربوط به یك صنعت كالامدار(۹) است. زیستبوم جنگ (به معنای تمامی سخت افزارهای و نرم افزارهای نظامی و امنیتی و زیر ساختار مربوط): با ظهور سلاح های هستهای و گسترش “[سلاح های] بازدارندهٔ” پیچیدهٔ شیمیایی و زیستی از زمان جنگ جهانی جهانی دوم به بعد، زیستبوم جنگ در صف مقدم ارتباطات بین المللی بوده است. جنگ سرد نیز همچون دوران پس از جنگ سرد از نظر تبلیغات روانی، جنگ خفیف، بسیج همگانی، امنیت ملی، خلع سلاح، جنبش های صلحجویانه و بسیاری از دیگر پدیده های مرتبط با امور نظامی، ابعاد زیستبومی خاص خود را پدیدآورده است. تخریب زیست محیطی ناشی از جنگ هایی همچون ویتنام و خلیج فارس، همراه با محیط نمادینی كه برای توجیه اقدامات فعالان بین المللی خلق شده است، عرصهٔ زیست محیطی ویژه ای را تشكیل می دهند كه در آن، ارتباطات و فرهنگ در هم تنیده اند. زیستبوم اطلاعات (شامل فرآیندهایی همچون صنایع فرهنگی و رسانه های گروهی): پیوند متقابل فن آوری اطلاعات و ارتباطات ، شامل رسانه های گروهی و تبلیغات، علاوه بر آن كه به توزیع تازه ای در امر زمان و فضای فردی و اجتماعی منجر می شود، خلق محیط نمادینی را موجب می گردد كه روحیه و حال و هوای [ضمنی] اقدامات را نیز تعیین می كند. رسانه های اطلاعاتی و ارتباطی توان بالقوه برای آلودن محیط موضوعات را دارند. میزان اخلال(۱۰) ناشی از رسانه های جدید و میزان فضای اشغال شده به وسیلهٔ فن آوری های مرتبط با اطلاعات، از تلوزیون گرفته تا رایانه، و از نوار ویدیویی گرفته تا [انواع] موسیقی، تأثیر عمیقی بر نظم بندی های مربوط به فضا و زمان در زندگی روزمرهٔ ما گذاشته است. در بررسی عرصهٔ زیستبوم رسانه ای و اطلاعاتی، پرسش ها همچنان برجااست: در حالی كه اوضاع و شرایط منفی، به لیل تأكید بیش از اندازه بر خشونت و منفعت طلبیـ اعتماد و رویكرد ما را به زندگی محدود می كند، چگونه می توانیم بكارگیری رسانه ها را یاد بگیریم؟ چگونه می توان بدون ایجاد ثروتمندان و فقرای اطلاعاتی، سیستم های اطلاعاتی را برای همه دسترس پذیر و سودمند كرد؟ مالك فضای اطلاعاتی و ارتباطی كسیت؟ چه چیزی قلمرو خصوصی و عمومی زیستبوم اطلاعاتی را از یكدیگر متمایز می كند؟ آیا فرد غنی شده است یا تضعیف؟ بدل به مخدوم شده یا خادم؟ زیستبوم زیستگاه (شامل عرصه هایی همچون جمعیت شناسی، مسكن، محیط فیزیكی ، و آلودگی ): رشد جمعیت، توسعهٔ شهری، معماری، طراحی شهرها، نوسازی شهری، و تحرك افراد در پهنهٔ حدود ملی و فرهنگی (مانند مهاجرت یا پناهندگی) باعث تشكیل حوزه ای از زیستبوم می شود كه “قلمرو” مارا معین میكند و یكی از پیچیده ترین راه هایی را كه منجر به تعامل و ارتباط ما با یكدیگر می شود مشخص می سازد. خلاصه این كه استفاده اجتماعی و شخصی از فضای به خلق نوعی از زیستبوم می انجامد كه برخی از مهم ترین عناصر فرهنگ و ارتباطات را تعیین می كند. زیستبوم سیاست، اخلاق، قانون، و اصول (كه اشاره دارد به مباحث تجویزی خاصی همچون دین ، آداب و رسوم، قوانین و قراردادهای اجتماعی): استنباط های فردی و جمعی ما دربارهٔ پیوند های میان سیاست و اخلاق ، حقوق و اصول، دین و دولت، به خلق یكی از مهم ترین عرصه های زیستبومی دوران ما می انجامد. این عرصه زیستبومی خاص، حال و هوا و روحیهٔ [حاكم بر] فعالیت های ملی، بین المللی، و گروهی را تعیین می كند؛ علاوه بر این كه درك ما رااز اصطلاحات و نظریاتی همچون “مكراسی” ، “پیشرفت” ، “عدالت” ، “مساوات طلبی ”، “آزادی” و “جامعهٔ مطلوب” تعیین میكند، به مشروعیت جهتگیری خط مشی های دولتی و همگانی كمك می كند و به ایجاد نارضایتی، مخالفت، چند دستگی، و حتی انقلاب منجر می شود. سیاست چیست؟ آیا باید آن را از اخلاق جدا دانست؟ دین چیست؟ آیا باید دین یا كلیسا را از سیاست جدا كرد؟ حاكمیت چیست؟ متعلق به كیست؟ آیا كاستن از شكاف میان فقرا و ثروتمندان وظیفهٔ دولت است؟ یا باید از نابربری، به عنوان منشأ بهره وری، رشد اقتصادی، و تلاش فردی برای كسب برتری دفاع كرد؟ نشانه های یك جامعهٔ شایسته یا یك اجتماع شایسته كدام اند؟ آیا ماهیت واقعی یك انسان، مجموع ارتباط های اجتماعی اواست؟ سخن كوتاه عرصهٔ این زیستبوم ادراك جمعی و اعتقاد ما به ماهیت دین، اجتماع، قانون، سیاست و حكومت، و نگرش اجتماعی مارا دگرگون میكند.
منبع: فصلنامه علوم اطلاع رسانی




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط