نویسنده: علی غفوری
روسها هنوز نمیتوانستند بپذیرند ناپلئون اکنون مالک کلیهی متصرفات پروس از جمله پروس شرقی باشد. آنها به ویژه به روی لهستان نظر داشتند، حال آن که ناپلئون لهستان را از آن خود میدانست.
اوایل دسامبر 1806 پس از آن که ناپلئون باخبر شد روسها وارد ورشو شدهاند، مطمئن شد گوشمالی روسها ضروریست بنابراین ژنرال مورا و ژنرال داوو حرکت به سوی ورشو را آغاز کردند.
نبرد ایلو
26 دسامبر 1806 سربازان دو طرف در پلتوسک به یکدیگر حمله بردند اما سرسختی سربازان روس سبب شد، فرانسویان نتیجهای از حمله نبرند. زمانی که ناپلئون باخبر شد روسها با 90 هزار سرباز به فرماندهی ژنرال بینگسن در رودخانهی نارو منتظر اوست، با 75 هزار سرباز به سمت او حرکت کرد، وی در نزدیکی ایلو در پروس شرقی به سپاه روس رسید.در 8 فوریه 1807 نبردی سخت بین طرفین آغاز شد. توپخانهی روسها در این نبرد برتری خود را نشان داد و یک واحد بزرگ فرانسوی قتل عام شد و ناپلئون و پیادهنظام مخصوصاش نیز زیر بارانی از گلوله قرار گرفت.
روسها با برنامهریزی دقیق این بار تاکتیک ناپلئون را علیه خودش به کار گرفتند یعنی مانع به هم پیوستن سپاهیان فرانسوی به یکدیگر شدند.
روسها که مانع رسیدن قوای کمکی فرانسه به پیاده نظام (گارد) ناپلئون شده بودند، آتش توپخانه خود را به روی محل استقرار شخص ناپلئون متمرکز کرده و مانع تحرک واحد او شدند اما این سردار بزرگ تاریخی بدون واهمه از انبوه گلولهها مردان خود را به مقاومت تشویق کرد و به سواره نظام فرانسوی دستوراتش را رساند. فشار بیامان مردان روس سبب عقبنشینی گارد ناپلئون شد اما نارنجکاندازان و سربازان زرهپوش فرانسه عاقبت سربازان روس را عقب راندند و از آن طرف نیز سواران فرانسوی توپهای بینگسن را از کار انداختند.
نبرد در بوران شدید، در حالی به پایان رسید که 30 هزار سرباز فرانسوی و همین تعداد سرباز روس کشته شده بودند. ناپلئون چارهی کار را، درخواست قوای امدادی از گراندآرمه دانست.
طرفین موقتاً دست از جنگ کشیدند اما هر دو مرد میدانستند که نبرد بزرگی در راه است.
ایلو اولین نبردی بود که ناپلئون در آن به پیروزی قطعی دست نیافت و مجبور شد به چشم خود مرگ بینتیجهی 30 هزار سرباز گراندآرمه را ببیند. اگرچه او در 3 ماه بعد نبرد را با روسها در لهستان از سر گرفت. و با 125 هزار نفر به سپاه 85 هزار نفری بینگسن روس حمله کرد.
در نبرد 10 ژوئن در هایسلبرگ نیز 8 هزار فرانسوی و 10 هزار روس کشته شدند.
ناپلئون پی برده بود که روسها این بار با سرسختی تمام میجنگند و تنها باید با تاکتیک آنها را از بین برد. روسها حتی در یک جبههی کوچک نیز تن به شکست و یا تسلیم نداده بودند.
نبرد فریدلند
در 13 ژوئن به ناپلئون خبر رسید، بینگسن قصد دارد سپاه خود را برای نجات پایتخت پروس شرقی از رود آل عبور دهد. اکنون فرصت طلایی برای ناپلئون فراهم آمده بود. امپراتور فرانسه ساعت 3 صبح 14 ژوئن قوای روس را در حالی به دام انداخت که در کنار رودخانه به صورت تودهای بیدفاع درآمده بودند. بینگسن که با تعجب از سرعت عمل ناپلئون خود را آماده نبرد میکرد، دریافت اولین اشتباه او در برابر سرداری مانند ناپلئون آخرین اشتباه است.توپخانه فرانسویها و پیاده نظام مارشال لان حمله را آغاز کرده و روسها زیر باران آتش توپخانه فرانسویها قرار گرفتند. مارشال نی نیز به مرکز قوای روسیه حمله برد اما روسها به ویژه سواران گارد به فرماندهی کولگری ووف قصد عقبنشینی نداشتند (اگرچه رودخانه نیز پشت سر آنها مانع از عقبنشینی میشد).
نارنجکاندازان فرانسویها نیز به سرعت کلیه پلهای بر روی رودخانه آل را خراب کردند تا روسها راهی جز مردن یا تسلیم نداشته باشند. مقاومت روسها موجب نابودی بخش بزرگی از سپاه مارشال نی شد اما روسها نیز لحظه به لحظه بیشتر آب میشدند.
تا پایان روز، 25 هزار روس کشته شده و سپاه روس با از هم گسیختگی کامل با عبور از رود نیمن به داخل خاک روسیه (تیلیست) عقب نشستند.
مردم شهر کوچک فریدلند (در شمال شرق پروس) روز بعد با مشاهدهی جنازه دهها هزار سرباز پی بردند که نبرد مرگبار 14 ژوئن چه نتیجهای داشته است. روسها 5 روز بعد درخواست صلح کردند.
نتیجه نبرد
نبردهای ایلو و فریدلند آخرین رقیب ناپلئون یعنی روسیه را از صحنه اروپا حذف کرد و امید پروس، اتریش و انگلستان را برای تضعیف ناپلئون به یأس مبدل ساخت. پس از نبرد فریدلند الکساندر از ناپلئون درخواست صلح کرد و معاهده تیلیست منعقد شد.منبع مقاله :
غفوری، علی؛ (1386)، 100 جنگ بزرگ تاریخ، تهران: هیرمند، چاپ دوم