ارزیابی محیط زیست

ارزیابی توان محیط زیست (چه توان اکولوژیکی و چه توان اقتصادی اجتماعی آن) عبارت از برآورد استفاده ممکن انسان از سرزمین برای کاربری‌های کشاورزی، مرتعداری، جنگلداری، پارکداری (حفاظت، توریسم)، آبزی پروری، امور
جمعه، 21 خرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
ارزیابی محیط زیست
 ارزیابی محیط زیست

 

نویسنده: مجید مخدوم فرخنده




 

ارزیابی توان محیط زیست (چه توان اکولوژیکی و چه توان اقتصادی اجتماعی آن) عبارت از برآورد استفاده ممکن انسان از سرزمین برای کاربری‌های کشاورزی، مرتعداری، جنگلداری، پارکداری (حفاظت، توریسم)، آبزی پروری، امور نظامی و مهندسی و توسعه شهری، صنعتی و روستایی در چارچوب استفاده‌های کشاورزی، صنعت، خدمات و بازرگانی است.
واژه سرزمین بیانگر یک تعداد از پارامترهای سطحی و یا نزدیک به سطح کره زمین است که برای انسان اهمیت دارند. این پارامترها به طور انفرادی و همچنین در رابطه با یکدیگر با هم متفاوتند.
وجود چنین تفاوتهایی است که ویژگیهای سرزمینهای مختلف را سبب می‌شود. مجموعه این پارامترها را منابع طبیعی و یا منابع اکولوژیکی می‌نامند (استوارت 1968).
منابع طبیعی یا اکولوژیکی در محل خود ثابت هستند (به استثنای آب)، که انسان برای بهره وری و بهره برداری از آنان باید سراغ آنها رود. به خاطر تحرک وجریان آب، به طور کلی، روشهای ارزیابی آن سوای ارزیابی معمول در مورد زمین است. برخی از منابع اکولوژیکی پراکندگی موقتی هم دارند، مانند اقلیم، آب و برخی از جلوه‌های گیاهی. برخی از منابع به طور مستقیم قابل استفاده‌اند (به طور مثال، آب برای استفاده خانگی، مصالح ساختمانی و جنگلها)، اما بعضی از منابع باید با منبع دیگری ترکیب شوند تا به کار انسان آیند، مانند ترکیب آب و خاک در آبیاری برای کشاورزی. منابع زیستی مانند رستنیها و جانوران، در مدیریتهای ضعیف سرزمین، خود احیاء هستند، درحالی که منابع فیزیکی مانند خاک و مواد معدنی مصرف شدنی و غیر قابل احیاء می‌باشند. منابع اکولوژیکی یا منابع طبیعی شامل منابع فیزیکی و زیستی هستند. نمودار زیر بیانگر اجزاء منابع یاد شده است (شکل 1).
استفاده ممکن انسان از سرزمین، در واقع بهره جویی از تک تک منابع یاد شده است. اما استفاده انسان از منابع اکولوژیکی تنها بستگی به یک منبع ندارد، بلکه این استفاده شامل تداخل این منابع با یکدیگر و به صورت ترکیبی از همه می‌شود. نحوه چنین استفاده‌ای، بستگی خیلی زیادی به منابع انسانی، مانند تکنولوژی، بودجه و نیروی کار دارد. چنین پارامترهایی متغیرهای زمانی هستند که به درستی و به راحتی منابع اکولوژیکی نمی‌توان آنها را برآورد کرد. از این قرار، ارزیابی توان محیط زیست چیزی نیست که یکباره و برای همیشه انجام بگیرد، بلکه بنابر تغییرات پیش آمده در یک یا همه متغیرهای زمانی این عمل باید تکرار گردد. متغیرهای زمانی که تحت عناوین منابع انسانی، منابع فرهنگی و یا منابع اقتصادی اجتماعی مطرح می‌گردند، زمانی که با منابع اکولوژیکی جمع شوند، تشکیل منابع زیست محیطی را خواهند داد (شکل 2).

نقش انسان در ارزیابی

انسان برای ارزیابی هر چیزی سه گام را طی می‌نماید:

گام اول:

دریافت عامل تحریک یا احساس. مثلاً دیدن یک درخت ممکن است سبب تغییرات شیمیایی در بدن انسان شود که نحوه و میزان تغییر بستگی به تصویر درخت روی شبکیه چشم خواهد داشت.

گام دوم:

معنی دادن به عامل تحریک یا تشخیص این نکته که چه چیزی باعث این واکنش شد. انسان برای آنکه به تشخیص برسد، در واقع به یک دسته از سؤالات در ذهن خود جواب می‌دهد. به عنوان نمونه، طبیعت این پدیده چیست که باعث تحریک یا احساس شده است؟ عوامل تشکیل دهنده پدیده چه هستند؟ این پدیده‌ها با پدیده‌های دیگر چه ارتباطی دارند؟ مثلاً به هنگام دیدن درخت، تشخیص تغییرات شیمیایی در بدن حاوی این نکته است که سطوحی خشن و قهوه‌ای وجود دارند که به سطوحی سبز درخشان ختم می‌شوند. هر کسی می‌تواند از چنین پدیده‌ای تشخیص یک درخت را بدهد. اما فقط کسانی که با ویژگیهای درخت آشنایی قبلی دارند، می‌توانند تشخیص دهند که این درخت به طور مثال یک درخت توسکاست.

گام سوم:

تفسیر پدیده‌ای می‌باشد که باعث تحریک شده است. نتیجه این تفسیر بستگی به حالت، وضعیت و اطلاعات گذشته مفسر دارد. در این صورت، این سؤال پیش می‌آید که اهمیت پدیده برای مفسر چیست. به عنوان نمونه، در ارزیابی محیط زیست تنها کافی نیست که نوع درخت تشخیص داده شود. بلکه مشاهده کننده باید از تشخیص خود به تفسیر بپردازد که رویشگاهی که این درخت در آن می‌روید چگونه است؟ در مورد مثال درخت توسکا، باید بتواند تفسیر کند که سطح سفره آب زیرزمینی در رویشگاه بالاست. در نتیجه تفسیر پدیده مفسر ممکن است احساس نماید که نیاز بیشتری به اطلاعات دیگر دارد. جمع آوری این اطلاعات و عمل تفسیر روی آنهاست که نقش انسان را در ارزیابی نشان می‌دهد. به عبارت دیگر پر اهمیت‌ترین بخش ارزیابی همین گام تفسیر کردن از تشخیص می‌باشد که از دیدن پدیده حاصل شده است.
ارزیابی محیط زیست
شکل 1: نمودار نمایش دهنده اجزاء منابع اکولوژیکی
به طور کلی، دو حس انسان یعنی دیدن و لمس کردن در ارزیابی کاربرد دارند. احساسات دیگر اغلب به کار نمی‌روند. به خاطر محدودیت‌های حسی، انسان در کار ارزیابی ناچار به بهره گیری از ابزار است. البته در این میان نباید بکلی حافظه قوی انسان را که در طول عمر وی به جمع آوری اطلاعات پرداخته است نادیده گرفت. برای شناخت نقش انسان در ارزیابی شاید بهتر باشد که دلایل استفاده از ابزار در ارزیابی برشمرده شوند. انسان در ارزیابی نیازمدن ابزار است برای:
1- ردیابی احساسی که به دقت و درستی نمی‌تواند دریافت کند، مثل اندازه گیری دمای سطح خاک.
2- بدست آوردن آسانتر اطلاعات و گرفتن اطلاعات از نقاط غیرقابل دسترس، مثل به کارگیری دوربینهای لیزر در نقشه برداری و استفاده از عکس هوایی.
3- به دست آوردن اطلاعات دائمی با عینیت، مثل رطوبت خاک و میزان فسفات در آب.
4- به دست آوردن اطلاعات قابل اندازه گیری، مانند اطلاعات کمی.
5- به دست آوردن ارتباط میان تداخلها، مانند استفاده از آلیداد در اندازه گیری زاویه و فاصله منظره یا اندازه گیری آزیموت.
6- داشتن اطمینان از نتایج
ارزیابی محیط زیست
شکل 2: نمودار نمایش دهنده اجزای منابع زیست محیطی
4 دلیل اول در گام اول یعنی در گام احساس و 2 تای دیگر در گام دوم یعنی تشخیص به کار می‌روند. در گام سوم بشر تا کنون فقط از شعور خود در تفسیر استفاده کرده است و اغلب چنین عملی را به تنهایی و بدون یاری گرفتن از ابزار انجام می‌دهد. به نظر می‌رسد که چنین روندی در آینده نیز ادامه داشته باشد.

نظم و بی‌نظمی در سرزمین

نظم سرزمین عبارت از توزیع منظم و یا تصادفی یک پارامتر سرزمین (مثل درجه شیب) است. سرزمین با هر رخدادی شکل گرفته باشد گرایش به متعادل شدن و یا به تعادل رسیدن با نیروی طبیعت (اساساً نیروهای اقلیمی و ثقل زمین) دارد. البته اگر نیروهای داخلی زمین، مثل نیروی آتشفشانی، نیروی سیستمیک (زلزله) و نیروی تکتونیک (کوه زایی) خیلی به آرامی اثر کنند و یا با میزان تغییرات ثابتی عمل نمایند.
بنابراین طبیعی است که ویژگیهای سرزمین به یک حالت پایدار و پویا از تعادل با نیروهایی که بر روی آنان عمل می‌کنند برسند.
بدین ترتیب، در نواحی پایدار تکتونیکی، در اقلیم همگن، سنگهای همگن، پستی و بلندی‌های همگن و زهکشی‌های طبیعی استقرار یافته باید یک حالت همبستگی و همگنی بین پارامترهای مختلف که خود اصلاح نیز هستند موجود باشد. در این صورت یک هم شکلی بین پارامترهایی مثل شکل، طول و درجه شیب با طول، عرض، میزان رسوبات و میزان گل آلودی آبراهه‌ها باید برقرار باشد. چنین هم شکلی که می‌توان آن را روی عکس هوایی هم تشخیص داد نظم سرزمین را می‌رساند.
اما از طرف دیگر، در ابعاد و مقیاس وسیع (مثل یک آبخیز بزرگ)، بسیاری از پارامترها و ویژگیهای سرزمین هستند که با هم هیچ گونه همشکلی نداشته، بی نظمی کاملی را می‌توان (مثلاً روی عکسهای ماهواره‌ای) در آنان تشخیص داد. به طور معمول، بی‌نظمی سرزمین شامل نوع سنگها، ساختمان و شکل زمین می‌شود.
پیش از رسیدن به مرحله ارزیابی سرزمین، این گونه بی نظمی‌ها را باید تشخیص داده، آنها را طبقه بندی نمود تا به نظم درآیند. به عبارت دیگر آنها را باید در طبقه‌ها و یا گروههای همشکل منظم نمود. به طور ساده مناطق منظم را در میان نامنظم شناسایی کرده، جدا نموده و گروه بندی کرد. پیدا کردن چنین نظمی در سرزمین عمل واقعی ارزیابی را شامل می‌شود.

ارزیابی محیط

ارزیابی محیط به طور ساده به معنای دادن ارزش به یک واحد سرزمین است.
امروزه، برخلاف گذشته که ارزیابی کیفی در مدنظر بود، برنامه ریزان استفاده از سرزمین بیشتر نیازمند ارزیابی کمی هستند که جوابگوی نیازهای اقتصادی باشد. پارامتر اقتصادی در ارزیابی نقش مهم را ایفا می‌نماید. بنابراین باید سنجید که انواع مختلف استفاده از سرزمین کدام هستند و کدام یک اقتصادی تر می‌باشند. در عمل، ارزیابی محیط زیست برای انجام یک برآورد معقول از توان سرزمین در رابطه با فعالیتهای انسان و ماشین ساخت وی صورت می‌پذیرد. برای آنکه بتوان نیازمندیهای دنیای کنونی را برآورده ساخت، این چنین برآورد، سنجش و یا ارزیابی باید درست و کمی باشد. تخمین زدن کیفی تنها، چیزی را حل نمی‌کند. بنابراین ارزیابی سرزمین یا ارزیابی منابع طبیعی و یا ارزیابی محیط زیست شامل ترجمه اطلاعات اولیه سرزمین به قالبی کمی از کیفیت سرزمین و یا محیط برای هدف در نظر گرفته شده است. چنین تعبیری باید با واژه تولید و یا عملکرد بیان گردد.
همان طوری که بیان گردید در کار ارزیابی محیط آخرین پارامتری که در عمل در نظر گرفته می‌شود اقتصاد است. اگر گفته می‌شود که از سرزمین و یا محیط باید بر حسب توان اکولوژیکی آن بهره برداری شود و یا نوع کاربری از سرزمین را باید ویژگیهای اکولوژیکی آن معلوم کند، چنین بیانی یک مفهوم اقتصادی را در بر دارد، زیرا از نظر فنی این امکان وجود دارد که سرزمین را با اصطلاحاتی که در آن می‌توان انجام داد برای هر نوع کاربری مهیا نمود، به طور نمونه می‌توان حتی قله اورست را مهیای کشاورزی نمود. اما آیا این عمل اقتصادی است؟ بنابراین، هدف ارزیابی اکولوژیکی محیط پیدا کردن توان طبیعی یا اکولوژیکی محیط برای استفاده انسان در چارچوب کاربری های یاد شده است که از این قرار، وقتی سرزمین خود مهیای نوعی از کاربری انسان باشد، استفاده کردن از آن سرزمین برای کاربری یاد شده با کمترین هزینه انجام پذیر است. البته میزان هزینه یاد شده در رابطه با ارزش تولید مطلوب به دست آمده معین می‌گردد.
به طور خلاصه، ارزیابی توان اکولوژیکی محیط عبارت از، تعیین یا پیش بینی قدرت بالقوه و یا نوع کاربرد طبیعی سرزمین است. از این قرار ارزیابی سرزمین ابزاری برای برنامه ریزی استراتژیک (راهبردی) استفاده از سرزمین است (روزیتر 1996). چنین ارزیابی ویژگیهای زیر را دارد:
1- زمین و آب را به صورت کلی، یعنی به منزله سرزمین در نظر می‌گیرد.
2- عمل ارزیابی باید با کمترین هزینه انجام پذیرد که این امر خود مستلزم شناسایی منابع با حداقل نمونه برداری است.
3- نیاز به شناسنامه دارد. شناسنامه محیط نقشه است. در مورد نقشه مورد استفاده در ارزیابی باید اذعان نمود که مقیاس نقشه به کار رفته و تهیه شده بستگی به شدت استفاده از سرزمین دارد. از طرف دیگر هزینه تهیه نقشه به مقیاس نقشه بستگی دارد. همچنین نحوه تهیه نقشه به هزینه بستگی خواهد داشت.
منبع مقاله :
مخدوم فرخنده، مجید، (1393) شالوده آمایش سرزمین، تهران: دانشگاه تهران، چاپ پانزدهم

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.