مکان: فرانسه، نوفل لوشاتو
موضوع : اوضاع عمومی ایران قبل و بعد از انقلاب
سئوال: [آقای خمینی، آیا به نظر شما، با توجه به افزایش فشار بر رژیم شاه، دوران سلطنت وی رو به پایان است؟]
جواب: یک رژیم شاه با اعمال خشونت و کشتار بی سابقه مردم در سال گذشته و با فساد بی حد و حصر، آنچنان کشور را بر هم زده است که جز با رفتن او امکان ندارد راه حلی را که مورد قبول مردم باشد عنوان نمود.[پس از سرنگونی رژیم شاه، چه نوع حکومتی را پیشنهاد میکنید؟
آیا شما در صدد حفظ نظام سلطنتی در چارچوب قانون اساسی و همچنین حفظ سلطنت پهلوی هستید؟ شما چه نوع حکومتی را ترجیح میدهید؟]ملت ایران خواستار حکومت اسلامی است، و من جمهوری اسلامی متکی به آرای مردم را پیشنهاد کردهام. و سلطنت پهلوی و یا نظام شاهنشاهی چیزی است که ملت ایران طی بیش از یک سال گذشته عموماً آن را نفی کردهاند و هر کس با آن موافق باشد، خائن به ملت ایران است.
[خواستههای مردم در مورد درآمد بیشتر و شرایط اجتماعی اقتصادی بهتر، نقش اساسی در موقعیت سیاسی کنونی ایران ایفا میکند. این منافع موجه مردم، چگونه میتواند به دست آید و عملی گردد؟]
با رفتن شاه ترمیم خرابیها ممکن خواهد بود. کشاورزی که بکلی از بین رفته است اصلاح میگردد. درآمد حاصله از نفت که حیف و میل و صرف هزینههای زائد و مضر شده است، به مصرف رفاه حال مردم فقیر خودمان خواهد رسید. توزیع ثروت و درآمدها براساس عدالت اسلامی، وضع تودههای مردم ما را بهبود خواهد بخشید.[برای برنامههای اصلاحی شاه، که به عنوان «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و مردم» مطرح است، چه اهمیتی قائل هستید؟ امروزه شما درباره اصلاحات ارضی چگونه فکر میکنید و اثرات آن را بر جمعیت روستایی و مهاجرت مداوم آنها چگونه میبینید؟]
اصلاحات ارضی شاه جز برنامهای برای از بین بردن کشاورزی ایران و تحمیل اقتصاد تک محصولی بر جامعه ما چیزی نبود. به طوری که امروز اکثر نیازهای غذایی ما از خارج وارد میشود. با بر هم خوردن وضع کشاورزی دهقانان، دهات و زمینها را رها کرده و به شهرها هجوم آوردهاند. سیاست غلط شاه هم در مورد صنایع مونتاژ، نه تنها مشکلی را حل نکرد و زندگی روستاییان مهاجر را، حتی در حد قابل تحمل تأمین ننمود، بلکه کشور را هر چه بیشتر وابسته به اجانب کرد که اثرات سوء اقتصادی آن غیر قابل محاسبه است.[همزمان با اصلاحات ارضی، سرمایهای کردن صنایع در ایران نیز به شکل پروژههای موقت صنعتی توسعه پیدا کرده است. تأسیس این صنایع منجر به تغییراتی در تولید و توزیع کالاها میشود. بازاریان تقاضای کاهش تولید کالاهای صنعتی را نکردند، بلکه خواستار بازگشت به شرایط تولیدی سنتی شدند. آیا شما فکر میکنید که با توجه به منافع بازاریان و مصرف کنندگان، توسعه کالاهای مصرفی صنعتی چگونه باید سازمان داده شود؟]
سیاست صنعتی رژیم شاه، توسعه صنایع مصرفی و مونتاژ و وابسته کردن صنایع به صنایع اجنبی است. سیاست صنعتی دولت جمهوری آینده براساس ایجاد صنایع بنیادی و مادر خواهد بود، به طوری که هر گونه وابستگی از بین برود. با ایجاد صنایع بنیادی مادر، توسعه کالاهای مصرفی صنعتی نیز به شکلی توأم با آن پیشرفت میکند که منافع مصرف کنندگان ایرانی را مقدم بر هر چیز حفظ خواهد کرد.[به گفته شاه، قرار است ایران ظرف بیست سال آینده به یک کشور صد در صد غربی تبدیل شود. این موضوع هم به دموکراسی غربی، صرف نظر از احزاب کمونیست، و هم به شرایط تولید و سطح زندگی در غرب دلالت دارد. آیا به نظر شما، این مسأله آینده مطلوبی برای ایران در بر دارد؟ و شما چه راه حلی پیشنهاد میکنید؟]
شاه برای اغفال مردم از اینگونه حرفها بسیار گفته و میگوید. و امروز در ایران و در بسیاری از کشورها برای کسی کمترین تردیدی باقی نمانده است که شاه برای سرپوش گذاشتن بر روی جنایات و نیز شکستهای پی در پی خود متوسل به چنین دروغ پردازیها میشود. گذشته از این، ملت ایران با داشتن مکتبی مترقی چون اسلام، دلیلی ندارد که برای پیشرفت و تعالی خود از الگوهای غربی و یا کشورهای کمونیست تقلید کند.[آیا شما دارای نظریات بخصوصی درباره کاهش تفاوت فاحش زندگی بین مردم شهری و روستایی، بورژوا و کارگر و دهقان هستید؟]
آری، برنامههای اسلامی ما که در آینده به خواست خداوند اعلام و اجرا خواهد شد، به بهترین وجهی میتواند به این امر مهم بپردازد تا سرمشقی برای همه مردم جهان باشد.[شما چگونه میخواهید فساد مالی کنونی و تورم همراه آن را از بین ببرید؟]
چنانچه دست دزدها و غارتگران داخلی و خارجی کوتاه شود و برنامههای اقتصادی براساس نیازهای معقول و منطقی جامعه طرح ریزی و اجرا گردد، و نیز قوانین غیرالهی که وسیله دست سودجویان است از میان برود، مسأله ای به نام تورم برای مملکت باقی نخواهد ماند.[در دولت بدون شاه، شیعه چه نقشی به عهده خواهد داشت؟]
اساساً در تشکیلات حکومتی، شاه و مقام سلطنت زائدهای است که اگر دخالتی در امور بکند که نباید بکند دلیلی بر ماندنش نیست. و اگر دخالت کند که همیشه شاه چنین کرده است و با دخالتش در امر حکومت، حقوق تمامی ملت را پایمال کرده و هنگامی هم که مردم میخواهند حق خود را از وی بگیرند لجاجت میکند و دست به کشتار میزند. اینجاست که شیعه دست به کار میشود و با استمداد از فرهنگ غنی اسلام، چنین نهضت عظیمی بپا میکند، و تا جایگزینی نظامی که منطبق با موازین مورد قبول اسلام است از پای نمینشیند.[تشیّع در نظر کشورهای غربی به عنوان عنصری محافظه کار در پیشرفت قلمداد شده است. همچنین ما خواستههای شیعیان را مبنی بر کناره گیری زنان از صحنه زندگی اجتماعی و نیز بازگشت به قوانین شیعی که میخواهد سنت مذهبی مبنای قوانین حکومتی قرار گیرد، همان طوری که در قانون اساسی که به طور غیرقانونی به صورت از بین رفته درآمده نیز ذکر شده است، شنیدهایم. ما همچنین شنیدهایم که تشیّع سبک زندگی غربی را برای اینکه با سنتهای مذهبی توافق ندارد رد میکند. آیا ممکن است شما نظر خود را درباره این مسأله براساس مذهب تشیع بیان کنید؟]
تشیع که مکتبی است انقلابی و ادامه اسلام راستین پیامبر (صلی الله علیه و آله) است همچون خود شیعیان، همیشه مورد حملات ناجوانمردانه مستبدین و استعمارگران بوده است. تشیع نه تنها زنان را از صحنه زندگی اجتماعی طرد نمیکند، بلکه آنان را در جامعه در جایگاه رفیع انسانی خود قرار میدهد. ما پیشرفتهای دنیای غرب را میپذیریم، ولی فساد غرب را که خود آنان از آن ناله میکنند نه.[ایرانی بودن، یک واقعیت ملی مستحکمی را به وجود آورده است که تناقضات چندانی را بین اقلیتهای مذهبی از قبیل یهودیها، مسیحیها و یا روحانیون اقلیتها در ایران به وجود نیاورده است. در حکومت مورد نظر شما، روابط بین این اقلیتها چگونه خواهد بود؟]
اسلامی بودن، بیش از ایرانی بودن بین افراد ملت ایران و روابط مستحکم برقرار کرده است. اقلیتهای مذهبی نه تنها آزادند، بلکه دولت اسلامی موظف است از حقوق آنان دفاع کند. و دیگر اینکه هر ایرانی حق دارد که مانند همه افراد از حقوق اجتماعی برخوردار باشد. مسلمان یا مسیحی و یا یهودی و یا مذهب دیگر فرقی ندارد.[نفوذ غرب در ایران دارای اهمیت است. مثلاً چهل هزار مستشار امریکایی به طور دائم در ایران به سر میبرند که اغلب در ارتش هستند. سیاست خارجی شما چگونه خواهد بود؟]
حضور مستشاران نظامی امریکایی در ایران به دنبال سیاستهای ضد اسلامی و ضد ملی رژیم ایران است، که علاوه بر هزینه هنگفت آن که بر ملت سنگینی میکند، آنان را چنان تسلطی بر ارتش و مقدرات کشور داده است که شرف و حیثیت صاحب منصبان و درجه داران ارتش را به دست آنان لکه دار و نابود کرده است، و ما در اینگونه موارد براساس یک سیاست مستقل و آزاد، بدون دخالت قدرتها عمل خواهیم کرد.[در مقایسه با کشورهای «اوپک» نرخ کنونی نفت در ایران بسیار پایین است. آیا به نظر شما، در مقایسه با کالاهای سرمایهای خریداری شده از غرب، بهای نفت ایران کافی است یا تعدیلاتی باید صورت گیرد؟]
طبقه سرمایه دار غرب، به منظور حداکثر سود و نیز تسکین بحرانهای اقتصادی در مصرف نفت، بی نهایت اسراف میکند، بدون آنکه به بحران عظیم و خطرناک آینده جهان به هنگام پایان یافتن این ماده حیاتی بیندیشد. بحرانی که از یک سو کشورهای تولید کننده نفت که پس از پایان این منابع عظیم، قدرت خرید خود را از دست میدهند، و از سویی سایر کشورها نیز ناچار خواهند شد بهای غیرقابل تحملی برای انرژی لازم بپردازند. بنابراین مسأله نفت، تنها مسأله قیمت آن نیست، که هم اکنون غیرعادلانه است. مسأله این است که باید به نفت نقش بایسته و حساب شده در اقتصاد کشورها و به طریق اولی کشورهای نفت خیز داد، و به اقتصاد کشور قابلیت رشد واقعی بخشید، و نه رشد کاذب. ما سیاست نفتی خود را بر این اساس تنظیم خواهیم کرد. در این صورت است که میتوانیم به عنوان طرف مساوی درباره قیمت نفت و فرآوردههای آن و قیمت کالاهایی که میخریم، به آنچه عدل است عمل نماییم.[به نظر شما روابط آیندهتان با روسیه شوروی، کشورهای عضو پیمان ورشو و چین کمونیست چگونه است؟ روابط کنونی این کشورها با ایران ممکن است خیلی سرد توصیف شود.]
در حال حاضر روسیه شوروی و چین هر دو خود را با حمایت از شاه در صف مخالفین ملت ایران قرار دادهاند. در آینده سیاست خارجی ما بر مبنای اصل حفظ آزادی و استقلال کشور و احترام متقابل خواهد بود. آنها با رعایت این اصل باید تصمیم بگیرند.[شما برای ایران چه اهمیتی را در خلیج فارس و اقیانوس هند قائل هستید؟]
اهمیت استراتژیکی منطقه غیر از اهمیتی است که برای کسانی که چشم طمع به منطقه دوختهاند دارد. ما براساس حفظ آزادی و استقلال بدون قبول نقش ژاندارمی، با سایر مردم منطقه، امنیت آن را حفظ خواهیم کرد و مانع نفوذ ابرقدرتها خواهیم شد.[روابط شما با برادران عرب مسلمان چگونه خواهد بود؟ این روابط در حال حاضر تا حدودی محدود است.]
روابط ما برادرانه است، که منشأ آن از مذهبمان است. و تاریخ و فرهنگمان نیز مشترک است. ما همیشه مشکلات یکدیگر را میفهمیم و دشمنانمان نیز مشترک هستند.[در حال حاضر ممکن است ایران را در مناقشات خاورمیانه، طرفدار اسرائیل نامید. چه اصلاحاتی را پیشنهاد میکنید؟]
رژیم شاه در شرایط فعلی طرفدار اسرائیل است، و من نزدیک بیست سال است که در اعلامیهها و سخنرانیهای خود با این امر مخالفت کرده و طرفداری خود را از مبارزات بحق ملت عرب و فلسطین اعلام داشتهام.[چرا شما مجبور شدید عراق را ترک کنید؟ چرا برای ادامه تبعید خود، در پاریس اقامت میکنید؟ در صورتی که امکان بازگشت به ایران به شما پیشنهاد شده است چرا پاریس را دوست دارید؟]
عراق تحت فشار شاه، مرا در فشار قرار داد و من وظیفه شرعی و الهی خودم دیدم که برای انجام مبارزات خود به ناچار آن کشور را ترک کنم. در فرانسه موقتاً هستم و مکان هم برای من مطرح نیست.منبع مقاله :
صحیفه امام، ج4، ص 505 تا 510.