اين شام سحر گردد
منجي موعود از منظر نهج البلاغه (10 و پاياني):
ترجمه: «سوگند به خداوندي که با قدرت او باقيمانده ي شب تاريک را به سر برديم که از روزي روشن لبخند مي زند و آشکار مي گردد چنين و چنان نخواهد بود(نخواهد ماند)».
واژه ها:
غبر: باقيمانده ، بقيه ي هر چيز، گرد و تيرگي.
تکشر:آشکار، تبسم
اغرّ: زيبا، بزرگوار، سفيد از هر چيز
توضيح و تفسير:
در واقع حضرت علي عليه السلام آينده ي روشن بشريت را نويد و اميد مي دهد و درس تحمل و توکل و تلاش مي دهد همان گونه که در شب هنگام، انسان تسليم تاريکي ها و حاکمان شب نمي گردد و با آن که مطمئناً صبح و سپيده خواهد دميد ليکن مي کوشد تا نور و چراغي يابد و خود و ديگران را از خطرها و تيرگي ها حفظ کند؛ همين طور در غيبت خورشيد خاتم الاوصياء عجل الله فرجه الشريف- که امام خميني رحمه الله مي گفت: «ما در انتظار رؤيت خورشيديم» هرگز نبايد تسليم تباهي ها و فتنه هاي سياه و گمراه گر شد.(2)
پی نوشت:
1- نهج البلاغه، حکمت 269 (فيض الاسلام) و 277 (محمد دشتي) و 261 (ابن ميثم) و 287 (محمد عبده).
2- گرچه احتمال روزگار رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و يا روز غدير براي آن حضرت، به ذهن مي رسد ليکن با توجه به فعل مضارع بودن (تکشر) و اين که روز سپيد راستين و فراگير و ماندگار اهل بيت عليهم السلام روز ظهور حضرت مهدي عليه السلام و حکومت حقّ و عدل او مي باشد که پيامبر و معصومين پيوسته بشارت آن را مي دادند و کلام امام عليه السلام مشتبه به نظر نمي رسد.