موقعيت امام مهدي عليه السلام و يارانش
منجي موعود از منظر نهج البلاغه (8):
ترجمه: «آن گاه که وقتش فرا رسد و آخرالزمان آيد، پيشواي دين قيام کند و پرچم استوار سازد، مستقر و پابرجا شود، پس (مؤمنان) نزد آن بزرگوار گرد آيند همچنان که ابرهاي پراکنده ي پاييزي به هم پيوندند.»
واژه ها:
قزع: پاره ي ابر کوچک و پراکنده
خريف: فصل پاييز
ذنب: دم، دنبال او رفتن، متابعت کردن و...
توضيح و تفسير:
با تشبيه و زيبايي خاصّ ادبي مي فرمايد: آن رهبر راستين ديني امت وقتي قيام کند، ياران بنام و کارگزاران بلند پايه ي نظام جهاني حق و عدل او، سريع و سبک دور او جمع مي شوند و عاشقانه و عارفانه او را اطاعت مي کنند تا ده ها(3) هزار سرباز ديگر او را در مراحل بعد با آن حضرت بيعت و همراه نهضت عظيم الهي او حرکت نمايند.
در تشبيه آن مصلح گيتي به ملکه ي زنبور عسل، تنها موجود کامل و مادر تمام زنبورهاي کندو حکه عمرش طولاني تر از همه مي باشد (عمر زنبورها از چند هفته و ماه نمي گذرد ولي ملکه تا شش سال زندگي مي کند) اين حقيقت را مي رساند که در گستره ي کندو فقط يک فرد بوده که همه عاشقانه با رابطه ي خاص گرد او جمع و مطيع او هستند و در فراز و فرودها محور وحدت مي باشد و با آن که در سراسر کندو نظم و قانون حاکم است، ملکه همه جا پر مي زند و نظارت دارد، همين طور در دهکده ي جهاني عدل مهدوي. و تعبير «بذنبه» يعني وقتي دمش را زمين نهاد، کنايه از استقرار و قيام با قدرت و خشم خدايي در برابر دشمنان است.(4)
و اين ملکه ي زنبوران عسل است که با تخم ريزي، همه ي واحدهاي معطل را فعال و به توليد و تلاش و شکوفايي و ارزش مي رساند، در حالي که نيش و سلاح دفعي و... دارد (براي دفع موذيان و مزاحمان و فاسدان و سلامت کندو) مي کوشد تا عسل و فرآورده ي شيرين و شفابخش براي مردمان و همگان فراهم آرد.
آري، آن معصوم موعود با ايجاد حکومت الهي بر سراسر جهان، لذت و شيريني زندگي ديني را به وجود مي آورد. چه زيباست وقتي همين تعبير را در کلام نوراني پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم مي يابيم که مي فرمايد:
«يأوي اليه أمته کما تأوي النحله يعوسبها، يملأ...؛(5) امت حضرت مهدي عليه السلام به آن حضرت پناه مي برند چنان که زنبورهاي عسل به ملکه ي خود پناه مي آورند، او زمين را پر از عدل و داد مي کند چنان که پر از ظلم و ستم شده، به گونه اي که مردمان به فطرت نخستين (پاک و توحيدي) خود بر مي گردند، حتي شخص خوابيده را از خوابش بيدار نمي کند و خون کسي ريخته نمي شود.» يعني امنيت همه جانبه در جامعه به وجود مي آيد.
و نيز در تشبيه به ابرهاي پاييزي، سرآغاز تحولي عظيم و فرا رسيدن فصلي جديد در تاريخ انسان را نويد مي دهد که با نسيم ندا و پيام آن حضرت از مکه (بقيه الله خير لکم ان کنتم مؤمنين)(6) اصحاب او همانند قطعه ها و پاره هاي ابرهاي پراکنده در پاييز به سرعت به هم مي پيوندند؛(7) همان ها که ابتدا بي بارند اما هنگامي که جمع و متراکم شدند، باران زا و رحمت آفرين مي شوند و منتظران را شادمان و زمين دين و زندگي را با ريزش الطاف خداوندي احيا و آماده مي سازند تا شکوفايي عدالت، امنيت، اجراي قوانين قرآن و سنت، صلح و صميميت و... شکوفا و ظاهر گشته، درخت خشک دين سيراب و سعادت بخش گردد.
در واقع امر بيان حضرت علي عليه السلام در اين کلام کوتاه، نه تنها موقعيت آن پيشواي دين را در آينده ي بشريت (عصر غيبت و ظهور) اشاره دارد، بلکه اوصاف اصحابش و قلمرو حکومتش که تمام زمين باشد و اهداف قيام او را (هدايت و نجات بشريت از انواع بدبختي ها و ظلم و تباهي و رساندن همگان را به سعادت جاويد) بيان داشته است.
جالب آن که اين سخن در بيان ديگر ائمه ي معصومين عليهم السلام نيز آمده که به نقل برخي از آنها اکتفا مي کنيم:
در کتاب غيبت شيخ طوسي از امام صادق عليه السلام نقل شده که اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمود:
«پيوسته مردم در نقصانند تا آن که الله و نام خدا گفته نمي شود، پس هر گاه چنين شد، يعسوب دين با پيروانش ثابت مي ماند و خداوند از اطراف زمين گروهي را مي فرستد که مانند ابرهاي پاييز مي آيند، به خدا قسم اسم ها، قبيله ها و اسم امير اينان را مي شناسم... پس جمع مي شوند سيصد و سيزده مرد به تعداد اهل و اصحاب بدر و اين است معناي قول خداوند -عزوجلّ- (أينما تکونوا يأت بکم الله جميعاً ان الله علي کل شيء قدير)(8) هر کجا باشيد خداوند همه ي شما را مي آورد، چرا که خدا بر هر چيزي تواناست.»
و بخش اول اين خبر همان است که در نهج البلاغه آمده «فاذا کان ذلک، ضرب يعسوب الدين...» و صاحب نهايه و زمخشري و ديگران نيز اين فقره را که کنايه از ظهور حضرت مهدي عليه السلام مي باشد نقل و شرح نموده اند.(9)
و نيز در روضه کافي از امام باقر عليه السلام در تفسير آيه ي (فاستبقوا الخيرات أينما تکونوا...) مي فرمايد: «مراد از خيرات، ولايت مي باشد و منظور از (أينما تکونوا...) ياران حضرت مهدي و امام قائم - عجل الله فرجه الشريف- است که سيصد و اندي (313) نفرند، به خدا قسم «امت معدوده» همان ها هستند، به خدا سوگند همگي در يک ساعت؛ همانند ابرهاي پراکنده ي پاييزي جمع مي گردند.»(10)
پی نوشت:
1- نهج البلاغه: غريب کلامه، حديث 1.
2- شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد: ج19، ص104؛ منهاج البراعه: ج21، ص330.
3- بحار الانوار، ج51، ص157، ج 52، ص338.
4- شرح نهج البلاغه، ابن ميثم: ج5، ص371.
5- الملاحم ابن طاووس: ص70؛ احقاق الحق: ج13، ص154؛ الفتن: ص252.
6- سوره ي هود، آيه ي 86.
7- بحارالانوار: ج52، ص367 و ج 51، ص55.
8- سور ه ي بقره، آيه ي 148.
9- نجم الثاقب، باب 2، ص131؛ معجم أحاديث الامام المهدي: ج3، ص104و106.
10- نور الثقلين: ج1، ص139؛ تفسير کنزالدقائق و بحر الغرائب، ج2، ص192؛ تفسير عياشي: ج1، ص65.