برکات بعد از قيام

منجي موعود از منظر نهج البلاغه(6): «... فلبثتم بعده ما شآء الله حتي يطلع الله لکم من يجمعکم و يضم نشرکم. فلا تطمعوا في غير مقبل، و لاتيأسوا من مدبر، فان المدبر عسي أن تزل به احدي قآئمتيه، و تثبت الأخري...
شنبه، 27 مهر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
برکات بعد از قيام
برکات بعد از قيام
برکات بعد از قيام

منجي موعود از منظر نهج البلاغه(6):

«... فلبثتم بعده ما شآء الله حتي يطلع الله لکم من يجمعکم و يضم نشرکم. فلا تطمعوا في غير مقبل، و لاتيأسوا من مدبر، فان المدبر عسي أن تزل به احدي قآئمتيه، و تثبت الأخري فترجعا حتي تثبتا جميعاً. ألا ان مثل آل محمد عليهم السلام کمثل نجوم السمآء؛ اذا خوي نجم طلع نجم، فکأنکم قد تکاملت من الله فيکم الصنآئع، و أراکم ما کنتم تأملون.»(1)

ترجمه:

«پس از او ( دليل رايت حق) مدتي که خدا خواهد زندگي و درنگ خواهيد داشت تا آن که خداوند آشکار کند شخصي که شما را گرد آورد و متحد سازد و از پراکندگي برهاند. پس اي مردم! در آن که به دنيا و خلافت اقبال نکند طمع نداشته باشيد و از کسي که ادبار نموده نااميد نگرديد؛ زيرا آن که پشت کرده شايد يکي از دو پايش بلغزد و پاي ديگرش بر جاي ماند و روزي هر دو قائمه و پايه اش برگردد و ثابت و استوار شود. آگاه باشيد! مثل اهل بيت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم همانند ستارگان آسمان است، هرگاه ستاره اي غروب کند، ستاره اي ديگر طلوع خواهد کرد (امامت تا ظهور حضرت مهدي عليه السلام ادامه خواهد يافت و همان طور که آسمان بدون ستاره نمي ماند، زمين نيز خالي از حجت نخواهد ماند).
گويا مي بينم نعمت هاي خداوند بر شما کامل و تمام شده و به آنچه آرزو داشته ايد، رسيده و به شما ارائه شده است.»

واژه ها:

خوي: ميل به غروب
صنائع: (جمع صنيعه): نعمت ها و احسان ها

توضيح و تفسير:

در اين خطبه که آن را در سومين جمعه از خلافت ظاهري خود در سال 35هجري ايراد فرمود، ضمن اخبار غيبي از ارتحال و شهادت خود، به ظهور امام زمان- عجل الله فرجه الشريف- و حاکميت دين حق و تحقق اميد و آرزوي منتظران نويد مي دهد.(2)
اميرالمؤمنين علي عليه السلام با حمد خدا و ستايش او در تمام امور و احوال و استعانت از خداوند براي بندگي او آغاز نموده و آن گاه به ذکر توحيد و رسالت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و ويژگي هاي او مي پردازد و اين که پيامبر براي هدايت امت و جامعه ي بعد از خود پرچم حق را (کتاب و سنت، قرآن و عترت؛ همان طور که پرچم عامل هدايت است، آن دو نيز راهنماي امت اند) جايگزين کرده و هر کس ملازم اين پرچم و علم دين باشد، رستگار گردد. و دليل و راهنماي علم حق (علمدار دين، علي عليه السلام باشد) با انديشه و آرامش سخن مي گفت و سنگين و با تدبير به پا مي خاست و هنگام قيام، سخت و چالاک بود و آن گاه که شما اطاعت او کرديد (و به خلافت ظاهري و حقّ خود رسيد) طولي نکشيد اجل و مرگش فرا رسيد و خدا او را از اين جهان برد و شما مدتي که خدا بخواهد، زندگاني مي کنيد (عدم تعيين مدت درنگ و انتظار امت بيانگر طولاني بودن زمان بعد از سلطنت بني اميه و بني عباس و غيره و مشاهده ي بدبختي ها و پراکندگي هاي گوناگون مي باشد) پس خداوند شخص و رهبري را بر مي انگيزد تا به اين پراکندگي ها و ظلم ها خاتمه داده، شما را متحد کند. اين منجي مقدس با تدبير و توانا، آيا غير از امام مهدي موعود عليه السلام مي باشد؛ چون بايد علم و قدرت داشته باشد تا تفرقه هاي ملت ها و پراکندگي مسلمانان را برطرف کند و شريعت واحد و امت واحده را ايجاد نمايد و همه ي امور را نظم و سامان دهد و عدل و آرامش را به گيتي باز گرداند و چنين موقعيتي براي امامان معصوم بعد از علي عليه السلام نبوده است. بنابراين شما براي انتظام امورتان به امام حاضر که به دنيا و خلافت اقبال ننموده، با آن که اهليت دارد و شرايط قيام او آماده نشده، طمع و تحميل نداشته باشيد؛ چون بر اساس مصلحت و حفظ اسلام و امت عمل مي کند و مأيوس از او نباشيد؛ زيرا ممکن است شرايط مساعد شود و عوامل و پايه هاي قيام و خلافت تکميل گردد و او عهده دار امر حکومت شود.
امام عليه السلام در خاتمه به يک اصل اميدآفرين اشاره و جايگاه رفيع اهل بيت پيامبر و امامان معصوم شيعه عليهم السلام را مشخص نموده، مي فرمايد:
«آگاه و بيدار باشيد که اهل بيت عليهم السلام مانند ستارگان آسمان بوده، پيوسته نور مي دهند، تاريکي ها را زدوده، زيبايي آفرين و هدايت گر هستند، زمين مانند آسمان هيچ گاه بدون ستاره ي امامت و خالي از حجت و انسان کامل و معصوم نخواهد بود و هرگاه ستاره و امامي در آستانه ي افول و غروب قرار گيرد ستاره اي ديگر (امام و خليفة الله) ظاهر و رسالت او را عهده دار مي شود تا ارزش هاي الهي حفظ و امت هدايت شده و خود الگوي درخشان باشند».
تعبير ستاره در بيانات متعدد به ائمه معصومين عليهم السلام اطلاق شده است، در رواياتي ذيل آيه ي (و بالنجم هم يهتدون)(3) مراد از نجم (ستاره) ائمه عليهم السلام هستند(4) و نيز در دعاي ندبه مي خوانيم: «أين الأنجم الظّاهره...» تا آخرين مهر امامت و ولايت حضرت مهدي عليه السلام طلوع کند(5) که اميرالمؤمنين علي عليه السلام بشارت داده، مي فرمايد: «قد تکاملت من الله فيکم الصنائع» خداوند نعمت هايش را بر همگان کامل و تمام گرداند و بشريت مشتاق را به آرزوهايشان برساند که اين همه نبوده و نخواهد بود مگر در پرتو پرفروغ حکومت واحد جهاني امام زمان عليه السلام.
اينک به بخشي از برکات و نعمت هاي بلندي که در عصر منجي موعود عليه السلام ريزان خواهد شد، اشاره مي کنيم: از امام سجاد عليه السلام نقل شده است:
«اذا قام القآئم أذهب الله عن کلّ مؤمن العاهه و ردّ اليه قوّته(6)؛ آن گاه که امام مهدي عليه السلام قيام کند، خداوند بيماري ها را از مؤمنان دور سازد و قوت و تندرستي را به آنان بازگرداند.»
و هم چنين کينه ها از دل مردم بيرون رود و شرّ و بدي از جهان رخت بربسته و تنها خير و خوبي باقي ماند.(7)
«تعمّر الأرض و تصفو و تزهو بمهديها و تجري به الأنهار(8)؛ زمين به وسيله ي حضرت مهدي عليه السلام آباد و خرم و سرسبز گردد و چشمه ها جاري شود.»
امام باقر عليه السلام مي فرمايد:
«در زمان حکومت مهدي عليه السلام در روي زمين ويرانه اي نماند مگر آن که آباد گردد.»
«امام زمان عليه السلام بين مردم مساوات برقرار مي کند و عطاياي او فراوان شود به گونه اي که نيازمند و فقيري پيدا نمي شود...(9) و زمين گنج ها و برکات خود را نمايان مي کند.»(10)
در رابطه با رشد علم و دانش، آن حضرت مي فرمايد:
«علم 27 حرف است و آنچه تاکنون مردم با آن آشنايي دارند دو حرف بوده و وقتي قائم ما قيام کند 25 حرف ديگر را بيرون آورده، بين مردم نشر دهد...»(11)
«و در زمان ظهور او، مؤمن در شرق زمين برادرش را که در غرب زمين است، مي بيند و به عکس...»(12)
«هنگامي که قائم ما قيام کند دستش را به سر بندگان خدا مي نهد و خردهايشان را جمع و اخلاقشان را کامل گرداند.»(13)
امام باقر عليه السلام در تفسير آيه: (اعلموا أن الله يحيي الأرض بعد موتها...)(14)؛ بدانيد و آگاه باشيد که خداوند زمين را پس از مرده بودن زنده مي کند...»
مي فرمايد:
«خداوند زمين را با حضرت قائم عليه السلام زنده مي کند و حضرت به عدالت رفتار نمي نمايد و زمين را با بسط عدل (15) زنده مي کندپس از آن که در اثر گسترش ظلم مرده باشد.»
و در تفسير آيه ي (الذين ان مکناهم في الأرض أقاموا الصلوه)(16)؛ آنان که هرگاه در روي زمين به آنها اقتدار و قدرت بخشيديم نماز را بپا دارند...»
مي فرمايد:
«اين آيه در شأن حضرت مهدي عليه السلام و يارانش نازل شده و خداوند شرق و غرب زمين را در سيطره ي حکومتشان قرار مي دهد و به وسيله ي آنان دين خود را آشکار و حاکم گرداند، به گونه اي که از ستم و بدعت و باطل اثري ديده نمي شود.»(17)
امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
«يصنع کما صنع رسول الله يهدم ما کان قبله کما هدم رسول الله أمر الجاهليه و يستأنف الاسلام جديداً(18)؛ او همچون پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم عمل مي کند همچنان که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم آنچه قبل از جاهليت بود، از بين برد و اسلام را بنا نهاد، امام زمان عليه السلام هم جاهليت جديد جهان و بدعت ها را نابود و اسلام را از نو پياده مي کند.»
و در بياني ديگر مي فرمايد:
«المهدي اذا خرج يفرج به جميع المسلمين خآصتهم و عآمتهم(19)؛ حضرت مهدي عليه السلام که قيام کند، همه ي مسلمانان از خواص و عوام شادمان شوند.»
و در کلامي ديگر آن حضرت مي فرمايد:
«اهل آسمان و زمين، حتي پرندگان هوا و ماهيان دريا خوشحال شوند.»(20)
در رابطه با امنيت و برکت، حضرت علي عليه السلام مي فرمايد:
«هرگاه قائم ما قيام کند، آسمان باران هاي خود را مي بارد، درندگان با حيوانات از در آشتي درآمده و نيز به انسان ها کاري ندارند تا آنجا که زني از عراق به شام مي رود بدون آن که از درنده اي نگران و يا ترسي داشته باشد.»(21)
آري، آن گاه که خورشيد ولايت و رهبري الهي حضرت مهدي عليه السلام با کارگزاراني صالح و پاک طلوع کند، ريزش برکات زمين و آسمان جلوه گر مي شود، ايمان و علم و اخلاق و عقلانيت انسان رشد لازم مي يابد و با گسترش فرهنگ ديني و ارزش هاي معنوي، عدالت، امنيت، نشاط، آسايش، عمران و اقتصاد و... فراگير مي گردد و با بروز و کامل شدن نعمت هاي خداوندي است که آرزوي انسانها برآورده شده، زيبايي و لذت زيستن نمايان خواهد شد، ان شاء الله.
در واقع اجراي دستورات الهي و عبوديت آدمي در سراسر جهان آرزوي همه ي صالحان بوده و انبيا جزء منتظران حکومت خليفة الله و انسان کامل بوده و امامان ما زمينه سازان آن به شمار مي آيند.

پی نوشت:

1-نهج البلاغه: خطبه 100.
2-منهاج البلاغه: ج7 ص 160؛ شرح ابن ابي الحديد؛ ج7 ص 94 و غالب شروح نهج البلاغه.
3- سوره ي نحل، آيه ي 16.
4- تفسير نور الثقلين، ج1، ص750 و ج3، ص45.
5- شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد: ج7، ص94؛ منهاج البراعه: ج7، ص160.
6- بحارالانوار: ج52، ص364.
7- بشاره الاسلام: ص249؛ روزگار رهايي: ص640.
8- ينابيع الموده: ج3، ص136.
9- کمال الدين: ج1، ص331؛ نور الثقلين: ج2، ص212.
10-بحارالانوار: ج52، ص390؛ عقد الدرر: ص67؛ امالي طوسي: باب 18، ص513.
11- بحارالانوار: ج52، ص326.
12- همان: ج52، ص391.
13- اصول کافي: ج1، ص25.
14- سوره ي حديد، آيه ي 17.
15- نور الثقلين: ج5، ص242؛ بحار الانوار: ج51، ص54.
16- سوره ي حج، آيه ي 41.
17- نور الثقلين: ج3، ص506؛ احقاق الحق: ج13، ص341.
18- غيبت نعماني: باب 13، ص234؛ بحارالانوار: ج52، ص353.
19- الامام المهدي: ص221؛ روزگار رهايي: ص526.
20- همان.
21- بحارالانوار: ج52، ص316؛ غيبت طوسي: ص274.

منبع: کتاب منجي موعود از منظر نهج البلاغه




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط