نویسنده: میر احمد رضا حاجتی
برگرفته از کتاب عصر امام خمبنی
در تبیین و و تفسیر حقیقت انقلاب امام خمینی(ره) باید گفت: با وقوع انقلاب اسلامیدر ایران دنیا شاهد رخداد یک معجزةعظیم الهی بود، و این واقعیتی است که بارها پیر و مرادمان بر آن تأکید نمودند:«یک تحول روحی درجامعه پیدا شد که من غیر از آن که بگویم یک معجزه بود یک ارادة الهی بود،نمیتوانم اسم دیگری رویش بگذارم. »
و باز میفرماید:
«در این جا حساب الهی است، این جا دست خداست، اشخاص نمیتوانند یک همچو قدتری ایجاد کنند.. . این ارادة الهی است که تمام حسابهای حسابگرانمادی را باطل کرد.»
بسیاری از شخصیتهای غیر مسلمان نیز با تأکید عدم گنجایش جریان انقلاب اسلامیدر چهار چوب محاسبات مادی بر اعجاز انقلاب اسلامیصحه میگذارند.
«رابرت کالستون »دانشمندان کانادایی دراینباره میگوید:
«از نظر من که یک غربی و فرد غیر مسلمان هستم این معجزه است که یک انقلاب مکتبی والهی بتواند در جهان امروز این طور تحقق پیدا کرده ودرجهت استقرار عدالت به پیش برود، این انقلاب بدون شک از جانب خداوند حمایت میشود.. ..»
امام و انقلاب و قدرت نمایی خیره کنندة اسلام
انقلاب اسلامیدر یکی از حساسترین نقاط جهان هم چون زلزلههای غیر مترقبه اردوگاه آرام و بی دغدغة استکبار عالمیرابه شدت به لرزه در آورد.با وقوع انقلاب اسلامیایران «برای اولین بار یک کشور مسلمان به طور موفقیت آمیزی قدرتهای بزرگ غربی را به مبارزه طلبید، آنان را تحقیر کردو به منافع مادیشان خسارت واردکرد. »و چون صاعقهای عظیم آسمان جهل و غفلت وعناد را شکافید و خواب خوش تحلیلگران و نظریه پردازانی که افول ادیان الهی راامری محتوم،پیش بینی میکردند آشفته کرد وانبوه ونظریات آنها را از اعتبار ساقط نمود.
«از نظر سمبولیک، انقلاب ایران نخستین پیروزی مسلمین بر غرب، از قرن 16 به این طرف محسوب میشود،نکته این جاست که اسلام عامل هدایت کنندة این انقلاب بوده و هیچ یک از اسمهای غربی، ناسیونالیسم، کاپیتالیسم،کمونیسم،و سوسیالیسم در آن نقشی نداشتند. »
قدرتهای بزرگ غربی در مواجهه با عظمتهای بی بدیلی که امام (ره)وانقلاب اسلامیآفریده بود با پتانسیل نهفته و قدرت اسلام آشنا گردید.
روزنامة تایمز در این باره نوشت :«اوجگیری خیزش مذهبی به دنبال برکناری شاه توسط امام خمینی(ره) درایران جریان یافت و سراسر جهان رادر نوردید ودر پاییز سال 1357 دنیای غرب به دلیل انقلاب ایران بار دیگر اسلام را کشف کرد....
ما غربیها خیلی زود فهمیدیم که الله اکبر در عربی به معنای خدای بزرگ است میباشد.»
امام و انقلاب ؛ دو پدیدة انفکاک ناپذیر
انقلاب اسلامیایران از آنجا که بر اساس افکار بلند واندیشة متعالی حضرت امام (ره)تکوین یافته است، همواره درعوامل پیدایش وطرح شعارهای محوری و تعیین اهداف و آرمانهای بلند و راهکارهای وصول به آن، با باورها و اعتقادها وآرمانهای این شخصیت ملکوتی، پیوندی ناگسستنی داشته است، ازاین رو مقام معظم رهبری با انگشت نهادن بر این مهم، همگان را متذکر گردیدهاند که :«انقلاب اسلامیو امام خمینی (ره) دو پدپدة انفکاک ناپذیرند، تحلیل انقلاب اسلامیبدون شناخت شخصیت رهبر بزرگ آن.. . ممکن نیست. »
تحلیلگران تحولات سیاسی واجتماعی جهان که مسائل انقلاب اسلامیرادائما تعقیب مینمایند به واقعیت فوق به انحاء مختلف اعتراف نمودهاند؛مثلا روزنامة انگلیسی گاردین طی تحلیلی درباره انقلاب اسلامینوشت :‹‹ نقش آیه الله ] امام [ خمینی (ره) در انقلاب عظیمیکه در ایران رخ داد بی اندازه مرکزی و مهم بود و تردیدی نیست که آیه الله، سنگ بنای اصلی این انقلاب بوده است.))
فرید هالیدی استاد روابط بین الملل دانشگاه لندن هم در مقدمه کتابی که درباره ایران تالیف کرده در این باره مینویسد :
((انقلاب اسلامیعظیم ترین انقلاب تاریخ است.همه میدانیم این کار عظیم در پرتو عظمت شخصیت امام خمینی (ره) پا گرفت و دست های پر قدرت و فرمانده او بود که این امواج عظیم انسانی را به شور و هیجان و خروش وا داشت. ))
اندیشه امام، مولد انقلابی استثنایی
اساسا ریشه این واقعیت مهم را که ((انقلاب اسلامیایران در ذات خود هیچ شباهتی با انقلابهای دیگری که در قرن حاضر به وقوع پیوسته نداشته است )) باید در پیوند انفکاک نا پذیر انقالاب اسلامیو حضرت امام خمینی (ره)جست جو نمود.از رهگذر پیوند تنگاتنگ انقلاب اسلامیبا اندیشه و شخصیت جامع امام تمایز غیر انکار انقلاب اسلامیاز سایر انقلاب اسلامیبزرگ جهان در قرن بیستم شکل میپذیرد.
امام (ره) در تعریف و تعیین اهداف انقلاب اسلامی، رهبری جریان مبارزه، مواجهه با قدرتهای افزون طلب و تاکتیک ها و روشهای حفظ و استمرار دستاوردهای انقلاب اسلامی، دارای دکترین سیاسی ویژه و منحصر به فرد بودند، دکترین سیاسی امام بر پایه مبانی ثابت و استوار و خدشه عمیق به غیب و امداد غیبی، ایمان خلل نا پذیر به تعالیم اسلام و وحی، اتکا و توکل راسخ بر قدرت لایزال الهی، و تکلیف مداری مطلق و.. .قرار داشت، دکترین سیاسی که «به اعتراف غریبان غرب از شناخت آن عاجز مانده است. »
به تعبیر دقیقتر،اندیشة سیاسی امام که پایة اصلی و عنصر حیاتی شروع واستمرار جریان انقلاب اسلامیبوده است نتیجة منطقی تفسیر عرفانی ایشان از هستی ومعنی وجودی انسان و...میباشد.
امام با بهره گیری ازاندیشة نو و ریشهدار الهی خود در صحنة سیاست بینالمللی نه تنها با توفیق در سرنگونی رژیم قدرتمند پهلوی به هدایت جریان جهانی انقلاب اسلامیپرداخت بلکه با ارائه تفکری جدید و فرهنگی وکاملا دینی والهی و نفی آموزههای مکاتب مادی «مدنیت غرب را نیز به چالش کشاند.»
به این لحاظ «نوآوری امام نسبت به دنیای معاصر، قبل از آن که در سطح عمل سیاسی باشد در افق اندیشة سیاسی است، اندیشة سیاسی حضرت امام درنسبت با دنیای معاصر دارای نو آوریهای فراوانی است و میشود گفت که نقطة عطفی را برای اندیشة سیاسی معاصر به وجود آورد. »
حضرت امام بر مبنای این اندیشة سیاسی بزرگترین انقلاب اجتماعی قرن بیستم را که درنظر تحلیلگران بین المللی درچهار چوب معیارهای سنجش سایر انقلابهای بزرگ جهان نمیگنجید، به حرکت درآوردند.
چنانکه میشل فوکو (Michel Foucauit) اندیشمند و جامعهشناسان برجستة فرانسوی در نوشتههای خود با اشاره به سفری که در کوران حوادثانقلاب (سال 57) به ایران داشته و با اشاره به نظریات برخی از تحلیلگرانغربی که جریان انقلاب ایران را عبور جامعة ایران از غیر مدرن و سنتی به مدنیته، تفسیر میکردند،با معیار قرار دادن وقایع عینی وتحولات جاری که از نزدیک مشاهده نموده مینویسد:
«من قبول دارم که از قرن هیجدهم به بعد هرتحول اجتماعی اتفاق بسط مدرنتیه بوده اما انقلاب ایران تنها حرکت اجتماعی است که در برابر مدنیته قرار دارد. »
درواقع «فوکو میپذیرد که انقلاب اسلامیایران دوسدة اقتدار یک اندیشه سیاسی را با همة سوابق چند صد سالهاش به چالش کشانده.. . و این انقلاب حرف تازهای دارد و ویژگی بارز اندیشةسیاسی حضرت امام (ره) هم همین است.»
«شما در اندیشههای سیاسی غرب اگر چه اختلافات فراوانی میبیند اما همة آنها در یک نقطه مشترکاند و آن نفی هویت دینی است »و حال آن که «ویژگی بارز اندیشة سیاسی امامراحل هویت دینی آن است که آمد واندیشهای را فراتر از چهار چوب کلان اندیشة سکولار غربی مطرح کرد...»
دقیقاً به دلیل بر خورداری خضرت امام (ره) ازاین اندیشةسیاسی که بر مبنای تعالیم اسلامیوفقه غنی شیعه استوار گردیده بود انقلاب اسلامیصورت پذیرفت و از همین ناحیه بود که از ابتدا هر چه از مراحل آغاز ورشد و بالندگی انقلاب زمان بیشتری میگذشت بر همگان این واقعیت عیان گشت که « انقلاب اسلامیازهمة انقلابها جداست »
بر این اساس طراح و معمار کبیر انقلاب اسلامیهمواره با تأکید بر پیوند عمیق و ناگسستنی انقلاب اسلامیایران با آموزههای اسلامیوتعالیم دینی بر استثنایی بودن آن تأکید مینموند، چنانکه در وصیت نامة سیاسی والهی خود با بیان این مطلب که :
«ما میدانیم این انقلاب که دست جهان خواران را از ایران بزرگ کوتاه کرد با تأییدات غیبی پیروز گردید.»
تأکید نمودند :«بنابراین نباید شک کرد که انقلاب اسلامیاز همة انقلابها جداست هم در پیدایش وهم درکیفیت مبارزه وهم درانگیزة انقلاب و قیام، تردیدی نیست که این تحفة الهی و غیبی بود که از جانب خداوند منان برای ملت مظلوم و غارت زده عنایت شده است. »