قدرت و خلاقیت پروردگار در نگاه مثنوی

صانع منزه از صورت، صورتی می‌آفریند و کالبدی با حواس و آلات مختلفه پدید می‌آورد تا آن صورت، مطابق استعداد خدادادی خود، کالبد را به انجام نیک و بد برانگیزد؛ یعنی پروردگار تصوری و آرزویی را در دل ما می‌کارد و پس از
دوشنبه، 14 تير 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
قدرت و خلاقیت پروردگار در نگاه مثنوی
 قدرت و خلاقیت پروردگار در نگاه مثنوی

 

مؤلف: محمدرضا افضلی




 
صنع بی‌صورت نماید صورتی *** تن نگارد با حواس و آلتی
تا چه صورت باشد آن بر وفق خود *** اندر آرد جسم را در نیک و بد
صورت نعمت بود شاکر شود *** صورت مهلت بود صابر شود
صورت زخمی بود نالان شود *** صورت رحمی بود بالان شود
صورت سیری بود گیرد سفر *** صورت تیری بود گیرد سپر
صورت خوبی بود عشرت کند *** صورت غیبی بود خلوت کند
صورت محتاجی آرد سوی کسب *** صورت بازو وری آرد به غصب
این ز حد و اندازه‌ها باشد برون *** داعی فعلِ از خیال گونه‌گون
بی‌نهایت کیش‌ها و پیشه‌ها *** جمله ظلّ صورت اندیشه‌ها
بر لب بام ایستاده قوم خوش *** هر یکی را بر زمین بین سایه‌اش
صورت فکر است بر بام مشید *** وآن عمل چون سایه بر ارکان پدید

صانع منزه از صورت، صورتی می‌آفریند و کالبدی با حواس و آلات مختلفه پدید می‌آورد تا آن صورت، مطابق استعداد خدادادی خود، کالبد را به انجام نیک و بد برانگیزد؛ یعنی پروردگار تصوری و آرزویی را در دل ما می‌کارد و پس از آن تن با حواس ظاهر و دست و پا مناسب با آن حرکت می‌کند یا در پی آن می‌رود؛ مثلاً اگر از جانب خداوند صورت نعمت به آدمی نشان داده شود شکر می‌گزارد و اگر صورت مهر و شفقت نشان دهد، آدمی نشو و نما می‌کند و اگر صورت ضربه و آسیبی نشان دهد، آدمی از درد آن می‌نالد. اگر صورت سیر دور به او نشان دهد، سفر آغاز می‌کند و اگر صورت تیر به او نشان دهد، سپر به دست می‌گیرد. اگر صورت زیبارویان به او نشان دهد، خوشی می‌کند و اگر صورت غیبی و معنوی به او نشان دهد خلوت گزینی اختیار می‌کند. اگر صورت نیازمندی و احتیاج به او نشان دهد به کسب و کار روی می‌آورد و اگر صورت قدرت بدو نشان دهد به غصب اموال مردم می‌پردازد.
خیالات گوناگونی که انگیزه فعل آدمی است از حد و حصر بیرون است؛ یعنی خداوند بر لوح ضمیر آدمی نقش هر خیالی می‌زند و همان خیال، انگیزه افعال و حرکات کالبد او می‌گردد. اما این خیالات انگیزه آفرین، حد و حصر ندارد و به شمارش در نیاید. این مذاهب و این مشاغل و حرفه‌های مختلف نتیجه اندیشه‌ها، تصورها و آرزوهای گوناگون بشر است. آن‌چه در این جهان واقع می‌شود سایه است و اندیشه‌هایی که این واقعیات را پدید می‌آورد، دیده نمی‌شود، مثل این‌که جماعتی بالای بام بلندی ایستاده باشند و ما سایه آنها را روی زمین ببینیم.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی (شرح و تفسیر موضوعی مثنوی معنوی (جلد اول))، قم: مرکز بین‌المللی و نشر المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط