مؤلف: محمدرضا افضلی
جلوههای محبت حق
از محبت تلخها شیرین شود *** از محبت مسها زرین شوداز محبت دردها صافی شود *** از محبت دردها شافی شود
از محبت مرده زنده میشود *** از محبت شاه بنده میشود
این محبت هم نتیجه دانش است *** کی گزافه بر چنین تختی نشست
دانش ناقص کجا این عشق زاد *** عشق زاید ناقص اما بر جماد
بر جمادی رنگ مطلوبی چو دید *** از صفیری بانگ محبوبی شنید
دانش ناقص نداند فرق را *** لاجرم خورشید داند برق را
«محبت»، کششی از جانب حق است که بنده را میخواند و کوششی از جانب بنده است که خدا را میخواند و پیوندی است میان بندگانی که در راه وصال حقّند. مولانا همه این جلوههای محبت را جلوههای محبت حق میداند و میگوید: «یحبهم تمام است، یحبونه کدام است». در این جا محبت را موجب کمال انسان میداند، مسها زر میشود. وی معتقد است که اهل محبت به ولای حق زندهاند و آنها که اینگونه محبت را درک نمیکنند مردهاند. این محبت را کسانی دارند که معرفت به حق داشته باشند و نمیتوان با ادعا و گزافهگویی، به چنین مقامی رسید. «عشق»، تعبیر دیگری از همین مفهوم محبت است. مولانا میگوید: کسی که به کمال عقل نرسیده باشد، اگر هم عاشق شود، عاشق جمادات این دنیا میگردد؛ و میان برق گذرا و خورشید پاینده، فرق نمیگذارد و میان مرد حق با یک عامی ناآگاه تمیز نمیدهد.
عنایت دیرپای حق
نیست غم گر دیر بی او ماندهای *** دیرگیر و سختگیرش خواندهایدیر گیرد سخت گیرد رحمتش *** یک دمت غایب ندارد حضرتش
گر تو خواهی شرح این وصل و ولا *** از سر اندیشه میخوان والضحی
«دیرگیر و سختگیر» است، یعنی پروردگار دیر به بنده عنایت میکند و به آسانی عنایت نمیکند، اما عنایت الهی بسیار استوار و پایدار است؛ گرچه دیر به سراغ ما بیاید. «ولا»، یعنی دوستی و در این جا دوستی حق در حقّ بندگان است. مفسران دربارهی سوره والضحی، نوشتهاند که این سوره هنگامی نازل شده است که پیامبر مدتی در انتظار عنایت حق بوده و به او وحی نمیرسیده است. از این رو خداوند در قرآن میفرماید: (مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى)؛ پروردگارت تو را رها نکرده و بر تو خشم نگرفته است.
مولانا میگوید: اگر میخواهی بدانی که عنایت حق چگونه بندگان را دربر میگیرد، از روی تأمل، سوره والضحی را بخوان. «فضل»، لطف حق در مرتبهای بالاتر از شایستگی بندگان است. (إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ). (1)
پینوشت:
1. آل عمران، آیهی 73.
منبع مقاله :افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی (شرح و تفسیر موضوعی مثنوی معنوی (جلد اول))، قم: مرکز بینالمللی و نشر المصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم)، چاپ اول