سیر و سلوك روح انسان در نقوش تذهیب

نقوش اسلامی با تناسب آهنگین و موزون خود همواره از وحدت به كثرت و از كثرت به وحدت روی می آورند. كثرت در اینجا چونان تجلّی وحدت و ابدیّت است.بی تردید نقوش اسلیمی و خطایی جلوه تفكر شعری اسلامی است كه از یكسر...
دوشنبه، 13 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سیر و سلوك روح انسان در نقوش تذهیب
سیر و سلوك روح انسان در نقوش تذهیب
سیر و سلوك روح انسان در نقوش تذهیب

نويسنده: احسان توکلی
نقوش اسلامی با تناسب آهنگین و موزون خود همواره از وحدت به كثرت و از كثرت به وحدت روی می آورند. كثرت در اینجا چونان تجلّی وحدت و ابدیّت است.بی تردید نقوش اسلیمی و خطایی جلوه تفكر شعری اسلامی است كه از یكسر چشمه فیض گرفته اند.این نقوش جلوه همان شجره طیبه هستند كه در فضای قرآنی افشانده شده اند.
گیاهان در اینجا به صورت سمبولیك و پر راز و رمز و از طبیعت مجرد پرداخت می شوند و به تدریج صورت هندسه روحانی یافته و مظهر هماهنگی عالم می گردند. سرچشمه مادی اسلیمی ماخوذ از اسلام و خطایی ظاهرا همان تاك (مودرخت انگور) است.تاك درختی است كه بیش از هر درختی مظهر عشق و راز و رمزكثرت عالم وجود بوده است. از اینجا در فطرت و هنر فطری بشر ریشه دارد.همواره انسان های امی به تصویر آن گرایش داشته اند. حتی نقوش جانوری بدویان نیز از همین پیچیدگی بهره گرفته است.درخت مو از نظرگاه عرفان یونانی و آیین دیونوسوس به جهت آب میوه اش از عذاب ابدی رهایی بخش است. به هر تقدیر ماده نقوش اسلامی چه چونان مظهر شجره طیبه یا درخت كیهانی مظهر هماهنگی اجرام سماوی و افلاك و زمین تلقی گردد، چه چونان جلوه تاك،رهایی بخش بوده و یا از جهان اساطیری اقوام بدوی به صورت اشكال جانوری درهم پیچیده گرفته شده باشند و چه مأخوذ از نقشه های پیچاپیچ رومی وابسته به احساسات كهن هنر و آئین دیونوسوسی یونانی رومی باشند، به گردش روح آدمی در سیر و سلوك های برین بر می گردند.
اشكال بنیادی این نقش مانند دو پیچ یا موج دریا یادایره(ماندالا) با صور هندسی درون آن و یا پیچ هایی كه در سواد و بیاض خودرا نمایش می دهند یا نقش ساده چند ضلعی یا نیم دایره یا تركیبات ابداعی آنها و نظایر اینها از گل و بوته و برگ هنگامی كه تركیب می شوند شكوفایی هنر اسلامی را ظاهر می سازند.این صور از نخستین هنرهای تزیینی اسلامی جای تصویر جانوران را گرفته اند. به سخن بوركهارت، هنر مسیحی و هنر اسلامی دو جلوه از هنر را نمایش داده اند، در هنر مسیحی؛علی الخصوص در نوع شمالی و ایرلندی آن؛ جانداران استیلیزه و در جهان اسلامی گیاهان استیلیزه در مدار كامل هنر قرار گرفته اند. چنانكه فی المثل آنها را در مقایسه آرایش های انجیل لیندیسفارن و موزاییك های كف كاخ اموی به عینه می توان دید.هیچ ضرورتی برای القاء ارتباط مكانیكی میان این دو نقش وجود ندارد، زیرا این دو نمایشگر دو حال و وارد قلبی اند كه در مسیر انقلاب دینی عصر مسیحیت و اسلام چونان مواد هنری به كار گرفته شده اند. این مواد اغلب در عرصه هنر مسیحی و تمدن لاتینی به جهت غلبه تشبیه به تدریج كمرنگ و ناپدید می شوند، اما درعرصه هنر اسلامی و تمدن شرقی تجلی تام و تمامی پیدا و با قواعد انتزاعی تر و ثبوتی تربروز می كنند كه روح معنوی در آنها دمیده شده است.یگانگی و چندگانگی با آهنگ و وزن جلوه گیری می كنند. بهره گیری ازقرینه در هنر اسلامی، آن را از طرح های اسلیمی و پیچاپیچ یونانی رومی متمایز می كند و عقلانیت جهان مدارانه یونانی را می پوشاند.
وحدت در كثرت نقوش، مظهر الوهیت و توحید وجود لایتناهی الهی است كه در جهان كرانمند و یتناهی به نمایش در می آید نه ظهور عالم Cosmos آنچنان كه یونانی درك می كند.آنچنان كه در سخن ژرژ مارسه اشاره شده بود روح كلی هنر اسلامی كاملا خود را بیگانه از جهان یونانی- رومی نشان می دهد و این رجوع می كند به روح تفكر دینی كه وجهه نظر هنرمندان مسلمان را به مبدا ربوبی متذكر می ساخته است.این تذكر و مشاهده وحدت در كثرت به همه آثار هنری عالم اسلامی مهر وحدت زده است.طرح ها و نقوش زینتی، گره سازی، طرح های هندسی، نقش نخلچه، گل نیلوفر، برگ كنگر و بسیاری طرح های گوناگون دیگر كه در هنرنگارگری و تصویرگری جهان پراكنده و در هنر اسلامی نیز جمع شده است هویتی بیگانه ازیكدیگر دارند كه آن به روح و صورت نوعی هر تجربه هنری رجوع می كند.
این نقوش از عالم دیگری در روح و چشم دل هنرمند مسلمان پرتو افكنده است. تذهیب كتاب قرآن و تزیین كتاب های دینی، علمی و هنری مقدمه ای بود برای تزیین آنها، از اینجا باید صورتی از هنرهای نگارشی تكوین می یافت كه همچون خط، زیبایی و روحانیت قرآن را هرچه بیشتر نمایش می داد. این هنر نمی توانست چون هنرهای تجسمی رایج با نقوش انسانی یا طبیعت سازی مینیاتوری و نظیر آن باشد بلكه از ممیزات اساسی آن همان دوری از طبیعت است كه حتی طبیعت سازان مینیاتور نیز تا حدودی ازآن می گذرند.مذهب كاران در تمدن اسلامی شیوه ای خاص را برای زینت قرآن گزیدند كه با شیوه مسیحیان متفاوت بود و آن خصوصیت تنزیهی هنری بود كه در قرآن به كار می رفت. خطوط اسلامی در كنار تذهیب ها دو شاخه از هنرهای اسلامی اند كه از محدوده قرآن گذشته و به تمام شئون هنرهای تجسمی و معماری و صنایع مستظرفه اسلامی نفوذكرده اند.گچ بریها، حجاری ها، كتیبه ها، كاشی ها، موزاییك ها، نقوش روی ظروف و وسایل مساجد، اماكن مقدس و ابنیه و منازل همه از این حكایت می كنند.نكته مقابل تأمل در باب تذهیب این است كه هنرمندان تذهیب كار نیز اولین آموزگار این هنر را چون خطاطان، علی بن ابیطالب(علیه السلام) می دانند.
منبع:http://www.cloob.com

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط