ياران جوان: عصر ظهور (قسمت اول)

ويژگي هاي جوان آن قدر مهم و باارزش است که در تشکيل حکومت جهاني امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف وجود ياران جوان چشم گير و نمايان است. اميرالمؤمنان حضرت علي عليه السلام در اين خصوص مي فرمايد: ياران...
دوشنبه، 13 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ياران جوان: عصر ظهور (قسمت اول)
ياران جوان: عصر ظهور (قسمت اول)
ياران جوان: عصر ظهور (قسمت اول)

عصر ظهور

ويژگي هاي جوان آن قدر مهم و باارزش است که در تشکيل حکومت جهاني امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف وجود ياران جوان چشم گير و نمايان است. اميرالمؤمنان حضرت علي عليه السلام در اين خصوص مي فرمايد:
ياران مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف جوانند و پير در آنها نيست، مگر به قدر سرمه چشم يا به اندازه نمک در زاد و توشه سفر؛ و نمک کمترين وسيله سفر است. (1)
در اين حديث، تعداد ياران غير جوان امام به مقدار سرمه در چشم و نمک در وسايل سفر بيان و تشبيه شده است و بسيار روشن است که اين تعبيرکنايي اشاره مستقيم به کثرت ياران جوان در حکومت جهاني امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف است .
در روايت ديگري صادق آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم اين شکوه و زيبايي را اين گونه بيان مي فرمايد:
جوانان شيعه بر پشت بام هاي خانه هاي خويش استراحت مي کنند که ناگهان به نداي صاحب خود، در يک شب، بدون وعده قبلي، پاسخ مي دهند و صبح را در مکه حضور دارند.(2)
در روايات ديگري اين اجتماع بي نظير و باشکوه جوانان به اجتماع پاره ابرهاي پاييزي تشبيه شده است. (3) که گويا کنايه از سرعت اجتماع جوانان باشد.

چرا جوان؟

با توجه به خصلت، مرام و شخصيت جوانان در عصر ظهور، اکثر ياران امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف از اين گروه سني هستند. برخي از ويژگي ها و خصلت ها که سبب حضور عارفانه و عاشقانه جوانان مي باشد، بدين شرح است:

1. صفاي باطن

نداشتن لجاجت همراه با فطرت پاک از خصوصيات منحصر به فرد جوانان است.
جوان به جهت فطرت پاک ، همواره با پويايي و هيجان به دنبال سعادت و گذشت از رسوم و عقايد تقليدي است. اگر چه برخي در تعيين مصداق خير و نيکي و يافتن راه، دچار سردرگمي و اسير و گرفتار چاه مي شوند؛ ولي خود اين حرکت و تلاش و نداشتن توقف و سکون نشأت گرفته از روحيه ي حقيقت طلبي جوانان است. مقام معظم رهبري در اين باره مي فرمايد:
طبيعت جوان، ميل به معنويت و ميل به صفاست... طبيعت جوان، پاکي و ميل به پاکي، محبت و ميل به محبت، معنويت و ميل به معنويت، روشن بيني و ميل به روشن بينان است. طبيعت جوان مقابله با زورگويي ها است. شما در هيچ جاي دنيا سراغ نداريد که نهضتي از طرف جوانان به نفع دخالت بيگانگان درست شده است، هميشه در هر کجاي دنيا که نهضت جوان، درست شده عليه دخالت بيگانگان بوده است. (4)
لذا در همه ي دوران ها شاهد حضور جوانان هستيم. اين مسئله در انقلاب اسلامي ايران نيز از همين حقيقت سرچشمه گرفته است. مقام معظم رهبري مي فرمايد:
شما جوانان عزيز هميشه صميمي ترين مخاطبان انقلاب بوده ايد. هميشه آهنگ خوش اجابت شما بوده است که نفس انقلاب را تازه کرده و فريادها را به هم پيوند زده و هيبت انقلاب را به رخ دشمن کشيده است. (5)
ودر پيامي به جوانان، اين حقيقت اين گونه منعکس شده است:
در پيروزي انقلاب اسلامي جوانان و نوجوانان ما نقش اساسي و تعيين کننده اي داشتند و محصلين مدارس در جمع انبوه ملت ما و در راهپيمايي هاي چند ميليوني و حوادث خونين انقلاب حضور فعال خود را به اثبات رسانده، نسل نو ما را رسالت خود را چه در دوران انقلاب و چه در حوادث دشوار پس از آن به انجام رسانده و آن روزي که دشمنان انقلاب و منافقين در سراسر کشور دست به آشوب و فتنه انگيزي زدند و همچنين در دوراني که جنگ از سوي دشمن متجاوز با حمايت هاي قدرت هاي بزرگ بين المللي به ما تحميل شد باز نقش جوانان در دفاع از آرمان هاي انقلاب يک نقش درخشان و برجسته بود». (6)
يکي از مهم ترين عوامل موفقيت پيامبران، با وجود بسياري از محروميت ها، پرداختن به نيازهاي فطري انسانها بوده است. وجود اين ويژگي در اسلام، به صورت کامل تر و جدي تر، سبب شد تا در زمان کوتاهي جوانان مهاجر و انصار که از فطرت پاک تر و آگاه تري برخوردار بودند، از اولين گروندگان به اسلام باشد. جوانان صدر اسلام، نه براي هواهاي نفساني و نه ماديات و نيازهاي جسماني، بلکه خسته از محيط آلوده و تشنه معرفت در پي پاسخ به نياز فطرت بودند. حتي براي برخي از آنان پذيرش اسلام همراه با بسياري از محدوديت ها ، سختي ها، فشارها، تهديدها و کنار گذاشتن منزلت هاي ظاهري، تجملات و ثروت بود؛ ولي حاضر شدند همه ي اين مسائل را با دل و جان قبول کنند. جوانان، از نظر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم گوي سبقت را در پذيرش اسلام ربودند و در اين خصوص بر پيران فضيلت يافتند. روايت شده است که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند:
به شما درباره ي جوانان به خير و نيکي سفارش مي کنم؛ چرا که آنان از نظر قلبي، پاک تر و مهربان ترند. خداوند مرا بشارت دهنده به رحمت و بيم دهنده از عذاب خويش فرستاد و جوانان با من همراه و هم سوگند شدند و پيران با من به مخالفت برخاستند. (7)
سپس پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم اين آيه شريفه را قرائت فرمود:
(فطال عليهم الأمد فقست قلوبهم)؛(8) عمرشان طولاني گشت؛ در نتيجه قلب هايشان قساوت يافت. (9)
اين گروه به طور طبيعي کم تر از بزرگ ترها درتاريکي هاي روحي و قساوت قلب غرق شده اند و غالبا داراي صفاي باطن، قلبي پاک، روحي روان، فکري جوان و دلي روشن مي باشند. (10) به همين دليل زودتر و بيش تر از بزرگ ترها به سوي حق و فضيلت رو مي آورند و نداي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف را لبيک مي گويند.
هنگام ظهور آخرين حجت الهي، جوانان گروه گروه عاشقانه و عارفانه و گرداگرد امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف اظهار ارادت مي کنند؛ زيرا قلب آنها خالي از هر شائبه مي باشد. تمايلات، آرزوهاي رنگارنگ و عقايد، افکار و باورهاي درهم تنيده بزرگسالان، مانند قفل هاي سنگين و محکم مانع از حرکت سريع به سوي امام مي شود. قبل از آنکه آنها از سر عقايد خود برخواسته و قدمي پيش نهند، جوان فرسنگ ها راه پيموده است.
براساس روايت نوراني آخرين پيام آور الهي صلي الله عليه و آله و سلم که مي فرمايد:
هر فرزندي براساس فطرت خداشناسي به دنيا مي آيد؛ تا اين که والدين او، وي را به يهوديت يا مسيحيت درمي آورند. (11)
اين فطرت در عصر جواني هنوز به حق و فضيلت تمايل شديد دارد، فضيلت خواهي در وجود او موج مي زند و همه ي فکر و دلش آسوده و مشغول به گرفتاري ها و زرق و برق دنيا نشده است؛ از اين رو به راحتي به نداي عدالت، لبيک مي گويد. قبل از آن که ديگران قلب خود را پاک و جايي براي تابيدن نور کلام امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف در صفحه ي وجودشان مهيا کنند، جوانان همه ي پيام نور را جذب و درصدد انعکاس آن هستند. بي جهت نيست که قلب جوان در ميان همه ي قلب ها ارزش توجه بيشتري دارد. امام علي عليه السلام دل جوان را اين گونه تشبيه مي فرمايد:
قلب جوان مانند زمين خالي از کشت است که هرچه در آن بکاري، قبول مي کند. (12)
مقام معظم رهبري نيز مي فرمايند:
دل هاي جوانان نوراني است و فطرت هاي آنان، سالم و دست نخورده است. آلودگي آنان به زخارف و آلودگي هاي دنيا، به بندهاي گراني که پول دوستي و مال دوستي و جاه طلبي و قدرت طلبي و اين چيزها بر پاي انسان مي زند، براي آنها خيلي کمتر است، لذا تحول اخلاقي در جوانان آسانتر است. (13)
در جاي ديگر مي فرمايند:
جوان آسان پذير و زودپذير است؛ چون دل او نوراني است. هنوز آلودگي در دل هاي جوانان به قدر افرادي از قبيل بنده که سني از آنها گذشته است، نيست و سخت پذير نشده اند. نوراني هستند؛ مي توانند به راحتي حقيقت را درک کنند و بيايند و آن را بشنوند و بپذيرند. (14)
و در ديدار با جمعي از دانشجويان مي فرمايند:
جوانها در هر برهه اي از تاريخ کشورها و ملت ها يکي از مهم ترين مراکز سعادت يک ملت مي توانند باشند. علت هم اين است که جوان، برخوردار از طهارت فکري و پاک و ناآلوده است. جوان مهبط لطف پروردگار است و در بسياري از موارد، دل او محل جلوه ي عنايات ويژه الهي است. اين را بايد جوانها قدر بدانند. صفايي که روح انسان مي تواند به دست آورد و با آن از لايه هاي ماديت و گرفتاري هاي مادي و آلودگي ها و پليدي ها عبور بکند و دامن خود را پاک نگه دارد، در جوانها بيش از همه انسانها است. (15)
با بالا رفتن سن، استعداد قلب جوان نيز کم مي شود. قابليت، انعطاف و اثرپذيري آن کم مي شود. بروز مرارت ها، ظهور سختي ها، آشکار شدن ناملايمات و چشيدن همه ي آنها، قلب را سخت و سنگين مي کند. مواجه شدن با کژي ها، برخورد با بدي ها، ديدن ظلم ها و ... تأثيرات فراوان و سهم بسزايي در آلوده شدن و به انحراف کشيدن انسان ها دارد.
رقت قلب، صفاي باطن و دل مهربان موجب سرعت در کارهاي خير مي شود. وقتي از يک جوان و يک پير، هم زمان درخواستي شود، سرعت تصميم گيري و اقدام عملي جوان خيلي بيشتر است. شايد برخي ها به نحوه عملکرد غير جوان مهر دقت و سنجيدگي زنند؛ ولي حقيقت چيز ديگري است.
از امام صادق عليه السلام پرسيدند: چرا وقتي فرزندان حضرت يعقوب عليه السلام از پدرشان طلب عفو و بخشش نمودند، او گفت: در آينده براي شما طلب بخشش مي کنم، ولي حضرت يوسف عليه السلام در برابر اين خواسته برادران، بلافاصله آنها را بخشيد؟ امام عليه السلام جواب فرمودند:
زيرا قلب جوان نرم تر از قلب پير است. (16)
اين ويژگي منشأ بسياري از فضائل است. صفا و صميميت، عشق و محبت و... ميوه هاي اين خصوصيت است، بنابراين هرجايي که اين ارزش و بهاء عرضه شود، قلب جوان فروشنده و خريدار آن است؛ زيرا او داراي اين ويژگي ها و طالب اين خصوصيات است. چرا جوانان همراه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شدند؟ زيرا پيام اين رسول از جنسي بود که هماهنگ با فطرت آنان بود. چرا جوانان همراه آخرين جانشين پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نيز مي شوند؟ زيرا جنس سخن و حرکت او هماهنگ با فطرت و روحيات جوانان است. جوانان گمشده ي خود را در لابلاي پيام او مي يابند. قلب، جان، ذهن، عاطفه و احساسات جوانان در حکومت جهاني امام عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف پاسخ حقيقي و مطلوب مي يابند.
تأمين کننده تمام نيازهاي جوانان جهان، دولت امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است؛ زيرا جوانان از ظلم ، نادرستي و بداخلاقي ديگران رنج مي برند و بر انحراف و ناپاکي مرد افسوس مي خورند(17) و آرزو دارند که سجاياي انسان و فضايل اخلاقي بر سراسر جهان حاکم مي باشد و تمام عالم به راستي و درستي قدم بردارند.
موريس دبس، استاد دانشگاه استراسبورگ مي گويد:
در حدود 15-17 سالگي، جوانان به نداي تقدس با شجاعت به لرزه درمي آيند، آرزومند مي شوند که جهان را از نو تشکيل دهند، بدي را محو و نابود سازند و عدالت مطلق را حکمفرما نمايند... (18)
مقام معظم رهبري در اين باره مي فرمايد:
جوان، طبيعتش ظلم ستيزي و مقابله با قلدري است. جوان، طبيعتش اين است که وقتي ببيند دولتي در صحنه بين الملل، در عرصه عالم وجود دارد که اساس موجوديتش عبارت است از ظلم - نظام و حکومت صهيونيستي؛ اساسش ظلم است ديگر - با آن مخالفت خواهد بود... طبيعت جوان، اين است. جوان با ظلم مخالف است. جوان با زورگويي، با قلدري و با ناحق طلبيهاي زورگويانه، مخالف است. (19)
دقت ساده و اجمالي در وضعيت کشور ما گوياي اين حقيقت است که اگر مذهب و دين از جهت اصلي خود يعني رفع ظلم و اجراي عدالت و اصلاح اجتماعي و برقراري اخلاق و تصحيح روابط فردي و اجتماعي گام بردارد، جوانان را شيفته خود مي سازد به صورتي که براي رفع ظلم حاضر به هرگونه تلاشي هستند. حتي جان خود را براي اعتلاي عقايد مذهبي خود فدا مي کنند. تجربه اجتماعي ايران در مورد گرايش جوانان به مذهب تأييد اين مسئله در روان شناسي بلوغ است که جوانان نوعي فلسفه زندگي را براي خود ضروري مي دانند و مي خواهند پاسخ روشني در مورد جهان و وجود خود بيابند. ضمنا نوعي اعتراض به همه مسلک ها و مرام هايي است که نه تنها گرهي از کار آنان نگشاده اند بلکه آنان از زمينه تاريخي و فرهنگ خويش هم بيگانه ساخته اند. عطش جوانان نسبت به مذهب در صورتي سيراب مي شود که در جهت درست هدايت شود و صداقت و خلوص در همه امور را مشاهده کنند. جوانان تمام مسائل را زير ذره بين انتقاد و موشکافي قرار مي دهند و در اصول و بنيان هاي اعتقادي هيچ گونه تسامح و سهل انگاري را روا نمي دارند و اگر با تناقض و تخالفي در گفتار و عمل مذهبي روبرو شوند به دو صورت واکنش نشان مي دهند يکي اين که در اعتقاد خود سست مي شوند، اين در صورتي است که زمينه اعتقادي محکمي نداشته باشند و ديگر اينکه صداي خود را به اعتراض بلند مي کنند و طالب جريان يافتن اصول و روش هاي مذهبي در کليه شئون و امور مي شوند. (20)
مقام معظم رهبري درباره نقش جوانان در پيروزي انقلاب مي فرمايد:
نقش کارساز و انکارناپذير جوانان و دانش آموزان کشور در پيروزي انقلاب اسلامي و سپس مقاومت آگاهانه در جهت حفظ در دستاوردهاي گران بهاي انقلاب، بر کسي پوشيده نيست . اين نقش عظيم به خصوص پس از تجاوز رژيم عراق و شروع جنگ تحميلي روز به روز آشکارتر گرديد و آنان که با دليري و سربلندي، انقلاب اسلامي را به پيروزي رسانده بودند، در صحنه هاي دفاع از حريم وطن و دفع تجاوز دشمن و صيانت از انقلاب اسلامي نيز با قهرماني مقاومت کردند و حماسه ها آفريدند.
حضور دانش آموزان جوان که اميد انقلاب اسلامي اند هم در صحنه نبرد با دشمن بوده و هست. آنان در همان حال که در مرزهاي کشور با دشمن خارجي مي جنگيدند، در محيط مدرسه نيز با عوامل ضد انقلاب سرگرم نبرد بودند. هوشياري اين جوانان حق طلب و خداجو، در همه صحنه ها، نقشه ي دشمنان اسلام و انقلاب را خنثي کرده است. و به حول و قوه الهي از اين پس نيز خنثي خواهند کرد. (21)
بنابراين جوانان براساس فطرت پاک انساني، به نداي حق و فضايل اخلاقي گرايش دارند و خواستار جهاني هستند که حق و فضيلت انساني در آن حاکم باشد. جوانان تا زماني که روح پاکشان به گناهان آلوده نگشته است، همواره در پي رسيدن به فضايل انساني اند.
جوانان شيفته ي ارزشهاي فرهنگي اعم از سياسي، اجتماعي و ديني هستند، همين امر باعث اختلاف آنان با بزرگسالان مي شود. آنچه که اصطلاحا تضاد بين نسل ها يا شکاف بين نسلها مي نامند بيانگر تفاوت سيستم ارزشي جوانان با بزرگسالاني است که به آداب و رسوم گذشته پايبند هستند و هيچ گونه تغييري را نمي پذيرند و به شدت با آن مقابله مي کنند.
مطالعه اسپندلر (22) درمورد ارزش ها نشان داد که در جامعه دو دسته ارزش جريان دارد. يکي ارزش هاي سنتي و ديگر ارزش هاي پيش بيني نشده است . ارزش هاي سنتي بوسيله فرهنگ يک جامعه منتقل مي شود و ارزش هاي پيش بيني نشده قبلا وجود نداشته و مقتضيات زمان آنها را براي فرد جالب و داراي کشش نموده است. جوانان معمولا به سمت ارزش هاي پيش بيني نشده گرايش دارند و همين امر باعث برخورد آنان با بزرگسالان و والدين که نماينده ارزش هاي سنتي هستند مي شود و در برخي موارد به مشاجره مي انجامد. براي جوانان امروزي شناخت مسائل اجتماعي و تشريک مساعي در حل آنها ارزشمند است. جوانان مي خواهند بيش از گذشته در زندگي اجتماعي سهمي داشته باشند . فساد، تباهي، بيرحمي، محروميت و مسائلي از اين قبيل نوجوان را به خشم مي آورد و به اصلاح اجتماعي رو مي آوردند. جوانان مي بينند و نمي توانند آن را تحمل کنند. اعتراضات جوانان نسبت به انواع حکومت هاي ديکتاتوري و مبارزه با آنان براي آزادي و نيز ايستادگي آنان در برابر تبعيض نژادي و مقابله با گسترش سلاح هاي هسته اي، و تهاجم فرهنگي نمونه هايي از عدم تسليم جوانان در برابر ارزش هاي بزرگ سالان است. (23)
ابوجعفر احول که از ياران امام صادق عليه السلام و مبلغان دين بود، روزي به حضور امام عليه السلام مشرف شد. امام از او پرسيد: مردم بصره در امر دين و اهل بيت عليهم السلام چگونه اند؟ عرض کرد: تعداد کمي تمايل نشان داده اند. امام عليه السلام فرمود:
به جوانان رو کن؛ زيرا آنها به سوي هر خير و نيکي بيش تر سرعت مي گيرند. (24)
بر اثر همين غريزه الهي است که پيش از اسلام در محيط آلوده و آکنده از فساد و تباهي مکه، عده اي پيمان «حلف الفضول» را بنا نهادند و در طول تاريخ جلوه هاي ويژه حق طلبي، فضيلت خواهي و دين گرايي را به منصه ظهور گذاشتند. هرگاه جوانان در خلأ اعتقادي و فقر ديني واقع شده اند، به صورت وسيعي به دين گرايش يافته اند؛ که از نمونه هاي کهن آن، گروندگان به حضرت موسي عليه السلام و حضرت عيسي عليه السلام است. قرآن در اين باره مي فرمايد:
(فما آمن لموسي الا ذريه من قومه علي خوف من فرعون و ملئهم أن يفتنهم )؛(25)
در آغاز هيچ کس به موسي ايمان نياورد، مگر گروهي از فرزندان قوم او؛ در حالي که از فرعون و اطرافيان او مي ترسيدند که مبادا آنان را شکنجه دهند.
نکته جالب اين آيه شريفه اين است که با وجود ترس از فرعون و عواقب قبول دين ، جوانان و فرزندان از پيشگامان قبول دين بودند. اغلب روان شناسان معتقدند که انسان ها در دوران جواني به شدت به مذهب و دين گرايش دارند. «تمايل فطري جوانان به مذهب آن قدر شديد است که همه ي روان شناسان مي گويند: بين بحران تکليف و جهش هاي مذهبي ارتباط غيرقابل انکاري وجود دارد. » (26)
مقام معظم رهبري در اين باره مي فرمايد:
عمق بخشيدن به ايمان و دست يافتن به معرفت ديني و مجاهدت براي حفظ طهارت و صفاي دل نيز در جواني از هميشه مفيدتر است. (27)

پي نوشت ها :

1- غيبت نعماني، ص 438، ب 20، ح 10؛ غيبت طوسي، ص 284؛ بحارالانوار، ج 52، ص 333؛ معجم احاديث الامام المهدي، ج 3، ص 102، « ان اصحاب القائم شباب لا کهول فيهم الا کالکحل في العين او کالملح في الزاد و اقل الزاد الملح».
2- غيبت نعماني، ص 438، ب 20، ح 11، بحارالانوار، ج 52، ص 370؛ معجم احاديث الامام المهدي، ج 4، ص 6؛ « بينا شباب الشيعه علي ظهور سطوحهم نيام اذا توافوا الي صاحبهم في ليله واحده علي غير ميعاد فيصبحون بمکه» .
3- غيبت نعماني، ص 170؛ بحارالانوار، ج 52، ص 37؛ « بينا شباب الشيعه... يجمعون فزعا کتفريح الخزيف من القبائل»؛ امام علي عليه السلام: «يجيئون قزعا کقزع الخريف »، معجم احاديث الامام المهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف، ج 5، ص 15؛ امام باقر عليه السلام: «يجتمعون بکمه علي غير ميعاد قزعا کقزع الخريف»، همان، ص 21و 24؛ امام باقر عليه السلام: « يجمعون في ساعه واحده قزعا کقزح الخريف»، همان ص 27.
4- کودک، نوجوان و جوان از ديدگاه مقام معظم رهبري ، ج 2، ص 96.
5- روزنامه رسالت، ص 2، پيام به مناسبت نشست اعضاي انجمن هاي اسلامي در تبريز.
6- پيام به دانش آموزان به مناسبت آغاز دهه دوم انقلاب اسلامي (67/11/12)
7- شباب قريش، ص 1، به نقل از جوان از نظر عقل و احساسات، ج 2، ص 248؛ «اوصيکم بالشبان خيرا فانهم ارق افئده. ان الله بعثني بشيرا و نذيرا، فخالفني الشبان و خالفني الشيوخ».
8- سوره حديد، آيه 16.
9- امام صادق عليه السلام :«فانتحيت له اصحابه الثلاثه عشر قزعا کقزح الخريف»، غيبت نعماني، ص 32.
10- امام محمد باقر عليه السلام مي فرمايد: «ما من عبد الا و في قلبه نکته ي بيضاء... ؛ هر بنده اي در دلش نقطه سفيدي است که چون مرتکب گناه گردد، نقطه سياهي در آن پيدا مي شود، سپس اگر توبه کند، آن سياهي از بين مي رود؛ ولي اگر به گناه ادامه دهد، آن سياهي افزايش مي يابد و ديگر صاحب آن دل به خير نگرايد و اين سخن خداوند متعال است: (کلا بل ران علي قلوبهم ما کانوا يکسبون) (سوره مطففين ، آيه 114) «نه چنين است؛ بلکه آنچه مرتکب شدند، بر دلشان زنگاري است». (بحارالانوار، ج 73، ص 332).
11- بحارالأنوار، ج 3، ص 279، «کل مولد يولد علي الفطره حتي يکون ابواه يهودانه و ينصرانه » .
12- نهج البلاغه، نامه 31، «و انما قلب الحدث کالارض الخاليه ما القي فيها من شيء قبلته ».
13- کودک، نوجوان و جوان از ديدگاه مقام معظم رهبري، ج 2، ص 94.
14- همان.
15- همان، ص 95.
16- علل الشرايع، ج 1؛ ص 54؛ بحارالانوار، ج 12، ص 28، «لان قلب الشاب ارق من قلب الشيخ».
17- اگر جوان از ناهنجاري و بي عدالتي لذت مي برد، به يقين فطرت اصيل خود را آلوده و بي رمق ساخته است.
18- چه مي دانم (بلوغ)، ص 122؛ جوان در پرتو اهل بيت عليهم السلام، ص 236.
19- کودک، نوجوان و جوان از ديدگاه مقام معظم رهبري ج 2، ص 147.
20- روان شناسي نوجوانان و جوانان، ص 70.
21- ديدار با فرهنگيان (66/2/13).
22- مقدمه اي بر مشاوره و روان درماني، ص 59.
23- روان شناسي نوجوانان و جوان، ص 67.
24- کافي، ج 8، ص 93؛ بحارالأنوار، ج 23، ص 236، «عليک بالاحداث فانهم اسرع الي کل خير).
25- سوره يونس، آيه 83.
26- جوان از نظر عقل و احساسات، ج 1، ص 343، جوان در پرتو اهل بيت عليهم السلام، ص 63.
27- کودک، نوجوان و جوان از ديدگاه مقام معظم رهبري، ج 2، ص 138( به نقل از حديث ولايت، ج 4، ص 271) .

منبع:کتاب قرآن ، حضرت مهدي و جوانان

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط