اقدامات بنی صدر و رفتار امام خمینی (ره) در مواجهه با آن
نويسنده:ایمان حسین قزل ایاق
چکیده:
مقدمه:
در این مقاله تلاش می شود ضمن بررسی آنچه که باعث روی کار آمدن بنی صدر و آنچه که منتهی به عزل او شد، نقش حیاتی امام خمینی در اداره و هدایت جریانات مربوط به بنی صدر، مورد بررسی قرار گیرد.
بنی صدر قبل از ریاست جمهوری:
بنی صدر در دوران ریاست جمهوری:
با بررسی عملکرد وی در خصوص هریک از مسائل فوق، روشن می شود که او در اقدامات خود دائماً در جهت حذف یا مخالفت با نهادهای انقلابی عمل کرده است.
بنی صدر در برابر هر یک از مسائل فوق غالباً مواضعی متفاوت با نیروهای انقلابی در پیش می گرفت. از جمله در مورد مساله گروگانگیری، بارها مخالفت خود را با حرکت دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی اعلام می کرد و حرکت دانشجویان را افراطی می خواند. از سوی دیگر رسانه های غربی نیز پس از روی کار آمدن بنی صدر، اظهار امیدواری می کردند که با وجود او جاسوسان آمریکایی زودتر آزاد شوند. او پس از مدتی بر تسلیم شدن گروگان ها به دولت تأکید کرد که امام در برابر این خواسته بنی صدر، یادآور شد که تکلیف گروگان ها باید در مجلس روشن شود و از این روی با این خواسته بنی صدر مخالفت کرد.
یکی از رویدادهای مهم در زمان ریاست جمهوری بنی صدر، برگزاری انتخابات مجلس بود. پیش از این در انتخابات ریاست جمهوری که احزاب طرفدار انقلاب چون حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به دلایل مختلف نتوانستند پیروزی قابل توجهی به دست آورند، این بار با وجود رقابتی که بین چهار گروه متمایز شامل گروه های مؤتلفه شامل حزب جمهوری اسلامی، مجاهدین انقلاب اسلامی، روحانیت مبارز و ...؛ گروه های همنام شامل هواداران نهضت آزادی؛ دفتر هماهنگی و همکاری های مردم با ریاست جمهوری و سازمان مجاهدین خلق ایران، وجود داشت، گروه های طرفدار بنی صدر شکست خوردند. به گونه ای که به جز حدود 40 نفر از نمایندگان انتخابی، بقیه از جناح مقابل رئیس جمهور محسوب می شدند. بنابراین اولین شکست برای بنی صدر در انتخابات اولین دوره مجلس رقم خورد که همین مسأله باعث گردید تا او در بیشتر مواقع از نظرات مجلس تمکین نکند.
از دیگر مسائلی که در این دوره مطرح بود تحرکات نیروهای ضد انقلاب در منطقه کردستان از جمله گروه های کومله و حزب دموکرات کردستان ایران و رزگاری (رستگاری)، به رهبری افرادی چون عبدالرحمن قاسملو، عزالدین حسینی و صنار مامدی بود. این گروه ها با هدف ایجاد ناامنی و ناکارآمد نشان دادن دولت مرکزی، در تلاش بودند تا با بهانه خودمختاری، در جهت تضعیف انقلاب اسلامی گام بردارند. البته درگیری ها و حوادث مشابهی هر چند گذرا و مقطعی در دیگر نقاط ایران از جمله منطقه گنبد، برخی از بخش های خوزستان، بندر انزلی و برخی از مناطق استان فارس به رهبری خسرو قشقایی رخ می داد که بنی صدر اساساً به جای تأکید بر حل این مسائل، در سخنرانی ها و مصاحبه های متعدد بیشتر به مباحث حاشیه ای و اختلاف برانگیز می پرداخت که موجب گسترش اختلافات میان مسئولین می شد.
بروز درگیری در دانشگاه ها به تحریک گروه های چپ گرا و سوء استفاده این گروه ها از محیط دانشگاه، برای اشاعه و گسترش مشی و ایدئولوژی انحرافی شان، سرانجام به تعطیلی موقت دانشگاه ها و تصمیم برای انقلاب فرهنگی با هدف اصلاح برنامه های آموزشی دانشگاه ها که برآمده از رژیم پهلوی بود و همچنین پاکسازی دانشگاه ها از عناصر غربزده و سلطنت خواه انجامید.
اما شاید یکی از مهم ترین مسائلی که بنی صدر در دوران ریاست جمهوری خود با آن مواجه بود انتخاب نخست وزیر بود. زمانی این مسأله برای بنی صدر دشوارتر می شد که در این انتخاب می بایست نظر مساعد مجلس که اکثریت آن را گروه ها و احزاب مخالف وی تشکیل می دادند نیز جلب می کرد. از این روی او در ابتدا برای اینکه به گمان خود بتواند مجلس را در برابر عمل انجام شده قرار دهد، حجت الاسلام سید احمد خمینی فرزند امام را انتخاب کرد که امام بلافاصله با این مسأله مخالفت کرد و اعلام کرد که قصد ندارد اعضای خانواده شان در امور حکومتی دخالت داشته باشند. البته بنی صدر، بعداً جلوگیری از بروز تجربه اختلاف بین مصدق و کاشانی در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت را در توجیه این اقدام خود بیان کرد. او پس از این دائماً با پیشنهادهای مختلف برای احراز پست نخست وزیری به بهانه عدم هماهنگی افراد پیشنهاد شده با وی، مخالفت می کرد. تا اینکه بالاخره با مجلس توافق شد تا هیأتی به نمایندگی از رئیس جمهور و مجلس، اشخاصی را معرفی کنند که مورد نظر طرفین باشد. البته بنی صدر در این میان تلاش کرد تا نماینده ای از طرف امام نیز به این هیأت اضافه شود که امام با این موضوع مخالفت کرد. در نهایت بنی صدر پس از مخالفت با افراد مختلف نظیر سید مصطفی میرسلیم برای پست نخست وزیری، با پیشنهاد نخست وزیری محمد علی رجایی وزیر آموزش و پرورش وقت، علی رغم میل باطنی، موافقت نمود. تا جایی که او بارها در جلسات خصوصی و بعضاً عمومی رجایی را نخست وزیری تحمیلی به خود می دانست.
پس از انتخاب نخست وزیر، مسأله بعدی تعیین کابینه بود که موجب بروز اختلافاتی میان بنی صدر و رجایی شد. پس از انتخاب رجایی، از همان آغاز بر سر انتخاب کابینه و برخی مسائل دیگر نظیر حوزه اختیارات رئیس جمهور و نخست وزیر در قانون اساسی اختلافات جدیدی به وجود آمد. بنی صدر تخصص و هماهنگی وزرا با خود را مهم ترین معیار برای کابینه بیان می کرد، ولی رجایی بر اولویت تعهد و انقلابی بودن، پافشاری می کرد. بنی صدر در نامه ای پس از ارائه اولین لیست وزرای پیشنهادی به وی، در نامه ای به امام خمینی اعلام کرد نخست وزیر در انتخاب وزرا، معیارهای او را مورد نظر قرار نداده است که امام نیز در جواب یادآور شد قصد ندارد در این گونه امور دخالت کند و خواستار تفاهم میان مسئولین برای انتخاب هر چه سریع تر کابینه شد. در نهایت در 16 شهریور 59 بنی صدر با اینکه قبلاً اعلام کرده بود تنها در مورد وزرای دفاع و خارجه نظر خواهد داد، فقط با 14 نفر از 21 وزیر پیشنهادی رجایی موافقت کرد. بنی صدر در سخنرانی روز 17 شهریور خود نشان داد که اساساً مخالف ورود نیروهای انقلابی، خصوصاً اعضای حزب جمهوری اسلامی به کابینه است. این سخنان، واکنش سران حزب جمهوری اسلامی را برانگیخت و از جمله هاشمی رفسنجانی و بهشتی سخنان رئیس جمهور را عامل تضغیف کابینه و بر خلاف تعهدات قبلی رئیس جمهور مبنی بر تلاش برای رفع اختلافات، بیان کردند.
با آغاز جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی ایران، ابوالحسن بنی صدر که قبلاً از سوی امام به عنوان فرمانده کل نیروهای مسلح نیز منصوب شده بود، به تدریج در این عرصه نیز مخالفت خود را با گروه ها و نهادهای انقلابی، بروز داد. از جمله با توجه به آمادگی و انگیزه های اعتقادی نیروهای سپاه پاسداران برای مشارکت جدی تر در عملیات نظامی، با حضور پر رنگ آنها در عرصه نبرد، مخالفت می کرد و به همین دلیل سلاح و امکانات نظامی لازم را در اختیار آنها قرار نمی داد. البته او پیش از آغاز جنگ نیز به تذکرات و هشدارهای فرماندهان نظامی در خصوص غیرعادی بودن تحرکات نظامی عراق در مرزهای خود با ایران و امکان حمله نظامی این کشور به ایران، توجه نمی کرد.
یکی از مسائل مهم دیگری که در دوران ریاست جمهوری بنی صدر وجود داشت اختلافات او با حزب جمهوری اسلامی بود که خصوصاً پس از انتخابات مجلس، توانسته بود اکثریت مجلس اول را نیز به دست آورد. او در طول دوران ریاست جمهوری خود، دائماً به صورت تلویحی بدون اینکه به صورت مستقیم نامی از این حزب ببرد، به سران آن حمله می کرد و به گونه های مختلف در مسیر ضدیت با این حزب حرکت می کرد و با اینکه تلاش های متعددی هم خصوصاً به هنگام انتخاب نخست وزیر و کابینه، برای ایجاد تفاهم میان حزب جمهوری اسلامی و بنی صدر صورت گرفت، اما به نتیجه ای نینجامید و هر بار بنی صدر با سخنان خود راه را بر این تفاهم می بست.
واقعه 14 اسفند 1359 و تحولات پس از آن:
پس از این رویداد، مسئولین کشور خواستار روشن شدن ماجرا، مجازات عاملین و عدم تکرار این وقایع شدند و در عین حال از حرکت رئیس جمهور در نشان دادن کارت های شناسایی منسوب به برخی از نهادهای انقلابی به مردم در حین سخنرانی و اعلام دخالت این نهادها در مسأله چماقداری، ابراز تأسف کردند. در هر حال این سخنرانی و وقایع حاشیه آن، موجب گسترش اختلافات در کشور شد. در نهایت در نوروز 1360، هیأتی سه نفره از سوی امام خمینی مسئول رسیدگی به اختلافات شد و این هیأت به روزنامه ها اخطار داد تا از انتشار مواردی که باعث آشوب می شود، خودداری کنند. اما شروع کار این هیأت مصادف با گسترده تر شدن روابط بنی صدر با سازمان مجاهدین خلق شد که مخالفت آن با جمهوری اسلامی تا آن زمان برای همه اثبات شده بود. بنی صدر به جای عمل در چهارچوب هیأت مذکور، در مواضعی همسو با سازمان مجاهدین خلق، ضمن جوسازی علیه نخست وزیر، خواستار برگزاری رفراندوم به منظور حل این بحران شد. با این حال مصاحبه های متعدد و سخنرانی های تحریک آمیز بنی صدر همچنان ادامه پیدا کرد. تا اینکه در تاریخ 20 خرداد60 امام خمینی طی حکمی به ستاد مشترک ارتش، رئیس جمهور را از سمت فرماندهی کل قوا برکنار کرد و در نهایت در روز 30 خرداد نیز طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر در مجلس شورای اسلامی بررسی گردید و با 177 رأی موافق و یک رأی مخالف مورد تصویب قرار گرفت و در روز اول تیر نیز حکم عزل او از سوی امام خمینی صادر شد.
رفتار امام خمینی در مواجهه با بنی صدر:
*ایمان حسین قزل ایاق، کارشناس بخش تدوین معاونت پژوهشی مرکز
منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر:
- غائله چهاردهم اسفد 1359، ظهور و سقوط ضد انقلاب، تهران، دادگستری جمهوری اسلامی ایران، 1364.
- فاطمه حیدریان، بن بست غرور، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382.
- قاسم روان بخش، بازخوانی پرونده یک رئیس جمهور، قم، دفتر جریانشناسی تاریخ معاصر، 1382.
- یحیی فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، جلد اول، تهران، نشر عروج، 1384.
- مسعود رضوی، هاشمی و انقلاب، تهران، انتشارات همشهری، 1376.
- محمد جواد مظفر، اولین رئیس جمهور، تهران، انتشارات کویر، 1378.
- اکبر خوشزاد، مجلس شورای اسلامی دوره اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله