شیوه ی مدیریت فراماسونری

می توان شیوه ی مدیریت فراماسونری بر نهادهای مختلف را که در شرایط مختلف اتخاذ می شود از خط مشی و ایدئولوژی آن ها مشخص کرد. البته به کار بردن یکسان اصطلاحات و شیوه های مدیریتی توسط فراماسونری ها به معنی استفاده مشابه از این شیوه ها با همان نام ها به وسیله ی یک متعهد به جهان بینی و فرهنگ مردم خود نیست و از نظر کیفی اختلاف زیادی دارند، هر چند از نظر ظاهر شبیه به هم هستند. اینک به موارد زیر توجه فرمایید تا مورد فوق روشن تر گردد:
دوشنبه، 4 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شیوه ی مدیریت فراماسونری
شیوه ی مدیریت فراماسونری
شیوه ی مدیریت فراماسونری

بسم الله الرحمن الرحیم
می توان شیوه ی مدیریت فراماسونری بر نهادهای مختلف را که در شرایط مختلف اتخاذ می شود از خط مشی و ایدئولوژی آن ها مشخص کرد. البته به کار بردن یکسان اصطلاحات و شیوه های مدیریتی توسط فراماسونری ها به معنی استفاده مشابه از این شیوه ها با همان نام ها به وسیله ی یک متعهد به جهان بینی و فرهنگ مردم خود نیست و از نظر کیفی اختلاف زیادی دارند، هر چند از نظر ظاهر شبیه به هم هستند. اینک به موارد زیر توجه فرمایید تا مورد فوق روشن تر گردد:
«مسلک فراماسونری یک اجتماع عام است نه تنها با قوانین هر کشوری موافق است بلکه با وضع فکری و روحی هر کشور مطابقت دارد».
مورد فوق نشان دهنده، الگوی مدیریتی اقتضایی است، البته نه به آن معنی که این الگو (اقتضایی) در علم مدیریت تعریف شده باشد، بلکه خود را با شرایط وفق دادن برای رسیدن به هدف است آن هم اهداف فراماسونری و نه اهدافی که یک مدیر آموزشی و فرهنگی در شرایط عادی دارد که می خواهد نهاد زیر دست خود را از حالت فعلی به حالت مطلوب برساند.

شیوه ی اقتضایی از نظر علم مدیریت

در شیوه ی اقتضایی براساس شرایط پیش آمده مدیر باید برنامه ریزی را تغییر دهد و به عبارت دیگر در هر شرایط خاص، اعمال شیوه ی مقتضی آن شرایط، کارسازتر است و اگر مدیران به آن شیوه ی مناسب دست یابند و در طراحی و اداره ی امور شیوه ی مبتنی بر اقتضا را به کار بندند، سازمان های خود را به سوی اثر بخشی و کارآیی بیشتر سوق می دهند.
این نگرش را که برای هر شرایط ویژه، شیوه ی مدیریت مقتضی کار سازتر است، نگرش اقتضایی می نامند. نگرش اقتضایی دارای قانونمندی خاص و متکی به قانون «اگر (if) آن گاه (then)» می باشد، بدین معنی که مشخصاً معلوم می شود که مثلاً اگر شرایط چنین باشد راه حل این گونه است و اگر شرایط چنان باشد راه حل قبلی ممکن است مشکل گشا نباشد، بنابر این نگرش اقتضایی با نگرش سلیقه ای متفاوت است زیرا سلیقه های فردی قانونمندی ندارد.
در اینجا باید گفت که کیفیت به کارگیری شیوه ی اقتضایی توسط مدیران فراماسونر و مدیران غیر فراماسونر با یکدیگر تفاوت دارد، زیرا اهداف این دو نوع مدیر همسان نیستند، یکی به دنبال استعماری فراماسونری است و دیگری می خواهد باعث توسعه و پیشرفت جامعه ی خود شود.
به موردی دیگر اشاره می کنیم که نشان می دهد مدیران فراماسونر در اصل به صورت متمرکز عمل می کنند، اما چون در همه جا و در هر شرایطی حضور دارند، سعی می کنند حفظ ظاهر کرده و هر گونه اقدام خود را شورایی معرفی کنند، زیرا در یک محیط آموزشی و فرهنگی باید نظام مشارکتی و شورایی حاکم باشد تا کارها پیش رود و اگر چنین نباشد استعدادها شکوفا نمی شود، ولی از آن جا که نهادهای آموزشی و فرهنگی برای سازمان فراماسونری اهمیت زیادی دارند لذا همه ی این گونه تلاش ها در جهت ادامه ی حاکمیت شان می باشد نه شکوفایی استعدادها و رشد خلاقیت ها و اگر چنین نبود ایران هنوز هم جزو کشورهای جهان سوم نبود.
ولتر یکی از بنیان گذاران لژهای فرانسه و عضو لژ فراماسونری (گراند اوریان پاریس) می گوید: «مردم عامی احمق هستند و برای خدمت آفریده شده اند بنابراین ما باید برای آن ها برنامه ریزی کنیم و این وظیفه ی همه برادران در همه ی نقاط جهان است».
قبل از این که سخن فوق برداشت مدیریتی کنیم ضروری است سؤال شود که اعلامیه ی حقوق بشر که نشأت گرفته از انقلاب فرانسه به رهبری فراماسونرهاست از حقوق کدام بشر دفاع می کند؟ بشر فراماسونر و یا بشر عادی آن ها که بشر عامی و عادی را احمق می دانند؟ پس این همه حقوق برای فراماسونرهاست و اصل آزادی، برابری و برادری که از اصول ایدئولوژی فراماسونری است شامل غیر فراماسونرها نمی شود.
اینک از گفته ی «ولتر» برداشتی مدیریتی می کنیم:
این مورد بیان گر به کارگیری ساختار دیوانسالارانه توسط فراماسونرهاست یعنی برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها در رأس سازمان مشخص می شود و برای اجرا به سطوح میانی و پایینی سازمان ابلاغ می گردد. برای اثبات این مورد به مصداق های زیر توجه فرمایید:
در 18 آبان ماه سال 1344 متن آیین نامه ی شورای عالی آموزشی و پرورشی منتشر گردید و مقرر شد که کلیه ی نهادهای آموزشی و فرهنگی در چارچوب این آیین نامه عمل کنند که اینک به درج قسمتی از این آیین نامه و معرفی اعضای شورای عالی آموزش و پرورش می پردازیم:
«به منظور تعیین هدف خط مشی اساسی آموزشی و پرورش کشور و بررسی و تصویب برنامه ها و مقررات آموزشی دانشگاه ها و مدارس و با توجه به اصول اخلاقی و شعائر دینی و سنن تاریخی و ملی و انطباق کوشش های آموزشی و پرورشی با نیازمندی های ملی و عمرانی مملکت و اتخاذ تدابیر لازم برای جلب و حمایت و تقویت معنوی و مادی مردم از برنامه های آموزشی و پرورشی، شورای عالی آموزش و پرورش تشکیل می شود».
اعضای این شورا عبارت بودند از:
1. وزیر آموزش و پرورش، دکتر هادی هدایتی کمونیست برگشته که در زنجان اعلام جمهوری نمود.
2. دکتر جهان شاه صالح رئیس دانشگاه تهران و عضو کلوپ روتاری.
3. محسن کلانتری رئیس اطاق بازرگانی و معادن و عضو لژ فراماسونری مزدا.
4. دکتر سید حسن امامی امام جمعه ی تهران و استاد دانشکده ی حقوق و عضو لژ نور .
5. محمدعلی نقیب زاده مسئول برنامه ریزی های آموزش و پرورش و عضو لژ تهران.
6. صفی اصفیا مدیرعامل سازمان برنامه و عضو کلوپ روتاری
در متن آیین نامه ی شورای عالی آموزش و پرورش به مفاهیمی مانند، شعائر ملی و دینی، استقلال، پیشرفت و توجه به معنویت برخورد می کنیم. در اینجا این سؤال مطرح می شود که آیا ما می توانیم توسط مدیران و برنامه ریزان فراماسونر به استقلال و پیشرفت برسیم؟ عقل سلیم به این سؤال پاسخ منفی می دهد زیرا چنان که گفتیم، هدف اصلی فراماسونرها ایجاد حکومت جهانی است و بس، عقلاً ضروری است که برای شناخت بیشتر از فراماسونرها به منابع مختلفی مراجعه کنیم:
در اصل 15 اساس نامه ی فراماسونری آمده است:
«داوطلب باید تعهد شدید کند که نسبت به محفل فراماسونری جهانی صمیمی و فرمانبردار خواهد بود و نسبت به هر چه مربوط به مسائل فراماسونری بین المللی است صادقانه تبعیت خواهد کرد و این تعهد از لحظه ای که وارد اسرار فراماسونری از هر درجه ای می شود الزام آور است».
دکتر محمدعلی خنجی در کتاب خود به نام «تحلیلی از فراماسونری» درباره ی فراماسونرها آورده است:
«فراماسونرها اگر چه تشکیلات سری دارند، معهذا در همه جا وجودشان را حس می کنیم. بی علاقگی فراماسونرها به ملت و میهن خود در جهت خدمت به طبقه معین و به یک کشور غربی صنعتی است. اعضای این سازمان در کشورهای جهان سوم در قربانی کردن هموطنان خود در راه رسیدن به اهداف خود در هیچ موردی تردید به خود راه نمی دهند. فراماسونرها در یک حزب معین متشکل نیستند بلکه در تمام نهادهای فرهنگی و غیره پراکنده اند. در احزاب رقیب، فراماسونرها هستند که به ظاهر با یکدیگر مخالفت می کنند.
دروغ، تزویر، ریا صحنه آرایی، استفاده از خرافات و جهل مردم، وسیله ی کار آن هاست. فراماسونرها از طریق عوامل خود تلاش می کنند از تحقق استقلال فرهنگی و اقتصادی و سیاسی جلوگیری کنند و آن ها جریان و ضد جریان ایجاد می نمایند.
اعضای فراماسونری بیشتر از روشنفکران هستند. این افراد تحصیلات خود را در کشورهای اروپایی و آمریکا تکمیل نموده اند و کادر پر ارزشی محسوب می شوند. آن ها با عناوین علمی و موقعیت اجتماعی درخشانی که در کشورهای عقب مانده دارند، دارای تأثیر و نفوذ اجتماعی قابل ملاحظه ای هستند. فراماسونرها انواع انجمن های هنری، علمی، اجتماعی، سیاسی فرهنگی بهداشتی و غیره را به وجود می آورند. هدف آن ها توسعه ی سازمان خود در سراسر جهان و تبدیل آن به نیرویی است که بر همه ی جهان مسلط شود».
در لژهای فراماسونری، بستن چشم ها به این معنی است کمه تو فردی نابینا هستی و بعد از آن که به اسرار ما پی بردی و تحت ارشاد قرار گرفتی بینا خواهی شد و طنابی که به گردنش می اندازند اشاره بدین است که بعد از این در مورد خود اختیار نداری و اختیار تو در دست فراماسونری است.
«فراماسونری یک وسیله ی تفریح و تفنن اجتماعی نیست و باید یک طبقه ی روشنفکر آن را تشکیل دهند تا اعضای آن بتوانند وظیفه ی سنگین خود را به انجام برسانند. بنابراین نباید فراموش کرد که این تشکیلات ابتکاری فقط با توجه به صفات روحی و عواطف قلبی افراد هدایت می شود و نمی تواند دست آویز عامه قرار گیرد».
دکتر محسن مقدم استاد دانشکده ی هنرهای زیبا و نوه ی ادیب الملک که خود یک فراماسونر بوده می گوید:
«اگر چه در ابتدا گروهی بّنا این سازمان را به وجود آورده اند اما بعدها تحصیل کرده ها به عضویت آن در آمدند. هدف ظاهری این بود: پیشرفت و آزادی. برای پیشرفت، عضویت در لژ فراماسونری ضروری بود، چرا که وقتی یک عضو وزیر می شد وظیفه داشت که پست های پایین تر را بین اعضای لژ تقسیم کند. پیدایش لژهای متعدد سلیقه های مختلف را هم به وجود آورد، به همین علت مهندس محسن فروغی رئیس دانشکده ی هنرهای زیبا و دکتر علی اکبر سیاسی رئیس دانشگاه تهران و شریف امامی رئیس مجلس سنا با وجود اختلاف سلیقه هر کدام صاحب یک لژ بودند».
مطالب فوق نشان دهنده ی آن است که آن چه برای مدیریت فراماسونری اهمیت دارد رسیدن به هدف اصلی یعنی ایجاد حکومت جهانی و آن هم از طریق «کاسموپولیتسم» است یعنی تمام کشورهای جهان باید زیر پرچم آبی رنگ فراماسونرها جمع شوند. لذا به کارگیری صوری و ظاهری سبک های مدیریتی وسیله ای برای دستیابی به اهداف پنهانی است و هرگاه فراماسونرها صاحب پست و مقامی شوند، تلاش می کنند که برادران خود را به کارگیرند تا وضع موجود را به سوی وضع مطلوب آن هم وضعی که برای فراماسونرها مطلوب است سوق دهند.
جهان بینی ها و ایدئولوژی ها چگونگی و کیفیت به کارگیری سبک ها و الگوهای رایج مدیریتی را مشخص می کنند. و به عبارت دیگر ما نمی توانیم به صورت انتزاعی و بدون توجه به عقاید و باورها این الگوها را به کار گیریم و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. لذا هدف هایی که ناشی از جهان بینی ها و باورها هستند و گاهی اوقات به صورت «پنهان» وجود دارند، مهم و اصلی هستند و هر مدیر فراماسونر برای رسیدن به هدف اصلی خود یعنی هدفی که «لژ» معین کرده است، تلاش می کند.
یک مدیر فراماسونر اهداف ظاهری و مشخص و «درجه دوم» نهاد تحت پوشش خود را رنگ و لعابی به ظاهر خوشایند می دهد تا با نهایت «رازداری» که یکی از اصول آن هاست، به هدف اصلی خود نزدیک شود. بنابراین اهدافی که در آیین نامه ها و اساس نامه های وزارت خانه ها معین شده است و و میلیون ها نفر از مردم توسط مطبوعات از آن ها مطلع می شوند و به آن ها امید می بندند، برای یک مدیر فراماسونر در «درجه دوم» اهمیت قرار دارد و باید این هدف های به ظاهر «اصلی» واسطه ای شوند برای رسیدن به هدف های واقعاً «اصلی» و در این حالت است که مدیر فراماسونر به تعهدات خود عمل کرده است.
سؤال اساسی که در این جا مطرح می شود این است: مدیران باید چه کسانی باشند که براساس ارزش ها و جهان بینی های حاکم بر جامعه خود از تفکیک ها و نظریه های مدیریت استفاده کنند؟ در پاسخ باید گفت که اعتبار صلاحیت تصمیم گیرندگان در نحوه ی انتخاب آن هاست. با این توصیف، قانون گذاران را ملت انتخاب می کنند و به همین علت نمایندگان مجلس صلاحیت اتخاذ تصمیم در مورد سرنوشت جامعه را دارند و آن ها هستند که مسئولان دولت و نهادهای مربوط به آن را مورد تأیید قرار می دهند و آن گاه همین دولت است که مدیران و برنامه ریزان نهادهای مختلف از جمله نهاد آموزشی و فرهنگی را منصوب می کند و سرانجام بر همین اساس فراماسونرها بر کل مقدرات کشورها از جمله ایران دهه ی چهل مسلط می شوند.
از این ساختار نتیجه می گیریم که بنا به فرض، مردم نمایندگان مجلس شورای ملی و مجلس سنا را انتخاب می کنند و سپس کابینه و یا هیأت دولت از مجلسین رأی اعتماد می گیرند و آن گاه مدیران و مسئولین کلیه ی نهادها از جمله نهادهای آموزشی و پرورشی و فرهنگی از سوی نخست وزیر و وزرای وزارتخانه های مربوط انتصاب می شوند.
در اینجا این سؤال مطرح می شود که چگونه نام فراماسونرها از صندوق های رأی بیرون آمده و سالیان سال آنان در رأس قوه ی مقننه قرار گرفته و آنگاه بر نفوذ و قدرت خود افزوده و کابینه های مختلف را در اختیار خود گرفته اند و سپس از طریق دولت بر کابینه ی نهادها مسلط شده اند؟
حال جامعه ی ایران را در دهه ی 1340 در نظر می گیریم که نهادهای قانون گذاری، دولت و نهادهای آموزشی و فرهنگی آن در اختیار فراماسونرها و اعضای سازمان های وابسته به فراماسونری است. در اینجا مختصراً اشاره ای به این افراد می کنیم و در جای خود به معرفی تعداد بیشتری از آن ها خواهیم پرداخت.

در قوه ی مقننه:

1. مهندس جعفر شریف امامی رئیس مجلس سنا و عضو لژ فراماسونری ستاره ی سحر.
2. مهندس عبدالله ریاضی رئیس مجلس شورای ملی و عضو لژ فراماسونری مزدا و دانش.
3. سناتور دکتر علی امیر حکمت عضو لژ ستاره ی سحر.
4. سناتور مصطفی تجدد عضو لژ مولوی.
5. سید حسن تقی زاده نماینده ی مجلس شورای ملی و عضو لژ مهر.
6. لطف الله حی نماینده ی مجلس شورای ملی و عضو لژ رازی.
7. نیک پی سناتور انتصابی و عضو کلوپ روتاری و شهردار اسبق تهران.
8. سناتور عباس مسعودی عضو کلوپ روتاری تهران.
9. سناتور محمود میرجلالی عضو لژ کسری.
10. عبدالمجید موسوی نماینده ی مجلس و رئیس کمیسیون استخدام و عضو لژ تهران.
11. محمدعلی مرتضوی نماینده ی مجلس، رئیس کمیسیون بودجه و عضو لژ کوروش.
12. اسفندیار یگانگی نماینده ی زرتشتیان در مجلس و عضو لژ کوروش.
13. جواد مهذب نماینده ی مجلس و رئیس مؤسسه ی علوم بانکی و عضو لژ سقراط.
14. احمد مهران نماینده ی مجلس و عضو لژ همایون.
15. فضل الله معتمدی (نام پدر غلامحسین)، نماینده ی مجلس، مدیر دفتر فرح و عضو لژ سعدی.
16. سناتور پرویز افشار عضو لژ تهران.
17. سناتور پرویز کاظمی عضو کلوپ روتاری مرکز.
18. کیوان صدری رئیس کمیسیون همکاری مجلسین و عضو کلوپ روتاری تهران.
19. مهدی آستانه ای نماینده ی مجلس و عضو لژ فراماسونری شهرستان رشت.
20. سناتور مصطفی الموتی عضو لژ تهران.
21. سناتور محمود ضیایی عضو کلوپ روتاری مرکز.
22. سید محمود توسلی نماینده ی مجلس و عضو لژ بابک.
23. سناتور سیف الله وحیدنیا عضو لژ سعدی و کاوه.
24. حبیب الله نصر نماینده ی مجلس و عضو لژ فراماسونری شهرستان اهواز.
25. منصور یاسینی نماینده ی مجلس و عضو باشگاه لاینز تهران.
26. حسین معیری نماینده ی مجلس و عضو باشگاه لاینز دروس.
27. سناتور عزت الله یزدان پناه عضو لژ آریا.
28. ایرج ملک افضلی نماینده ی مجلس و عضو لژ سعدی.
29. سناتور حیدرعلی ارفع عضو کلوپ روتاری مرکز.
30. محمدحسن رازانی نماینده ی مجلس و عضو باشگاه لاینز دروس.
31. غلامرضا آصفی نماینده ی مجلس و عضو باشگاه لاینز تهران.
32. محمود مرتضوی نماینده ی مجلس و عضو لژ دانش.
33. امیرقاسم مؤمنی نماینده ی مجلس و عضو لژ وابسته به آمریکایی ها.
34. نصرالله منتصری نماینده ی مجلس و عضو کلوپ روتاری تهران.
اشخاص فوق تعدادی از فراماسونرها هستند که در مراکز قانون گذاری تصمیم گیری می کردند و پیشنهادها و مصوبات مجلس شورای ملی و مجلس سنا را برای هیأت دولت می فرستادند که در اینجا به بعضی از این نخست وزیران و وزرا اشاره می کنیم تا خوانندگان دریابند که این مصوبات برای افراد غیر خودی فرستاده نمی شد.

در قوه ی مجریه:

1. علی اصغر حکمت وزیر کشور و عضو لژ ستاره ی سحر.
2. دکتر هوشنگ نهاوندی وزیر آبادانی و مسکن و عضو کلوپ روتاری تهران.
3. عبدالعظیم ولیان وزیر اصلاحات راضی و عضو کلوپ روتاری شمال.
4. امیرعباس هویدا نخست وزیر و بهایی.
5. خانم فرخ رو پارسا وزیرآموزش و پرورش و عضو کلوپ روتاری تهران.
6. ایرج وحیدی وزیر کشاورزی و عضو لژ خیام.
7. دکتر عباسعلی خلعتبری وزیر خارجه و عضو لژ مولوی.
8. دکتر عباس آرام وزیر خارجه و عضو لژ ستاره سحر.
9. مهندس روحانی وزیر کشاورزی و عضو کلوپ روتاری تهران.
10. دکتر ناصر یگانه وزیر مشاور و عضو لژ سقراط.
11. حسنعلی منصور نخست وزیر و عضو لژ همایون.
12. دکتر منوچهر اقبال مدیر عامل شرکت نفت ایران و عضو باشگاه لاینز ایران.
13. دکتر هادی هدایتی کمونیست برگشته که در زنجان اعلام جمهوری کرده بود و وزیر فرهنگ.
14. مهندس فتح الله ستوده وزیر پست و تلگراف و عضو لژ ژاندارک.
15. دکتر محمد سام وزیر کشور و عضو لژ تهران.
همان طور که گفتیم، در قوه ی مجریه مسئولان و مدیران نهادهای آموزشی و فرهنگی معین می شوند و ما در اینجا به تعدادی از اسامی آن ها اشاره می کنیم:
1. دکتر علی اکبر سیاسی رئیس دانشگاه تهران و عضو طرفدارن حکومت جهانی.
2. دکتر منوچهر اقبال رئیس دانشگاه تهران و عضو باشگاه لاینز.
3. دکتر احمد فرهاد رئیس دانشگاه تهران و عضو انجمن طرفداران حکومت جهانی.
4. دکتر جهان شاه صالح رئیس دانشگاه تهران و عضو کلوپ روتاری تهران.
5. دکتر ذبیح الله قربان رئیس دانشگاه شیراز و عضو لژهای حافظ.
6. دکتر ذبیح الله صفا رئیس شورای عالی فرهنگ و هنر، استاد دانشگاه تهران، عضو لژ صفا.
7. دکتر افقه مدیر کل تعلیمات متوسطه و عضو لژ کوروش.
8. محسن حداد معاون وزیر آموزش و پرورش و عضو لژ همایون.
9. دکتر احمد مهران معاون و وزیر آموزش و پرورش و عضو لژ همایون.
10. دکتر جمشید نبوی معاون دانشگاه تهران و عضو کلوپ روتاری تهران.
11. دکتر رضا مظلومان معاون آموزش و پرورش و عضو کلوپ روتاری شمال.
12. دکتر سعید نژند رئیس روابط عمومی دانشگاه تهران و عضو کلوپ روتاری مرکز.
13. دکتر هوشنگ سیحون رئیس دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران و عضو کلوپ روتاری شمال.
14. مهندس محسن فروغی رئیس دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران و عضو لژ تهران.
15. دکتر فرهنگ مهر رئیس دانشگاه شیراز و عضو کلوپ روتاری مرکز.
16. محمدعلی نقیب زاده سرپرست انستیتو مدیریت و برنامه ریزی آموزش و پرورش و عضو لژ تهران.
17. دکتر هوشنگ نهاوندی رئیس دانشگاه تهران و عضو کلوپ روتاری تهران.
18. دکتر عباس زریاب خویی مدیر گروه تاریخ دانشگاه تهران و عضو لژ آفتاب.
19. دکتر یحیی مهدوی رئیس انتشارات دانشگاه تهران و عضو لژ کوروش.
20. دکتر عبدالحسین زرین کوب استاد دانشکده ی ادبیات و عضو لژ مهر.
21. دکتر موسی عمید رئیس دانشکده ی حقوق دانشگاه تهران و عضو انجمن طرفداران حکومت جهانی.
22. مهندس حبیب نفیسی استاد دانشکده ی پلی تکنیک و رئیس مدرسه ی عالی فنی نفیسی و عضو کلوپ روتاری تهران.
23. دکتر علی اصغر حکمت استاد ممتاز دانشگاه تهران و رئیس مدرسه عالی ادبیات و عضو لژ ستاره سحر
این اسامی نشان دهنده ی نفوذ فراماسونری و سازمان های وابسته به آن در نهادهای سیاسی و آموزشی و فرهنگی ایران است. در این زمان هر نهاد و مدیریتی هم که تأسیس می گردید باز هم فراماسونرها در آن حضور داشتند. به گزارش های روزنامه ی اطلاعات توجه کنید:
«در مهر ماه 1344 به پیشنهاد شریف امامی رئیس مجلس سنا مرکز تکامل صنعتی و مدیریت تأسیس شد که مهم ترین اعضای آن عبارتند از: از دکتر کاظم کوروس و مهندس سیروس ارجمند صاحب کارخانجات ارج».
دکتر کاظم کوروس عضو لژ فراماسونری تهران بود و سیروس ارجمند عضویت کلوپ روتاری تهران را پذیرا شده بود.
«در روز پنج شنبه 8 مهر ماه 1344 انجمن پیشرفت مدیریت با سخنان هویدا نخست وزیر آغاز به کار کرد. هویدا در سخنرانی خود از مدیران می خواست که مدیریت کشورهای صنعتی غربی را سرلوحه ی کار خود قرار دهند و براساس آن ها عمل نمایند تا کشور ایران به سوی صنعتی شدن برود. از جمله مدیرانی که در این انجمن عضویت دارند دکتر جهان شاه صالح رئیس دانشگاه تهران و دکتر رضا مظلومان معاون وزارت آموزش و پرورش هستند».
در مورد دکتر جهان شاه صالح و دکتر رضا مظلومان در فصول بعد مطالبی خواهد آمد و ضمناً در سال 1344 صفی اصفیا مدیر عامل سازمان برنامه و عضو کلوپ روتاری تهران اعلام می کند:
«سازمان برنامه به منظور تربیت مدیران، تعدادی از فارغ التحصیلان دانشگاه ها را به آمریکا می فرستد تا آن ها بعد از بازگشت در سازمان های مختلف مشغول به کار شوند».
لازم به توضیح است که بازگشت این مدیران چیزی جز وابستگی هر چه بیشتر کشور به غرب را به همراه نداشت و همین ها نه تنها خلاقیتی از خود نشان ندادند بلکه راه را برای ورود کارشناسان و مشاوران آمریکایی اروپایی و ژاپنی حتی در آموزش و پرورش هموار ساختند، به طوری که نظام آموزشی ایران را بدون توجه به شرایط جامعه، الگو برداری و اقتباس کردند.
یکی از گروه هایی که اعضایش نقش مهمی در برنامه ریزی وزارت خانه های ایران ایفا کردند بهاییان بودند. از آن جا که بسیاری از اصول جهان بینی فراماسونری و بهاییان یکسان است و بسیاری از بهاییان عضو لژهای فراماسونری بوده اند، لذا براساس اسنادی از ساواک به نقش آن ها می پردازیم ولی مقدمتاً وجوه مشترک اعتقادی این دو را می آوریم:

وجوه اشتراک بهاییت با ماسونیت

بهائیت ماسونیت
1- داشتن خدای ناسوتی و ترکیبی (انسان + خدا) 1- داشتن خدای ناسوتی و ترکیبی (شیطان + یهوه)
2- استناد به کتاب های آسمانی در ابتدای شریعت و حذف آن ها در انتها 2- استناد به کتاب های آسمانی در ابتدای سیر و حذف آن ها در انتها
3- آزادی رعیت از قید احکام و اخلاق
4- داعیه ی حکومت جهانی
5- جهان وطنی
6-مرکزیت فلسطین (اسراییل فعلی)
7- تقدس اراضی، اعداد، اشیاء، سنن، سمبل های یهودی.
8- ضدیت با اسلام و مسیحیت 3- آزادی ماسون ها از قید احکام و اخلاق
4- داعیۀ حکومت جهانی
5- جهان وطنی
6- مرکزیت فلسطین (اسراییل فعلی)
7- تقدس اراضی، اعداد، اشیاء، سنن و سمبل های یهودی
8- ضدیت با اسلام و مسیحیت
به جهت همین وجوه اشتراک است که بسیاری از بهاییان در لژهای ماسون ها فعال بوده و در قالب سازمان فراماسونری به اجرای طرح های مخفی یهودی مشغولند.
یکی از بهاییان معروف که استاد دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران بود، دکتر شاپور راسخ می باشد و استادان دیگری که هم بهایی و هم عضو لژهای فراماسونری بودند عبارتند از:
1. دکتر ذبیح الله قربان رئیس دانشگاه شیراز و عضو لژ حافظ
2. دکتر منوچهر تسلیمی عضو لژ ابن سینا که بعدها به ریاست دانشگاه تبریز رسید.
3. دکتر کامبیز قربان استاد دانشکده ی کشاورزی شیراز و عضو لژ حافظ
حال به یک گزارش ساواک درباره ی محفل بهاییان توجه فرمایید:
«ساعت 6 بعد از ظهر مورخ 7/3/47 کمیسیون (کمیسیون تشریفات اله) در محفل شماره 4 واقع در تکیه ی نواب، منزل اسدالله مقدسیان تشکیل گردید. عباس اقدسی که سخنران کمیسیون بود اظهار داشت: جناب آقای اسدالله عَلَم وزیر دربار سلطنتی به ما لطف زیادی نموده اند مخصوصاً جناب آقای امیرعباس هویدا (بهایی و بهایی زاده) ان شاءالله هر دو نفر که خدای کوچک بهاییان می باشند گزارشاتی از فعالیت های خود به بیت العدل اعظم الهی مرجع بهاییان می دهند. حضرت بهاءالله می فرماید: «نحن قال الله عن تصرف فیها» دولت اسراییل در جنگ سال 46 و 47 قهرمان جهان شناخته شده، ما جامعه ی بهاییت فعالیت این قوم عزیز یهود را ستایش می کنیم.
ما خوشحالیم که قانونی برای احیای ایران طرح می نمایند. پیشرفت و ترقی ما بهاییان این است که در هر اداره ی ایران و تمام وزارتخانه ها یک جاسوس داریم و هفته ای یک بار که طرح های تهیه شده به وسیله ی دولت به عرض شاهنشاه آریا مهر می رسد، گزارشاتی در زمینه ی طرح به محفل های بهایی می رسد. مثلاً در لجنه ی پیمان کار کادر بهاییان ایران هر روز گزارش خود را در زمینه ی ارتش ایران در این که چگونه اسلحه ی ایران وارد می شود و چگونه چتر بازان را آموزش می دهند، به محفل روحانی بهاییان تسلیم می نمایند».
گزارش ساواک نشان گر این موضوع است که فراماسونرها و بهاییان بر حساس ترین نهاد کشور یعنی ارتش مسلط بوده اند، سایر وزارتخانه ها که جای خود داشتند.
به گزارش دیگری از ساواک توجه کنید:
موضوع: فعالیت بهاییان دهبید:
«شب 20/2/50 جلسه ی بهاییان دهبید در منزل امراله رفاهی تشکیل گردید. آقای عزیزاله بصیریان مبلغ روابط بین محفل های شیراز و دهبید سخنرانی کرد و در مورد آزاد شدن بهاییت و استقلال و رسمیت پیدا کردن بهاییت مطالبی بیان نمود. نامبرده سپس اشاره به حقوق معلمان و درآمد نفت و تیراندازی به سپهبد فرسیو نمود و سپس اشاره به شرکت کردن جناب آقای نخست وزیر در محفل بهاییت در روز عید رضوان و همکاری دولت در شهرستان نسبت به فرقه ی بهاییت کرد.
نظریه یکشنبه: اظهارات شنبه مورد تأیید است.
نظریه ی چهارشنبه: نظریه ی یک شنبه مورد تأیید است.
نظریه ی 7 هـ : نظریه چهارشنبه مورد تأیید است».
چرا محفل بهاییان درباره حقوق معلمان بحث می کند؟ پاسخ این است که تاریخ ثابت کرده است نهاد آموزش و پرورش در شکل گیری یک جامعه نقش مهمی دارد و این امر بر بهاییان پوشیده نیست. لذا از نظر آن ها نظام آموزشی باید مورد توجه قرار گیرد. البته برنامه ریزی آموزشی باید به گونه ای باشد که به ضرر بهاییان و فراماسونرها و به طور کلی غرب تمام نشود و به عبارت دیگر برای ایران، استقلال و خودکفایی به وجود نیاورد، زیرا بسیاری از سرمایه داراران مانند هژبر یزدانی و ثابت پاسال بهایی بودند.
از آن جا که فراماسونرها در رأس کلیه ی نهادها قرار گرفته بودند به سادگی می توانستند تصمیمات خود را اجرا کنند، زیرا مسئولان اجرایی، مدیران میانی، سرپرست ها و رؤسای دوایر، تابع عبارت متدوال «المأمور معذور» بوده و بدون دخالت دادن ارزش ها و عقاید خود دستورات مدیران سطوح بالایی را اجرا می کردند و در این شرایط کلیه ی کارکنان، جزئی از ماشین سیاسی جامعه به حساب می آمدند.
در حالت فوق به کارگیری علم و دانش مدیریت به طور کاملاً مؤثر در خدمت حرکت های سیاسی است و به عبارت دیگر دولت عامل شتاب دهنده به تغییرات و تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و آموزشی می باشد.
اگر شیوه های مدیریتی اقتباسی با ویژگی های فرهنگی جامعه سازگاری نداشته باشد این شیوه ها به صورت فرم های روبنایی وارد سازمان می شود، بدون آن که محتوای مورد نظر را با خود همراه داشته باشد. بسیاری از الگوهای مدیریت غربی که وارد کشورهای جهان سوم از جمله ایران شده است، هرگز محتوای خود را پیدا نکرده است و این عارضه مورد مطالعه ی بسیاری از جامعه شناسان متخصص مدیریت قرار گرفته است.
ویژگی های طرح ریزی و تصمیم گیری در ایران و آمریکا یکسان بود و این ویژگی ها عبارت بودند از:
1. تصمیم گیری فردی با تأکید بر سلسله مراتب
2. تعداد قلیلی در اتخاذ تصمیم دخالت داشتند و سعی می شد تصمیم گرفته شده به اشخاص قبولانده شود.
3. تصمیم در بالای سازمان اتخاذ و به سطوح پایین جریان پیدا می کرد.
4. شیوه ی برخورد رئیس با مرئوس آمرانه و محکم و قدرتمندانه بود.
به کارگیری ویژگی های فوق در آمریکا باعث شد که این کشور امروزه بزرگ ترین قدرت جهانی شود در حالی که به کارگیری این شیوه ها در ایران باعث گردید که ایران یکی از کشورهای جهان سوم و در همه ی زمینه ها وابسته به غرب باشد و دارای اقتصادی تک محصولی و صنایع مونتاژی گردد که اگر یک روز قطعات اصلی از کشورهای مبدأ وارد نشود با بحران روبرو شود. این وضع چیزی جز دستاورد مدیران فراماسونر در کلیه ی نهادها نیست. البته باید در این زمینه عوامل سیاسی و فرهنگی را هم در نظر گرفت و به شکل سیستمی به موضوع نگریست، اما مدیریت که نقش ترکیب کننده ی عوامل را دارد نقش مهمی را ایفا می کند.
دکتر لاریجانی در کتاب خود به نام «اسرار سازمان فراماسونری» می نویسد:
از میان 17 لژ فراماسونری که در تهران و دیگر شهرستان ها مانند شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و غیره فعالیت داشتند، فقط لژ شریف امامی کشف شده است و دیگر لژها با تمام اسراری که در دل خود ضبط دارند هم چنان در پرده ی ابهام قرار دارند.
امروزه برنامه ی بسیاری از لژهای فراماسونری در ایرن به سوی مسائل مذهبی گرایش پیدا کرده است و در برنامه ی جدید قرار است تمام فعالیت ها و تلاش ها متوجه مذهبیون شود و پیشرفت فراماسونری از طریق مذهب تسریع شود. این خبر اگر درست باشد بر دولت انقلاب است که هر نوع فعالیت زیرزمینی را ممنوع اعلام کند.
چنین خط مشیی نشان دهنده ی به کارگیری بخشی از الگوی مقتضیانه است. فراماسونری خود را با هر اوضاع و احوالی وفق می دهد.
منبع: کتاب نفوذ فراماسونری در مدیریت نهادهای فرهنگی ایران

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما