مدرس آزادگی

شهید آیت‏اللّه‏ سیدحسن مدرس، برجسته‏ترین نماینده‏ای است که در دوران مشروطه و پس از آن در دوره‏های مختلف مجلس شورای ملی در مجلس حضور یافت. در میان شخصیت‏های معاصر، هیچ کس را مانند شهید مدرس سراغ نداریم که آن همه مورد توجه و تکریم حضرت امام خمینی رحمت ‏الله علیهقرار گرفته و الگوی مردان سیاست معرفی شده باشد. بدون تردید شخصیت آن فقیه توانا، سخنور چیره‏دست و سیاستمدار آگاه، فراتر از اوصاف نماینده مجلس بود، ولی بخش عمده‏ای از بروز شخصیت
جمعه، 8 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مدرس آزادگی
مدرس آزادگی
مدرس آزادگی

نويسنده: زهرا احمدی

الگوی مردان سیاست

شهید آیت‏اللّه‏ سیدحسن مدرس، برجسته‏ترین نماینده‏ای است که در دوران مشروطه و پس از آن در دوره‏های مختلف مجلس شورای ملی در مجلس حضور یافت. در میان شخصیت‏های معاصر، هیچ کس را مانند شهید مدرس سراغ نداریم که آن همه مورد توجه و تکریم حضرت امام خمینی رحمت ‏الله علیهقرار گرفته و الگوی مردان سیاست معرفی شده باشد. بدون تردید شخصیت آن فقیه توانا، سخنور چیره‏دست و سیاستمدار آگاه، فراتر از اوصاف نماینده مجلس بود، ولی بخش عمده‏ای از بروز شخصیت سیاسی وی، در سایه حضور در مجلس پدیدار شده بود که با اندیشه، بیان و رفتار خویش، سطح توقع جامعه را از نمایندگی مجلس دو چندان ساخت و الگویی بر جا گذاشت که برای سال‏های سال، ملاک و معیاری روشن در سنجش شخصیت نمایندگان ملت به شمار خواهد رفت.

طلوع ستاره مجلس

در آن هنگامه‏ای که استبداد دستگاه قاجاریه، در باتلاق جهل و جور خویش دست و پا می‏زد، شهید مدرس از افق علم و ایمان طلوع کرد. در همین دوران که آن فقیه فرزانه و مجاهد نستوه مشغول پرتو افشانی بود، مرداب نفرت‏انگیز و یأس‏آور رضاخان، رشد سرطانی یافت و انسان‏های پارسا و دین داری چون شهید مدرس را در محاق ستم خویش قرار داد. در این برهه حساس، شهید مدرس در عرصه‏های گوناگون از ارزش‏های دینی حمایت و چهره‏های نفاق را افشا می‏کرد.

ویژگی‏های آیت‏اللّه‏ مدرس

شهید سیدحسن مدرس، دوران کودکی و نوجوانی خود را تحت نظر پدری آراسته به مکارم اخلاقی، و دوران جوانی را در محضر استادان بزرگ دینی که هر یک در عرصه علم و فضایل انسانی و الهی زبانزد خاص و عام بودند، سپری کرد. او تمام لحظات آن دوره را به خوشه‏چینی از کمالات اخلاقی آنها پرداخت و توانست به سجایای انسانی و فضیلت‏های اخلاقی والایی برسد.

اسوه شجاعت و شهامت

مردان خدا در سایه ایمان قوی و یقین به حقانیت اهدافی که در پیش دارند، هرگز از چیزی هراس به دل راه نمی‏دهند و جز در برابر معبود سر تعظیم فرود نمی‏آورند. یکی از ویژگی‏های والای شهید مدرس، شجاعت و شهامت است. او در طول عمر خود که همواره به مبارزه با ظلم و بیداد می‏پرداخت، از هیچ قدرتی نترسید. دشمنانش چندین بار به جان او سوء قصد کردند، ولی مدرس ذره‏ای از مواضع خود عقب نشینی نکرد. وی بارها می‏گفت: «اگر تمام دُوَل دنیا بر خلاف من باشد،... به تنهایی مقاومت می‏کنم».

وارستگی و آزادگی

مرحوم مدرس به دلیل قناعت و ساده زیستی که داشت، از تعلقات وارسته بود. در نتیجه، بدون نگرانی از به خطر افتادن موقعیت و مال و جانش، حرف حق را می‏زد. روزی مرحوم مدرس به تعدادی از علمای اصفهان گفت: «اگر می‏بینید من نسبت به بسیاری از اسرار آزادانه اظهار عقیده می‏کنم و هر حرف حقی را بی‏پروا می‏زنم، برای این است که چیزی ندارم و از کسی هم چیزی نمی‏خواهم. اگر شما هم بار خود را سبک کنید و توقع خود را کم نمایید، آزاد می‏شوید».

بصیرت و تیزهوشی

شهید مدرس، مصداق کاملی برای حدیث «مؤمن زیرک و تیزهوش است»، به شمار می‏آید. او در جریان تغییر سلطنت، وقتی به مخالفت با آن برخاست، با تیزهوشی و بصیرتی کم نظیر، وضعیت آینده ایران را به گونه‏ای درست پیش‏بینی کرد. شهید مدرس با روی کار آمدن خاندان پهلوی، اوضاع آینده را چنین توصیف نمود: «در رژیم نوعی که نقش آن را برای ایران بینوا طرح کرده‏اند، نوعی تجدد به ما داده می‏شود که تمدن مغربی را با رسواترین قیافه، تقدیم نسل‏های آینده خواهد نمود».

صراحت کلام

یکی از ویژگی‏های مرحوم مدرس، صراحت ایشان است. او بدون تعارف سخن حق خود را با صدای بلند بیان می‏کرد؛ به ویژه اگر طرف مقابل می‏خواست ظاهر سازی و مردم‏فریبی کند. فرزند مرحوم مدرس می‏گوید: «رضاخان در اول خیابان سپه، محوطه بزرگی را که به نام باغ ملی بود تعمیر و بازسازی کرده، مراسم نظامی را در آن برگزار می‏کرد. او در بالای سردر بزرگ آن، مجسمه نیم تنه‏ای از خود نصب نمود که مانند دو مجسمه از پشت به هم چسبیده بود که هم از بیرون شمایل تمام صورت او را داشت و هم از درون. روزی برای مراسمی مدرس را دعوت کردند، من هم همراه ایشان بودم... . وقتی رسیدیم، رضاخان از شهید مدرس پرسید: حضرت آقا! درب ورودی را هم ملاحظه فرمودید. آیت‏اللّه‏ مدرس گفت: بله مجسمه شما را هم دیدم، درست مثل صاحبش دو رو دارد. رضاخان از شرم و ناراحتی تا پایان مجلس دیگر سخنی به زبان نیاورد».

نفوذناپذیری

شهید مدرس در مقابل زورگویان و باطل پرستان، با تمام وجود می‏ایستاد؛ به‏گونه‏ای که دشمنان هیچ گاه نمی‏توانستند او را از ادامه راه حقی که برگزیده بود، باز دارند. این انعطاف ناپذیری مدرس در مقابل زمامداران، موجب سردرگمی و تعجب آنان شده بود. یکی از تاریخ نویسان معاصر می‏گوید: به خاطر دارم که یکی از زمامداران سابق به من گفت: «با مدرس چه می‏توانم بکنم، نه پول می‏گیرد که به او پول بدهم، نه والی و وزیر می‏شود که او را تطمیع نمایم؛ ناگزیرم با او راه بیایم و نظریات صحیح او را قبول کنم».

مخالفت با امتیاز طلبی

مدرس منادی عدالت بود و با هرگونه تبعیض و امتیازطلبی مخالفت می‏کرد. او هرگز راضی نمی‏شد کسی یا ارگانی از امتیاز بیشتری در مقایسه با دیگران برخوردار شود. روزی آخرین فرزند او که بسیار به وی علاقه داشت بیمار شد. پزشک اصرار کرد که باید این فرزند به منطقه‏ای که آب و هوای خوشی دارد برود، شاید معالجه مؤثر واقع شود. شهید مدرس در جواب فرمود: «همه فرزندان این مملکت، فرزندان من هستند. نمی‏پسندم که فرزند من به جای خوش آب و هوایی منتقل شود و دیگران در محیط گرم تهران یا جاهای دیگر در شرایط سخت به سر برند، مگر اینکه برای همه آنان چنین شرایطی فراهم شود».

پایداری و پارسایی

شهید مدرس با آن همه تلاش‏ها و نقش‏های ارزنده‏ای که در مقطعی حساس و مهم عهده‏دار شده بود، در تاریخ معاصر بسیار غریب بود و تاریخ نگاران وابسته به دستگاه استبداد، در تلاش بودند نام و خاطره‏اش به بوته فراموشی سپرده شود. کسی که این شهید و شیوه فکری‏اش را به طور جدی مطرح کرد، امام خمینی رحمت ‏الله علیهبود که در سخنان و پیام‏های خویش، از ایشان فراوان یاد می‏کرد. هنگامی که طرح نخستین اسکناس جمهوری اسلامی را خدمت امام بردند، ذیل تصویر آن مجتهد مبارز نوشت: «سزاوار است اولین اسکناس که در ایران به طبع می‏رسد، عکس اولین مرد مجاهد در رژیم منحوس پهلوی باشد». توجه ویژه حضرت امام به آیت اللّه‏ مدرس، به جنبه‏های سیاسی آن روحانی والا مقام منحصر نمی‏شود، بلکه تربیت‏های الهی، انگیزه‏های خالصانه، اخلاق و رفتار مدرس، و تهذیب و تزکیه درونی وی، مورد توجه آن روح قدسی قرار داشته است؛ چنانکه خودشان تصریح کردند: «مدرس یک چنین مرد قدرتمندی بود، برای اینکه الهی بود؛ برای خدا می‏خواست کار کند، نمی‏ترسید».

مدرس در آیینه کلام امام خمینی رحمت ‏الله علیه

دولت قناعت
سیره راستین مدرس، نکات ارزنده و آموزنده‏ای را در برابر چشم ما می‏نهد که هر کدام می‏تواند درسی هدایتگر برای جامعه اسلامی باشد. حضرت امام خمینی رحمت ‏الله علیه، علاقه‏مندان را به شیوه زندگی مدرس توجه می‏داد که ساده‏زیستی، قناعت و دوری از دنیا بخشی از آنهاست. ایشان می‏فرماید: «منزلش یک منزل منحصر از حیث ساختمان و زندگی[اش]، یک زندگی مادون عادی [بود]. در آن وقت لباس کرباس ایشان زبانزد بود؛ کرباسی که باید از خود ایران باشد می‏پوشید». مدرس از همان دوران کودکی و نوجوانی، زندگی ساده و بی‏تکلف را بر راحت‏طلبی و رفاه ترجیح داد و چون در عرصه‏های فکری، فرهنگی و سیاسی هم گام نهاد، ضرورت استمرار این شیوه را بیشتر احساس کرد تا بتواند بدون تعلق به مادیات، رسالتی را که احساس می‏کرد به انجام برساند.

مدرس و مجلس

حضرت امام خمینی رحمت ‏الله علیه، حضور شهید مدرس را در مجلس این گونه بیان می‏کند: «وقتی مدرس در مجلس نبود، انگار مجلس هم نبود و گویا همه منتظر صحبت کردن او بودند». حضور شهید مدرس در مجلس شورای ملی، برهه‏ای از زندگانی آن بزرگمرد به شمار می‏آید که وی با شجاعت و صراحت در کنار هم‏فکران خود، همواره به روشن فکری‏ها ادامه می‏دهد و اسیر جوسازی‏های اکثریت طرفدار دولت دیکتاتور نمی‏شود.

مرد ایمان

در پیام امام خمینی رحمت ‏الله علیهکه به مناسبت بازسازی مرقد شهید مدرس در تاریخ 28 شهریور 1363 صادر شده، آن شهید به عنوان مجتهدی عظیم‏الشأن، متعهدی برومند و عالمی بزرگوار معرفی شده که از اظهار حق و ابطال باطل دریغ نمی‏ورزید. در بخشی از این پیام آمده است: «این عالم... با جسمی نحیف، روحی بزرگ و شاداب از ایمان، صفای حقیقت و زبانی چون حیدر کرّار، رویارویشان ایستاد، فریاد کشید، حق را گفت، جنایت آشکار کرد و عاقبت جان طاهر خود را در راه اسلام عزیز و ملت شریف نثار کرد و به دست دژخیمان ستمشاهی، در غربت به شهادت رسید و به اجداد طاهرینش پیوست».

بی‏اعتنایی به جاه و مقام

امام خمینی رحمت ‏الله علیهدر بخشی از سخنان خود درباره زهد و وارستگی شهید مدرس می‏فرماید: «... برای اینکه [مدرس ] یک آدمی بود که نه به مقام اعتنا می‏کرد و نه به دارایی و امثال ذلک... . وارسته بود. برای مقام، برای جاه و برای وضعیت کذا نمی‏رفت عمل بکند. او برای خدا عمل می‏کرد. کسی که برای خدا عمل می‏کند، وضع زندگی اش هم آن است... . [مدرس] از هیچ کس نمی‏ترسید».

مدرس از نگاه دیگران

توانایی سیاسی
ملک الشعراء بهار می‏گوید: «در یکی از مجالس عمومی که دولت و نایب السلطنه تشکیل داده بود، سیدحسن مدرس نطقی کرد که مجلس به آن بزرگی به هم خورد و نطق به هواداری قانون اساسی و بر ضد خیال ناصر الملک شد». این توانایی سیاسی و اقتدار، ارمغان دیانت، قناعت و وارستگی مدرس است و از شیوه‏ای خاص از زهد و بی‏اعتنایی به مظاهر دنیوی خبر می‏دهد.

زندگی ساده

دکتر میلیسپو، مستشار آمریکایی ضمن اعتراف به ویژگی‏های والای مدرس از نظر وارستگی، زهد و تقوا می‏گوید: «پیشوای شهید علمای شیعه، مدرس است. این صفت مدرس زبانزد خاص و عام است که به پول اعتنایی ندارد و در یک خانه ساده که اثاثیه آن عبارت از حصیر، کتاب و نیمکت است زندگی کرده و دارای لباس سبک قدیم ایران است. شخصی خارجی که مدرس را ملاقات می‏کند، بی‏اختیار از سادگی و وارستگی و قریحه حساس او متأثر می‏شود».

حاکمیت ملت

اعتقاد نظری و پایبندی عملی شهید مدرس به حاکمیت مردم در سرنوشت خود، از مهم‏ترین بخش‏های اندیشه وی است. جمهوریت در اندیشه مدرس چنان جایگاهی دارد که برای تحقق واقعی آن در جامعه، در برابر جمهوری‏خواهی پوشالی و ضد ملی رضاخان می‏ایستد. مدرس در بخش‏هایی از نطق تاریخی خود در مجلس چنین می‏گوید: «استبداد طول کشید تا بیست سال قبل که اشخاص منورالفکر از داخله مملکت به خیال افتادند که امورات اجتماعی این مملکت از راه شخص خارج شود و اراده اجتماعی شود... . استبداد و مشروطه هم اصلاً با هم مناسبت ندارد که بگویند این بهتر است یا آن؛ این تباین است».

خاطراتی از مدرس

کلاه رضاخان
در یکی از جلسات مجلس، صحبت نمایندگان از بره، بز و میش بود و پوست کندن آنها. نماینده‏ای گفت: پوست بره یک منبع عایدی است، ولی باید بره‏کُشی ممنوع و منع گردد؛ بره را برای چه بکشند؟ مدرس با خونسردی گفت: برای کلاه رضاخان. آن روزها رضاخان که هنوز شاه نشده بود، کلاه پوستی به سر می‏گذاشت. خنده وکلا، نظم مجلس را به هم زد.

دُم شاهزاده فرمانفرم

شاهزاده فرمانفرما به وسیله یکی از محارم خود پیغام می‏دهد که به آقای مدرس بگویند این قدر پا روی دُم من نگذارد. وقتی این پیغام به مدرس می‏رسد می‏گوید: «به شاهزاده بگویید، مدرس گفت من هر جا پا بگذارم، دُم حضرت والاست؛ مرا در این میان تقصیری نیست».

از تبار مصلحان

مدرس پس از اتمام دروس مقدماتی خود در حوزه علمیه اصفهان برای تکمیل تحصیلات عازم نجف اشرف می‏شود و در جرگه شاگردان مراجع روشن اندیشی چون آیت‏اللّه‏ آخوند خراسانی و سیدکاظم یزدی در می‏آید؛ عالمانی که با شجاعت تمام به حمایت از انقلاب مشروطیت پرداختند و سهم بزرگی در پیروزی این انقلاب مردمی ایفا کردند. تحت تأثیر این عالمان است که مدرس پس از بازگشت به زادگاه، عهده‏دار مسئولیت‏های اجرایی می‏شود. شهید مدرس از تبار نواندیشان حوزوی به شمار می‏آید که تأثیر انکارناپذیری بر جامعه ایران گذاشت.

نایب مردم

مدرس همان طور که در عرصه بینش به حاکمیت ملت اعتقاد داشت، در عرصه منش و زندگی عملی نیز به آن پای‏بند بود. روزی یکی از پیروان و دوستداران مدرس که مردی محترم بود، در مجالس و محافل گفته بود که من خواب دیدم و اعتقاد دارم مدرس نایب امام زمان(عج) است. سخنان او به گوش مدرس رسید. دستور داد او را احضار کردند و بدون مقدمه به او گفت: «چرا حرفی می‏زنی که اثبات آن مشکل است. به جای این که بگویی مدرس نایب امام زمان است، بگو مدرس نایب مردم است که هم دلایل کافی برای اثبات آن داشته باشی و هم سخنی به جا و درست باشد».

مجلس، خانه ملت

مدرس در استیضاحی که قرار بود از سوی نمایندگان اقلیت از رضاخان صورت گیرد، در اعتراض به مبهم گویی و کلی‏گویی‏های نمایندگان که احتمالاً از ترس آنان از رضاخان سرچشمه می‏گرفت، گفت: «مگر شما ضعف نفس دارید. این حرف‏ها را می‏زنید و در پرده سخن می‏گویید. ما بر هر کسی قدرت داریم. از رضاخان هم هیچ ترسی نداریم. ما قدرت داریم پادشاه عزل کنیم، سؤال کنیم، استیضاح کنیم».

کمال انسانیت

سیری در زندگی سیاسی مدرس، از توجه و شناخت عمیق او از تاریخ گذشته و تمدن جدید خبر می‏دهد. او شیفته حقایقی بود که هر روز در عرصه علم، فرهنگ، سیاست و پیشرفت انسان ظهور می‏کرد و ناگزیر به اتخاذ مواضعی حکیمانه و اصولی بود. از این رو گفتار و سخنان نغز و حکیمانه‏ای از خود به یادگار گذاشته است. از جمله آن سخنان چنین است: «تلاش و حرکت جامعه برای رسیدن به کمال انسانیت و آزادگی، زمانی بهترین نتیجه را به بار می‏آورد که با عقل و تدبیر آغاز و به آزادی ختم شود».

شاگردان شهید مدرس

شید مدرس سال‏های طولانی در حوزه‏های نجف، اصفهان و مدرسه سپهسالار تهران در سطوح بالای حوزوی تدریس می‏کرد. مواد درسی او نیز به طور عمده فقه، اصول، منطق، فلسفه، اخلاق و نهج البلاغه بود. برخی از شاگردان ایشان عبارت اند از: آیت اللّه‏ مهدی الهی قمشه‏ای، عالم پرهیزکار و مترجم قرآن و مفاتیح الجنان؛ بدیع الزمان فروزانفر، از نویسندگان، محققان و ادیبان معاصر؛ آیت‏اللّه‏ سید مرتضی پسندیده، برادر بزرگ امام خمینی رحمت ‏الله علیه؛ شیخ الاسلام ملایری، از شخصیت‏های سیاسی و مذهبی برجسته؛ سید رضی لاهیجانی؛ شیخ محمد علی لواسانی و مرحوم جلال‏الدین همایی. شاگردان فراوانی از محضر این استاد بزرگ خوشه چینی کرده و از کمالات وی بهره برده‏اند، ولی به دلایل مختلف مانند اوضاع سیاسی حاکم بر آن زمان، تاکنون به طور دقیق شناسایی نشده‏اند.

مقام علمی و فقهی شهید مدرس

شهید بزرگوار سید حسن مدرس در دوران جوانی به مقام والای اجتهاد رسید و سپس از اصفهان، رهسپار حوزه علمیه نجف شد. مدرس از لحاظ علمی و حوزوی شخصیتی نمونه و ممتاز بوده، مجتهد و فقیهی جامع الشرایط و صاحب فتوا بود که خود حاضر نشد برای مردم رساله منتشر کند. وی پیش از آنکه مردی سیاسی باشد ، عالمی اصولی و فقیه حوزوی بود. مرحوم مدرس در نجف اشرف، هم مباحثه و هم‏ردیف حضرت آیت‏اللّه‏ سید ابوالحسن اصفهانی بود که بعدها به مرجعیت رسید. مبانی و بینش سیاسی مدرس، از توان و مهارت شگفت فقهی و آگاهی‏های فلسفی و سیاسی‏اش سرچشمه می‏گرفت. مدرس، شعله‏ای از نور الهی در زمین و آیت عظمای خداوند در میان بندگان بود.

در جرگه آزادمردان

شهید مدرس، مسلمان آزاده‏ای است که به انسان‏ها آزادی، به پاک مردان تقوا، به رهبران از خود گذشتگی و فداکاری و به همه مردم چگونه زیستن و چگونه مردن را می‏آموزد. او عالم بزرگوار و مجاهدی بزرگ است که همواره جز فکر رهایی ملت‏ها از زنجیرهای استبداد داخلی و استعمار خارجی، اندیشه دیگری ندارد و با تقوای اسلامی و انقلابی و نبوغ خدادادی خویش، پایه‏های کاخ بیداد را به لرزه در می‏آورد. مدرس از آن یک ملت و یک کشور نیست، او متعلق به همه جهانیان و آزادگان و مجموعه انسان‏هایی است که در هر سرزمینی، دنبال فضیلت، تقوا و انسانیت هستند.

شهادت

شهادت آیت الله مدرس(رحمت الله علیه)، پایان زندگی افتخار آفرین او نیست؛ سرآغاز طلوع چهره تابناک اوست تا در راهی گام نهد که تا بی‏نهایت ادامه دارد؛ راهی که باید همه انسان‏ها را به مقام خلیفة اللهی برساند. مدرس در بستر تاریخ، رهگذر راهی است که همه انسان‏های آزاده در پهنه گیتی باید در آن گام نهند و به دنیای نور و آزادگی برسند. مدرس، فرزند همه انسان‏ها و ملت‏های دربند است که چون خورشیدی فروزان، در شب‏های سیاه و ظلمت زده زندگی آنان می‏تابد و به ایشان حیات و امید می‏بخشد.
منبع: ماهنامه گلبرگ

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط