اشاره
شهيد آيت الله سيدحسن مدرس، از بزرگمردان تاريخ ايرانزمين است. او كه حدود هفده سال، از 1289 تا 1307 نماينده مجلس بود، هيچگاه از راه انقلابى خويش پشيمان نشد و در طول اين مدت، با جسارت و شجاعت شگفتانگيز به مبارزه با استبداد و استعمار پرداخت و سرانجام جان خود را نيز در اين راه فدا كرد. انتخاب سالروز شهادت وى به عنوان روز مجلس از سوى مجلس شوراى اسلامى، به ماندگارى نام و ياد او در خاطرها و شناخت هر چه بيشتر اين عالم انقلابى كمك خواهد كرد. در اين مقاله، به زندگى آن بزرگمرد و نيز روز مجلس مىپردازيم.
زندگىنامه شهيد مدرس
سيدحسن قمشهاى اسفهاى، مشهور به مدرس، در سال 1287 هجرى قمرى برابر با 1249 خورشيدى، در خانوادهاى از سادات طباطبايى ساكن سرابه، از توابع زواره اردستان به دنيا آمد. پدرش، سيد اسماعيل، زندگى خود و خانوادهاش را در كمال سادگى و قناعت اداره مىكرد. ميرعبدالباقى، پدربزرگ مدرس، مرد زاهد و عابدى بود كه از سالها پيش در قُمشه (شهرضاى كنونى) سكونت داشت. مدرس به همراه پدر رهسپار قمشه شد و مدت ده سال در آن شهر، مقدمات ادبيات عرب و فارسى را فراگرفت. او شانزده سال بيشتر نداشت كه براى ادامه تحصيل به اصفهان رفت و حدود سيزده سال در آن شهر اقامت گزيد. پس از آن، راهى نجف اشرف شد و هفت سال در آن مكان مقدس به تحصيل علم پرداخت. وى در دوره دوم مجلس شوراى ملى از طرف علماى نجف، به عنوان يكى از پنج مجتهدى كه قوانين مصوّب مجلس را براى مغاير نبودن با موازين شرع نظارت مىكردند، برگزيده شد. او سرانجام جان خويش را بر سر مخالفت با رضاخان پهلوى گذاشت و به درجه والاى شهادت رسيد.
نظر مدرس درباره مجلس
در ديدگاه مدرس، مجلس قانونگذارى به دليل تشكيل شدن از نمايندگان مردم كشور، به منزله عصاره ملت و مركز ثقل مملكت است. وى مجلس را رقمزننده امور ملت و تنها مرجع تصميمگيرنده در مملكت مىدانست. مدرس معتقد بود هيچ قانون، مصوّبه و امتياز بدون نظر و تصويب مجلس، قانونى نيست. وى در جلسه 25 اسفند 1302 در بيان مقام و منزلت مجلس مىگويد: «اين مجلس را به منزله تمام ايران مىدانم. مثل اين است كه سى كُرور اهالى ايران در اينجا تشريف دارند».
ديدگاه امام خمينى رحمت لله درباره شهيد مدرس
امام خمينى رحمت لله در مورد مدرس مىفرمايد: «مرحوم مدرس كه به امر رضاخان ترور شد، از بيمارستان پيام داد به رضاخان بگوييد من زنده هستم. مدرس حالا هم زنده است. مردان تاريخ تا آخر زندهاند. ... يك شخص روحانى كه لباسش از ساير اشخاص كمتر بود و كرباس به تن مىكرد. او در مقابل قدرت زياد رضاخان ايستاد و آنطور هجوم كرد به مجلس كه نگذاشت رضاخان كارى بكند و در حالى كه عمال رضاخان با هم زندهباد زندهباد مىگفتند، ايستاد و گفت كه مرده باد رضاخان و زندهباد من. يك همچون مرد قدرتمندى بود، براى اينكه الهى بود. مىخواست براى خدا كار بكند و از كسى نمىترسيد. ... مدرس يك ملاى ديندار بود چندين دوره زمامدارى مجلس را داشت و از هر كس براى او استفاده مهياتر بود. بعد از مردن چه چيز به جاى خود گذاشت، جز شرافت و بزرگى. ما مىگوييم مثل مدرسها بايد بر رأس هيئت تقنينيه و قواى مجريه و قضايى واقع شود».
نخستين مجلس در ايران
مجلس شوراى ملى را بايد ثمره انقلاب مشروطه دانست. مردم ايران پس از چند صد سال خفقان و استبداد، در قيامى ملى به مشروطيت رسيدند و توانستند با استبداد مبارزه و ثابت كنند كه مردم نيز داراى حقوق سياسى و اجتماعى هستند. آنها معتقد بودند اولاً بايد قانون اساسى وجود داشته باشد تا كشور بر پايه آن اداره و تصميمگيرىها طبق قانون و ضوابط خاص باشد، نه بر اساس سليقههاى فردى و گروهى. ثانيا مجلسى از نمايندگان منتخب ملت تشكيل شود تا حقوق مشروع ملت در آنجا حفظ گردد. مردم خواهان مجلسى بودند كه اعضاى آن منتخبان خود آنها باشند، نه منتخب شاه. به اين صورت، نخستين جلسه مجلس شوراى ملى، تنها با حضور نمايندگان تهران در چهارده مهر سال 1285 در كاخ گلستان با حضور شاه تشكيل و با نطق يك جملهاى او افتتاح شد.
مجلس پهلوى
پس از تشكيل مجلس ملى براى نخستينبار در زمان مشروطه، در دوره سلطنت پهلوى، مجلس، ماهيت اصلى و هدف خود را از دست داد و ابزارى در دست شاه براى قانونى جلوه دادن خواستههاى او گرديد. در دوران سلطنت پهلوى، مجلس شوراى ملى كه در قانون اساسى مشروطه پيشبينى شده بود، به صورت ابزارى نمايشى از سياست تجددطلبى توخالى دولت خودكامه درآمد و سرانجام به مجلسى فرمايشى و مكانى براى نمايش خيمهشببازى عروسكهاى دستآموز درباره پهلوى تبديل شد.
مجلس شوراى اسلامى
با پيروزى انقلاب اسلامى در سال 1357، تحولات شگرفى در شرايط سياسى، اجتماعى و فرهنگى ايران به وجود آمد و نظام ارزشى جامعه ايران دگرگون شد. بنابراين، اركان حكومتى نظام شاهنشاهى نمىتوانست جايى در ايران داشته باشد؛ زيرا ماهيت و حقيقت اين بنيادها و نهادها، با اهداف و آرمان انقلاب ملت ايران در تضاد بود. يكى از نهادهاى مهم سياسى، مجلس شورا بود كه مىبايست به معناى واقعى كلمه خانه ملت باشد. بدين ترتيب، با پيروزى انقلاب اسلامى، مقدمات تشكيل مجلسى اسلامى و مردمى در تاريخ ايران فراهم آمد و در 24 اسفند 1358، نخستين مجلس شوراى اسلامى با رأى و نظر مستقيم مردم انتخاب شد تا مظهر قدرت و حكومت مردم و مصداق خارجى جمهورى باشد.
وظيفه مجلس شوراى اسلامى
بر اساس قانون اساسى، وظيفه اصلى مجلس شوراى اسلامى، قانونگذارى و نظارت است، ولى مجلس نقشى بيش از اين بر عهده دارد. مجلس، رقمزننده سرنوشت سياسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى كشور است و از سوى ديگر، ناظرى ملى بر عملكرد قوه مجريه به شمار مىآيد. حاكميت ملى از سوى نمايندگان اعمال مىشود و ملت با دو اهرم قانونگذارى و نظارت، حقوق خود را حفظ و اختيارات دولتمردان را محدود مىكند.
مراحل قانونگذارى در مجلس شوراى اسلامى
رسيدگى به طرحها و لوايح در پنج مرحله انجام مىپذيرد. مرحله اول، اعلام وصول طرح يا لايحه در مجلس و ارجاع آن به كميسيون مربوط است و در همان حال، تكثير مىشود و در اختيار نمايندگان قرار مىگيرد تا اگر نظر و پيشنهادى داشته باشند، به كميسيون مربوط مراجعه كنند.
مرحله دوم، رسيدگى در كميسيون است. در مرحله سوم، طرح يا لايحه رسيدگى شده در كميسيون، به همراه گزارش كميسيون به هيئت رئيسه مجلس تسليم مىشود تا براى شور اول در دستور جلسه علنى مجلس قرار گيرد. سپس كليات آن در جلسه علنى به رأى گذاشته مىشود و در صورت تصويب به مرحله بعد مىرود. در مرحله چهارم، بار ديگر به همراه پيشنهادهاى اصلاحى نمايندگان، در كميسيون بررسى مىشود. در مرحله نهايى، براى بار دوم در دستور مجلس قرار مىگيرد و در وقت تعيين شده، از طرف مخبر كميسيون توضيح داده مىشود و يكيك موارد آن مورد بحث و رسيدگى و رأىگيرى قرار مىگيرد.
تحقيق و تفحص؛ نظارت بر دستگاههاى گوناگون
مجلس شوراى اسلامى افزون بر تصويب قوانين، حق نظارت مستمر بر اجراى قانون را دارد. قانون اساسى حق تحقيق و تفحص در تمام امور كشور را به مجلس داده و براى آن ضمانت اجرا هم تعيين كرده است تا مجلس بتواند اين وظيفه را به صورت مطلوب انجام دهد. مجلس شوراى اسلامى از نظر سياسى وظيفه دارد با نظارتى كه اعمال مىكند، خود به خود تخلف از قانون را به حداقل ممكن برساند. درجه اعتبار مجلس، از اساس تا حد زيادى به اين نظارت بستگى دارد. مجلس نظارت خود را از راه تذكر، سؤال و استيضاح اعمال مىكند.
اقليتهاى دينى در مجلس شوراى اسلامى
با تشكيل مجلس شوراى ملى در دوران مشروطه، اقليتهاى دينى از كرسى نمايندگى برخوردار شدند. براى نمونه، كليميان تا امروز در همه دورهها، نماينده داشتهاند. پس از پيروزى انقلاب اسلامى نيز در مجلس خبرگان قانون اساسى حضورى فعال داشتند. كليميان بر پايه قانون اساسى، يك نماينده در مجلس شوراى اسلامى دارند. اصل 64 قانوناساسى، بر حضور نمايندگان اقليتهاى دينى چنين تصريح مىكند: «زرتشتيان و كليميان هر كدام يك نماينده و مسيحيان آشورى و كلدانى مجموعا يك نماينده، مسيحيان ارمنى جنوب و شمال هر كدام يك نماينده انتخاب مىكنند.» نمايندگان اقليتهاى دينى، سوگند نمايندگى را با ذكر كتاب آسمانى خود ياد مىكنند.
كميسيونهاى مجلس
مجلس شوراى اسلامى از تعداد زيادى نماينده ملت تشكيل شده است. تصميمگيرى در جمعى چنين گسترده، ممكن نيست، مگر اينكه پيشتر، رسيدگىهاى مقدماتى و كارشناسى انجام شده باشد. اين كار معمولاً در واحدهاى كوچكى به نام كميسيون انجام مىشود. اصول شصت و ششم و هفتاد و پنجم قانون اساسى، از كميسيونهاى مجلس نام برده و تعداد، ترتيب كار و حدود اختيارات آنها را به آييننامه داخلى واگذار كرده است. كميسيونها، به مجلس قدرت و تحرك مىدهند و موجب بازدهى بيشتر مجلس مىشوند. مجلس شوراى اسلامى براى حل مشكلات فرهنگى، اقصادى، امنيتى و... به كميسيونهايى با افراد كارآزموده و متخصص نياز دارد.
شوراى نگهبان؛ ناظر بر قوانين مجلس
قانونگذارى در جمهورى اسلامى ايران بر اساس موازين شرع صورت مىگيرد و مصوّبات مغاير با احكام شريعت يا اصول قانون اساسى، اعتبار ندارد. ازاينرو، لازم است بر مصوّبات، هم از نظر شرعى و هم از نظر قانونى نظارت شود. مرجع صلاحيتدار براى چنين نظارتى، شوراى نگهبان است. قانون اساسى، اظهار نظر درباره شرعى بودن مصوّبات را در انحصار فقهاى شوراى نگهبان مىداند و وظيفه نظارت قانونى، يعنى مغاير نبودن مصوّبات با اصول قانون اساسى بر عهده اعضاى حقوقدان شوراى نگهبان گذاشته شده است.
ديدگاه امام خمينى رحمت لله علیه درباره مجلس
مجلس شوراى اسلامى از ديدگاه امام خمينى رحمت لله ، همواره جايگاهى حساس داشت؛ چرا كه براى تحقق آن، خونهاى ارزشمندى هديه شده است. به همين دليل، امام آن را «حاصل خون جمعيتى كه وفادار به اسلام بودند» مىدانست. مجلس از ديدگاه امام، مكانى است «فراهم آمده از اللهاكبرهاى مردم» و «عصارهاى است از زحمتهاى طاقتفرساى ملت.» بنابراين، آن را «بالاترين مقام كشور» برمىشمرد؛ چرا كه «اكثريت قاطع مسائل كشور، بىواسطه يا باواسطه به آن وابسته است» ازاينرو، خطاب به نمايندگان مجلس مىفرمود: «شما نمايندگان محترم! مىتوانيد با يك رأى خود، خدمت ارزشمندى به خدا و خلق نماييد و بالعكس، و مىتوانيد يك خطر بزرگ را از كشور و اسلام رفع كنيد و بالعكس».
منبع: ماهنامه گلبرگ
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله