از حقایقی که در عرفان امام خمینی، با استناد به آموزههای دینی مطرح شده آن است که انسان کامل بزرگترین آیت الهی در نظام آفرینش است.
انسان کامل مَثَل اعلای خدا، آیت بزرگ او و نبأ عظیم (خبر بزرگ) است؛ او به صورت حق و با دو دست قدرت او وجود یافته و خلیفه خدا بر مخلوقاتش و کلید باب معرفت حق است. هر که او را بشناسد، خدا را شناخته است؛ او با هر صفتی از صفات و هر تجلی از تجلیاتش آیتی از آیات خداوند است، و از زمره نمونههای بلند مرتبه و گرانقدر برای شناخت کامل خالقش میباشد. (1)
با توجه به اهمیت این مسأله، تبیین آن در محورهای ذیل دنبال میشود:
الف. تردیدی نیست که هر یک از پدیدههای نظام آفرینش، نشانه و آیت الهی به شمار میآیند و اساساً نقشی جز آیت بودن ندارند. در این میان، انسان کامل بزرگترین آلت الهی و آیة الله العظمی است. (2) به همین دلیل امیرمؤمنان (علیهالسلام) که براساس آیهی مباهله (3) به منزلهی نفس و جان رسول خدا است فرمود:
«ما لله نبأ أعظم منّی؛ و ما لِلّه آیة أکبر منّی»؛ (4) بزرگترین خبر جهان خلقت و بزرگترین آیت و نشانهی خداوند من هستم.
امام خمینی دربارهی آیت اعظم بودن انسان کامل بدین مضمون میگوید:
بدان که انسان کامل چون وجود جامع و خلیفهی خدا در زمین و نشانه و آیت او بر عالمیان است، گرامیترین آیات خدا و بزرگترین حجتهای او است؛ چنان که از مولا امیرمؤمنان یا از حضرت امام صادق (علیهالسلام) نقل شده که فرمود: «صورت انسانی بزرگترین حجت خدا بر مخلوقاتش است؛ و او همان کتابی است که حق با دو دست خود نگاشته و او مجموع صورتهای عالمیان است» (5) پس او با وحدت خود، واجد همه مراتب غیب و شهود، و با بساطتش جامع همه کتابهای الهی است. (6)
ب. در آثار عرفانی امام خمینی، از انسان کامل به عنوان «مَثَل اعلا»، «کلید معرفت حق» و «حجت بزرگ الهی» یاد شده است. این عناوین، در حقیقت بازتاب حقایقی است که در معارف دینی مطرح شده است؛ به عنوان نمونه در زیارت جامعهی کبیره - که دربرگیرندهی عمیقترین و برجستهترین حقایق درباره انسان کامل میباشد - چنین آمده است:
«السلام علیکم یا اهل بیت النبوة... و المثل الأعلی و حجج الله علی أهل الدنیا، و الآخرة و الاُولی؛ السلام علی محالّ معرفة الله و مساکن برکة الله و معادن حکمة الله و حفظة سرّ الله»؛ (7) سلام بر اهل بیت نبوت که مَثَل اعلا و حجتهای خداوند بر اهل دنیا و آخرت، محل معرفت خداوند و آرامگاه برکات الهی و مخزن حکمت خداوند و حافظان اسرار حق میباشند.
همچنین امام صادق (علیهالسلام) فرمود:
«بنا عُرِفَ الله، و بنا عُبد الله؛ نحن الأدلاء علی الله»؛ (8) خداوند به وسیلهی ما شناخته و عبادت میشود و ما اهل بیت، راهنمایان به سوی معرفت خداوند هستیم.
اما چگونه اهل بیت (علیهمالسلام) محل معرفت الله هستند؟
این پرسش از جهات متعددی قابل تحلیل است؛ آنچه به اختصار میتوان گفت این که، آثار هر کس نشانهی داراییها و توانمندیهای او است؛ ائمه (علیهمالسلام) صافترین و پاکترین آینهای هستند که صفات الهی را مینمایانند؛ زیرا بزرگترین نشانهی خدا هستند. از این رو هر کس آنها را بشناسد، در حقیقت خدا را شناخته است؛ زیرا معرفت خدا در معرفت و شناخت انسان کامل ظهور میکند.
از سوی دیگر شناخت امام نیز، آیت کامل معرفة الله است؛ (9) لذا امیرمؤمنان فرمود:
«لایعرف الله إلا بسبیل معرفتنا»؛ (10) خداوند جز از طریق معرفت ما شناخته نمیشود.
همچنین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«أنا و علی أبوا هذه الاُمّة: مَنْ عرفنا فقد عرف الله»؛ (11) من و علی پدر این امت هستیم؛ کسی که ما را بشناسد، خدا را شناخته است.
ج. در فرازی از کلام امام خمینی آمده است:
انسان کامل... به صورت حق آفریده شده. (12)
تردیدی نیست که این مسأله برداشتی عرفانی از معارف دینی است؛ در روایتی آمده است:
«إن الله خلق آدم علی صورته»؛ (13) خداوند آدم را به صورت او آفریده است.
اینگونه تعبیرات ممکن است از باب مجاز و مسامحهی در تعبیر باشد؛ زیرا حقایق در خارج همواره با صورت ظاهر میشود، به همین دلیل بر اسماء و صفاتی که خداوند با آنها تجلی میکند نیز اطلاق صورت شده است. به عبارت دیگر، صورت مجازاً به معنای صفت به کار برده شده است.
اما طبق اصطلاح عرفانی «صورت» عبارت از چیزی است که حقایق مجرد غیبی، بدون آن ظهور نمییابند و قابل تعقل و شناخت نیستند؛ و «صورت الهی» عبارت است از وجود متعین. بر این اساس انسان کامل چون تعیّن اول و صورت حضرت الهیّه است، گفته میشود: «انسان کامل به صورت حق آفریده شده است». (14)
با توجه به نکتههای یاد شده معنای «آیت عظمی» بودن اهل بیت (علیهمالسلام) نیز روشن میشود؛ زیرا مصداق حقیقی و کامل «آیت الله» در تعابیر وحیانی و «آئینهی حق نما» و مانند آن در مباحث عرفانی، وجود مقدس انسان کامل (پیامبر و اهل بیت (علیهمالسلام)) است.
در مقایسهی انسان کامل با فرشتگان مقرب الهی باید گفت، فرشتگان مقرب الهی نسبت به دیگر فرشتگان و سایر موجودات آسمانی بالاترین رتبه و درجهی وجودی را دارا هستند و آنها کاملترین جلوهگاه اسماء جمال و جلال حق میباشند؛ با این وجود، فرشتگان آیت و آینهی برخی از اسماء و صفات حق میباشند و همه اسماء در وجود آنها تجلّی نکرده است؛ در حالی که انسان کامل، آیت و آینه همه اسماء حسنی و صفات متعالی حق است و مسأله خلافت الهی که در قرآن کریم مطرح شده شاهد گویای این حقیقت است؛ (15) زیرا اگر فرشتگان آیت عظمای خداوند در نظام هستی میبودند، خلافت الهی نصیب آنها میشد در حالی که خداوند رداء خلافت خویش را بر قامت انسان کامل انداخت.
همین شایستگی، جامعیت و عظمت وجودی انسان کامل بود که سبب شد تا فرشتگان، در پیشگاه انسان کامل چون نوآموزی خاضع گردند؛ و همین عظمت بود که جبرئیل را در شب معراج، از ادامه سفر و همراهی پیامبر بازداشت و عرض کرد: «لو دنوتُ أنملة لاحترقتُ». (16) سعدی در تبیین این مسأله چه زیبا سروده است:
امام رُسُل پیشوای سبیل *** امین خدا مهبط جبرئیل
کلیمی که چرخ فلک طور اوست *** همه نورها پرتو نور اوست
شبی با نشست از فلک برگذشت *** به تمکین و جاه از ملک درگذشت
چنان گرم در تیه قُربت بداند *** که بر سِدرة، جبرئیل از او بازماند
بدو گفت سالار بیت الحرم *** کهای حامل وحی برتر خرام
بگفتا فراتر مجالم نماند *** بماندم که نیروی بالم نماند
اگر یک سر موی برتر پرم *** فروغ تجلی بسوز پرم (17)
فرشته مقرب الهی، جبرئیل از مقام «سدرةالمنتهی» بالاتر نرفت؛ در حالی که پیامبر اکرم تا مقام (ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى) (18) راه یافت. این سیر، گویای این حقیقت است که عظمت وجودی انسان کامل، بسی برتر و بالاتر از فرشتگان مقرب الهی است؛ بنابراین «آیت عظمی» انسان کامل است، نه فرشتگان.
اما در مقایسهی پیامبر و اهل بیت او با دیگر موجودات، از جمله انسانها و از میان آنها انبیای پیشین، مسأله روشنتر از آن است که نیازمند بیان باشد؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«آدم و من دونه تحت لوائی»؛ (19) آدم و هرچه پایینتر از او است زیر لوای من هستند.
در حدیث قدسی نیز آمده است:
«لولاک لما خلقت الافلاک»؛ (20) اگر تو نبودی من عالم را خلق نمیکردم.
امیرمؤمنان (علیهالسلام) نیز درباره عظمت خود فرمود:
«کنت ولیاً، و آدم بین الماء و الطین»؛ (21) من ولیّ بودم در حالی که آدم هنوز بین آب و خاک (عالم علمی و عینی) به سر میبرد و آفریده نشده بود.
با این وجود، روشن است که هیچ موجودی توان برابری با عظمت وجودی پیامبر و اهل بیت او را ندارد؛ در نتیجه آیت عظمی و آینهی حق نما بودن وجود مبارک پیامبر و اهل بیت (علیهمالسلام) در کل نظام هستی آشکار میشود. به همین دلیل امام صادق (علیهالسلام) فرمود:
«نحن أسرار الله المودعة فی هیاکل البشریة»؛ (22) ما (پیامبر و اهل بیت) اسرار خداوند هستیم که در هیئت و صورت بشری به ودیعه نهاده شده است
پینوشتها:
1. ر.ک: شرح دعاء السحر، ص 56.
2. الکلمات المکنونه، ص 115-116.
3. آل عمران (3): 61.
4. تفسیر القمی، ج 2، ص 401.
5. الکلمات المکنونه، ص 125.
6. ر.ک: شرح دعاء السحر، ص 146-147.
7. من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 610.
8. التوحید، ص 152، ح 9.
9. ادب فنای مقربان، ج 2، ص 140-143.
10. بحارالانوار، ج 24، ص 253، ح 14.
11. همان، ج 26، ص 342، ح 13.
12. شرح دعاء السحر، ص 91.
13. التوحید، ص 152-153، ح 10 و 11.
14. الکلمات المکنونه، ص 125؛ نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ص 93-95.
15. ر.ک: شرح فصوص الحکم (قیصری)، ص 75-77.
16. بحارالانوار، ج 18، ص 382.
17. کلیات سعدی، ص 204.
18. «سپس نزدیک آمد و نزدیکتر شد، تا فاصلهاش به قدر طول دو کمان یا نزدیکتر شد»؛ نجم (53): 8-9.
19. الکلمات المکنونه، ص 188.
20. همان، ص 127.
21. همان، ص 186.
22. همان، ص 124.
صادقی ارزگانی، محمد امین، (1387) سیمای اهل بیت (ع) در عرفان امام خمینی (ره)، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول.