آشنايي با دفتر اسناد و شناسايي موقوفات
مقدمه
«دفتر اسناد و شناسايي موقوفات» که امروز زير مجموعهي معاونت امور اوقافي سازمان اوقاف و امور خيريه است علاوه بر انجام وظايف درون تشکيلاتي خود، دستور العملهاي سازمان اسناد ملي را نيز در باب اسناد وقفي که در اختيار ادارات اوقاف کشور است به مورد اجرا ميگذارد. اين دفتر که از تشکيل آن سه دهه ميگذرد امروز گنجينهاي از اسناد مادر را که زماني در لابهلاي پروندههاي بايگاني راکد سازمان اوقاف انباشته شده بود، تفکيک و ذيل نام هر استان طبقهبندي کرده است. اين بايگاني تنها بايگاني وقف ايران است که نمونههاي قابل توجهي از اسناد وقف شهرهاي مختلف کشور در دورههاي تاريخي و حوزههاي مختلف زباني را دارد و غناي آن، پژوهشگران داخلي و خارجي را از سال 1373 به خود جلب کرده و اين امر سبب شده است تا همواره پرسشهايي از اين قبيل که «بايگاني مورد نظر چه وقت و چگونه به وجود آمد و وظايف آن چيست؟» مطرح شود. اين مقاله سعي دارد تا با استناد به مکاتبات و مصوبات امور اداري و استخدامي کشور به اين قبيل پرسشها پاسخ دهد.
«اسناد وقف» که به سبب تنوع و شمول آن بر اسناد مختلف، «مدارک وقفيت» نيز ناميده ميشوند و در نظام اوقاف داراي اين کاربردهاست:
1. گواهي تعيين وقفيت؛
2. تشخيص متولي و ناظر و موقوف عليهم و مصرف و تعيين آنان بر حسب مفاد وقفنامه و اسناد ديگر» (1).
3. تطبيق مصارف درآمد موقوفات با مفاد وقفنامه يا ساير اسناد، در صورت بروز اختلاف (2).
4. مأخذ تشخيص عوايد موقوفات (3).
5. تطبيق رقبات مندرج در بودجه با وقفنامه و يا ساير مدارک معتبر (4).
اين موارد پنج گانه حاکي از اهميت اسناد در حفظ، احياء، عمل به وقف، حسن ادارهي موقوفات و جلوگيري از هر گونه تضييع حق است. چنين دلايلي سبب شده است تا قانون گذار در اولين قانون اداري وزارت معارف و اوقاف، مصوب مجلس شوراي ملي (28 شعبان 1287 / 1328 ش) به اسناد اهتمام ورزد و اولين وظيفه از شش وظيفهي آن اداره را، «تحصيل صورت صحيح از وقفنامهها و موقوفات مرکزي و ولايات و ايالات و بلوکات در کل ممالک ايران (5) «بداند، چنان که دومين وظيفه از مجموع چهار وظيفهي دايرهي تحقيق را «تحقيقي نوشتجات و اسناد راجع به اوقاف و رجوع به عدليه در صورت لزوم (6) «بر شمرده است. از تشکيل سازمان اوقاف (7) در سال 1343 ش تا امروز اين دو وظيفه - با کمي تغيير عبارت - از جمله «وظايف اساسي» اوقاف است؛ البته گفتني است تشکيلات اداري اوقاف در سال 1347 تدوين شد.
تاريخچه بايگاني دفتر اسناد و شناسايي موقوفات
گفتني است سازمان اسناد ملي، با قانوني مشتمل بر هشت ماده و شش تبصره در مجلس سنا و مجلس شوراي ملي در 22 / 1 / 1349 تأسيس شد. در مادهي اول آن قانون آمده است: «به منظور جمع آوري و حفظ اسناد ملي ايران در سازمان واحد و فراهم آوردن شرايط و امکانات مناسب براي دسترسي عموم به اين اسناد و همچنين صرفهجويي در هزينههاي اداري و استخدامي از طريق تمرکز پروندههاي راکد وزارتخانهها و مؤسسات دولتي وابسته به دولت و امحاء اوراق زايد، سازماني به نام سازمان اسناد ملي وابسته به سازمان امور اداري و استخدامي کشور تأسيس گرديد» (8).
در 9 / 9 / 1349 به پيشنهاد سازمان امور اداري و استخدامي کشور آقاي سيروس پرهام، رئيس دفتر روابط عمومي سازمان امور اداري و استخدامي و مسؤول تهيه طرح آرشيو ملي ايران، به رياست سازمان اسناد ملي و تاريخي منصوب شد. (9) در 11 / 9 / 1349 ايشان طي مصاحبهاي «نخستين و بزرگترين وظيفهي اين سازمان را، بر اساس برنامهي تنظيمي، سبک کردن بار چندين هزار تني پروندههاي راکد و اوراق زايد که دستگاههاي دولتي را فلج کرده...»(10) اعلام کرد. در 17 / 8 / 1350 «آيين نامهي تشخيص اوراق زايد و ترتيب امحاء آنها»(11)، و در 24 / 2 / 1351 «آييننامهي امحاء و اسناد راکد دولتي»(12) تصويب شد و در 28 / 4 / 1351 اولين دستور العمل «تشخيص اوراق زايد دولتي» صادر شد (13) در 2 / 9 / 1351 مسؤولان «سازمان ترتيب امحاي اوراق» سازمان اسناد ملي، پروندههاي زايد دادگستري را به عنوان اولين وزارتخانه مورد بررسي قرار دادند (14).
«بايگاني کل ادارهي اوقاف» حاوي پروندههاي بود که گزارشهاي ارسالي ادارات کل اوقاف در استانهاي کشور و وضع و عملکرد موقوفات در روستاها و شهرها و مراکز را به تهران اعلان ميکرد. اين بايگاني با تشکيل «معاونت طرح و بررسيها»(15) و در اسفند 1351 (16) هويت منسجم و مستقلي پيدا کرد. معاونت نامبرده متشکل از سه دفتر به اين قرار بود:
وظايف «دفتر آمار و مهندسي رقبات»
ب. توزيع پرسشنامههاي آماري و نظارت در جمع آوري و تنظيم آمارهاي مورد نياز؛
ج. تشکيل کلاسهاي آموزشي جهت آمارگران و آمارگيران....
وظايف «دفتر تمرکز شناسنامه و اسناد اوقافي»
ب. تهيه و تنظيم اندکس (راهنماي موقوفات) و کاردکس (اطلاعات جغرافيايي، تاريخي، اقتصادي، اجتماعي مدارک و وقفنامهها)؛
ج. جمع آوري، تفکيک، طبقه بندي، فهرست برداري، کدگذاري، بسته بندي و ضبط اسناد و مدارک و اطلاعات مورد لزوم؛
د. اجراي مفاد آييننامهي امحاء اوراق زايد و انجام توصيهها و دستور العملهاي سازمان اسناد ملي با همکاري اداره تشکيلات، بودجه و آموزش.
دفتر برنامه ريزي
چنانکه ملاحظه ميشود حوزهي «دفتر تمرکز شناسنامه و اسناد اوقافي» بخش ويژهاي براي کار روي اسناد با روشي علمي بود. در اين زمان به موجب تبصرهي 3، مادهي 8، اوقاف 1992 پست مصوب بود که از رديف 320 الي 338 مربوط به اين دفتر بود:
320. مدير کل؛ 321. معاون؛ 322. کارشناس اسناد اوقافي؛ 323 و 324. کارشناس مسؤول اسناد؛ 325. کارشناس اسناد ثبتي؛ 326. کارشناس مسؤول فيشيه؛ 327 و 328 و 329. فيش نويس؛ 330. مسؤول کاردکس؛ 331. متصدي کاردکس؛ 332. مسؤول امور بايگاني؛ 333 و 334. بايگان؛ 335 و 336 منشي ماشين نويس؛ 338. متصدي امور دفتري.
طرح امحاء احتمالا در سال 1352 ش به سازمان اوقاف ابلاغ شد و با توجه به شناسنامهي مختصري که در آن روزها تهيه شده و در صدر آن نام دفتر تمرکز شناسنامه آمده و هنوز روي برخي از اسناد قابل رؤيت است؛ فعاليت اين دفاتر و از جمله دفتر تمرکز شناسنامه از اوايل سال 2532 / 1352 ش شروع شده و تا نميهي دوم 2537/ 1357 ش ادامه داشته است. در اين سالها همچنان فرمهاي امحاء از سازمان اسناد ملي به سازمان اوقاف ابلاغ ميشد. در 16 / 4 / 1354 «قانون سازمان اوقاف» مشتمل بر 23 ماده و 19 تبصره به تصويت مجلس شوراي ملي ميرسد که طي يک ماده (17) و يک تبصره، «دفاتر اسناد رسمي» و «متوليان موقوفات» را موظف ميکند که اسناد وقفي را که نزد خود دارند براي حفظ و نگهداري به ادارات اوقاف تسليم دارند.
امور مزبور در حالي تدوين و تصويب ميشد که برنامهي اصلاحات ارضي (1353 - 1340) موقوفات مزروعي را روز به روز بيشتر مورد هجوم قرار ميداد و از حالت وقف خارج ميکرد و فعاليتهاي اداري اوقاف را به رکود ميکشاند.
بايگاني «دفتر اسناد و شناسايي موقوفات» پس از پيروزي انقلاب اسلامي
276. مدير کل؛ 277. معاون؛ 278. کارشناس امور اسناد؛ 279. کمک کارشناس اسناد؛ 280 و 281. کارشناس آمار و شناسايي موقوفات؛ 282 و 283. متصدي شناسايي موقوفات؛ 284 و 285 و 286. آمارگير؛ 287 و 288 و 289. کارشناس کشاورزي؛ 290. نقشهبردار (تکنسين نقشه برداري). (طبق موافقت نامهي شمارهي 31 / 3466 مورخ 1 / 11 / 1362 سازمان امور اداري و استخدامي کشور)؛ 291. مسؤول نقشه کشي (نقشه بردار) (طبق همان مواقفتنامه)؛ 292. نقشه کش؛ 293 و 294. مسؤول امور دفتري؛ 295. مسؤول بايگاني؛ 296 و 297. ماشين نويس.
در 7 / 9 / 1363 در اجراي فتواي رهبر انقلاب حضرت امام خميني (ره) که در جواب سؤال سازمان اوقاف و امور خيريه در مورد وضع موقوفاتي که از حالت وقف خارج شده بودند، مرقوم فرمودند: «زمينهاي موقوفه بايد به حالت وقفيت باقي و عمل به وقف شود.»، مجلس شوراي اسلامي با تصويب مادهي واحدهي «قانون ابطال اسناد فروش رقبات، آب و اراضي موقوفه»، اسناد مالکيت صادره را باطل اعلام کرد و دوباره وقفنامهها و ساير مدارک وقفيت مورد استناد قرار گرفت (20).
در ادامهي روند رو به رشد فعاليتهاي سازمان اوقاف، در اوايل 1367 با تعيين مدير کل (21) جديد براي «دفتر اسناد، آمار و شناسايي موقوفات» طرح تفکيک اسناد، خاصه وقفنامهها از لابهلاي اسناد بايگاني راکد سازمان مطرح و اجرا شد که تا اوايل سال 1369 ادامه يافت. در اين طرح هر پروندهي راکد سه بخش شد:
1. سند مادر (وقفنامه يا ساير مدارک وقفيت) که در بايگاني مورد بحث نگهداري ميشود.
2. پروندههاي حاوي گزارشهاي ارسالي به ادارهي کل اوقاف و سازمان اوقاف راجع به وضعيت و عملکرد موقوفات کشور؛ که در محل ديگري و زير نظر دفتر مورد بحث و با عنوان «بايگاني راکد» نگهداري ميشود.
3. پيش نويسها و مدارکي که امحايي محسوب ميشدند و بنا به قانون سازمان اسناد ملي بايد تحويل اين سازمان ميشد.
نمونههايي از اين قبيل اسناد را ميتوان با مراجعه به فهرستي که از آنها در سازمان اسناد ملي و در شمارهي 29 فصل نامهي وقف ميراث جاويدان منتشر شده مشاهده کرد.
با پايان جنگ و هم زمان با صدور بخشنامهي شمارهي
65316 مورخ 27 / 6 / 1369 رياست جمهوري در مورد شاسنايي اسناد آرشيوي بايگانيهاي راکد دولتي کشور و انتقال سريع آنها به سازمان اسناد، تشکيلات سازمان اوقاف تغييرات ديگري مييابد (22) که با توجه به نمودار تشکيلاتي آن، اين دفتر «مديريت اسناد و شناسايي موقوفات» خوانده شده است. آمار نيز خود به مديريت مستقلي با عنوان «مديريت آمار و انفورماتيک» تبديل ميشود که به سبب اين تحويل، به «مديريت اسناد و شناسايي موقوفات» وظايفي از جمله اين وظايف ابلاغ شد:
تهيهي دستور العملهاي لازم به منظور وصول اسناد موقوفات از واحدهاي سازمان؛ برقراري ارتباط و هماهنگي با سازمان اسناد ملي؛ حفظ، نگهداري و مرمت اسناد موقوفات؛ جمعآوري و تفکيک، طبقهبندي، فهرست برداري، کدگذاري، بسته بندي و ضبط اسناد و مدارک و اطلاعات مورد لزوم در بايگاني راکد و آرشيو سازمان و تشکيل موزه و نمايشگاه از وقفنامه، اسناد و مدارک نفيسه با همکاري واحدهاي ذي ربط؛ اجري مفاد آييننامهي امحاء اوراق زايد و انجام توصيهها و دستور العملهاي سازمان اسناد ملي ايران و شرکت در جلساتي که بدين منظور در اين سازمان تشکيل ميشود؛ تهيه و تنظيم اندکس و کاردکس؛ تهيهي دستورالعملهاي لازم به منظور شناسايي موقوفات؛ اجراي برنامهي شناسايي موقوفات کشور به ترتيب اولويتها؛ تهيهي کروکي و نقشههاي جغرافيايي از رقبات و اماکن مذهبي و بقاع متبرکه با استفاده از امکانات موجود در دستگاههاي ذي ربط؛.... جمع آوري اطلاعات کسب شده و تشکيل پرونده و انعکاس مطالب استخراجي و از واحدهاي ثبت اسناد، دفاتر اسناد رسمي، تحقيقات محلي و پروندههاي اوقافي و ثبت دفاتر مربوطه؛ تهيهي فرمهاي مربوط به شناسايي موقوفات؛ تهيهي شناسنامه براي کليه موقوفات کشور؛ تهيه و تنظيم برنامه و طرحهاي مربوط به شناسايي موقوفات در مرکز و استانها (23).
همچنين در پستهاي آن نيز تغييراتي رخ داد. به طوري که از مجموع 480 پست سازماني، فقط 15 پست به آن تخصيص يافت:
308. مدير؛ 309. معاون؛ 310. مسؤول امور دفتري و بايگاني؛ 311. بايگان؛ 312. ماشين نويس؛ 313. کارشناس مسؤول امور اسناد؛ 314. کارشناس اسناد؛ 315. کمک کارشناس اسناد؛ 316. مرمتکار اسناد؛ 317. کارشناس مسؤول شناسايي موقوفات؛ 318. نقشهبردار؛ 320 .... 319. تکنسين نقشه بردار؛ 321. کارشناس شناسايي موقوفات؛ 322. کمک کارشناس شناسايي موقوفات (24).
در 1372 که تشکيلات اداري سازمان اوقاف دچار تحول ديگري شد، در امور «مديريت اسناد و شناسايي موقوفات» تغييري به وجود نيامد.
با توجه به نمودار شرح وظايف تشکيلات اداري، مصوب 20 / 9 / 1378، مديريت ياد شده «دفتر اسناد و شناسايي موقوفات» خوانده ميشود اما وظايف آن دگرگون نميشود.
اسناد اين بايگاني که از گرد آوري نخستين فقرات آن، قريب 95 سال ميگذرد با توجه به برخي مکاتبات که ضميمهي آنهاست به يکي از اين دلايل در تهران گرد آمده است:
1. به در خواست «ادارهي کل اوقاف» براي داشتن سوابق موقوفات؛
2. به سبب نظر خواهي از «ادارهي کل اوقاف» در باب احياي موقوفه؛
3 به سبب نبود ادارهي تحقيق در ادارهي تابعه به منظور تعيين متولي و يا ناظر؛
4. به درخواست ادارهي آمار و بودجه؛
5. به سبب قوانين مصوب، توسط متولي و ادارات ثبت ارسال شده است؛
6. به سبب گردآوري فقراتي از اسناد از حيث زيبايي با محتواي خاص؛
7. درصدي از کپيهاي موجود پيش از ارسال دوبارهي اسناد مرمت شد به مبدأ آنها به مجموعهي گذشته افزوده شده؛
8. گردآوري کپي از اسناد وقف کشور به منظور داشتن تصاوير اسناد وقف کشور در يک جا.
خدمات تکثير و امانت دهي
اين دفتر با فصلنامهي وقف، ميراث جاويدان وابسته به معاونت فرهنگي سازمان اوقاف همکاري نزديکي دارد و در ساعات اداري مشغول فعاليت است.
هر چند برخي از اسناد قديمي است اما در امور جاري همچنان کارکرد دارد. اسناد تنها در موارد خاص اداري و حقوقي که اغلب براي حفظ و احياي موقوفه است از بايگاني خارج ميشود و پس از پايان کار دوباره در جاي اوليه و مخصوص قرار داده ميشود. اصل يا نزديکترين نسخه به اصل اسناد وقف کشور نيز در صورت لزوم با نظر کارشناسان اين دفتر و به طور زمانبندي شده پس از شناسايي و تفکيک به سازمان اسناد ملي تحويل و پس از مرمت دوباره به بايگاني ادارهي کل يا شهرستان ارسال ميشوند.
پژوهشگران اغلب با ارائهي معرفي نامهي معتبر ميتوانند به کمک دفاتر راهنماي اسناد هر استان بر اساس نام واقف يا موقوفه، سند مورد نظر را مشخص، مطالعه و بازنويسي کنند براي جلوگيري از فرسودگي بيشتر اسناد، درخواست فتوکپي رد ميشود.
پی نوشت:
1- مجموعهي قوانين و نظام نامههاي اوقاف، فصل 6 - ادارهي تحقيق اوقاف، ب - وظايف اداري تحقيق، مادهي 69، بند 7، صص 85 و 86.
2- مجموعهي قوانين ثبت اسناد و املاک، و همن روح الله. (تهران: انتشارات زرين، 2536)، آيين نامهي تحقيق و رسيدگي در شعب تحقيق اوقاف مصوب 4 / 12 / 1354. مادهي 7، رديف 4. ص 301.
3- مجموعهي قوانين و نظام نامههاي اوقاف (تهران، مطبعهي روشنايي - آبان ماه 1314). نظامنامههاي قانون اوقاف، مصوب 13 / 2 / 1314، فصل 4 - حق التوليه و حق النظارهي ادارهي اوقاف، مادهي 51، ص 76؛ مجموعهي قوانين و مقررات اوقافي (تهران، اسوه، چاپ دوم، 1376). آييننامهي کيفيت تحقيق و رسيدگي در شعب تحقيق سازمان اوقاف و امور خيريه مصوب 30 / 9 / 1365. مادهي 6، ب - وظايف شعب حسابرسي، رديف 2 ص 161. و رديف 5، ص 161.
4- همان، رديف 4، ص 161.
5- مجموعه قوانين و مقررات و اوقافي، صورت قانون وظايف کل اوقاف، مادهي اول، ص 108.
6- همان، صورت قانون وظايف دايرهي تحقيق، مادهي دويم، ص 109.
7- سازمان اوقاف بر اساس قانون تفکيک وزارت فرهنگ، مصوب 15 / 9 / 1343 مجلس شوراي ملي تأسيس شد و مطابق مادهي 4 قانون مذکور وابسته به نخست وزيري شد و رياست آن به يکي از معاونان ايشان واگذار شد و کليهي اختيارات وزارت فرهنگ سابق در امور مربوط به اوقاف، به آن محول شد. گفتني است هر چند که اين تفکيک صورت گرفت اما تشکيلات و پستهاي سازماني و اداري سازمان اوقاف از 1347 ش ايجاد و به مرور تکامل و توسعه پيدا کرد. پس از استقرار نظام جمهوري اسلامي، طرح جديد سازمان اوقاف و امور خيريه تدوين و در 28 / 6 / 1358 سازمان امور اداري و استخدامي آن را تأييد کرد. در سال 2 / 10 / 1363 قانون تشکيلات اختيارات سازمان اوقاف و امور خيريه توسط مجلس شوراي اسلامي مورد تجديد نظر قرار گرفت که اختيارات جديدي به آن داده شد و نام آن نيز بنا به مصوبهي مذکور به سازمان حج و اوقاف و امور خيريه تغيير يافت (مجموعه قانون و مقررات اوقافي، ص 110). در 15 / 8 / 1370 بنا به مصوبهي شوراي عالي اداري، سازمان حج و زيارت از آن سازمان منفک گرديد (همان ماده 1، ص 182) به گونهاي که رئيس آن توسط وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي و با هماهنگي نمايندهي ولي فقيه در امور حج و زيارت به عنوان معاون وزير انتخاب ميشود (همان، مادهي 182: 2) گفتني است امور حج طبق تصويب نامهي3-5-103/ 3 / 2 / 1351 هيأت وزيران از وزارت کشور منتزع و در سازمان اوقاف متمرکز گرديده بود (جزوهي هدف، وظايف و پستهاي سازماني سازمان اوقاف؛ مورد تأييد سازمان امور اداري و استخدامي کشور، به موجب تبصرهي 3، مادهي 8، قانون استخدام کشوري، تيرماه 1351، ص 3). و همزمان سازمان مذکور به سازمان اوقاف و امور خيريه تغيير نام داد (مجموعهي قانون و مقررات اوقافي، مادهي 5، ص 183).
8- سازمان اسناد ملي در آيينهي مطبوعات (مهر 1334 - مهر 1372)، باشتني، سيد محمد (تهران، مديريت روابط عمومي و امور بين الملل، مهر 1372. صص 12 - 9).
9- همان. کيهان، ص 13.
10- همان، آيندگان، ص 14.
11- همان، آيندگان، ص 18.
12- همان، کيهان، ص 20.
13- همان، کيهان، ص 19.
14- همان کيهان، ص 25.
15- اصلاحيهي ضميمهي نامهي شمارهي 1160 / م ح، مورخهي 29 / 12 / 1351 سازمان امور اداري و استخدامي کشور، (ر. ک: جزوهي هدف، وظايف، سازمان و پستهاي سازماني سازمان اوقاف به موجب تبصرهي 3، مادهي 8 قانون استخدام کشوري، ص 32).
16- سازمان اسناد ملي در آيينهي مطبوعات (مهر 1334 - مهر 1372)، باشتني، سيد محمد (تهران، مديريت روابط عمومي و امور بين الملل، مهر 1372، صص 12 - 9).
با اين حال در اواسط 1349 ش هم به سبب نبود يک واحد مستقل اسنادي و نيز به سبب نبود کارشناس اسناد در اوقاف و هم به سبب توجه سازمان اسناد به بايگانيهاي راکد ادارات دولتي، کهنترين آرشيو اسناد ايران با بقعهي شيخ صفي الدين اردبيلي که زير نظر سازمان اوقاف بود با انتقال بخش اعظم آن به موزهي ملي ايران از بين رفت. اين مجموعه که قريب هشت صد فقره سند کامل و پاره سند را شامل ميشد به دو قسمت نامساوي تقسيم شد. قريب 700 فقرهي آن به موزهي ملي منتقل شد که در بخش اسلامي نگهداري ميشود و قريب صد و چند فقره از آنها امروز در بايگاني «دفتر اسناد و شناسايي موقوفات» نگهداري ميشود. اين مجموعه کهنترين گنجينهي اسناد فارسي جهان محسوب ميشود که توسط گوتفريد هرمان کشف شد (ر. ک: کاهن، کلود، (پاريس، 1982)، درآمدي بر تاريخ اسلام در قرون وسطي، علوي، دکتر اسدالله، مشهد، بنياد پژوهشهاي اسلامي، 1370، ص 79) و مربوط به قرون 5 ه ق الي 13 ه ق است.
دربارهي اين مجموعه و انتقال آن از اردبيل به تهران و از بين رفتن نقش بقعهي شيخ صفي به عنوان کهنترين بايگاني اوقاف کشور، در مطبوعات آن روزها هيچ خبري درج نشده است. هر چند که به قولي: «... اگر مشکل يافتن اسناد مورد نياز براي نمايشگاهي از اسناد و مدارک دورهي انقلاب شاه و ملت در 2531 / 1351 ش وجود نداشت تاکنون (24 / 3 / 1355) نيز به مسألهي اسناد و مدارک نوشته شده و گردآوري آنها توجه فراواني نميشد (سازمان اسناد ملي در آيينهي مطبوعات، ص 45، به نقل از روزنامهي آيندگان،24 / 3 / 1355).
17- مجموعهي قوانين ثبت و اسناد و املاک... ماه 10 باضافه تبصره. ص 299. گفتني است که اين ماده و تبصره مجددا در2 / 10 / 1363 به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيده است. (ر. ک: مجموعهي قوانين و مقررات اوقافي، قانون تشکيلات و اختيارات سازمان اوقاف و امور خيريه، مادهي 10 باضافه تبصره. ص 115).
18- در خرداد ماه 1360، سازمان اوقاف داراي دو معاونت بود: 1. معاونت امور اداري و مالي، 2. معاونت عمران و امور اوقافي. (ر. ک: جزوهي هدف، وظايف، سازمان و پستهاي سازماني سازمان اوقاف، حوزهي مرکزي، واحدهاي خارج از مرکز، مورد تأييد سازمان امور اداري و استخدامي کشور به موجب تبصرهي 2، ماده 8 قانون استخدام کشور. خرداد 1360. صص 19 - 18).
19- همان صص 11 و 15 (ر. ک: سازمان و پستهاي سازماني سازمان اوقاف، حوزهي مرکزي، واحدهاي خارج از مرکز، مورد تأييد سازمان امور اداري و استخدامي کشور به موجب تبصرهي 2، ماده 8 قانون استخدام کشور، خرداد 1360. صص 33 - 32).
20- مجوعهي قوانين و مقررات اوقافي، ص 191. همچنين در 25 / 11 / 1371 مجلس مصوبهي ديگري در اين باره به منظور تسريع در جهت اعادهي موقوفات تصويب کرد (همان. ص 202).
21- با توجه به برخي مکاتبات، اين مديريت در طول تشکيل خود اين مدير کلها را به خدمت گرفته است:
1. مدير کل تمرکز و شناسنامه و اسناد اوقافي، آقاي موسي تقي زاده؟؛
2. مدير کل آمار و مهندسي رقبات، آقاي حسن خواجه نوري، 1354. (به مدت چند ماه)؛
3. سرپرست دفتر آمار و مهندسي رقبات، آقاي ابوالقاسم مانا، 1357؛
4. معاون دفتر اسناد و شناسايي موقوفات، آقاي جمشيد ثريا، 1359؛
5. مدير کل دفتر اسناد، آمار و شناسايي موقوفات، آقاي احمد عابديني، 1360؛
6. مدير کل دفتر اسناد، آمار و شناسايي موقوفات، آقاي مجتبي شاهنگيان، 1363.
7. مدير کل دفتر اسناد، آمار و شناسايي موقوفات، آقاي حسين اقتصاد، 1367؛ در دورهي ايشان طرح تفکيک اسناد از بايگاني راکد شروع و تا سال 1369 ادامه داشت.
8. مدير کل اسناد و شناسايي موقوفات، آقاي فرهاد ارمغان، 1371.
9. مدير کل دفتر اسناد و شناسايي موقوفات، آقاي عبدالرحيم علائي، 1378.
22- در اين سال سازمان اوقاف علاوه بر سرپرست، داراي قائم مقام هم شد. که معاونتها منسوب به ايشان بود. معاونتهاي قائم مقام از اين قرار بود: 1. معاونت امور اداري و مالي؛ 2. معاونت امور اوقافي؛ 3. معاونت امور عمراني و شناسايي؛ 4. معاونت امور حج و زيارت؛ که مديريت مهندسي و ساختمان و عمران و مديريت اسناد و شناسايي موقوفات و مديريت آمار و انفورماتيک زير گروه معاونت امور عمراني و شناسايي محسوب ميشدند.
23- سازمان و پستهاي سازماني سازمان اوقاف، مورد تأييد سازمان امور اداري و استخدامي کشور به موجب تبصرهي 2، مادهي 8، قانون استخدام کشور، بهمن 1396، صص 35 - 33.
24- همان، صص 36-35.
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله