نویسنده: محمدرضا افضلی
احمد آخر زمان را انتقال *** در ربیع اول آید بیجدال
چون خبر یابد دلش زین وقت نقل *** عاشق آن وقت گردد او به عقل
چون صفر آید شود شاد از صفر *** که پس این ماه میسازم سفر
هر شبی تا روز زین شوق هدی *** ای رفیق راه اعلی میزدی
گفت هر کس که مرا مژده دهد *** چون صفر پای از جهان بیرون نهد
که صفر بگذشت و شد ماه ربیع *** مژدهور باشم مر او را و شفیع
گفت عکاشه صفر بگذشت و رفت *** گفت که جنت تو را ای شیر زفت
دیگری آمد که بگذشت آن صفر *** گفت عکاشه ببرد از مژده بر
پس رجال از نقل عالم شادمان *** وز بقایش شادمان این کودکان
چون که آب خوش ندید آن مرغ کور *** پیش او کوثر نیامد آب شور
پیامبر فرمود: هر که مرا از پایان ماه صفر بشارت دهد، مژدهی من به او این است که به بهشت خواهد رفت: «من بشّرنی بخروج صفر بشّرتُه باجّنه» و این حدیث وصف حال مرد حق است که مرگ را جز پیوستن به حق نمیداند. بنابراین، به پیشباز مرگ می رود. زمان رحلت پیامبر، میان شیعه و اهل سنت اختلاف است. شیعه بیست و هشتم صفر را روز رحلت پیامبر میداند، ولی اهل سنت سوم یا دوازدهم ربیعالاول را. به هر حال مولانا قول اهل سنت را در این جا ملاک قرار میدهد. «آخرالزمان» عصر محمدی است. وقتی که قلب مبارک نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از زمان رحلت خود آگاه شد، با عقل و جان عاشق آن وقت شد. از فرا رسیدن ماه صفر شادمان شد و گفت: پس در این ماه من نیز به سرای باقی سفر خواهم کرد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هر شب تا صبح از شدّت اشتیاق پیوسته میفرمود: «اللهم اغفرلی وارحمنی و الحقنی بالرفیق الاعلی»، پروردگارا، مرا بیامرز و به من لطف کن و مرا به یاری در ورای این جهان پیوند بده. آری، اهلالله از رحلتشان از این دنیا شادماناند، اما دنیاپرستان کودک صفت از این که در دنیا باقی باشند شادی میکنند. برای مثال، پرندهی نابینایی که آب شیرین و گوارا ندیده است، در نظرش آب حوض کوثر، شور و بد مزه میآید.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی، قم: مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، چاپ اول
چون خبر یابد دلش زین وقت نقل *** عاشق آن وقت گردد او به عقل
چون صفر آید شود شاد از صفر *** که پس این ماه میسازم سفر
هر شبی تا روز زین شوق هدی *** ای رفیق راه اعلی میزدی
گفت هر کس که مرا مژده دهد *** چون صفر پای از جهان بیرون نهد
که صفر بگذشت و شد ماه ربیع *** مژدهور باشم مر او را و شفیع
گفت عکاشه صفر بگذشت و رفت *** گفت که جنت تو را ای شیر زفت
دیگری آمد که بگذشت آن صفر *** گفت عکاشه ببرد از مژده بر
پس رجال از نقل عالم شادمان *** وز بقایش شادمان این کودکان
چون که آب خوش ندید آن مرغ کور *** پیش او کوثر نیامد آب شور
پیامبر فرمود: هر که مرا از پایان ماه صفر بشارت دهد، مژدهی من به او این است که به بهشت خواهد رفت: «من بشّرنی بخروج صفر بشّرتُه باجّنه» و این حدیث وصف حال مرد حق است که مرگ را جز پیوستن به حق نمیداند. بنابراین، به پیشباز مرگ می رود. زمان رحلت پیامبر، میان شیعه و اهل سنت اختلاف است. شیعه بیست و هشتم صفر را روز رحلت پیامبر میداند، ولی اهل سنت سوم یا دوازدهم ربیعالاول را. به هر حال مولانا قول اهل سنت را در این جا ملاک قرار میدهد. «آخرالزمان» عصر محمدی است. وقتی که قلب مبارک نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از زمان رحلت خود آگاه شد، با عقل و جان عاشق آن وقت شد. از فرا رسیدن ماه صفر شادمان شد و گفت: پس در این ماه من نیز به سرای باقی سفر خواهم کرد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هر شب تا صبح از شدّت اشتیاق پیوسته میفرمود: «اللهم اغفرلی وارحمنی و الحقنی بالرفیق الاعلی»، پروردگارا، مرا بیامرز و به من لطف کن و مرا به یاری در ورای این جهان پیوند بده. آری، اهلالله از رحلتشان از این دنیا شادماناند، اما دنیاپرستان کودک صفت از این که در دنیا باقی باشند شادی میکنند. برای مثال، پرندهی نابینایی که آب شیرین و گوارا ندیده است، در نظرش آب حوض کوثر، شور و بد مزه میآید.
منبع مقاله :
افضلی، محمدرضا؛ (1388)، سروش آسمانی، قم: مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، چاپ اول