شهید دستغیب، مرد وارسته و معلم اخلاق
شما میدانید که آنکه بیشتر از همه مورد توجه قدرتهای بزرگ است روحانیّت است و آنچه بیشتر هدف است برای آنها و تفالههای آنها که در داخل هستند روحانیّت است و لهذا، میبینید که چه اشخاصی را بدون اینکه یک جرمی، یک خطیئهای داشته باشند، فقط برای اینکه یک مسلمی هستند که هدایت میکنند مردم را، آنطور شهید میکنند. و لابد میدانید که دیروز مرحوم حجتالاسلام آقای دستغیب (1) را به آن وضع ناگوار اینها شهید کردند. و دنبال هر پیروزیای که برای کشور اسلامی ما، جمهوری اسلامی ما تحقق پیدا میکند این طرفدارهای امریکا که خودشان را طرفدار خلق میدانند، اینها یا افراد کوچک و حتی طفلهای شیرخوار را هدف قرار میدهند یا اشخاصی که بخواهند برایشان جرمی ثابت کنند، جز اینکه مردم را ارشاد میکنند، جرمی ندارند. آقای دستغیب را شاید شما آقایان کمتر بشناسید، لکن من میشناسم ایشان را. ایشان یک مرد وارسته به تمام معنا و معلم اخلاق، مرشد مردم و هر چه در صحبتهایش هست معنویات و دعوت به خدا و دعوت به اسلام است. معذلک، اینها بنایشان بر این است که آنهایی که بیشتر دعوت به اسلام میکنند آنها را بیشتر هدف قرار بدهند. از قراری که گفتند در اعلامیّهای که این مجاهدین فاسد، منافقین دادهاند به افراد خودشان، این است که معمّم را بکشید، هر معمّمی دیدید دیگر سئوال نکنید که این چه کرده، این عمامه خودش جرم است. و این عمامه جرمی است که در سابق هم بود این جرم و لهذا، هدف نوکرهای انگلیس هم در سابق همین بود که این عمّامه را از بین بردارند و هرچه صالحتر، بیشتر باید از بین برود. و نکتهاش هم این است که آن چیزی که آنها از آن میترسند از اسلام است و آن چیزی که باز تشخیص دادند این است که اینها داعی اسلام هستند و اینها به مردم اسلام را یاد میدهند و دعوت میکنند مردم را به اسلام؛ از این جهت، بیشتر از سایر طوایف مورد نظرشان هست و هدفشان. (2)مردن در رختخواب برای او کوچک بود
من ایشان را حدود بیست سال است که میشناسم. مهدی عراقی یک نفر نبود، او به تنهایی بیست نفر بود. حاج مهدی عراقی برای من برادر و فرزند خوب و عزیز من بود. شهادت ایشان برای من بسیار سنگین بود اما آنچه مطلب را آسان میکند آن است که در راه خدا بود. شهادت او بر همه مسلمین مبارک باشد. او میبایست شهید میشد؛ برای او مردن در رختخواب کوچک بود. (3)شهادت چراغ هدایت برای ملتهاست
بسم الله الرحمن الرحیمانا لله و انا الیه راجعون
با کمال تأسف ضایعه ناگوار شهادت عالم مجاهد، حجتالاسلام و المسلمین، آقای حاج سید محمدعلی قاضی طباطبایی رحمةالله علیه را به عموم مسلمانان متعهد و علمای اعلام مجاهد و مردم غیور مجاهد آذربایجان و خصوص بازماندگان این شهید سعید تسلیت عرض، و از خداوند متعال صبر انقلابی برای مجاهدین راه حق و اسلام خواستارم.
ملت عزیز و برومند ایران و آذربایجانیان غیرتمند عزیز باید در این مصیبتهای بزرگ، که نشانه شکست حتمی دشمنان اسلام و کشور و عجز و ناتوانی و خودباختگی آنان است، هرچه بیشتر مصمم، و در راه هدف اعلای اسلام و قرآن مجید بر مجاهدات خود افزوده و از پای ننشینید، تا احقاق حق مستضعفین را از جباران زمان بنمایند.
عزیزان من، در انقلابی که ابرقدرتها را به عقب رانده و راه چپاولگری آنان را از کشور بزرگ بسته است این ضایعات و ضایعات بالاتر، اجتنابناپذیر است.
ما باید از کنار این وقایع با تصمیم و عزم و خونسردی بگذریم؛ و به راه خود که راه جهاد فیسبیلالله است ادامه دهیم.
شهادت در راه خداوند زندگی افتخارآمیز ابدی و چراغ هدایت برای ملتهاست. ملتهای مسلمان باید از فداکاری مجاهدین ما در راه استقلال و آزادی و اهداف مقدسه اسلام بزرگ الگو بگیرند؛ و با پیوستن به هم سد استعمار و استثمار را بشکنند، و به پیش به سوی آزادگی و زندگی انسانی بروند. از خداوند متعال عظمت اسلام و مسلمین و رحمت و مغفرت برای شهدای راه حق و شهید سعید طباطبایی خواستارم.
11 ذی الحجة الحرام 99- آبان 58
روحالله الموسوی الخمینی (4)
شهادت حماسه آفرین شهید فاتح
بسم الله الرحمن الرحیمانا لله و انا الیه راجعون
آنگاه که منطق قرآن، آن است که ما از خداییم و به سوی او میرویم و مسیر اسلام، بر شهادت در راه هدف است، و اولیای خدا (علیهمالسلام) شهادت را یکی از دیگری به ارث میبردند، و جوانان متعهد ما برای نیل شهادت در راه خدا درخواست دعا میکرده و میکنند، بدخواهان ما که از همه جا وامانده دست به ترور وحشیانه میزنند، ما را از چه میترسانند؟ امریکا خود را دلخوش میکند که با ایجاد رعب در دل ملت که سربازان قرآنند میتواند وقفهای در مسیر حق و عقبگردی از جهاد مقدس در راه خدا ایجاد کند؛ غافل از اینکه ترس از مرگ برای کسانی است که دنیا را مقرّ خود قرار داده و از قرارگاه ابدی و جوار رحمت ایزدی بیخبرند. اینان از کوردلی، صحنههای شورانگیز ملت عزیز و شجاع ما را در هر شهادتی، پس از شهادتی که در پیش چشمان خیره آنان منعکس است نمیبینند. «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ». (5)
اینان میبینند که هزار و سیصد سال بیشتر از صحنه حماسهآفرین کربلا میگذرد و هنوز خون شهیدان ما در جوش و ملت عزیز ما در حماسه و خروش است. جناب حجتالاسلام دانشمند محترم آقای مفتح و دو نفر پاسداران عزیز اسلام رحمةالله علیهم به فیض شهادت رسیدند و به بارگاه ابدیت بار یافتند، و در دل ملت و جوانان آگاه ما حماسه آفریدند و آتش نهضت اسلامی را افروختهتر و جنبش قیام ملت را متحرکتر کردند. خدایشان در جوار رحمت واسعه خود بپذیرد و از نور عظمت خود بهره دهد. امید بود از دانش استاد محترم و از زبان و علم او بهرهها برای اسلام و پیشرفت نهضت برداشته شود؛ و امید است از شهادت امثال ایشان بهرهها برداریم. من شهادت را بر این مردان برومند اسلام، تبریک و به بازماندگان آنان و ملت اسلام تسلیت میدهم. سلام بر شهیدان راه حق.
58/9/27 – 28 محرّمالحرام 1400
روحالله الموسوی الخمینی (6)
شهید صدر، از مفاخر حوزههای علمیه
بسم الله الرحمن الرحیمانا لله و انا الیه راجعون
با کمال تأسف حسب گزارش جناب آقای وزیر خارجه که از منابع متعدده و مقامات کشورهای اسلامی به دست آورده است و حسب گزارشاتی که از منابع دیگر به دست آمد. مرحوم آیتالله شهید سیدمحمد باقر صدر و همشیره مکرمه مظلومه او که از معلمین دانش و اخلاق و مفاخر علم و ادب بود به دست رژیم منحط بعث عراق با وضع دلخراشی به درجه رفیعه شهادت رسیدهاند. شهادت ارثی است که امثال این شخصیتهای عزیز از موالیان خود بردهاند؛ و جنایت و ستمکاری نیز ارثی است که امثال این جنایتکاران تاریخ از اسلاف (7) ستم پیشه خود میبرند. شهادت این بزرگواران که عمری را به مجاهدت در راه اهداف اسلام گذراندهاند به دست اشخاص جنایتکاری که عمری به خونخواری و ستم پیشگی گذراندهاند عجیب نیست؛ عجب آن است که مجاهدان راه حق در بستر بمیرند و ستمگران جنایت پیشه، دست خبیث خود را به خون آنان آغشته نکنند. عجب نیست که مرحوم صدر و همشیره مظلومهاش به شهادت نایل شدند؛ عجب آن است که ملتهای اسلامی و خصوصاً ملت شریف عراق و عشایر دجله و فرات و جوانان غیور دانشگاهها و سایر جوانان عزیز عراق از کنار این مصایب بزرگ که به اسلام و اهل بیت رسولالله (صلیالله علیه و آله و سلم) وارد میشود بیتفاوت بگذرند و به حزب ملعون بعث فرصت دهند که مفاخر آنان را یکی پس از دیگری مظلومانه شهید کنند. و عجبتر آنکه ارتش عراق و سایر قوای انتظامی آلت دست این جنایتکاران واقع شوند و در هدم اسلام و قرآن کریم به آنان کمک کنند.
من از رده بالای قوای انتظامی عراق مأیوس هستم؛ لکن از افسران و درجهداران و سربازان مأیوس نیستم و از آنان چشمداشت آن دارم که یا دلاورانه قیام کنند و اساس ستمکاری را برچینند همان سان که در ایران واقع شد؛ و یا از پادگانها و سربازخانهها فرار کنند و ننگ ستمکاری حزب بعث را تحمل نکنند. من از کارگران و کارمندان دولت غاصب بعث مأیوس نیستم؛ و امیدوارم که با ملت عراق دست به دست هم دهند و این لکه ننگ را از کشور عراق بزدایند. من امیدوارم که خداوند متعال بساط ستمگری این جنایتکاران را در هم پیچد.
اینجانب برای بزرگداشت این شخصیت علمی و مجاهد، که از مفاخر حوزههای علمیه و از مراجع دینی و متفکران اسلامی بود، از روز چهارشنبه سوم اردیبهشت به مدت سه روز عزای عمومی اعلام میکنم، و روز پنجشنبه چهارم اردیبهشت را تعطیل عمومی اعلام مینمایم، و از خداوند متعال خواستار جبران این ضایعه بزرگ و عظمت اسلام و مسلمین میباشم. و السلام علی عبادالله الصالحین.
دوم اردیبهشت 59
روحالله الموسوی الخمینی (8)
او فرزند اسلام و فرزند قرآن بود
بسم الله الرحمن الرحیمحضرت حجتالاسلام و المسلمین آقای منتظری دامت برکاته
گرچه تمام شهیدان انقلاب و شهیدان عزیز و معظم یکشنبه شب، (9) از برادران ما و شما بودند و ملت قدرشناس برای آنان به سوگ نشستند و دشمنان اسلام در شهادت آنان شاد و اسلام عزیز سرافراز است لکن از فرزند عزیز شما شناختی دارم که باید به شما با تربیت چنین فرزندی تبریک بگویم. او از وقتی که خود را شناخت و در جامعه وارد شد، ارزشهای اسلامی را نیز شناخت و با تعهد و انگیزه حساب شده وارد میدان مبارزه علیه ستمگران گردید. او با دید وسیعی که داشت، سعی در گسترش مکتب و پرورش اشخاص فداکار مینمود. محمد شما و ما، خود را وقف هدف و برای پیشبرد آن سر از پا نمیشناخت. شما فرزندی فداکار و متعهد و متفکر و هدفدار تسلیم جامعه کردید و تقدیم خداوند متعال. او فرزند اسلام و فرزند قرآن بود. او عمری در زجرها و شکنجهها و از آن بدتر، شکنجههای روحی از طرف بدخواهان به سر برد. او به جوار خداوند متعال شتافت و با دوستان و برادران خود راه حق را طی کرد. خدایش رحمت کند و با موالیانش محشور فرماید. از خداوند متعال برای جنابعالی و بازماندگان این فرزند برومند اسلام صبر و اجر خواهانم. و السلام علیکم و رحمةالله.
روحالله الموسوی الخمینی (10)
عالم عادل عالیقدر و معلم اخلاق و معنویات
بسم الله الرحمن الرحیمانا لله و انا الیه راجعون
با شهید نمودن یک تن دیگر از ذریه رسولالله و اولاد روحانی و جسمانی شهید بزرگ امیرالمومنین سند جنایت منحرفان و منافقان به ثبت رسید. سید بزرگوار و عالم عادل عالیقدر و معلم اخلاق و معنویات، حجتالاسلام و المسلمین، شهید عظیمالشأن، مرحوم حاج سیداسدالله مدنی رضوانالله علیه همچون جد بزرگوارش در محراب عبادت به دست منافقی شقی به شهادت رسید. (11) اگر با به شهادت رسیدن مولای متقیان اسلام محو و مسلمانان نابود شدند، شهادت امثال فرزند عزیزش شهید مدنی هم آرزوی منافقان را برآورده خواهد کرد.
اگر خوارج سیاهبخت از شهادت ولیالله الاعظم طرفی بستند و به حکومت رسیدند، این گروهکهای خائن نیز به آمال خبیث خود، که سقوط حکومت اسلام و برقراری حکومت امریکایی است، میرسند. آنان لعنت خدا و رسول و ننگ ابدی را برای خود، و اینان عذاب ابدی خدا و نفرت و لعنت قادر متعال و امت اسلام را برای خود و هم پیمانان و اربابان خونخوار خویش، به بار آوردند. ملت بزرگ و روحانیون معظم چون صفی مرصوص ایستادهاند که هر پرچمی از دست توانای سرداری بیفتد سردار دیگری آن را برداشته و به میدان آید و با قدرت بیشتر در حفظ پرچم اسلامی به کوشش برخیزد. شهید مدنی با شهادت مظلومانه خود ضد انقلاب و منافقین ضد اسلام را بکلی منزوی کرد. این چهره نورانی اسلامی عمری را در تهذیب نفس و خدمت به اسلام و تربیت مسلمانان و مجاهده در راه حق علیه باطل گذراند. و از چهرههای کمنظیری بود که به حد وافر از علم و عمل و تقوا و تعهد و زهد و خودسازی برخوردار بود. به شهادت رساندن چنین شخصیتی به تمام معنا اسلامی همراه با تنی چند از فرزندان اسلام و یاران باوفای انقلاب اسلامی در میعادگاه نماز جمعه و در حضور جماعت مسلمین جز عناد با اسلام و کمربستن به محو آثار شریعت و تعطیل جمعه و جماعت مسلمین توجیهی ندارد. اگر تا امروز برای جنایتها و شرارتهای خود بهانههای بیپایهای میتراشیدند، در شهادت این عالم متقی که جز درباره خدمت به اسلام و مسلمانان نمیاندیشید بهانهای جز انتقام از اسلام و ملت شریف نمیتوانند بتراشند. انتقام از اسلام، که آن را اساس سقوط دستگاههای جبار و شکست ابرقدرتها در ایران و پس از آن در منطقه میبینند و از ملت قدرتمند که پشت بر آنان نموده و کاخهای آمال و آرزوی آنان را در هم کوبیده و تمامی آنان را از صحنه تا ابد بیرون رانده است، میگیرند. مردم رزمنده ایران و خصوص مردم غیرتمند آذربایجان که چنین روحانی متعهد و عالم عالیقدری را از دست دادهاند و حریف شکست خورده خود را میشناسند با عزمی جزم و ارادهای خللناپذیر انتقام خود را از آنان میگیرند.
اینجانب شهادت این مجاهد عزیز عظیم و یاران باوفایش را به پیشگاه اجداد طاهرینش، خصوصاً بقیةالله ارواحنا لهالفداء و به ملت مجاهد ایران و اهالی غیور و شجاع آذربایجان و به حوزههای علمیه و خاندان محترم این شهیدان تبریک و تسلیت میگویم.
خط سرخ شهادت، خط آل محمد و علی است. و این افتخار از خاندان نبوت و ولایت به ذریه طیبه آن بزرگواران و به پیروان خط آنان به ارث برده است. درود خداوند و سلامت امت اسلامی بر این خط سرخ شهادت. و رحمت بیپایان حقتعالی بر شهیدان این خط در طول تاریخ. و افتخار و سرفرازی بر فرزندان پرتوان پیروزیآفرین اسلام و شهدای راه آن. و ننگ و نفرت و لعنت ابدی بر وابستگان و پیروان شیاطین شرق و غرب، خصوصاً شیطان بزرگ، امریکای جنایتکار که با نقشههای شیطانی شکست خورده خود گمان کرده ملتی را که برای خداوند متعال و اسلام بزرگ قیام نموده و هزاران شهید و معلول تقدیم نموده با این دغلبازیها میتوانند سست کند و یا از میدان به در برد. اینان پیروان سید شهیدانند که در راه اسلام و قرآن کریم از طفل شش ماهه تا پیرمرد هشتاد ساله را قربان کرد و اسلام عزیز را با خون پاک خود آبیاری و زنده نمود. و ارتش و سپاه و بسیج و سایر قوای مسلح نظامی و انتظامی و مردمی ما پیرو اولیایی هستند که همه چیز خود را در راه هدف و عقیده فدا نموده و برای اسلام و پیروان معظم آن شرف و افتخار آفریدند.
از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین و رحمت برای شهیدان خصوصاً شهدای اخیرمان، و بالأخص شهید عزیز مدنی معظم، و سلامت کامل برای مجروحین این حادثه، و صبر و استقامت برای ملت بزرگ، خصوصاً آذربایجانیهای عزیز و بازماندگان شهیدان، خواهانم. سلام و درود بر همگان. والسلام علی عبادالله الصالحین.
روحالله الموسوی الخمینی (12)
خدمتگزاران رشید و متعهد انقلاب و یادگاران شجاعان صدر اسلام
بسم الله الرحمن الرحیمانا لله و انا الیه راجعون
با کمال تأثر و تأسف خبر دلخراش سانحه هوایی یک فروند هواپیمایی نیروی هوایی که حامل شهدا و مجروحین جنگ اخیر بود و منجر به شهادت جمعی از خدمتگزاران به اسلام و ملت شهیدپرور ایران گردید، که در بین آنان تیمسار سرلشکر ولیالله فلاحی، تیمسار سرتیپ نامجو، تیمسار سرتیپ فکوری و آقای کلاهدوز بودند واصل گردید. (13) اینان خدمتگزاران رشید و متعهدی بودند که در انقلاب و پس از پیروزی با سرافرازی و شجاعت در راه هدف و در حال خدمت به میهن اسلامی به جوار رحمت حق تعالی شتافتند.
امید است که پس از پیروزی شرافت آفرین برای ملت و پس از زحمات طاقتفرسا در راه هدف و عقیده، روسفید و سرافراز به پیشگاه مقدس ربوبی وارد و مورد رحمت خاصه واقع شوند. شک نیست که همه باید این راه را برویم و به سوی حق و سرنوشت خویش بشتابیم؛ پس چه سعادتی بالاتر از آنکه در حال جهاد با دشمنان اسلام و خدمت به حق و خلق و مجاهدت در راه هدف و شرف این راه را طی شود. و چه سعادتمند بودند این شهیدان که دین خود را به اسلام و ملت شریف ایران ادا نموده و به جایگاه مجاهدین و شهدای اسلام شتافتند. اکنون بر ملت ایران و خصوص قوای مسلح است که با شجاعت و قدرت و مجاهدت و افزودن پشتکار، یاد آنان را زنده و به جهاد چون آنان ادامه دهند. و در جبهه و پشت جبهه پیروزی آفرینند و به پیش روند، و دل دشمنان کوردل را که با شهادت هر یک از رزمندگان ما وعده شیطانی به خود میدهند لرزندهتر کنند و به آنان بفهمانند کسانی که برای هدف و عقیده جهاد میکنند و از میهن عزیز خود دفاع مینمایند، از شهادت این عزیزان سستی و هراسی به خود راه نمیدهند. جوانان رزمنده و شجاع ارتش و سپاه و سایر قوای مسلح پیروان شهید جاویدی (14) هستند که تاریخ میگوید هر یک از جوانان و یاران او که به شهادت میرسیدند، رخسار مبارکش افروختهتر و آثار شجاعت و تصمیم در او بارزتر میگردید، و یادگار شجاعان صدر اسلام هستند که پرچم از دست هر یک از فرماندهان میافتاد دیگری پرچم را میگرفت و به رزم در راه هدف ادامه میداد. ما اگرچه عزیزان ارزشمندی را از دست دادیم، لکن هدف به قوت خود باقی و فرزندان اسلام با اراده آهنین و تصمیم قاطع از اسلام و میهن عزیز خود دفاع میکنند، و هر چه بیشتر برای خود و میهن خود افتخار میآفرینند تا کوردلان و منافقان و پناهندگان در دامن غرب بدانند تا ملت ایران و قوای مسلح شجاع زنده است برای غرب و شرق و غربزده و شرقزده در کشور بقیةالله الاعظم جایی نیست. اینجانب این ضایعه اسفناک را به ملت ایران و ارتش و سپاه و سایر قوای مسلح و فرماندهان شریف آنها و به خانواده محترم شهدا تسلیت و تبریک عرض میکنم. این شهدا و شهدای عزیز ما که در راه هدف و آرمان اسلامی به شهادت رسیدند موجب سرافرازی و افتخار هم میهنان و قوای مسلح و خانوادههای عزیز خود شدند. از خداوند متعال برای آنان رحمت و برای ملت و بازماندگان شهدای عزیز سعادت و صبر میطلبم. والسلام علی عبادالله الصالحین.
روحالله الموسوی الخمینی (15)
شهید صدوقی، فقیه، متعهد و فداکار
بسم الله الرحمن الرحیمانا لله و انا الیه راجعون
طبع یک انقلاب، فداکاری است. لازمه یک انقلاب، شهادت و مهیا بودن برای شهادت است. قربانی شدن و قربانی دادن در راه انقلاب و پیروزی آن اجتنابناپذیر است، بویژه انقلابی که برای خداست و برای دین او، برای نجات مستضعفان است و برای قطع امید جهانخواران و مستکبران. ما در هر جمعه و در هر جماعت و در هر محفل اسلامی و در هر گردهمایی برای یاری الله در انتظار قربانی هستیم و در انتظار شهادت.
قربانی برای یک انقلاب بزرگ نشانه یک پیروزی و نزدیک شدن به هدف است. بیجهت نیست که درباره سید شهیدان جهان، منقول است که هر چه یاران بزرگوارش از دست میرفتند و هر چه به ظهر عاشورا نزدیکتر میشد رنگ مبارکش افروختهتر و ابتهاجش زیادتر میشد؛ هر شهیدی که میداد یک قدم به پیروزی نزدیکتر میشد. مقصد، عقیده است و جهاد در راه آن و پیروزی انقلاب، نه زندگی و دنیا و رنگ و بوی ننگین آن. این شهادتهاست که به ملت ما وعده پیروزی نهایی میدهد. مگر اسلام از شهادت 72 تن برگزیدگان خدا در حکومت جبار بنیامیه خسارت دید؟ و انقلاب عظیم ایران از شهادت هفتاد و چند تن در یک لحظه و هزاران جوانان بزرگوار عاشق خدا و شهادت خسارت دید، که ما خوف خسارت در شهادت عالمی بزرگوار و بزرگی متعهد و فداکار داشته باشیم. مگر فقهای ارجمند و ائمه جمعه و جماعت والا مقام که در صف مقدم انقلاب بودند و هستند نباید در صف مقدم شهدا و جانبازان در راه دوست باشند. چه کسی اولی به شهادت است در زمانی که کفر بنیامیه اسلام را تهدید میکرد، از فرزند معصوم پیامبر اسلام و فرزندان و اصحاب او؟ و چه کسی اولی به شهادت است در عصری که استکبار جهانی و فرزندان خلف آن در داخل و خارج، اسلام عزیز را تهدید میکنند، از امثال شهید بزرگوار ما و فقیه متعهد و فداکار اسلام شهید صدوقی عزیز رضوانالله علیه شهید بزرگی که در تمام صحنههای انقلاب حضور داشت و یار و مددکار گرفتاران و مستمندان بود، و وقت عزیزش صرف در راه پیروزی اسلام و رفع مشکلات انقلاب میشد، و برای خدمت به خلق و انقلاب سر از پا نمیشناخت.
هر جا زلزله میشد شهید صدوقی برای ترمیم خرابیها آنقدر که توان داشت حاضر؛ هر جا که سیل میآمد او بود که در صف مقدم برای دستگیری خلق خدا حاضر بود. در جبههها او و دوستان او و امثال او بودند که هر چند یک دفعه سرکشی کرده و آرامش قلب خلقالله بودند. این مدعیان خدمت به خلق و قیام برای خلق که در بیغولهها خزیده و در حال انقلاب به چپاول اسلحه و مهمات بیتالمال خلق فعالیت شبانهروزی نمودند، اینک که خداوند تعالی چهره کریهشان را آشکار کرد و دستشان را از مال و جان خلق الله کوتاه نمود، چنین خدمتگزارانی را از این خلق میگیرند، و چون دزدان از سوراخ درآمده و غافلگیرانه اینگونه مردان فداکار برای ملت و تودههای محروم را از محرومین میستانند و آن را به حساب قدرت خویش میآورند و فتحی بزرگ برای خود و اربابان خود میدانند، و با تمام رسوایی باز خود را برای حکومت این ملت اسلامی مهیا میکنند. غافل از آنکه هر شهادتی ملت را به هدف بزرگ نزدیکتر میکند، و آنان را در پیشگاه حق و خلق رسواتر و بیآبروتر. ما در عین حال که از شهادت و فقدان این بزرگان خدمتگزار به اسلام و محرومین در سوگیم، از نزدیک شدن به هدف اعلا که قطرات خون این شهیدان آن را نوید میدهند، دلگرم و خرسندیم. آنچه پیش ما مطرح است هدف بزرگ و شخصیتهای این بزرگمردان شهید است که بحمدالله هدف نزدیک و شخصیتهای اینان بارزتر و بزرگتر میشود. اینجانب دوستی عزیز که بیش از سیسال با او آشنا و روحیات عظیمش را از نزدیک درک کردم از دست دادم، و اسلام خدمتگزاری متعهد را، و ایران فقیهی فداکار، و استان یزد سرپرستی دانشمند را از دست داد؛ و در ازای آن به هدف نهایی که آمال این شهیدان است نزدیک شد.
من به پیشگاه مقدس بقیةالله الاعظم روحی فداه و ملت عزیز و اسلام عزیزتر تبریک و تسلیت عرض میکنم و از خداوند تعالی برای آن شهید عظیم رحمت و مغفرت، و برای ملت بزرگ بویژه یزد متعهد صبر و اجر، و برای خاندان محترم این بزرگوار خصوصاً فرزند برومند عزیزش صبر جمیل و اجر جزیل، خواهانم. از خداوند متعال پیروزی اسلام و سرنگونی کفر را خواستارم.
روحالله الموسوی الخمینی (16)
ادامه دارد ....
پینوشتها
1. شهید سیدعبدالحسین دستغیب، نماینده امام و امام جمعه شیراز که به دست یک دختر منافق به شهادت رسید.
2. صحیفه امام، ج 15، ص 424 و 425.
3. همان، ج 9، ص 350.
4. همان، ج 10، ص 420 و 421.
5. سوره بقره، آیه 171 : « وَمَثَلُ الَّذِینَ كَفَرُواْ كَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَ یَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ» و مثل کافران در شنیدن سخن انبیا و درک نکردن معنای آن، چون حیوانی است که آوازش کنند، از آن آواز معنایی درک نکرده، جز صدایی نشنود، و کفار هم از شنیدن و گفتن و دیدن حق، کر ولال و کورند، زیرا عقل خود را در کار نمیبندند.
6. صحیفه امام، ج 11، ص 320 و 321.
7. پیشینیان.
8. صحیفه امام، ج 12، ص 253 و 254.
9. حادثه جانخراش انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه که با بمبگذاری سازمان منافقین به وقوع پیوست و در جریان آن آقای سید محمد بهشتی رئیس دیوانعالی کشور و بیش از هفتاد تن از مسئولین بلندپایه جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند.
10. صحیفه امام، ج 14، ص 511.
11. آقای سیداسدالله مدنی، نماینده امام و امام جمعه تبریز در حالی که پس از اقامه نماز جمعه در روز 20 شهریور 1360 در میدان نماز شهر تبریز مشغول نماز مستحبی بود، بر اثر انفجار نارنجک دستی که به وسیله یک تروریست عضو منافقین منفجر گردید، به شهادت رسید. در این فاجعه سه تن دیگر از نمازگزاران شهید و حدود پنجاه نفر نیز مجروح شدند. به این مناسبت در استان آذربایجان اعلان عزای عمومی شد و در روز 21 شهریور 1360 مردم غیور این استان در یکی از بینظیرترین مراسم سوگواری خویش پیکر پاک آقای مدنی را تشییع نمودند. و در روز 22 شهریور مراسم تشییع آن شهید عزیز همراه با پیکر پاک آقای شهابالدین اشراقی (داماد امام خمینی) با حضور گسترده مردم و علمای قم برگزار گردیده و هر دو در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه به خاک سپرده شدند.
12. صحیفه امام، ج 15، ص 225 – 227.
13. ساعت 19 هفتم مهرماه 1360 یک فروند هواپیمای سی 130 متعلق به ارتش جمهوری اسلامی ایران که از مناطق جنگی به تهران عزیمت میکرد در حومه جنوبی تهران (کهریزک) به علت نامعلومی دچار سانحه گردید و سقوط کرد و فرماندهان نظامی آقایان: ولیالله فلاحی، موی نامجو، جواد فکوری، یوسف کلاهدوز، و محمد جهانآرا به شهادت رسیدند.
14. امام حسین (علیهالسلام)
15. صحیفه امام، ج 15، ص 263 – 264.
16. همان، ج 16، ص 367 – 369.
سعادتمند، رسول؛ (1389)، درسهایی از امام: یاد یاران؛ قم: انتشارات تسنیم، چاپ اول