امام خمینی (ره) در فراق یاران (3)

شما دیدید که صبح آن روزی که مرحوم آقای بهشتی و آن هفتاد نفر مظلوم در آنجا، آنطور به وضع فجیع شهید شدند، مردم فرق کردند؛ یکدفعه تمام صحبتها برگشت. آنهایی که فریاد [می‌زدند،] همانهایی که بهشان تزریق کرده بودند که این آدم
پنجشنبه، 13 آبان 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
امام خمینی (ره) در فراق یاران (3)
 امام خمینی (ره) در فراق یاران (3)

 

گردآوری و تنظیم: رسول سعادتمند




 

شهادت شهید بهشتی و آثار آن

شما دیدید که صبح آن روزی که مرحوم آقای بهشتی و آن هفتاد نفر مظلوم در آنجا، آنطور به وضع فجیع شهید شدند، مردم فرق کردند؛ یکدفعه تمام صحبتها برگشت. آنهایی که فریاد [می‌زدند،] همانهایی که بهشان تزریق کرده بودند که این آدم چطور و کذا و کذاست و آنطور برای ایشان شعار به ضد ایشان می‌دادند، یکدفعه شعارها برگشت و به نفع ایشان شد؛ یعنی، به نفع اسلام شد. حزب شما هم معرفی‌اش آنطوری که در آن وقت می‌کردند، همین طورها بود که این حزبی است که حزب حاکم و انحصارطلب و کذا و کذا و چنان [است]. خوب، من البته تمام حزب را که من نمی‌شناختم و نمی‌شناسم، لکن افرادی که این حزب را ایجاد کردند، خوب، من می‌شناختم. من آقای خامنه‌ای را بزرگش کردم. من آقای هاشمی را بزرگ کردم، من آقای بهشتی را بزرگش کردم. دیدم اینها را از اول تا آخر. بسیاری از اینها [را]، خوب، من می‌شناختم که اینها اشخاصی نیستند که نه، انحصار طلب به آن معنایی که آنها می‌گویند، [نیستند].
البته انحصار به این معنا که باید اسلام باشد، غیر اسلام نباشد؛ همه ما انحصار طلبیم و اسلام اصلاً اینطوری است. پیغمبر اسلام هم [می‌گفت]: «لااله‌الاالله»؛ این انحصار است دیگر؛ یعنی فقط همین دیگر غیر از این نه. ما هم حرفمان این است که فقط اسلام؛ غیر از این نه. این انحصاری که می‌گویند، اگر این است، مسلمین همه انحصارطلبند، پیغمبرها هم همه انحصار طلب بودند، و خدای تبارک و تعالی هم انحصارطلب [است.] «انحصار»، این صحیح است. انحصارطلبی فی‌نفسه یک امر فاسدی نیست که هر انحصارطلبی فاسد است. انحصار که بخواهد همه چیز را به نفع مادیّت تمام بکند، برای خود آدم باشد، این انحصارطلبی فاسد است. البته اگر شما و ما و هر کدام اینها بخواهیم بهره‌برداری برای خودمان بکنیم، از این شهدایی که خون خودشان را دادند، ما هم انحصارطلب به آن معنای فاسدش هستیم. اما من که شماها را می‌شناختم و می‌دیدم اینطوری نیست مسئله و مقصد شما اسلام است، خوب، من گاهی هم به اشخاص می‌گفتم که صحیح نیست. در هر صورت، شهادت آقای بهشتی و این هفتاد نفر مظلوم یکدفعه متحوّل کرد مردم را به اینکه کم‌کم بیدار شدند. الآن بعضی از آن اشخاص که در آن وقت چیزهایی مثلاً می‌گفتند، برگشته‌اند و پشیمان شده‌اند و اظهار ندامت می‌کنند، و توبه می‌کنند و مثل قضیه تائبین شده است الآن، و هر قصه‌ای که واقع می‌شود اینطور است. (1)

از سرمایه‌های حوزه‌های علمی و پشتوانه‌های کشور بود

بسم‌الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
رحلت مرحوم آیت‌الله، آقای حاج سید عبدالله شیرازی (رحمةالله) موجب کمال تأثر است. وجود اینگونه شخصیتهای علمی و دینی و متعهد به مجاهدت علیه سردمداران کفر و ستم سرمایه‌هایی برای حوزه‌های علمی و پشتوانه‌هایی برای کشورند؛ و فقدان آنان ثلمه‌ای بر اسلام و مسلمین است. اینجانب این ضایعه اسفناک را به محضر مقدس حضرت ولی‌الله الاعظم – ارواحنا لمقدمه الفداء – و حضرات مراجع معظم و علمای اعلام دامت برکاتهم و حوزه‌های علمی و بیت محترم و آقازادگان ایشان – ایدهم الله تعالی – تسلیت عرض، و برای بازماندگان محترمشان صبر جزیل و اجر جمیل، و برای آن بزرگوار رحمت واسعه حق تعالی را خواستارم. والسلام علی عبادالله صالحین.
غره‌ی محرم الحرام 1405
روح‌الله الموسوی الخمینی (2)

حق بزرگی بر حوزه‌ها دارد

بسم‌الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
خبر رحلت مرحوم مغفور آیت‌الله خوانساری – رحمةالله علیه – موجب تأسف و تأثر گردید. این عالم جلیل بزرگوار و مرجع عظیم که پیوسته در حوزه‌های علمیه و مجامع متدینه مقام رفیع و بلندی داشت و عمر شریف خود را در راه تدریس و تربیت و علم و عمل به پایان رساند، حق بزرگی بر حوزه‌ها دارد؛ چه که با رفتار و اعمال خود و تقوا و سیره‌ی خویش، پیوسته در نفوس مستعده مؤثر و موجب تربیت بود. از خداوند تعالی برای ایشان رحمت و مغفرت و برای علمای اعلام و حوزه‌های علمیه صبر و اجر خواستارم. والسلام علی عبادالله الصالحین.
روح‌الله الموسوی الخمینی (3)

جز خیر و سعی در انجام وظایف از ایشان مشاهده ننمودم

بسم‌الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
رحلت اسف‌انگیز حضرت آیت‌الله آقای حاج‌آقا مرتضی حائری – رحمةالله علیه – موجب کمال تأثر و تأسف گردید.
ایشان در علم و عمل بحق خلف بزرگور مرحوم آیت‌الله عظمی، استاد معظم، حضرت آقای حاج شید عبدالکریم – رضوان‌الله تعالی علیه – بودند. «و کفی به شرفاً و سعادة». (4)
اینجانب از اوایل تأسیس حوزه علمیه پربرکت قم، که به دست مبارک پدر بزرگوارشان تأسیس شد و موجب آنهمه برکات شد، آشنایی با ایشان داشته، و پس از مدتی از نزدیک معاشر و دوست صمیمی بودیم؛ و در تمام مدت طولانی معاشرت جز خیر و سعی در انجام وظایف علمیه و دینیه از ایشان مشاهده ننمودم.
این بزرگوار علاوه بر مقام فقاهت و عدالت، از صفای باطن به طور شایسته برخوردار بودند؛ و از اوایل نهضت اسلامی ایران، از اشخاص پیشقدم در این نهضت مقدس بودند. «جزاه[الله] عن الإسلام خیرا».
اینجانب به ملت محترم ایران، بویژه به اهالی وفادار قم و حضرات علمای اعلام و مدرسین معظم حوزه علمیه قم، تسلیت عرض می‌کنم؛ و برای خاندان معظم ایشان و فامیل محترمشان، خصوصاً حضرت حجت‌الاسلام آقای حاج‌آقا مهدی حائری – أعزه‌الله – از خداوند تعالی طلب صبر جمیل و اجر جزیل می‌نمایم.
امید است عنایات حضرت بقیةالله – روحی و ارواح العالمین لمقدمه الفداء – شامل حال همه آنان و همه ملت مسلمان باشد. والسلام علی عبادالله الصالحین.
تاریخ 15 اسفند 64/24 جمادی‌الثانیه 1406
روح‌الله الموسوی الخمینی (5)

پیام به مناسبت شهادت شهیدان قدوسی و دستجردی

بسم‌الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
با کمال تأسف و تأثر حجت‌الاسلام شهید قدوسی به دوستان شهید خود پیوست. (6) شهیدی عزیز که سالیان دراز در خدمت اسلام بود؛ و اخیراً مجاهدت او در راه انقلاب بر همگان روشن است. اینجانب سالیان طولانی از نزدیک با او سابقه داشتم، و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف می‌شناختم. شهادت بر او مبارک و وفود الی‌الله و خروج از ظلمات به سوی نور بر او ارزانی باد. راهی است که باید پیمود و سفری است که باید رفت. چه بهتر که در حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامی شربت شهادت نوشیدن و با سرافرازی به لقاءالله رسیدن. و این همان است که اولیای معظم حق تعالی آرزوی آن را می‌کردند و از خدای بزرگ در مناجات خود طلب می‌کردند.
گوارا باد شربت شهادت بر شهدای انقلاب اسلامی، و خصوص شهدای اخیر ما، که با دست جنایتکار منفورترین عناصر پلید به جوار رحمت حق شتافتند، و افتخار برای اسلام و ننگ و نفرت برای دشمنان دژخیم ملت شریف آفریدند.
اینجانب شهادت دادستان کل انقلاب و سرهنگ وحید دستجردی، (7) که در رأس شهربانی و قوای انتظامی در حال انجام وظیفه بودند و بدین تحفه الهی نایل شدند، را به ملت ایران و به حوزه علمیه قم و به قوای مسلح تبریک و تسلیت عرض می‌کنم؛ و از خدای تعالی رحمت برای آنان و صبر و شکیبایی برای خانواده محترمشان خواستارم. ننگ و خسران بر کسانی که گمان می‌کنند با این شرارتها ملت شریف ایران را که برای اقامه عدل اسلامی قیام نموده‌اند از صحنه مبارزه با کفر خارج می‌نمایند و تن به عار و ذلت ابرقدرتهای جنایتکار می‌دهند. این کوردلان شکست خورده نمی‌بینند که مادران و پدران و فرزندان و همسران این شهدا چون قهرمانان صدر اسلام به شهادت اینان افتخار می‌نمایند و چون کوهی در مقابل حوادث ایستاده‌اند. گویی اینان از شدت یأس به جنون کشیده شده‌اند؛ و چون خود را مطرود ملت مسلمان می‌بینند، از ملت ایران انتقام می‌کشند.
از خداوند تعالی هدایت برای جوانان گول خورده، و خذلان برای سران از خدا بیخبر آنها خواستارم.
سلام و درود بر شهیدان راه حق. رحمت بر شهدای اخیر اسلام. والسلام علی من اتبع الهدی.
روح‌الله الموسوی الخمینی (8)

تجلیل از شهید قدوسی

آقای قدوسی خدا رحمتش کند خوب من می‌شناختم چه آدمی است و چقدر به این آدم [اتهام وارد] کردند که مردم را دارد چه می‌کند، می‌کشد، چه می‌کند، فلان...، و من می‌دانستم چه آدمی است؛ محتاط. در احتیاط، حتی در این مالیات، آنقدر از او شکایت می‌کردند که این آقا احتیاط می‌کند، نمی‌گذارد یک چیزی را که باید خرج کرد، خرج کند، لکن وقتی که به شهادت رسید، یکدفعه یک دسته بیدار شدند که اینها یک همچو افرادی را دارند شهید می‌کنند. اینها هر نفری از ماها و شما را شهید بکنند، به نفع اسلام است و ما از این خوفی نداریم و به ضرر آنهاست. اگر اینها از روی عقل عمل کرده بودند و آنطوری که بعضی جبهه‌های سیاسی عمل می‌کنند که آنها هم مثل همینهایند اگر اینها از روی عقل عمل کرده بودند، حالا هم رئیس جمهور همان بود و هم آن وکلایی که فاسد بودند، همان جا بودند و می‌توانستند که به تدریج، کم کم بکشانند این جمهوری اسلامی را به مسائل غربی، همه هم رو به غرب نماز می‌خواندند.
لکن خدا خواست، اینکه اینها نتوانند خودداری کنند و سیاست را نمی‌فهمیدند؛ نمی‌فهمیدند که چه جور باید رفتار کرد. ملت را نشناخته بودند. اسلام را توجه به آن نداشتند. ملت مسلم را نمی‌دانستند یعنی چه. و این بود که دستپاچه شدند و زود خودشان را لو دادند آنطور. هر صحبتی که کردند. لو دادند و یک قدری پایه‌شان سست شد تا وقتی که واقعاً قیام کردند. و عرض می‌کنم که معلوم شد که اینها با کی‌ها مربوطند و از کجا آمدند و با کی روابط داشتند و با چه بوده و خودشان، خودشان را از بین بردند. خدای تبارک و تعالی گاهی اینطور می‌کند که یک کسی خودش، خودش را زمین بزند؛ مثل مثل آن که روی شاخه نشسته بود و پایینش را ارّه می‌کرد. اینطور شد که خودشان، خودشان را از بین بردند و برای ما همه اینها صلاح بود؛ یعنی، انسان می‌فهمد که خدای تبارک و تعالی عنایت دارد به این ملت با شهادت. همان‌طوری که عنایت به اسلام داشت و با شهادت بزرگان ما، اسلام را بزرگ کرد، حالا هم همین طور است که خدای تبارک و تعالی عنایت به این کشور دارد و با دست دشمنها، این اسلام و این کشور را دارد حفظ می‌کند به دست خود آنها، به دست خود آنها، خودشان را رسوا می‌کند و آن راهی که آنها پیش گرفته بودند که ما را منحرف کنند و ببرند آن طرف، با دست خودشان، راه خراب شد. این از چیزهایی است که ما تدبیر نمی‌توانیم بکنیم. خداست که اینطور تدبیرها را می‌کند و ما دلمان بسته است به یک مبدأی که همه چیزها در دست اوست. (9)

از متعهدان بی‌سروصدا و خالصان فداکار بود

بسم‌الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
با کمال تأسف و تأثر رحمت غم‌انگیز جناب حجت‌الاسلام و المسلمین، مجاهد عزیز، آقای ربانی شیرازی را به اسلام و اولیای معظم اسلام، بویژه حضرت بقیةالله – ارواحنا فداه – و به ملت شریف و حوزه‌های علمیه و اهالی محترم فارس و بازماندگان این فقید سعید تسلیت عرض می‌کنم. در طول تاریخ، مدعیان فضیلت و مجاهدت و شجاعت و تعهد به حق و دین بسیار بوده‌اند و هستند، لکن صاحبان فضایل و مجاهده و تعهد به حق و دین بسیار بوده‌اند و هستند؛ لکن صاحبان فضایل و مجاهده و تعهد به حق و حقیقت در اقلیتند، و تنها در سختیها و گرفتاریها و حقگوییها در مقابل قدرتهای شیطانی است که مدعیان لافزن از متعهدان بی‌سروصدا و خالصان فداکار از مغشوشان ریاکار متمایز می‌شوند. مرحوم مجاهد، سعید ارزشمند، ربانی شیرازی، که اکنون در جوار حق آرمیده و ما از برکات وجودش محروم شدیم از این اقلیت بود. او در طول زندگانی شرافتمندانه خود، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، در مقابل باطل و باطلها ایستاد و از خود نرمش نشان نداد. او در حبسها و زجرها و ناملایمات با قامت راست انسانهای متعهد ایستادگی کرد و تسلیم نشد. او که خدایش رحمت کند و به جوار قرب حضرتش بپذیرد با روحی ملایم در مقابل دوستان و مؤمنان و مقاوم در برابر دشمنان خلق به لقاءالله پیوست؛ و ما عقب‌ماندگان که احتیاج به این مردان حق داریم از آن کمال و جمال محرومیم. از خداوند متعال توفیق خدمت برای همگان، و سعادت و صبر در این مصیبت برای دوستان و بازماندگان‌ ایشان را خواستارم.
روح‌الله الموسوی الخمینی (10)

آقایان رجایی و باهنر دو شهید همرزم

ملت عزیز ما در تاریخ خوانده است که علی‌بن‌ابی‌طالب سلام الله علیه با دست یکی از همین منافقین، با دست یکی از همین اشخاصی که به صورت اسلام، [اما] از اسلام جدا بودند، (11) فرق مبارکش شکافت. ملت ما چون علی‌بن ابی‌طالب را فدا کرده است از برای اسلام، فداکردن امثال این شهدا برای ملت ما یک مسئله مهم نیست، گرچه خود واقعه و خود این افرادی که شهید شده‌اند در نظر همه ما عزیز و ارجمندند؛ و آقای رجایی و آقای باهنر هر دو شهیدی که با هم در جبهه‌های نبرد با قدرتهای فاسد هم جنگ و همرزم بودند. و مرحوم شهید رجایی به من گفتند که من بیست سال است که با آقای باهنر همراه بوده‌ام و خداوند خواست که با هم از دنیا هجرت کنند و به سوی او هجرت کنند. کسی که هجرت را به سوی خدا می‌داند و شهادت را فوز عظیم می‌داند، و شهدایی که در صدر اسلام و از صدر، اسلام تاکنون داده است عالی‌تر و بالاتر از تمام افرادی هستند که در این قرن موجودند. مثل علی‌بن ابی‌طالب سلام‌الله علیه و حسن‌بن علی سلام‌الله علیه و حسین‌بن علی و اصحاب او سلام‌الله علیهم و سایر ائمه ما (علیهم‌السلام) آنها همه عمر خودشان را صرف کردند تا اسلام را حفظ کنند و ما هم تمام عمرمان را باید صرف کنیم تا اسلام را که به دست ما سپرده [شده] است، حفظ کنیم.
من در عین حال که شهادت این دو بزرگوار برای من بسیار مشکل است، در عین حال، می‌دانم که آنها به رفیق اعلی متصل شده‌اند و برای آنها آرامش هست و این طور گرفتاریهایی که الآن برای ما هست، دیگر برای آنها نیست و آنها رسیدند به مطلوب خودشان و از این جهت، به آنها و به خانواده‌های آنها و ملت اسلامی تبریک عرض می‌کنم که چنین شهدایی تقدیم می‌کنند. در عین حالی که مصائب اینها مشکل است برای ما، لکن کشور ما و ملت ما با تمام قدرت ایستاده‌اند تا همچو شهدایی تقدیم کنند و هیچ راه عقب‌نشینی ندارند و فکر نمی‌کنند به سستی. آن کوردلانی که گمان کرده‌اند که جمهوری اسلامی با نبود چند نفر از بین خواهد رفت و سقوط خواهد کرد، آنها افکارشان، افکار اسلامی نیست و از اسلام خبری ندارند و از ایمان اطلاعی ندارند و افکارشان، افکار مادی [است] و برای دنیا کار می‌کنند و به هوای دنیا هستند. (12)

شهید دستغیب مربی بزرگ و عالمی عامل

بسم‌الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
شهادت برای فرزندان اسلام و ذریه پیامبر عظیم‌الشأن (صلی‌الله علیه و آله و سلم) و اولاد فاطمه (علیهم‌السلام) و یادگاران حسین سلام‌الله علیه در راه هدف و اسلام عزیز و قرآن کریم چیزی غیرعادی و پدیده‌ای غیرمعهود نیست.
ملت بزرگ اسلام از محراب مسجد کوفه تا صحرای افتخارآمیز کربلا و در طول تاریخ پرارزش سرخ تشیع قربانیانی ارزشمند به اسلام عزیز و فی‌سبیل‌الله تقدیم نموده و ایران شهادت طلب هم از این پدیده سعادتمند مستثنا نیست، و انقلاب اسلامی گوش و چشمش پر از این شهیدان حسین گونه است. ملت عزیز ما در روز رستاخیز با سرافرازی در پیشگاه مقدس خدای بزرگ و پیامبران و اولیای عظیم‌الشأن، صفهای طولانی از شهیدان در راه دفاع از حق عرضه می‌دارد؛ از علمای اعلام و ائمه جمعه و جماعت تا فداکاران و سربازان در جبهه‌های دفاع از حریم مقدس اسلام. پیامبر بزرگ اسلام که بر امم دیگر حتی به سقط، مباهات می‌کند، مطمئن هستیم به فداکاری این عزیزان جبهه و پشت جبهه و این شهیدان محراب و منبر و در صف جماعات و در داخل مسجدها و بیمارستانها مباهات می‌فرماید. و چه بهتر و گواراتر که با شهادت این فرزندان اسلام و ذریه طاهره بر افتخارات آن بزرگوار در روز عرض اعمال هرچه بیشتر بیفزاییم.
عزیزان و نور چشمان ما در جبهه‌های جنوب و غرب هر روز با سرکوبی اشرار امریکایی و عقب راندن و به جهنم فرستادن جنود شیطان، برای اسلام سربلندی و عظمت خلق می‌نمایند، به طوری که تاب تحمل این پیروزی‌ها را از امریکاییان خارج و داخل، منافق و منحرف، سلب نموده و بر جنون و وحشیگریهای آنان افزوده است. شما فرضاً شهید بهشتی را گناهکار بدانید، شهدای دیگر مثل شهید مدنی و شهید دستغیب، که جز تربیت محرومان و هدایت مردم گناهی نداشته‌اند، با چه انگیزه شهید می‌کنید. شما به گمان خود اگر اینان را به جرم وفاداری به اسلام و طرفداری از محرومان و مظلومان مستحق قتل می‌دانید اطفال معصومی که در گهواره‌ جای دارند و زبان باز نکرده‌اند چه گناهی دارند؛ جز آنکه اطفال مسلمانانی هستند که مخالف سلطه آمریکا به جان و مالشان می‌باشند؟! (13)
امروز روز جمعه و نماز و عبادت، دست جنایتکار امریکائیان یک شخص ارزشمند که مربی بزرگ و عالمی عامل، که گناهش فقط تعهد به اسلام بود، از دست ملت ایران و اهالی محترم فارس گرفت و حوزه‌های علمیه و اهالی ایران را به سوگ نشاند. حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین شهید حاج سید عبدالحسین دستغیب را که معلم اخلاق و مهذّب نفوس و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی بود با جمعی از همراهانش به شهادت رساندند و خدمت خود را به ابرقدرت و ابرجنایتکار زمان ایفا کردند، به گمان آنکه به ملت رزمنده ایران آسیب رسانند و آنان را در راه هدف به سستی بکشند. این کوردلان نمی‌بینند که در هر شهادتی و در هر جناتی ملت متعهد به اسلام و کشور مصمم‌تر و در صحنه حاضرترند؟ اینان پس از بمباران شهرها در جنوب و غرب و قتل عامهای فجیع مردم بی‌پناه، فریاد (جنگ جنگ تا پیروزی) را نشنیده‌اند که ملت وفادار، شهادت را در راه خداوند با آغوش باز پذیرا هستند؟ یا می‌خواهند شکستهای لشکر کفر را و آتشی که به جان دوستان و اربابانشان از پیروزی رزمندگان ایران افتاده است با خون این مردان خدا فرونشانند؟ اینک سزاوار است اصحاب نظر و ارباب تحلیل در این شرارتها و جنایتها فکر کنند که انگیزه آنکه در هر پیروزی و دنبال هر شکست حزب بعث امریکایی یک جنایت بزرگ از این منافقان و منحرفان واقع می‌شود چیست. از باب اتفاق نمی‌شود باشد که دنبال پیروزی آبادان جنایتی واقع، و دنبال فتح بستان، باز جنایتی و امروز به دنبال فتح عظیم در غرب و شکست مفتضحانه دشمنان اسلام، این جنایت بزرگ واقع شد آیا اینها هم مِن‌باب اتفاق است یا حساب شده یا دیکته شده عمل می‌شود؟ آیا ما این بزرگان، علما و معلمان ارزشمند را برای جبران شکست امریکا در منطقه و صدام امریکایی در جبهه‌ها از دست می‌دهیم؟ رحمت خداوند بر این مجاهدان عظیم‌الشأن که شهادتشان پیروزی اسلام را بیمه می‌کند و ننگ و نفرت بر آمریکای جنایتکار و دست نشاندگان و هواداران آن.
اینجانب این ضایعه بزرگ و فاجعه اسفناک را بر حضرت مهدی ارواحنا فداه و ملت شجاع ایران و اهالی معظم استان فارس و خانواده آن شهید تسلیت می‌دهم و به پیشگاه مقدس پیامبر اسلام این فداکاریهای ملت اسلام و مجاهدات قشرهای مختلف ایران را تبریک عرض می‌کنم، و برای خاندان این شهید پرافتخار از خداوند تعالی توفیق صبر و بردباری و سلامت طلب می‌نمایم.
سلام بر مجاهدان بزرگوار اسلام، و درود بر رزمندگان غرب و جنوب، و تهنیت بر نیروهای نظامی و مردمی پیروزی آفرین در جبهه غرب. از خداوند تعالی پیروزی نهایی لشکر اسلام را بر قدرتهای شیطانی مسئلت می‌نمایم. والسلام علی عبادالله الصالحین.
روح‌الله الموسوی الخمینی (14)

ادامه دارد ....

پی‌نوشت‌ها

1. همان، ص 200 – 201.
2. همان، ج 19، ص 79.
3. همان، ص 128.
4. «شرافت و نیکبختی او را کفایت است».
5. صحیفه امام، ج 20، ص 10 – 11.
6. ساعت 20:20 دقیقه روز 1360/6/14 بر اثر انفجار بمب آتش‌زای قوی که به وسیله تروریستهای عضو گروهک منافقین در محل دادستانی کل انقلاب اسلامی تهران نصب شده بود، آقای علی قدوسی (دادستان کل انقلاب) به شهادت رسید.
7. آقای وحید دستجردی، رئیس کل شهربانی جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ 1360/6/8 در جریان بمبگذاری منافقین که منجر به شهادت رئیس جمهور «محمدعلی رجایی» و نخست وزیر «محمدجواد باهنر» گردیده بود، بشدت دچار سوختگی و جراحت شد و سرانجام بر اثر شدت جراحات وارده در تاریخ 1360/6/14 به درجه رفیع شهادت و لقاءالله واصل گردید. پیکر پاک شهید قدوسی و شهید دستجردی در تاریخ 15 شهریور 1360 در مراسمی باشکوه و با حضور انبوه جمعیت عزادار از مدرسه عالی شهید مطهری تهران تشییع شد.
8. صحیفه امام، ج 15، ص 173 – 174.
9. همان، ص 201 – 202.
10. همان، ج 16، ص 86.
11. اشاره است به گروه «خوارج» که به ایشان «مارقین» نیز گفته می‌شده است.
12. صحیفه امام، ج 15، ص 135 و 136.
13. اشاره به ترورهای کور منافقین و عوامل آمریکا که پس از فرار سرکرده سازمان تروریستی منافقین به فرانسه و پناه گرفتن در دامان حمایتهای امریکا و دولتهای اروپایی، عوامل این سازمان در ایران دست به جنایتهای بی‌سابقه زدند.
14. صحیفه امام، ج 15، ص 417 – 419.

منبع مقاله :
سعادتمند، رسول؛ (1389)، درسهایی از امام: یاد یاران؛ قم: انتشارات تسنیم، چاپ اول

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط