نویسنده: محمود رامیار
دربارهی ترتیب سورهها كه آیا توقیفی است، یعنی این تركیب كنونی برحسب اشاره و فرمان رسول خدا بوده و چنین ترتیبی آسمانی است؟ و یا اینكه وابسته به اجتهاد یاران پیامبر بوده و آنان چنین ترتیبی را مقرر داشتهاند؟ اختلاف نظری است. در این باره سه دسته اظهارنظر كردهاند (1):
1) ترتیب و تنظیم سورهها بدین كیفیتی كه اكنون در قرآن مییابیم «توقیفی» نیست و وابستهی به اجتهاد یاران پیامبراكرم میباشد و آنان بودند كه چنین نظم و ترتیبی را برقرار داشتند. این قول را به جمهور علماء نسبت دادهاند كه در میان آنان نامهای مالك و قاضی ابوبكر در یكی از اقوالش دیده میشود. ابن فارس در كتاب «المسائل الخمس» به این قول چنین اشاره میكند: «جمع قرآن به دوگونه است: یكی از آن دو، گرد آوردن سورههاست. مانند مقدم داشتن «سبع طوال» و بدنبال آن «مئین» را آوردن؛ این آن چیزی است كه یاران پیامبراكرم به عهده گرفتند. و اما جمع دیگر، و آن جمع آیات است در سورهها، و آن چیزی است كه رسول اكرم ارشاد فرمود: چنانكه جبرئیل او را از فرمان پروردگارش عزوجل آگاهانیده بود. (2)
طرفداران این عقیده دو دلیل عمده میآوردند:
الف) قبل از اینكه عثمان قرآن را تدوین كند، در ترتیب سورهها با همدیگر اختلاف زیادی داشتند. اگر این ترتیب توقیفی بود و از رسول خدا رسیده بود، آنان چنین اختلاف و دگرگونیهایی را روا نمیداشتند. چنانكه گفتهاند مصحف علی بن ابی طالب (علیه السلام) به ترتیب نزول بوده» اولش «اقرأ» بعد «المدثر» سپس «المزمل» و پس از آن «تبت» و بعد از آن «التكویر» تا آخر مكی و مدنی... و هم چنین در مصحف ابن مسعود: البقرة، النساء، آل عمران... كه اختلاف زیادی دارد و نیز مصحف ابی و سایر مصاحف كه در ترتیب سورهها با همدیگر اختلاف بسیاری دارند.
ب) ابن اشته نقل میكند: (3) «عثمان فرمان داد كه طوال را پی در پی قرار دهند و سورههای انفال و توبه را جزء سبع (طوال) قرار داد و آنها را با بسم الله الرحمن الرحیم از همدیگر جدا نكرد.» - و باز روایتی بود كه ابن عباس از عثمان میپرسد چرا میان انفال و توبه بسمله ننهادهاند (4) و عثمان پاسخ میدهد چون رسول خدا بدرود زندگی گفت و روشن نشد برای ما، این دو را كنار هم نهادم.
البته در مقام احتجاج، دلائل مخالفین این قول نیز درخور دقت كافی است و ممكن است گفته شود كه ترتیب صحابه، قبل از عملشان به توقیف مسأله است و چه بسا كه پارهای از سورهها ترتیبشان معین شده بود و برخی دیگر هنوز نظم و ترتیب معینی نداشتند.
2) دستهی دیگر معتقدند كه سورهها همگی توقیفی بوده و ترتیب آن مانند ترتیب آیهها منوط و وابسته به تعلیم رسول خدا بوده است و سورهای در جائی قرار نگرفته مگر به فرمان او. طرفداران این عقیده استدلال كردهاند به اینكه صحابه بر مصحف عثمان اجماع كردند و كسی از آنان با آن مخالفت نیارست. اجماع آنها خود دلیل بر توقیفی بودن مسأله است؛ چه اگر مسأله اجتهادی بود اختلاف نظر پیش میآمد، به این آسانیها از آن تمكین نمیكردند و از ترتیب خود چشم نمیپوشیدند، آن را تسلیم نمیساختند و بر مصحف عثمان اتفاق نمینمودند.
دیگر از دلایل آن است كه سورههای متجانسه كنار هم قرار نگرفتهاند و اگر كار از روی اجتهاد و نظر شخصی انجام گرفته بود رعایت این تجانس و تماثل میشد. چنانچه سور مسبّحات پی در پی گذارده نشده و میان آنها «قد سمع و ممتحنه و منافقین» قرار گرفته است. یا سور «الم» پراكنده میباشد و یا «طس» میان دو سورهی (طسم الشعراء و طسم القصص) قرارگرفته است.
اخبار و روایات بسیاری این را تأیید میكند. از آن جمله حدیث واثله است كه در ابتدای اقسام سورهها گذشت. پیغمبر اكرم فرمود: «به من عطا شده است به جای توراة سبع طول...»
باز از آن جمله حذیفه ثقفی میگوید كه از اصحاب رسول خدا پرسیدم چگونه قرآن را حزب حزب میكنید؟ -گفتند: گروه بندی میكنیم آن را 3 سوره و 5 سوره و 7 سوره و 9سوره و 11 سوره و 13 سوره و حزب «مفصل» را از سورهی «ق» تا به پایان رسانیم. گفتهاند این امر دلالت میكند كه ترتیب سورهها چنانكه امروز هست در زمان رسول خدا هم چنین بوده است. (5) منظور از این 3 سوره و 5 سوره و 7 سوره... سه سورهی اول و پنج سورهی بعدی و هفت سورهی بعد از آن است. یعنی 3 سورهی بقره، آل عمران و نساء؛ و پنج سورهی مائده، انعام، اعراف، انفال، براءة، ... الخ. (6)
احادیث دیگری نیز مورد استناد این دسته از دانشمندان قرار گرفته، ولی به هر صورت راه نقض آنها و مناقشه در این باره باز است.
3)گروه دیگری میان این دو عقیده جمع كرده و گفتهاند: ترتیب پارهای از سورهها توقیفی است و تنظیم پارهای دیگر به اجتهاد و نظر صحابه است. بزرگانی از دانشمندان طرفدار این روش و مذهب بودهاند. ولی در تعیین موارد خاص آن باز دچار تشتت و اختلاف گشته و با وجود اتفاق در اصل مسأله در تعیین موارد «توقیفی» و «اجتهادی» ترتیب سورهها، از گونه گون بودن آراء بركنار نماندهاند.
قاضی عبدالحق ابومحمد بن عطیه میگوید: ترتیب بیشتری از سورهها در زمان رسول خدا معلوم بود. چون سبع طوال، حوامیم و مفصل. اما در بقیه ممكن است كه كار را به مردم بعدی واگذارده باشند.
احادیث مختلفهای از سبع طوال، مفصل، زهراوین، عتاق الاول، موذتین و امثال آن سخن به میان آوردهاند. اینها همه حاكی از آن است كه این دسته از سورهها از همان هنگام چنین نظم و ترتیبی داشتهاند. ولی البته در همین دسته بندیها و ترتیب بقیه سورهها، اختلافی مشاهده میشود.
به هر صورت در ختام این بحث این سخن گفتنی است: نظم و ترتیبی كه اكنون در سورههای قرآنی برقرار است، خواه توقیفی بوده و جا و مكان هر سورهای از ناحیهی مهبط وحی الهی اشاره شده باشد، و یا چنین طبقه بندی و نظمی در سورهها بوجود آمدهی اجتهاد و نظر یاران پیامبرگرامی باشد، به هر حال احترام و نگهداشتش به صورت كنونی دربایست و لازم است، بخصوص در چاپ و انتشار و نوشتن مصاحف معمولی. زیرا هر تفنّن و تنوّعی در آن به فتنه و فساد میانجامد و درِ شقاق و خلاف را میگشاید و مجال بحث و گفتگو را وسعت میبخشد و چنانچه این بحثها خالی از مبانی محكم و متقن علمی باشد و یا خالی از شائبهی غرض و كینه توزی نباشد، چه بسا كه نتایج سهمگین و هراسناكی به بار آورد.
اما از نظر تلاوت سورهها و یا از دیدگاه بحثهایی كه صرفاً جنبهی علمی داشته و برای تبیین مسائل به كار رود و یا برای آموزش كودكان لازم باشد، برای ترتیب دیگری در سورهها مجال گفتگو و بحث را باقی میگذارد.
پینوشتها
1. البرهان1: 257 و 260، الاتقان: نوع هجدهم فصل ترتیب سور، مقدمة كتاب المبانی: 39، مناهل العرفان1: 346.
2. الاتقان1: 62 نوع 18 فصل البرهان1: 259.
3. ابن اشته در مصاحف از طریق اسماعیل بن عباس از حیان بن یحیی از ابومحمد قرشی نقل میكند. الاتقان 1: 62 نوع هجدهم فصل.
4. تفصیل در مسند احمد 1: 329 چاپ شاكر.
5. قرطبی1: 63 مصاحف 118.
6. البرهان1: 247.
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیركبیر، چاپ سیزدهم