ستاره‌ی تشنه لب

دست‌های عشق و غیرت می‌چکید از دوش ماه همچو اشک مشک زخمی مانده در آغوش ماه ماه در دامان خورشید ولایت خفته است می‌چکد آب و عطش از دیده‌ی خاموش ماه
يکشنبه، 28 آذر 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
ستاره‌ی تشنه لب

ستاره‌ی تشنه لب

شاعر: حسنعلی بای


دست‌های عشق و غیرت می‌چکید از دوش ماه
همچو اشک مشک زخمی مانده در آغوش ماه

ماه در دامان خورشید ولایت خفته است
می‌چکد آب و عطش از دیده‌ی خاموش ماه

سرزمین کربلا، میعاد خورشید است و ماه
کس کجا دیده چنین خورشید را، مدهوش ماه

دامن خورشید را خون جبین ماهتاب
یا سر شک دیده خورشید را تن پوش ماه

یک ستاره تشنه لب درآسمان انتظار
نقش بسته چشم او در خاطر مغشوش ماه

جلوه‌ای کرد از وفا، ساقی به بزم العطش
شد وفاداری در این میخانه دردی نوش ماه

ماه زخمی چشم دارد باز سوی خیمه‌ها
تاکه می‌پیچد عموجان العطش درگوش ماه



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما