تجلی ذوق ایرانی در صنایع دستی
هنرمند ایرانی همواره با كار هنریش به هنگام حك كردن نقشی بر سنگ یا فلزی و یا ترسیم نقشهای هندسی و نمادین بر بافتهای و یا تراشیدن پیكرهای به هر حال مقصودی را بیان و رمز و رازی را آشكار ساخته است.
تسلط هنرمندان این سرزمین در ساختن و پرداختن آثار شگفتانگیز است. همواره تكنیك و روشهای پیچیده در خدمت بیان معنای نقشهای قرار گرفته بین تكنیك و احساس و بین شكل و عاطفه توازن برقرار شده است.
طرحهای ایرانی كه در طی قرون و اعصار تجدید یافتهاند، مهمترین ركن هنرهای تزیینی ایران را تشكیل میدهند. این طرحها با كمی تفاوت در غالب هنرهای ایرانی مانند فلزكاری، كاشیسازی و سفالگری، حجاری، گچبری، تذهیب، مینیاتور، قالیبافی و دیگر شاخههای صنایعدستی ایران گاه به سادگی و گاه به تفصیل تكرار شدهاند و سطحهای مزین به طرحهای انتزاعی و یا طرحهای مجرد نباتات و گلها با زیبایی هر چه تمامتر عرضه شدهاند.
در صنایعدستی ایران، ذوق هنری و بردباری و وسواس هنرمندان ایرانی در ریزهكاری فنون هنری و نیز در انتخاب مواد اولیه، آزمودن روشهای گوناگون را به همراه نقشهای متنوع سبب شده است.
خط های حیرتآور اسلیمی و ختائی، اشكال قوی هندسی، گل و برگ و پرنده و با مهارت بیمانندی نقش شدهاند و عجیبتر اینكه در هر زمانی سبكی نو و زیبایی حیرتآور و شاعرانهای یافتهاند. هر چند شیوهها و روشهای قراردادی این فنون، كه برای انجام آنها مدت زیادی وقت صرف میشود، از زمانهای بسیار قدیم به یادگار مانده است ولی زیبایی و ظرافت آنها بیشتر بستگی به چگونگی الهامگیری هنرمندان هر دوره دارد،اما آنچه به این دقت و ریزبینی عظمت بخشیده، خصایص روحی و معنوی است كه خلاقیتهای هنری این ملت را چنین شكوفا كرده است، این نیروی اخلاقی شگرف و پایدار در طی قرنهای متمادی هنرمندان ایرانی را تربیت كرده، الهام بخشیده و این تمدن عظیم بشری را راهبری كرده است.
دگرگونیهای تاریخی هر قدر سخت و جانكاه است اما رشته سنتها را در این سرزمین كهنه نگسسته است، هر چند وقفههایی را به وجود آورده ولی روح كلی فرهنگ ایرانی در این مجموعه همواره پایدار مانده و بارزترین نمود آن در هنرهای دستی تجلی یافته است، در صنایعدستی ایران به نحوی اسرارآمیز تصویر یك زندگی نهفته است.
یك زندگی با شكلهای بسیار توأم با شوق و زیبایی، هنر ایرانی بیش از هر چیز در اشیای مصرفی كاربرد دارد، از سفال و شیشه و فلز تا كتابهای مصور و ابزارهای علمی، همه به صورت اشیایی آشنا با زندگی عادی در میآیند و این یكی از درسهای عمقیق است كه هنرمندان ایرانی به جانیان آموختهاند، ویژگی بارز فرهنگ ایرانی استقلال فكری آن بوده است.
سنتهای هر ملت مجموعهای از آداب و رسوم و جنبههای معنوی است كه مبانی زندگی اجتماعی بر آنها استوار است و از مجموع این سنتهاست كه فرهنگ ساخته میشود و به واسطه فرهنگ ملتها از یكدیگر متمایز میشوند.
یكی از پایههای استقلال فرهنگی و مقابله با هجوم فرهنگهای بیگانه، حفظ، احیا و معرفی هنرهای ملی در میان مردم هر كشور است كه به همان اندازه كه بر شخصیت مستقل هنری یك جامعه افزوده میشود، به همان اندازه اتحاد و همبستگی ملی در زمینههای فرهنگی استوارتر میگردد.
نمایشگاههای عرضه آثار هنری در حقیقت مانند پل ارتباطی میان گذشته و حال عمل میكنند و بهصورت منبع بسیار غنی جهت بهبود و تكامل طرحها، همواره با حفظ اصالتهای بومی و نیز بهعنوان عاملی برای جلوگیری از انحراف و انحطاط طرحها و اشكال محسوب میشوند.
تمدن جدید در زندگی دوران معاصر تأثیری عمیق بر جای نهاده و اوضاع اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی را دگرگون كرده است.
شك نیست كه این تحول موجب دگرگونیهایی در زندگی هنرمندان ما و به تبع آن آثار هنری ایشان شده است در این حال تقلید صرف از گذشته هدف نیست، بلكه ارزشها و افكار و ایدههای هنرمندانه مورد توجه است.
بهطور كلی باید بپذیریم كه هنرها با گذشت دورههای تاریخی دارای فراز و نشیباند و از دورهای به دوره دیگر دگرگونمیشوند از زوال برخی از این دستاوردهای زنده و دلپذیر افسوس میخوریم، اما همچنان میتوان تداوم اشكال و نقشهای گوناگون گیاهان و پرندگان و جانوران را روی گلیم و فرشها و بافتهها و سفالینههای امروزی سراغ گرفت.
ورای هر یك از این دست آفریدههای دلنشین، روح بزرگ ملتی با درایت و با قوه پندار و ذوق شعر و بلندمنشی راستین فرمان میراند، این نسیمی است كه از سمت گذشتگان ما وزیدن گرفته و در جانهای ما پراكنده شده است .پس آنچه را كه باقی مانده گرامی بداریم و در حفظ، اشاعه و احیای آن بكوشیم.
منبع:مجله قالی
تسلط هنرمندان این سرزمین در ساختن و پرداختن آثار شگفتانگیز است. همواره تكنیك و روشهای پیچیده در خدمت بیان معنای نقشهای قرار گرفته بین تكنیك و احساس و بین شكل و عاطفه توازن برقرار شده است.
طرحهای ایرانی كه در طی قرون و اعصار تجدید یافتهاند، مهمترین ركن هنرهای تزیینی ایران را تشكیل میدهند. این طرحها با كمی تفاوت در غالب هنرهای ایرانی مانند فلزكاری، كاشیسازی و سفالگری، حجاری، گچبری، تذهیب، مینیاتور، قالیبافی و دیگر شاخههای صنایعدستی ایران گاه به سادگی و گاه به تفصیل تكرار شدهاند و سطحهای مزین به طرحهای انتزاعی و یا طرحهای مجرد نباتات و گلها با زیبایی هر چه تمامتر عرضه شدهاند.
در صنایعدستی ایران، ذوق هنری و بردباری و وسواس هنرمندان ایرانی در ریزهكاری فنون هنری و نیز در انتخاب مواد اولیه، آزمودن روشهای گوناگون را به همراه نقشهای متنوع سبب شده است.
خط های حیرتآور اسلیمی و ختائی، اشكال قوی هندسی، گل و برگ و پرنده و با مهارت بیمانندی نقش شدهاند و عجیبتر اینكه در هر زمانی سبكی نو و زیبایی حیرتآور و شاعرانهای یافتهاند. هر چند شیوهها و روشهای قراردادی این فنون، كه برای انجام آنها مدت زیادی وقت صرف میشود، از زمانهای بسیار قدیم به یادگار مانده است ولی زیبایی و ظرافت آنها بیشتر بستگی به چگونگی الهامگیری هنرمندان هر دوره دارد،اما آنچه به این دقت و ریزبینی عظمت بخشیده، خصایص روحی و معنوی است كه خلاقیتهای هنری این ملت را چنین شكوفا كرده است، این نیروی اخلاقی شگرف و پایدار در طی قرنهای متمادی هنرمندان ایرانی را تربیت كرده، الهام بخشیده و این تمدن عظیم بشری را راهبری كرده است.
دگرگونیهای تاریخی هر قدر سخت و جانكاه است اما رشته سنتها را در این سرزمین كهنه نگسسته است، هر چند وقفههایی را به وجود آورده ولی روح كلی فرهنگ ایرانی در این مجموعه همواره پایدار مانده و بارزترین نمود آن در هنرهای دستی تجلی یافته است، در صنایعدستی ایران به نحوی اسرارآمیز تصویر یك زندگی نهفته است.
یك زندگی با شكلهای بسیار توأم با شوق و زیبایی، هنر ایرانی بیش از هر چیز در اشیای مصرفی كاربرد دارد، از سفال و شیشه و فلز تا كتابهای مصور و ابزارهای علمی، همه به صورت اشیایی آشنا با زندگی عادی در میآیند و این یكی از درسهای عمقیق است كه هنرمندان ایرانی به جانیان آموختهاند، ویژگی بارز فرهنگ ایرانی استقلال فكری آن بوده است.
سنتهای هر ملت مجموعهای از آداب و رسوم و جنبههای معنوی است كه مبانی زندگی اجتماعی بر آنها استوار است و از مجموع این سنتهاست كه فرهنگ ساخته میشود و به واسطه فرهنگ ملتها از یكدیگر متمایز میشوند.
یكی از پایههای استقلال فرهنگی و مقابله با هجوم فرهنگهای بیگانه، حفظ، احیا و معرفی هنرهای ملی در میان مردم هر كشور است كه به همان اندازه كه بر شخصیت مستقل هنری یك جامعه افزوده میشود، به همان اندازه اتحاد و همبستگی ملی در زمینههای فرهنگی استوارتر میگردد.
نمایشگاههای عرضه آثار هنری در حقیقت مانند پل ارتباطی میان گذشته و حال عمل میكنند و بهصورت منبع بسیار غنی جهت بهبود و تكامل طرحها، همواره با حفظ اصالتهای بومی و نیز بهعنوان عاملی برای جلوگیری از انحراف و انحطاط طرحها و اشكال محسوب میشوند.
تمدن جدید در زندگی دوران معاصر تأثیری عمیق بر جای نهاده و اوضاع اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی را دگرگون كرده است.
شك نیست كه این تحول موجب دگرگونیهایی در زندگی هنرمندان ما و به تبع آن آثار هنری ایشان شده است در این حال تقلید صرف از گذشته هدف نیست، بلكه ارزشها و افكار و ایدههای هنرمندانه مورد توجه است.
بهطور كلی باید بپذیریم كه هنرها با گذشت دورههای تاریخی دارای فراز و نشیباند و از دورهای به دوره دیگر دگرگونمیشوند از زوال برخی از این دستاوردهای زنده و دلپذیر افسوس میخوریم، اما همچنان میتوان تداوم اشكال و نقشهای گوناگون گیاهان و پرندگان و جانوران را روی گلیم و فرشها و بافتهها و سفالینههای امروزی سراغ گرفت.
ورای هر یك از این دست آفریدههای دلنشین، روح بزرگ ملتی با درایت و با قوه پندار و ذوق شعر و بلندمنشی راستین فرمان میراند، این نسیمی است كه از سمت گذشتگان ما وزیدن گرفته و در جانهای ما پراكنده شده است .پس آنچه را كه باقی مانده گرامی بداریم و در حفظ، اشاعه و احیای آن بكوشیم.
منبع:مجله قالی