باقري فراتر از دسته نوشته هايش

از روش هاي دست يابي به ويژگي هاي جنگ و ماهيت آن، بررسي انديشه هاي مسلط در تصميم سازي ها و عملکرد مبتني بر آن است؛ تدابيري که به دليل ويژگي هاي منحصر به فرد خود، منشأ تحولات اساسي در جنگ شدند و آن صلابت...
پنجشنبه، 3 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
باقري فراتر از دسته نوشته هايش
باقري فراتر از دسته نوشته هايش
باقري فراتر از دسته نوشته هايش

نويسنده: مهندس علي مينو

مقدمه

از روش هاي دست يابي به ويژگي هاي جنگ و ماهيت آن، بررسي انديشه هاي مسلط در تصميم سازي ها و عملکرد مبتني بر آن است؛ تدابيري که به دليل ويژگي هاي منحصر به فرد خود، منشأ تحولات اساسي در جنگ شدند و آن صلابت و پويايي را داشتند که بتوانند نقاط عطف بسيار درخشاني را در تاريخ جنگ يک ملت ايجاد کنند.
سرلشکر شهيد غلامحسين افشردي، مرد بزرگي که نخل ها و شقايق هاي دشت خوزستان او را حسن باقري مي خوانند، از استراتژيست هاي نظامي بود که افکار و دست نوشته هاي ايشان، نشان دهنده بخشي از حقيقت و عصاره تاريخ جنگ ايران و عراق در سه سال نخست جنگ و نيز، يکي از تبيين گران شالوده اصلي استراتژي جنگ در اين دوره است زيرا در اين دوره ابداعات و روش هاي نو، از تکنيک و تاکتيک گرفته تا شيوه هاي نظامي پيچيده و بلند مدت و راهبردي به ظهور مي رسد، در اين مقاله، با توجه به فهرست موضوعات در دست نوشته هاي ايشان (9 دفتر)(1) نخست، به بعضي از موضوعات آن اشاره و در ادامه، مصاديق و نکته هايي از افکار بلند اين شهيد از ديگر منابع مطرح خواهد شد تا مشخص شود که تدابير و عملکرد وي از دست نوشته هاي مزبور فراتر بوده است، به گونه اي که افزون بر مصاحبه و سخنراني ها و ديگر اسناد و مدارک و نامه هاي وي، مطالب و خاطرات بسيار ارزشمندي از تدابير و عملکرد ايشان در اذهان کارشناسان نظامي و همرزمان، به يادگار مانده است که در مرحله احصا و تببيين آنها از مصاحبه گروهي تخصصي استفاده مي کنيم (ان شاء الله).

تکوين شخصيت نظامي

هم زمان با حضور سپاه در جنگ و شکل گيري هسته هاي اوليه مديريت دفاعي – انقلابي، شهيد باقري، که از ويژگي هاي بارزي، مانند ژرف انديشي، قدرت تجزيه و تحليل، ديانت محکم و استوار و تلاش وافر برخوردار بود، فعاليت خود را براي بنيان گذاري قلب سازمان نظامي، يعني واحد اطلاعات عمليات رزمي آغاز کرد. وي نخست به عنوان يک عنصر شناسايي، از نزديک، يکي از مؤلفه هاي اصلي و تعيين کننده، يعني زمين و عوارض موجود و موقعيت جغرافيايي آن را بررسي و با دقت ارزيابي مي کرد. و سپس به بررسي آرايش دفاعي، استحکامات احداث شده و استعداد دشمن را در تمامي خطوط و محورهاي عملياتي مي پرداخت. بدين ترتيب، با ابداع و ابتکار ممتاز و منحصر به فرد خود، واحد اطلاعات عمليات رزمي را در مناطق عملياتي جنوبي بنيان نهاد. وي با کار مستمر و استفاده مؤثر از نقشه ها و عکس هاي هوايي و ماهواره اي به شناخت عميقي نسبت به صحنه نبرد و نقاط ضعف و قوت دشمن دست يافت و با بررسي و تجزيه و تحليل از شرايط سياسي کشور - ناکامي در آزادسازي مناطق اشغالي در دوران رئيس جمهوري وقت (بني صدر) - ، به عرصه طراحي سازمان رزم، ارتقا و دست يابي به سطوح عالي فرماندهي و هدايت عمليات پاي نهاد شهيد باقري پس از تهيه برآوردهاي متعدد اطلاعاتي از وضعيت دشمن و مشارکت در طراحي و حضور در چند عمليات محدود و گسترده به استراتژيست زبردستي مبدل شد و در شکل گيري آموزه نظامي و تبيين استراتژي نوين و مردمي جنگ، نقشي محوري و کليدي را ايفا کرد.

دست نوشته هاي شهيد باقري

مباحث و عناوين دست نوشته هاي شهيد باقري در قالب تخصص هاي چند گانه زير قابليت کار تحقيقي گسترده اي را داراست:
1) آموزش
2) پدافند هوايي
3) توپخانه
4) مخابرات
5) مهندسي رزمي
6) پرسنلي
7) تعاون
8) سازمان رزم
9) اطلاعات عمليات
10) طرح و عمليات
11) بهداري
12) تدارکات
13) زرهي
14) هدايت عمليات و ...
همچنين، مباحث دست نوشته ها افزون بر قابليت تحقيق گسترده تخصصي، نظم و هماهنگي رسته اي و بين رسته اي را نيز داراست که مي توان محورهاي دوازده گانه زير را از آن استنتاج کرد:
1) چگونگي فرآيند تصميم سازي رهبران و فرماندهان نظامي.
2) افکار، تدابير و نقش آفريني افراد.
3) ميزان کارآيي رسته هاي نظامي و نحوه افول و ارتقاي آنها.
4) تعيين نقاط قوت و ضعف افراد و يگان ها.
5) توجه، مسايل سياسي تأثيرگذار بر جنگ.
6) اشاره به کمبودها و نيازهاي واقعي جنگ و چگونگي رفع آنها.
7) برآورد دقيقي از پتانسيل اوليه جنگ کلاسيک در جبهه خودي و دشمن.
8) مراحل و چگونگي به قدرت رسيدن شيوه جديد جنگ مردمي.
9) توجه به تفکر و رفتار يک فرمانده مکتبي در تمامي سطوح و ارکان.
10) کارآيي و پويايي مکتب در اداره جنگ.
11) بيان مجموعه مباحثي درباره استراتژي، تاکتيک و تکنيک نظامي و ... .
12) تجزيه و تحليل ارکان و سطوح مختلف يگان ها براي ارتقاي سازمان رزم.

تفکر دفاعي

تشريح تفکر دفاعي شهيد باقري مستلزم کالبد شکافي تخصصي آن و پرداختن به، لايه هاي زيرين آن است که از متن دست نوشته ها و قسمتي از مباحث طرح شده (خارج از دست نوشته ها) از سوي ايشان و نيز گوشه هايي از عملکرد اين نخبه نظامي قابل استخراج است.

نقش آفريني در اطلاعات عمليات رزمي

تفکر شهيد باقري در باره اصلي اطلاعات عمليات رزمي و نقش ويژه اي که براي اين واحد قايل بود، بسيار اهميت دارد. ايشان که بنيان گذار و معمار اصلي واحد اطلاعات عمليات به شکل پويا و نوين آن است، توانست با به کارگيري دقيق اين واحد، که رکن اساسي سازمان رزم است، نقاط عطف زيادي در جنگ ايجاد کند که در رأس آنها، شکستن تابوي ايجاد شده توسط رئيس جمهور وقت (بني صدر) بود؛ برداشت غلطي که به دليل تحريک سياسي افکار عمومي از تخصص ارايه مي شد و در عمل، به اختلاف بين ارتش و سپاه مي انجاميد.
سياست بني صدر، در تعارض با امام (رحمت الله علیه) و طيف منتسب به ايشان بود و با تقابل دروغين تخصص و تعهد سعي در پيشبرد اهداف خود و طرد ياران و پيروان امام (رحمت الله علیه) داشت. بر همين اساس، در جبهه نيز اين سياست را به صورت يکجانبه گرايي، يعني کنار گذاشتن مديران انقلابي سپاه در تصميم گيري ها اعمال مي کرد و در مخيله او نمي گنجيد که اين مديران بتوانند بن بست جنگ را بگشايند.

درخشش خيره کننده حسن باقري

شهيد داوود کريمي در باره ظهور کارگشاي شهيد باقري در اتاق جنگ تعيين شده از سوي بني صدر چنين مي گويد:
(امام) به تيمسار فلاحي و ظهيرنژاد اعلام مي کنند که مردم سوسنگرد را مي خواهم. من هم خودم شنيدم که ظاهراً امام فرموده بودند که اگر بشود من خودم به آنجا مي آيم، سپس صبح همه در به در به دنبال اين بودند که سپاه به اتاق جنگ بيايد، مدتي بود ما را راه نمي دادند. به اين اتاق رفتيم من اينقدر به اطلاعات و مجموعه داشته هاي ذهني ايشان (حسن باقري) متکي بودم که ديگر هفت، هشت نفر را همراه خودم نبردم در آنجا همه نشسته بودند و آقاي خامنه اي نيز تشريف داشتند آنجا. من کنار ايشان نشستم شهيد چمران و آقاي غرضي، تيمسار فلاحي، ظهيرنژاد، سرهنگ قاسمي و تمام فرماندهان آنجا جمع شده بودند. آقاي ظهيرنژاد هم ده دقيقه اي در وسط اتاق قدم مي زد و در فکر بود. همه منتظر تصميم گيري ايشان بوديم. يکدفعه با صداي بلند فرياد زد: رکن دو؛ سرهنگي داخل آمد و احترام نظامي گذاشت و گفت: بله قربان، گفت: برو پاي نقشه وضعيت دشمن را براي ما بگو، ايشان رفت بيشتر از اين طرف (جبهه خودي) مي گفت خدا رحمت کند هر چه آقاي ظهيرنژاد مي گفت: برو جلوتر او نمي رفت. (يعني درباره وضعيت خطوط مقابل و دشمن توضيح بده)
سرانجام آقاي ظهيرنژاد عصباني شد و گفت: برو بنشين. در اين لحظه، من فرياد زدم: رکن دو و بيست دقيقه؛ حسن باقري خدا بيامرز گفت: بله حاجي، گفتم: برو پاي نقشه. جوان بيست، بيست و دو ساله اي پاي نقشه رفت با آن جوي که در آن جلسه، تمامي سران نظامي کشور، نماينده امام، شهيد چمران و ... هم بودند، فردي در اين سنين بايد اتکا به نفس و روحيه داشته و به اندوخته هاي ذهني و اطلاعاتي خود متکي باشد. وي يکي يکي محورها را توضيح داد و سريع از نيروهاي خودمان گذشت و به سراغ عراقي ها رفت در مورد راه کارها گفت که از کي مي توان چه کارهايي را انجام داد يا نه. تمامي اينها را به خوبي توضيح داد. اصلاً جو جلسه کلاً عوض شد، بايد مي ديديد که مسوولان چطور خوشحال شدند. حسن تمامي توضيحات و اطلاعات را داد و قرار شد که عمليات آغاز شود.(2)
اين جمله از حسن باقري معروف است: "اگر در شناخت دشمن، هزار شهيد هم تقديم شود، مي پذيريم، اما در اثر ناآگاهي از وضعيت دشمن، منطقه و زمين، يک شهيد هم پذيرفتني نيست."

برآورد اطلاعاتي از دشمن

يکي از محورهاي اصلي در دست نوشته هاي شهيد باقري موضوع برآورد اطلاعاتي از دشمن و شناخت خطوط دفاعي آن است. براي نمونه، ايشان در تاريخ 31/3/1361 در مورد طرح هاي ايذايي اجرا شده دشمن براي حفظ و نگه داري خطوط دفاعي، طرح دشمن در نهر عبيد و سابله و مين هاي شمال غربي بستان يا خرمشهر را چنين ترسيم مي کند.
عراق در اجراي طرح هاي ايذايي براي حفظ و نگه داري خطوط دفاعي خود، دست هيتلر و موسوليني را از پشت بسته بود، از جمله اين خطوط دفاعي مي توان نهر عبيد و سابله و مين هاي شمال غربي بستان و يا طرح دفاعي خرمشهر را نام برد. طرح خطوط مستقيم؛ در ارتباط با استفاده از موانع طبيعي زمين براي تشکيل خطوط دفاعي امري عادي است. سران ارتش عراق براي تشکيل خطوط دفاعي مستقيم طرحي را تهيه کرده اند که نخست، کالک آن را ديديم و سپس، خودم در روي زمين در جنوب رودخانه کرخه نور در طول بيش از سي کيلومتر مشاهده کردم.
نخست ميدان مين، که بنا به موقعيت، عمق مختلفي دارد. سپس، دو رديف سيم خاردار لوله اي که يک رديف هم روي آن مي اندازند که از هر طرف، دو رديف به حساب مي آيد و عرض آن حدود سه متر و ارتفاع آن نيز در همين حدود است. پس از آن، سيم خاردار خطي که نمي تواند چندان عامل مقامت باشد. پس از آن، خندق که عرضآن بنا به موقعيت دو تا سه متر و عمق دو متر است و در صورت امکان، کف آن را يا آب مي اندازند و يا مين مي کارند يا سيم خاردار مي کشند يا سيم خاردار و مين هر دو وجود دارد. سپس، کانالي که سنگر افراد در آن، به صورت انشعابي و زيگزاگ احداث شده است پس از هر سه سنگر نفر، يک تيربار مستقر است. البته در صورت امکان، سنگرهاي نفري سقف هاي نيم دايره اي دارد و پشت اين خط، سنگرهاي تجمعي است و پس از اين خط، تازه سنگرها و سکوهاي تانک مي باشد.

اهميت اطلاعات عمليات در جنگ

اصل اطلاعات عمليات و اهداف بسيار مهم و گسترده آن قابل توضيح است که به بخش هايي از آن اشاره مي شود:
اصل قضيه اطلاعات و عمليات و اينکه در جنگ، چه ديدي نسبت به آن داريم و در کل، ديد ما ديد کشورهاي هم سطح ما، مانند عراق و عربستان و ديد کشورهايي، مانند اسرائيل و آمريکا، که خود برنامه ريز اين مسايل در دنيا هستند، چيست و دنيا چقدر روي بحث اطلاعات کار مي کند و ما تا چه حد روي اين بحث کار مي کنيم؟
- يک نکته اي که بايد مشخص کنيم اين که خود بحث اطلاعات هدف است. بکوشيد اين را در ذهنتان جاي دهيد که اطلاعات، هدف واسطه نيست، بلکه خود هدف اصلي است، حتّي اگر اين اطلاعات به هيچ دردي نخورد. نخستين نکته اي که يک فرمانده در عمليات بدان نياز دارد، اين است که از جوانب خودش اطلاع داشته باشد. تا وضعيت کلي خود را ندانيد، نمي توانيد اطلاعاتي جمع آوري کنيد.
بنابراين يک موضوع، آگاهي از وضع خودي و دشمن و موضوع دوم، دانستن نقاط ضعف و قوت دشمن است، يعني شما اگر نخواهيد روي قضيه درازمدت کار کنيد و در اين قضايا، صبر و حوصله نداشته باشيد، نمي توانيد در کوتاه مدت، نقاط ضعف يا نقاط قوت دشمن را بشناسيد؟ نقاط ضعف و قوت دشمن، دانستن تعداد تانک ها و نفربرها نيست، بلکه تأثير فرهنگ ارتش روي افراد است که هنوز نتوانسته ايم برآورد کاملي از روحيه ارتش عراق داشته باشيم و بدانيم که چه زمان اين ارتش از هم مي پاشد؟
کار درازمدت اطلاعات دست کم، مي تواند اين برآورد را به ما بدهد که اثر فرهنگ آن ارتش روي افراد چيست؟ ما بايد بفهميم که چه وقت، فشار روي عراق مؤثر است و جلوي مقاومت او را مي گيرد و چه زماني مقاومت مؤثر است؟ اينها نکاتي است که ما از آن اطلاع نداريم.
اين يک بحث است که دشمن از سير حرکت ما به کجا مي رسد؟ ببينيد، يک وقت است که ما مي خواهيم از نقطه اي به نقطه ديگري برويم، مانند زماني که مي خواهند موش هايي را آزمايش کنند و دودزاهايي را درست مي کنند و به دُم آنها را مي بندند و نخست موش را مي کِشند و پس از آن، ديگر خود موش عادت مي کند و مي رود، ما نيز با حرکت خودمان دشمن را به واکنش وا مي داريم. همچنين، دشمن نيز با حرکت خود، ما را به واکنش وا مي دارد. آيا ما با حساب روي حرکت هاي خود مي فهميم که در آينده، دشمن به کجا کشيده مي شود؟ آيا مي سنجيم که تأثير حرکت آينده دشمن روي راه کارهاي ما چيست؟
تأثير فرهنگ ارتش روي افراد نکته اي است که ما تنها با کار درازمدت مي توانيم از آن نتيجه بگيريم...
يکي از روش هاي شناسايي ما که تا به حال، در خط مطرح بود، در مورد شناسايي هايي در خط بعداً، توضيحاتي را مي نويسم و مسأله کيفيت آرايش دشمن است در روش هاي شرقي، نيروي ضعيف در خط مي ماند و نيروي احتياط با قوت بيش ترين در پشت سر آن قرار مي گيرد. يعني اگر طرف مقابل يک تيپ دارد، يک گردانش را در خط و دو گردانش را در عقب مي گذارد، اما ارتش ما اين گونه عمل نمي کند؟ اگر يک تيپ با استعداد سه گردان دارد، دو گردانش را در خط و يک گردانش را در عقب مي گذارد، يعني همواره، احتياط ما از نيروي اصلي ضعيف تر است، اما در تاکتيک هاي سرقي قضيه برعکس است. هنگامي که مي خواهيد به شناسايي برويد، کافي است اين موضوع را بدانيد اگر در جايي پانزده دستگاه تانک در خط بود، بايد به عمق پنج کيلومتر آن طرف تر برويد و اوضاع را بررسي کنيد.(3)

نقش کليدي شهيد باقري در عمليات ها

از ديگر ابعاد برجسته شهيد باقري نقش کليدي و همه جانبه وي در هماهنگي واحدهاي ستادي، برآورد اطلاعاتي و طراحي پيش از عمليات و حضور با قدرت ايشان در هدايت عمليات بود که جامعيت اين نجبه نظامي را ثابت مي کند.
در عمليات هاي نيمه گسترده و گسترده، فرمانده هنگامي مي تواند در انجام مقتدرانه هدايت عمليات موفق باشد که به طور دقيق، از استراتژي دشمن آگاه باشد و با برآوردي که از دشمن دارد، بداند که چگونه بايد ترکيب درستي از تکنيک و تاکتيک نظامي را با در نظر گرفتن سرعت عمل عليه استراتژي دشمن به کار گيرد و به صورت ديناميک، جنگ را هدايت کند، يعني به موقع در صحنه نبرد حضور يابد و تصميم صحيح و منطقي در کوران عمليات، درباره جا به جايي يگان هاي خودي و دشمن اتخاذ کند، شهيد باقري در اين باره مي گويد: "در مدت شش ماه اين گونه جنگ را (عمليات هاي محدود) تمرين کرديم و به خوبي، اصول مردمي وکلاسيک را که با هم آميخته بودند، فرا گرفتيم تا اينکه عمليات گسترده ثامن الائمه آغاز شد."
به قول سون تزو، فرمانده قابل، حساب شده به آغوش خطر مي رود، اما بيهوده چنين نمي کند ... . هنگامي که موقعيت مقتضي بود، با چالاکي و به طور قاطع، وارد عمل مي شود.(4)
شهيد باقري مصداق بارز چنين فرمانده قابلي بود که در موقعي مقتضي و با چالاکي و قاطعيت هر چه تمام تر، وارد عمل مي شد. براي نمونه در عمليات بيت المقدس، تيزبيني ايشان به عنوان فرماندهي قرارگاه نصر بسيار تعيين کننده بود. وي در آستانه مرحله نخست عمليات، خيلي سريع بدين نکته رسيد که محاصره خرمشهر در مرحله نخست عمليات، تصميم و اقدامي ذهني است.
هنگامي که عمليات به روز کشيده شد و دشمن، خرمشهر را در تهديد ديد، فشار بسيار شديدي را از سمت خرمشهر به سمت نصر 2 «تيپ حضرت رسول و تيپ 2 لشکر 21 حمزه» وارد کرد. شهيد باقري در اين مورد مي گويد:
"محاصره خرمشهر در طرح ريزي ما محاصره تنگ و محدود و اشتباهي بود."
ايشان با وجود طراحي با خيز وسيع، دو دليل عمده زير را براي استقرار روي جاده آسفالت اهواز - خرمشهر ضوري تشخيص داد. وي در اين باره مي گويد:
"1) پر کردن فاصله بين نصرهاي عمل کننده (يگان هاي ادغامي ارتش و سپاه) از يکسو و پوشاندن شکاف بين خط حد دو قرارگاه فتح و نصر از سوي ديگر، مشکلي بود که در آن هنگام همه مشاهده کرديم که اين اقدام مدتي به طول انجاميد تاخط تثبيت شود.
2) تشخيص اين نکته؛ که کنترل تيپ ها بر واحدهايشان بسيار مشکل صورت مي گرفت، کما اينکه مشاهد شد که در نظر نگرفتن اين نکته و توجه نکردن بدان ها ممکن بود ادامه عمليات را به خطر بيندازد."

شهيد باقري در عمليات محرم

شهيد باقري در آستانه عمليات محرم ضمن بحث در مورد مرحله سوم يعني هجوم به دشمن جمع بندي دقيقي را از مراحل گذشته جنگ ارايه کرد و اين که چه اصولي ما را در اين جنگ موفق کرده است را به اين شرح بر شمرد:
اصل غافل گيري، با بهره گيري از عمليات شبانه و ادغام ارتش و سپاه، اصل تمرکز قوا و اصول ديگر. اصل تمرکز قوا و ضربت قوي يکي از اصول غامض و تعيين کننده در يک عمليات گسترده است که نقطه مقابل آن را اصل تجزيه قواي دشمن است که در بحبوحه عمليات و براي رسيدن به اهداف از پيش تعيين شده در طرح مانور، اگر يک فرمانده مقتدر به خوبي از آن سود ببرد، مي تواند موقيت را به سود جبهه خودي رقم بزند.

شهيد باقري در عمليات بيت المقدس

او اين تاکتيک را در عمليات بيت المقدس عينيت بخشيد و در مرحله دوم اين عمليات پس از آنکه نيروهاي خودي روي جاده اهواز - خرمشهر در 35 کيلومتري گرمدشت استقرار يافتند و عراق نيروي ايران را در مسير اين جاده در مقابل شهر خرمشهر (يعني ناحيه شمالي جاده اهواز - خرمشهر) مشاهد مي کرد، ناگزير اصل را بر تمرکز قواي خود قرار داد. در اين شرايط از نيروهاي خودي در تحقق آرزوي ديرينه خود - يعني آزادسازي خرمشهر به سر مي بردند - و موقعيت را براي ورود به شهر خرمشهر به دليل نزديکي به آن بسيار مناسب و مغتنم مي شمردند. اما حسن به مثابه يک استراتژيست نخبه، در به کارگيري تاکتيک ياد شده گفت:
"اگر قواي ما به طرف مرز حرکت کند و خط دز را تصرف نمايد سه فلش از حرکت ها در ذهن نئوريسين هاي عراقي متبادر مي شود.
1- حرکت ما به سوي بصره که مرز تا بصره چيزي در حدود 15 کيلومتر بوده و تهديد عمده اي براي شهر بصره مي باشد.
2- دور زدن دشمن در منطقه شلمچه و ورود به شهر خرمشهر.
3- تهديد عقبه دشمن در منطقه هويزه.
به اين ترتيب دشمن بخش عمده اي از نيروهاي خود را از حالت تمرکز در منطقه خرمشهر خارج نموده و با جا به جايي، آنها را در مقابل ما يعني خط مرزي قرار خواهد داد."(5)
سرانجام مطابق با تدبير وي، مرحله دوم عمليات بيت المقدس سپري شد و نيروهاي خودي به مرز رسيدند. تمرکز قواي دشمن در شهر خرمشهر به تجزيه قوا مبدل شد و دشمن از منطقه هويزه نيز عقب نشست و آرايش جديدي را براي دفاع از شهر بصره سامان داد. در ادامه اين عمليات، شاهد بوديم که چقدر اين تدبير در تسهيل آزاد سازي شهر خرمشهر مؤثر افتاد.
اصل سرعت عمل از ديگر اصول تاکتيکي بود که شهيد باقري بسيار روي آن تأکيد مي کرد در عمليات بيت المقدس، تخمين سرعت عمل نيروها يکي از دغدغه هاي اصلي وي بود.
اين نکته را ايشان در باره مرحله نخست عمليات چنين طرح مي کند:
"ما بايد يقين مي کرديم که نيروهايمان با آن بضاعت نمي توانند در اوايل صبح، به غرب خرمشهر برسند"(6) در يک جمع بندي نيز چنين نتيجه گيري مي کند:
"ما بايد هدف ها را متناسب با توان نيروها در نظر بگيريم، به ويژه که با دادن تلفات، تيپ ها هر زمان به بازسازي نياز دارند و نمي توان هدف هاي گسترده اي را به آنها واگدار کرد."(7)

شيوه مديريت حسن باقري

حسن غالباً يک تا دو ساعت پس از هدايت اوليه عمليات، در خط نبرد حضور مي يافت و خود شخصاً وضعيت خطوط تصرف شده را با اهداف از پيش تعيين شده (روي نقشه) کنترل مي کرد و نقاط ضعف، مانند توقف پيش از دست يابي به اهداف و ايجاد رخنه احتمالي دشمن را بررسي و روي نقشه مشخص و عملکرد واحدهاي رزمي و يگان ها را در خط ارزيابي و دستورالعمل لازم را ابلاغ مي کرد و بيش از همه، به وضعيت بسيجيان مي انديشيد و براي اوضاع روحي - رواني آنها، به ويژه هنگام عقب نشيني، اهميت ويژه اي قايل بود. وي در اين باره در عمليات رمضان چنين مي گويد: "در عقب نشيني، خودمان ايستاده بوديم که تمامي بچه ها عقب نشيني داشته باشند. يکي دوبار هم عده اي از بچه ها عقب مانده بودند، اما مي بينيد بسيجي نمي تواند (عقب) بيايد، بسيار سخت است، يعني وقتي مي خواهد به عقب بيايد، همه ايدئولوژي او بمباران مي شود."(8)
در پايان به اين اميد که در آينده، بتوانيم طيف هايي از انديشه تابناک اين نخبه نظامي را جلوه گر کنيم و ابعاد چهره حقيقي اين قهرمان ملي را به عموم مردم ايران، به ويژه نسل جوان بشناسانيم، جمله اي از شهيد باقري در وصف جبهه و ضرورت دفاع عملي از اعتقادات درج مي گردد: "عشق اينجاست، زندگي اينجاست، روحيه اينجاست، امام زمان اينجاست، اسلام اينجاست، خدا اينجاست، ما غير از اينجا، کجا مي خواهيم برويم.
(1) چکيده عناوين و موضوعات دست نوشته هاي شهيد باقري:
- نحوه هجوم عراق (محور سوسنگرد – بستان).
- علل شکست عمليات هاي تهاجمي در دوران بني صدر.
- مقايسه برتري تجهيزات دشمن به خودي.
- نحوه همکاري ارتش با سپاه در ابتداي جنگ.
- مباحث متعددي درباره جلسات با سرلشکر فلاحي، سرلشکر ظهيرنژاد، سرهنگ فکوري و رئيس جمهور وقت (بني صدر) و ديگر فرماندهان ارتش و سپاه در آن زمان.
- طراحي تک ايذايي و عمليات هاي محدود.
- بررسي وضعيت گروه هاي گشتي رزمي – شناسايي دشمن.
- بحث تخصصي در باره ترکيبات شيميايي مواد منفجره و ...
- اصطلاحات نظامي و ويژگي هاي ادوات جنگي.
- سنگرهاي رده دوم.
- چارچوب لشکرهاي عراق.
- مباحثي درباره سرپل بزرگ و کوچک.
- مواضع سياسي حزيب بعث.
- علل عقب نشيني و موقعيت دشمن در مقاطع مختلف.
- بحث درباره طرح مانورها و نقش يگان ها.
- بحث درباره سازمان رزم.
- بررسي عمليات هاي انجام شده.
- جا به جايي يگان ها در خط.
- بحث اعزام، تقسيم، ترکيب و آموزش نيرو.
- نقش آفريني هوانيروز و بررسي چارت سازماني نيروي هوايي و دريايي و زميني و تشکيلات ستاد مشترک و شرح پيشرفت قرارگاه ها.
- بررسي وضعيت گردان ها در تيپ ها.
- هدايت عمليات ها تا ساعت هاي پيش از حضور در خط و طرح مباحثي درباره سازماندهي يگان ها و واحدها به هنگام نبرد.
- جمع بندي و نظرهاي کلي درباره عمليات ها.
- مباحثي درباره رسته مخابرات و فرکانس هاي شبکه داخلي گردان ها با تيپ ها.
- بررسي عملکرد و وضعيت واحدهاي ستادي تيپ، لشکر و قرارگاه ها پيش و پس از هر عمليات.
- بازجويي از اسيران.
- مباحثي درباره هماهنگي ارتش و سپاه (ادغام - تشکيل قرارگاه مشترک و مسووليت ها، طرح مانور مشترک).
- حمله اسرائيل به لبنان و پيامدهاي حضور ايران در آن منطقه.
- مذاکره و جلسه با فرمانده تيپ ها و لشکرها به صورت انفرادي و گروهي.
- شرح وظايف فرمانده تيپ ها.
- بررسي جنبه هاي نظامي – سياسي حرکت به طرف بصره.
- خطوط دفاعي عراق.
- نقش واحد روابط عمومي و تبليغات در جنگ.
- مباحثي از جلسه با فرماندهان قرارگاه ها.
- ترسيم نقشه هاي شناسايي و برآورد اطلاعاتي.
- بررسي نقاط ضعف خودي و دشمن پيش و پس از هر عمليات.
- وضعيت نبرد هوايي ايران و عراق.
- تحليل درباره وضعيت نظامي کويت و عربستان.
- بررسي وضعيت آمريکا در خليج فارس.
- هدف از طرح تشکيل قرارگاه مشترک دريايي بين ارتش و سپاه.
- مباحثي درباره فاو.
- بررسي توان رزمي افراد پياده.
- موضوعات و مباحث سخنراني.
- ثبت گزارش بازديد از ديدگاه (شناسايي) در خط.
- گسترش يگان هاي دشمن.
- برآورد نيرو، ادوات و تدارکات مورد نياز عمليات ها.
(2) طرح نخست ميدان مين، که بنا به موقعيت عمق مختلفي دارد.
(3) جلسه لشکر نصر در عمليات رمضان 11/6/1361.
(4) کتاب هنر جنگ، سون تزو، ترجمه دکتر حسن حبيبي.
(5) آقاي علي مينو، راوي عمليات.
(6) شهيد باقري در قرارگاه نصر، 12/2/1361.
(7) تير ماه سال 1361 شهيد باقري قرار گاه عملياتي نصر.
(8) تير ماه سال 1361 شهيد باقري قرار گاه عملياتي نصر.
منبع: سایت ساجد




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط