بهداشت و درمان در حکومت عدل جهانی
اين اوضاع دلخراش و دردناك، در اثر آلودگى محيط زيست و در نتيجه به كارگيرى سلاحهاى شيمايى، اتمى و ميكربى پديد مىآيد يا افزايش اجساد كشتگان و دفن نشدن آنان و متعفّن شدنشان، عامل آن بيمارىها مىشود و يا بر اثر ديگر بيمارىهاى روانى و روحى است كه از ناامنى و از دست دادن عزيزان پديد مىآيد و شايد نيز معلول همه اينها و چيزهايى است كه ما از آن آگاهى نداريم.
حكومت حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آن شرايط، نور اميدى در دل انسانهاى بلازده و دردمند آن عصر، براى نابودى آن وضعيت و به ارمغان آوردن تندرستى براى جامعه بشرى است و اين درست همان چيزى است كه حكومت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آن زمينه انجام مىدهد.
در اينجا به بازگويى چند روايت درباره وضعيت بهداشت و درمان، پيش از ظهور مىپردازيم و آنگاه رواياتى را درباره كوششهاى حضرت حجّت(علیه السلام) در تأمين بهداشت و درمان جامعه بيان مىداريم:
الف) گسترش بيمارىها و مرگهاى ناگهانى
در روايتى ديگر مىفرمايد: «در نزديكى قيامت (ظهور مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)) صاعقهها (رعد و برقها كه باعث آتش گرفتن و سوختن مىشود) فراوان و پياپى خواهد بود؛ به گونهاى كه وقتى شخصى نزد خويشاوندان خود يا گروهى مىرود و مىپرسد، ديروز چه كسى از شما دچار صاعقه شد و سوخت؟ جواب مىشنود: فلانى و فلانى...».(2)
صاعقه به معناى بىهوش شدن و از بين رفتن خرد در اثر شنيدن صداى ترسناك و نيز به معناى آتش گرفتن و سوختن آمده است. از اين رو، اشخاصى كه دچار صاعقه مىشوند يا عقلشان را از دست مىدهند يا بر اثر آتش صاعقه، سوخته(3) و تبديل به خاكستر مىشوند. البته ممكن است صاعقه در اثر انفجار گلوله سلاحهاى پيشرفته آن عصر باشد كه هم صداى وحشتناك و هم آتشى سوزنده دارند؛ به گونهاى كه هر كس در نزديكى آن باشد، به خاكستر تبديل مىگردد و آثارى كه بر انسانها بهجا مىگذارد، جز بيمارى نيست و اين سه بيمارى و بلا تنها از آثار سلاحهاى ويرانگر مىباشد.
حضرت رسول(ص) در روايتى ديگر مىفرمايد: «به هنگام نزديك شدن قيامت و رستاخيز، مرگهاى شديد و در پى آن سالهاى پرزلزله خواهد بود».(4)
اميرمؤمنان(ع) در اين باره مىفرمايد: «پيش از ظهور قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دو گونه مرگ فراوان مىگردد: مرگ سرخ و مرگ سفيد كه مرگ سفيد، همان گسترش طاعون است».(5)
امام صادق(ع) مىفرمايد: «از نشانههاى قيامت و رستاخيز، گسترش بيمارى فلج و مرگهاى ناگهانى است».(6)
امام كاظم(ع) از قول پيامبر(ص) مىفرمايد: «پيدايش مرگهاى ناگهانى، جذام و بواسير، از نشانههاى نزديك شدن قيامت و رستاخيز است».(7)
در كتاب بيان الائمه آمده است: از نشانههاى نزديك شدن ظهور مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) گسترش بيمارى وبا و طاعون در سراسر جهان، به ويژه در بغداد و شهرهاى پيرامون آن است كه در نتيجه گروه بسيارى از مردم نابود مىگردند.(8)
ب) بهداشت
رسول خدا(ص) مىفرمايد: «هنگامى كه عيسى(ع) از آسمان فرود آمد و دجّال را كشت و شب، هنگامى كه در صبح آن، خورشيد از مغرب طلوع كند (نه از سوى مشرق) تاچهلسال زندگى پربار و آسودهاى خواهيد داشت و در اين مدّت نه كسى مىميرد و نهبيمار مىشود».(9)
شايد منظور از اين سخن، آن باشد كه مرگها و بيمارىهايى كه پيش از ظهور حضرت، گسترش يافته، در دوران حضرت به اندازهاى اندك و ناچيز است كه مىتوان آن را در حكم عدم دانست و شايد معناى ظاهرى مراد باشد؛ يعنى در اين مدّت مرگ و بيمارى وجود نداشته باشد و آن به دليل مقدم مبارك حضرت بقية اللَّه الاعظم است.
اميرمؤمنان(ع) مىفرمايد: «در حكومت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف)... عمرها طولانى مىشود».(10)
مفضل بن عمر مىگويد: امام صادق(ع) فرمود: «هنگامى كه قائم ما قيام كند ... مردم درسايه فرمانروايى او، عمرى دراز خواهند داشت؛ به گونهاى كه براى هر شخص هزارفرزند متولدمىشود».(11)
امام سجاد(ع) در اين باره مىفرمايد: «هنگامى كه قائم ما قيام كند، خداوند عزّوجلّ، بيمارى و بلا را از شيعيان ما دور مىسازد و قلبهاىشان را همانند آهنهاى محكم قرارمىدهد و توان و نيروى هر يك از آنان را برابر نيروى چهل مرد مىگرداند و آنان فرمانروايان روى زمين و بزرگان آن مىشوند».(12)
امام باقر(ع) درباره بهداشت محيط زيست در حكومت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مىفرمايد: «هنگامى كه قائم ما قيام كند ... چاههاى فاضلاب و ناودانهايى را كه در مسير راههاست، از بين مىبرد».(13)
حفظ بهداشت شهرها و محيط جامعه، از وظايف حكومتهاست. بنابراين، بايد از هر عاملى كه سبب به خطر افتادن بهداشت محيط زيست مىشود، جلوگيرى گردد. ريختن فاضلاب خانهها در كوچهها و احداث چاههاى توالت و دستشويى در بيرون از خانهها - چنانچه در برخى از شهرها و روستاها مرسوم است - سبب نابودى بهداشت محيط زيست مىشود. از اين رو، مىبينيم كه يكى از كارهاى حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) جلوگيرى از اين گونه تخلّفات بهداشتى مىباشد.
ج) درمان
امام حسين(ع) درباره حكومت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مىفرمايد: «هيچ نابينا، زمين گير و دردمندى بر روى زمين نمىماند، مگر آن كه خداوند درد او را برطرف مىسازد».(14)
اميرمؤمنان(ع) مىفرمايد: «... آنگاه قائم ما كه پنهان و مخفى است، ظاهر مىشود در حالى كه جبرئيل پيشاپيش او و كتاب خدا در پيش روى اوست. آن حضرت بيماران پيسى و خوره را شفا مىبخشد».(15)
از اين روايت استفاده مىشود كه حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خود در درمان بيمارىهاى غيرقابل درمان، نقش اساسى دارد.
امام صادق(ع) مىفرمايد: «هنگامى كه حضرت قائم قيام كند، خداوند بيمارىها را از مؤمنان دور مىسازد و تندرستى را به آنان باز مىگرداند».(16)
امام باقر(ع) در اين باره مىفرمايد: «هر كس قائم اهل بيت مرا درك كرد، اگر به بيمارى دچار باشد، شفا مىيابد و چنانكه دچار ناتوانى باشد، توانا و نيرومند مىگردد».(17)
در كتاب خصال شيخ صدوق آمده است: «روزگار حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بيمارى برطرف مىشود و آنان (مؤمنان) مانند پارههاى آهن مىگردند».(18)
شهادت يا رحلت امام(ع)
در اينجا تنها به بازگويى چند روايت بسنده مىكنيم:
1. امام صادق(ع) در دنبال آيه شريفه (ثمّ رددنا لكم الكرّة عليهم)(20) مىفرمايد: «مقصود زنده شدن دوباره امام حسين(ع) و هفتاد نفر از اصحابش در عصر امامزمان است؛ درحالى كه كلاه خودهاى طلايى بر سر دارند و به مردم، رجعت و زنده شدن دوباره حضرت حسين(ع) را اطلاع مىدهند تا مؤمنان به شك و شبهه نيفتند.
اين در حالى است كه حضرت حجّت در ميان مردم است. چون معرفت و ايمان به حضرتش در دلهاى مردم استقرار يافت، مرگ حضرت حجّت(ع) فرا مىرسد. پس حضرت امام حسين(ع) متولّى غسل و كفن و حنوط و دفن ايشان خواهد شد و هرگز غير از وصى، وصى را تجهيز و آماده خاك سپارى نمىكند».(21)
زهرى مىگويد: حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) چهارده سال زندگى مىكند؛ سپس به مرگ طبيعى به جوار حق مىرود.(22)
ارطاة مىگويد: به من (خبر) رسيده است كه حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه الشریف) چهل سال زندگى مىكند؛ سپس به مرگ طبيعى در بستر خود مىميرد.(23)
كعب الاحبار مىگويد: منصور اين امّت مهدى است و ساكنان زمين و پرندگان آسمان بر او درود مىفرستند.
اوست كه در جنگ با روم و جنگهاى عظيم مورد آزمايش قرار مىگيرد و اين آزمايش بيست سال طول مىكشد و حضرتش به همراه دو هزار نفر از فرماندهان پرچمدار، به شهادت مىرسند؛ سپس هيچ مصيبتى پس از مصيبت فقدان رسول اللَّه(ص) بر مسلمانان گرانتر از شهادت حضرت مهدى(ع) نخواهد بود.(24)
البته سخنان زهرى و ارطاة و كعب از نظر ما مورد اعتماد نيست؛ مگر آن كه شاهد صدق داشته باشد.
چگونگى شهادت امام(ع)
او از بالاى بام، به هنگامى كه حضرت در حال عبور است، سنگى به سوى ايشان پرتاب مىكند و آن حضرت را به شهادت مىرساند. چون حضرت رحلت مىكند، امامحسين(ع) مراسم غُسل، كفن و دفن آن حضرت را عهده دار مىشود».(25)
البته جز در اين كتاب، در جاى ديگرى به اين مطلب - يعنى چگونگى شهادت- برخوردنكردهام.
امام صادق(ع) مىفرمايد: «حسين(ع) با اصحابش - كه با او شهيد شدند - مىآيند(26) و هفتاد پيامبر آنان را همراهى مىكنند؛ چنانكه همراه حضرت موسى هفتاد نفر فرستاده شدند، آنگاه حضرت قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) انگشتر را به وى مىسپارد و امام حسين(ع) غسل، كفن، حنوط، و دفن حضرت قائم را بر عهده مىگيرد».
سلام عليه يوم ولد و يوم يظهر و يوم يموت، و يوم يبعث حيّاً.
پي نوشت :
1. فردوس الاخبار، ج4، ص298.
2. احمد، مسند، ج3، ص64؛ فردوس الاخبار، ج5، ص434.
3. فرهنگ عميد، ج2، ص688.
4. المعجم الكبير، ج7، ص59.
5. مفيد، ارشاد، ص359؛ نعمانى، غيبة، ص277؛ طوسى، غيبة، ص267؛ اعلام الورى، ص427؛ خرائج، ج3، ص1152؛ صراط المستقيم، ص249؛ بحارالانوار، ج52، ص211؛ الزام الناصب، ج2، ص147.
6. بحارالانوار، ج52، ص313؛ ابناثير، نهايه، ج1، ص187.
7. بحارالانوار، ج52، ص269، به نقل از: الامامة و التبصره؛ الزام الناصب، ج2، ص125.
8. بيان الائمه، ج1، ص102.
9. ابنطاووس، ملاحم، ص97.
10. عقد الدرر، ص159؛ القول المختصر، ص20.
11. مفيد، ارشاد، ص363؛ المستجاد، ص509؛ بحارالانوار، ج52، ص337؛ وافى، ج2، ص113.
12. نعمانى، غيبة، ص317؛ صدوق، خصال، ج2، ص541؛ روضة الواعظين، ج2، ص295؛ صراط المستقيم، ج2، ص261؛ بحارالانوار، ج52، ص317.
13. من لايحضره الفقيه، ج1، ص234؛ مفيد، ارشاد، ص365؛ طوسى، غيبة، ص283؛ روضة الواعظين، ج2، ص264؛ اعلا الورى، ص432؛ الفصول المهّمه، ص302؛ اثبات الهداة، ج3، ص452؛ بحارالانوار، ج52، ص333.
14. خرائج، ج2، ص489؛ بحارالانوار، ج53، ص62.
15. دوحة الانوار، ص133؛ الشيعة و الرجعه، ج1، ص171.
16. نعمانى، غيبة، ص317؛ بحارالانوار، ج52، ص364؛ اثبات الهداة، ج3، ص493.
17. نعمانى، غيبة، ص317؛ صدوق، خصال، ج2، ص541؛ روضة الواعظين، ج2، ص295؛ صراط المستقيم، ج2، ص261؛ بحارالانوار، ج52، ص335؛ به نقل از: خرائج.
18. صدوق، خصال، ص507.
19. كفاية الاثر، ص226؛ بحارالانوار، ج27، ص217.
20. اسراء (17) آيه 6.
21. كافى، ج8، ص206؛ تأويل الآيات الظاهره، ج1، ص278 و ج2، ص762، مختصر البصائر، ص48؛ تفسير برهان، ج2، ص401؛ بحارالانوار، ج53، ص13 و ج51، ص56.
22. ابنحمّاد، فتن، ص104؛ البدء و التاريخ، ج2، ص184؛ متقى هندى، برهان، ص163.
23. ابنحمّاد، فتن، ص99؛ عقد الدرر، ص147؛ متقى هندى، برهان، ص157.
24. عقد الدرر، ص149.
25. الزام الناصب، ص190؛ تاريخ ما بعد الظهور، ص881.
26. درباره رجعت امام حسين(علیه السلام) به كتاب ستاره درخشان نوشته مرحوم آية اللَّه والد مراجعه شود.