Parody
معادلهای دیگر: پارودی، محاکات تهکمی
نقیضه از نقض به معنی ویران کردن، شکستن، گسستن و نقیض و نقیضه به معنی مخالف، شکننده، ویرانکننده و گسلنده است. در نقیضهگویی، نقیضهگو کلام نویسندهای را در یک اثر مشخص میشکند تا آن را از حالت جدی به اثری مضحک تبدیل کند. معادل انگلیسی نقیضه، Parody و معادل فرانسویاش Parodie از واژهی لاتین Parodia و واژهی یونانی Parõidia ریشه گرفته است.
در زبان عربی اصطلاح نقائض (جمع نقیضه) به آثاری گفته میشود که شاعری در هجو قبیلهی شاعر دیگر سروده باشد. از نقائض معروف ادبیات عرب به نقائض جریرابن عطیه، فرزدق و اخطل میتوان اشاره کرد.
در ادبیات نقیضه به عنوان اصطلاح ادبی به تقلید اغراقآمیز و مضحک از یک اثر ادبی مشخص اطلاق میشود. در این تقلید که میتواند از واژهها، سبک، نگرش، لحن یا بیان عقاید نویسنده باشد سایهی اثر اصلی همواره محسوس است. البته باید در نظر داشت در نقیضهنویسی اثر ادبی دوم استقلال هنری خاص خود را دارد.
ام. آچ. آبرامز نقیضه را مانند حماسهی مضحک نوعی نظیرهی برتر (High Burlesque) میداند.
جوزف شیپلی در فرهنگ اصطلاحات ادبی جهان برای نقیضه سه گونه قایل است.
1) نقیضهی لفظی (Verbal Parody) که در آن فقط با تغییر واژگان متن تغییر مییابد.
2) نقیضهی صوری (Formal Parody) که در آن شیوهی نگارش یا سبک شاعر و نویسنده عوض میشود.
3) نقیضهی درون مایهای (Thematic Parody) که در آن از محتوای اثر تقلید طنزآمیز میشود.
در ادبیات فارسی نقیضهگویی با هدفهایی گوناگون، پیشینهای غنی دارد و در هر دوره موارد متعدد و درخشانی از آن را میتوان یافت. رسالهی اخلاق الاشراف عبیدزاکانی در هفت بخش نقیضهای از اوصاف الاشراف خواجه نصیرالدین طوسی است. این هفت بخش به ترتیب 1- حکمت 2- شجاعت 3- عفت 4- عدالت 5- سخاوت 6- حلم و وقار 7- حیا و وفا و صدق و رحمت و شفقت نام دارند. رسالهی تعریفات عبید هم نقیضهای از فرهنگ لغت است.
مقویم اثر سرهنگ میرزا رضاخان افشار، شاعر اوایل قرن چهاردهم قمری نقیضهای از تقویم است. برای مثال در تعریف ایام ماه شعبانالرجب میخوانیم:
پنجشنبه 1- نیکست گریختن اطفال از مکتب و اسباب قلمدان معلم را دزدین و سوزن بر تشک نشاندن را.
جمعه 2 – فراغت اولی است خاصه از خوردن و آشامیدن.
شنبه 3 – از ایام منحوسه است به جز در پس درب پنهان شدن و غفلتاً بیرون آمدن و اسبهای کالسکه را رم دادن امری را نشاید.
یکشنبه 4- مانند روز گذشته است.
دوشنبه 5 – نیکست درماندگی و تنگدستی و سرگردانی و غصه خوردن را.
همچنین در شرح کلی اوضاع، در نیمه دوم ماه، میخوانیم که اوضاع کواکب دلالت دارد بر:
.... قیمت طلا در مس، پول در جیب مفلس، قرآن در خانهی محبوس، بکارت بعد از زفاف در نوعروس، وفا کردن ناپلئون به عهد خود که اگر به قیصر روس فائق آید، ضریح مطهّر منوّر عالیجناب حضرت خضر را آینهکاری نماید!
در زایندهرود، جوجه در آوردنِ وحوش و توله گذاشتن طیور، سیاهپوشی جماعت کلاغ، خرّمی صنف بوستان و باغ، تنگی چشم فیل و ...
و در احکام سعد و نحس هر روز، از جمله میخوانیم:
- چون منزل قمر، در برج پلنگ است، چهار ساعت از شب گذشته. از کناب خندق پشت خانهی وکیلالملک بیچوبدستی گذشتن و گیر سگهای میدان افتادن بسیار خوب است!
- نیک است نان و عسل خوردن با خربزه و عریان بر درِ لانهی زنبور نشستن را.
-به جز سفاهت و بدسلوکی، امری را نشاید...
و در آخر ماه نیز نوشته است:
2. وفات مرحوم سلخ...»
خارستان اثر حکیم قاسمی کرمانی به نقض از گلستان سعدی چنین آغاز میشود:
صنعت خلوشی از خف و ذل که تار شالش در کمال ظرافت است و به پود اندرش مزید لطافت. هر مکوئی که فرو میرود مفرج تار است و چون بر میگردد مدرج پود. پس از هر مکوئی پودی لازم و پس از هر پودی دو دفتین واجب.
از باز و ذنچ که برآید
کز عهد دفتین به درآید؟
اخلاق الاشراف نوشتهی عبید زاکانی، تذکرهی یخچالیه اثر مذهب اصفهانی و شهر هشتم محمد قاسمزاده هم از نقیضههای ادبیات فارسی است.
از دیگر موارد نقیضهسرایی در ادبیات فارسی به موارد زیر میتوان اشاره کرد: طاقدیس اثر ملااحمد نراقی به تقلید از مثنوی مولوی، شاهنشاهنامه اثر صبای کاشانی به تقلید از شاهنامه فردوسی، رساله عقائدالنساء یا کتاب شریف کلثومننه، اثر آقا جمال خوانساری که دعای خاصی را از ترکیب آیات و ادعیه به صورت مخلوطی از کلمات عربی و فارسی فراهم آورده و به زبان طنزیادآوری میکند دعای مذکور، دعای زنان است و حتماً مستجاب خواهد شد، پریشان اثر قاآنی و ملستان اثر میرزا ابراهیمخان تفرشی هر دو به تقلید از گلستان سعدی. از دیگر نمونهها میتوان به دو رساله تأدیبالنسوان و معایبالرجال، مربوط به دوران قاجار اشاره کرد که در واقع رساله دوم پاسخ به رساله اولی است.
نقیضه در ادبیات غرب هم پیشینهای کهن دارد. ارسطو در بوطیقا، هگمون شاعر یونانی اهل تاسوس را که در قرن پنجم قبل از میلاد میزیسته مبدع نقیضهنویسی میداند. آریستوفان در کمدی غوکان سبک آشیل و اورپید را نقض میکند. مرگیتس که به غلط به خود هومر نسبت داده شده بود نقیضهای از اودیسهی هومر بود. افلاطون در رسالهی سمپوسیوم ولاسین در مکالمات سبک چند نویسنده را مورد تقلید تمسخرآمیز قرار دادند.
در قرون وسطا نقیضههای سرودهای عشاء ربانی و انجیل متداول بود. جفری چاسرکه در داستان سرتوپاس از کتاب داستانهای کانتربری برخی مشخصههای رمانسهای دورهی میانه را به هجو کشیده بود، خود بعدها سوژهی نقیضههای الکساندر پوپ و دابلیو. دابلیو اسکیت شد.
بخشهایی از نمایشنامهی هنری چهارم به تقلید از یوفیوزم اثر جان لیلی و رنجهای بیهودهی عشق به تقلید از سبک ناش از جملهی نقیضههای ویلیام شکسپیر هستند. شعر شیلینگ باشکوه (1706) از جان فیلیپ نقیضهی بهشت گمشده میلتون بود. منتقد (1779) نوشتهی شریدان نقیضهی موفقی بود از درامهای احساساتی و نقد کینه جویانهی آن دوران. داستان کودکان آلیس در سرزمین عجایب (1865) از لوییس کارول (نام واقعیاش داجسون) نقیضهی مشهوری از اثر شاعری بنام ساوثی بود. مزرعهی سرد و راحت (1932) اثر استلاگیبن نقیضهای بود از بدوی گرایی رمانهای مری وب، توماس هاردی، جی. سی. پویز و دی. اچ. لارنس. جیمز جویس خود نقیضهنویسی فرهیخته بود. نمونهای از بهترین تلاشهای او را در این زمینه در فصل گاوهای خورشید از کتاب اولیس میتوان یافت.
هنری فیلدینگ رمان شاملا را به تقلید از رمان پاملای ریچاردسون نوشت. پاملا (1740) اولین نوع اثری است که در قالب تعدادی نامه از زبان قهرمان زن داستان، مستخدمی جوان به نام پاملا آندروزبیان میشود. در ابتدا خانم خانه فوت شده است. پسرش آقای بی شیفتهی پاملا میشود و سعی میکند با سوءاستفاده از موقعیت خود خواستههای نامشروعاش را به پاملا تحمیل کند. پاملا با خشم مقاومت میکند و سرانجام آقای بی تصمیم به ازدواج با او میگیرد. بخش دوم رمان که سال 1741 نوشته شد شرح زندگی زناشویی آنها و رنجهای پاملا با همسری بیبند و بار است. اما در نقیضهی فیلدینگ شخصیتی به نام جوزف وجود دارد. جوزف که مانند خواهرش پاملا در منزلی مستخدم است به خاطر شرافتش مورد حمله قرار میگیرد. در این داستان ارباب بوبی همان آقای بی است. پاملا به تمسخر گرفته میشود و پارسون آدامز کشیش ساده، خوشقلب و مسخرهای است که محبوب خانواده سرتوماس بوبی میگردد.
پس از ظهور اسلام افرادی مدعی پیامبری شدند و تلاش کردند به شیوهی قرآن کتابسازی کنند برای مثال مسیلمه بطور جدی جملههایی را به تقلید از قرآن نوشت که البته برای دیگران حکم نقیضه را دارد.
اِنَّ الذَّین یغسُلوُنَ یِیابَهُم وَلا یجِدُن ما یلبِسوُنَ. اوُلئک هُمُ المُفلِسونَ
(همانا کسانی که جامههای خویش را میشویند و چیزی نمییابند که بپوشند، ایشان از بیچیزانند.)
یا در مورد دیگری به تقلید از سورهی نازعات نوشت:
والزّارِعاتی زَرعاً و الحاصِداتِ حصداً و الذّارِیات ذَرواً و الطّاحِناتِ طَحناً و الاجناتِ عَجناً فَالاکلاتِ اَکلاً.
منبع مقاله:
اصلانی، محمدرضا؛ (1394)، فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز همراه با نمونههای متعدد برای مدخلها، تهران: انتشارات مروارید، چاپ اول.