عَن ابنِ عَبّاسٍ قالَ قالَ رَسولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) فی بَعضِ خُطَبِهِ اَو مَواعِظِهِ: اَیُّها النّاسُ لَایَشغَلَنَّکُم دُنیاکُم عَن آخِرَتِکُم فَلا تُؤثِروا هَواکُم عَلی طاعَةِ رَبّکُم وَ لاتَجعَلوا ایمانَکُم ذَریعَةً اِلَی مَعاصِیکُم وَ حاسِبُوا اَنفُسَکُم قَبلَ اَن تُحاسَبوا وَ مَهِّدوا لَها قَبلَ اَن تُعَذِّبوا وَ تَزَوَّدوا لِلرَّحیلِ قَبلَ اَن تُزعَجُوا.
ابن عبّاس از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت میکند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در برخی خطبهها یا مواعظش فرمود: ای مردم، دنیا شما را از آخرت باز ندارد پس هوی و هوس خودتان را بر طاعت الهی مقدّم ندارید و ایمانتان را وسیلهای برای ارتکاب گناهان قرار ندهید. به محاسبهی نفس خویش بپردازید پیش از آنکه حسابرسی شوید و (وسایل سعادت را) برای قیامت آماده کنید پیش از آنکه عذاب شوید و برای کوچ کردن توشه بیندوزید پیش از آنکه به اجبار حرکت داده شوید.
بحارالانوار، ج 77، ص 181
نور هدایت
در ابتدای حدیث پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هشداری میدهد و آنگاه پنج دستور صادر میکند و میفرماید: ای مردم، مراقب باشید که دنیا شما را به خود مشغول نسازد و از آخرت غافل نکند. این هشداری است از رهبر بزرگ انسانیّت که دنیا را به راستی و درستی میشناسد.قرآن میفرماید: «اِعلَمُوا أَنَّمَا الحَیوةُ الدُّنیَا لَعِبٌ وَ لَهوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفَاخُرُ بَینَکُم وَ تَکَاثُرُ فِی الأَموَالِ وَ الأَولَادِ)؛ بدانید که زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمّلپرستی و فخرفروشی در میان شما و افزونطلبی در اموال و فرزندان است». (1) بازی گوشی و سرگرمی مال بچّههاست. برخی عقلشان به اندازهی عقل بچّههاست، گرفتار خاکبازی میشوند و به دنیا دل میبندند، ولی عقلهای کامل هرگز گرفتار این زرق و برق نمیشوند. میبینید که بچّهها خانه بازی میکنند، بچّهای پلیس میشود، یکی وزیر میشود و دیگری چیز دیگر. گاهی نیز ما از بازی بچّهها خندهمان میگیرد و به خود میگوییم اینها چه میکنند! کسانی هم هستند که وقتی به ما و اعمالمان نگاه میکنند خندهشان میگیرد که حرف حساب اینها چیست؟ مگر اینها میخواهند در دنیا باقی بمانند؟
بعد از این هشدار، حضرت پنج دستور صادر میکند که هر کدام از اینها گاه به صورت کلمات قصار از حضرتش نقل شده و هر کدام برنامهی مستقلّی است:
1. فَلا تُؤثِروا هَواکُم عَلی طاعَةِ رَبِّکُم:
انسان هوشیار و بیدار کسی است که اطاعت خدا را بر اطاعت نفس مقدّم بدارد. در تقاطعها مشخّص میشود که چه کسی مسلمان است و چه کسی نیست. چنانکه در قرآن میخوانیم کسانی که میگویند: «به بعضی ایمان میآوریم و بعضی را انکار میکنیم» (وَ یَقُولُونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعضٍ) (2) معلوم میشود هنوز مسلمان نشدهاند. مؤمن و مسلمان میل و هوی و هوسش را برخواست خدا ترجیح نمیدهد. چنین نیست که هرگونه میلش بود رفتار کند و احکام الهی را زیر پا بگذارد. هر جا که مطابق میلم بود حکم خدا را خیلی درست و محکم بدانم و بگویم چقدر مصالح الهی در این احکام است، امّا در جایی که مخالف هوی و هوس من است بگویم عسر و حرج است، ضرورت است، «اَلضَّروراتُ تُبیحُ المَحظوراتِ»، پس اشکالی ندارد.2. وَلا تَجَعلوا ایمانَکُم ذریعةً الی معاصیکُم:
بعضی ایمان را وسیلهی گناه قرار میدهند میگویند: ما اگر آلوده هستیم خدا کریم است. با ایمان به کرم خداوندی گناه میکند. این جمله در بین مردم بسیار معروف است که «ما همه غرق گناهیم و یک حسین داریم». در اینجا ولایت را وسیلهی معصیت میکنند. این ایمان نیست، بلکه مقدمهی نافرمانی است. کسی که چنین میگوید دروغ میگوید. اگر واقعاً توکّل بر خدا دارای مطیع او باش و توکّل را وسیلهای برای ارتکاب معاصی قرار نده. این شبیه همان بحثی است که در بحث شفاعت میشود و در تفسیرنمونه هم آمده است. نقل میکنند شاعری در مدح امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) چنین سرود:
حاجب، اگر معاملهی حشر با علی است *** من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن
شب در خواب دید که امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرمود: حاجب، خیلی بد شعر گفتی، شعرت را عوض کن.
عرض کرد: چه بگویم؟
فرمود، بگو:
حاجب، اگر معاملهی حشر با علی است *** شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن
کسی که معتقد به ولایت است میداند که هر هفته حدّاقل یکی دو بار اعمالش را حضور صاحب الزّمان (علیه السلام) میبرند. در قرآن چنین میخوانیم: «(وَ قُلِ اعمَلُوا فَسَیَرَی اللهُ عَمَلَکُم وَ رَسُولُهُ وَ المُؤمِنُونَ)؛ بگو: عمل کنید خداوند و فرستادهی او و مؤمنان، اعمال شما را میبینند». (3) خدا و پیغمبر و امام اعمال او را میبینند. باید از رخ امام زمان خجالت بکشد و گناه نکند. اگر نامهی اعمال ما را به امام زمان (علیه السلام) بدهند از بالا به پایین همه گناه است: دروغ، تهمت، غیبت، بدزبانی. اگر به درستی مؤمن باشیم کاری نمیکنیم که موجب آزردگی و رنجش امام شود. نفرین امام زمان (علیه السلام) را برای خودمان نمیخریم و بسا بسیاری از مسائل اجتماعی و فردی را که گرفتار آن میشویم به سبب رنجش حضرت حجّت (علیه السلام) باشد.
3. وَ حَاسِبوا اَنفُسَکُم قَبلَ اَن تُحَاسَبوا:
چه بیدار است کسی که پیش از حسابرسی دیگران به حساب خویش برسد. اگر به قیامت و حساب و کتاب معتقدیم چرا به حساب اعمال خودمان رسیدگی نمیکنیم؟ واقعاً اگر روز قیامت قضاوت را به دست خودمان بدهند بگویند بیا و خودت قضاوت کن، این نامهی اعمالت است، انصاف بده که باید بهشتی باشی یا جهنّمی، چه میگویی؟ آیا عمل خالصی انجام دادهای؟ کار مثبتی برای خدا کردهای تا مستحقّ بهشت باشی؟4. «وَ مَهِّدوا لَها قَبلَ اَن تُعَذَّبوا؛
پیش از آنکه عذاب خود را فراهم کنید و گرفتار آن شوید وسایل سعادت خود را فراهم سازید». با طاعت و کرنش نزد خدا، خوشبختی دو جهان را بخرید.5. «وَ تَزَوَّدوا لِلرَّحیلِ قَبلَ اَن تُزعَجوا؛ برای کوچ کردن، زاد و توشه تهیّه کنید پیش از آنکه شما را به زور ببرند». چون دنیا مانند منزلگاهی است که مسافران پیاده شدهاند تا آب بردارند و غذا تهیّه کنند، چرا که راه طولانی است و آب و غذایی در آن نیست. در این منزلگاه اگر به بازی مشغول شوید ناگاه بانگ رحیل برمیآید که برخیزید وقت رفتن است و اینها میبینند کاری نکرده و توشهای برنداشتهاند.
پینوشتها:
1.سورهی حدید، آیهی 20.
2. سورهی نساء، آیهی 20.
3.سورهی توبه، آیهی 105.
مکارم شیرازی، ناصر، (1390) انوار هدایت (مجموعه مباحث اخلاقی)؛ قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ اول.